مصاحبه خواندنی با یک نقش قدیمی
حکم تیری که برای سق سیاه صادر شد
تفاوت در قالب طنز با دیگر ژانرها را در کوچه، خیابان و سفرها متوجه می‌شویم زمانی که مردم از دیدن ما خوشحال می‌شوند مردمی که هنوز منو با شخصیت سق سیاه می‌شناسند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران، بعضی آدم‌ها به دل می‌نشیند یک نفر دانشمند می‌شود و با یک کار علمی موفق، در قلب مردم جا باز می‌کند. یک نفر ورزشکار با کسب یک مدال طلای المپیکی، یک نقاش با خلق یک تابلوی نقاشی و خلاصه هر کس به واسطه کاری ماندگار می‌شود و در دل‌ها خانه می‌کند. اما بعضی حرفه‌ها متفاوت است یک شیرینی و در عین حال نمک خاصی دارد که آن را با سایر رشته‌ها متمایز می‌کند. طنز و به ویژه طنز رادیویی یکی از همان‌هاست. ارایه نقش‌های دوست داشتنی و ساده با هنرنمایی هنرمندان بزرگ را می‌توان یک نمونه بارز از آنها دانست. به همین بهانه به سراغ یکی از افراد موفق در این عرصه رفتیم و با او صحبت کردیم. مهران امامیه «سق سیاه» ماندگار عرصه طنز رادیویی است .
سین: کودکی شما در اصفهان چگونه گذشت؟
جیم:در شهر رضا یکی از شهرهای اصفهان به دنیا آمدم. بچه تو دل برو با نمک که عاشق پستونک‌های قرمز رنگ بودم. به دلیل نظامی بودن پدرم مدتی در اصفهان زندگی کردیم و 4 ساله بودم که به شیراز رفتیم بعد از انتقال پدرم به تهران از 12 سالگی به محله نارمک آمدیم. یکی از دست مایه‌های زندگی در اصفهان لهجه شیرین اصفهانی است که تا الان آن را به همراه دارم.
سین:تعداد خواهر و برادر؟
جیم:2 خواهر و 2 برادر دارم و با خواهرم که یکسال اختلاف سنی داشتیم با هم fi مدرسه ملی می رفتیم و با وجود رقابت بین دختر و پسر در مدرسه ملی همیشه دانش‌آموز ممتاز مدرسه بودم.
سین:چرا فرزندان نظامی به سمت شغل پدران خود نمی‌روند؟
جیم:نه اینکه شغل نظامی بد باشه، اما قانون و مقرراتی که در طول خدمت پدران نظامی از سوی فرزندان دیده می شود، باعث میشه کمتر به سمت این شغل برویم. از طرفی قانونمند بودن فضای خانواده‌های نظامی خیلی خوبه، برنامه‌ریزی، نظم و انضباط در اکثر خانه‌ها حاکم است.
سین:چه زمانی متوجه شدید صدای خوبی دارید؟
جیم:به همون دلیلی که خداوند لطف کرده و صدای خوبی به من داده است (خنده). در دوره راهنمایی شعر، دکلمه می خوندم حتی در دبیرستان منو به اسم صدا می‌کردند و می‌گفتند رادیو بخون، همچنین در مهمانی‌ها گزارش هواشناسی را با چند تیپ اجرا می‌کردم.
سین:چه زمانی شروع کردید؟
جیم:زمانی که کارم را آغاز کردم به خاطر تن صدایم پیشنهاد دادند که گویندگی خبر را با عهده بگیرم چون صدایم برای گویندگی مناسب بود گزارش و تفسیر سیاسی می‌خوندم زمانی که در فراخوان گوینده خبر شرکت کردم از بین 700 نفر ابتدا جزء 16 نفر اول بعد جزء 8 نفر اول قبول شدم ولی در مرحله آخر گفتن بهتون خبر می‌دیم ولی خبری نشد. بعد از مدتی که خبر می‌خواندم با راهنمایی استادان از جمله منوچهر نوذری طنز رادیویی را انتخاب کردم.
سین:آشنایی شما با سعید توکل کجا شکل گرفت؟
جیم:در یک نشستی دوستانه منو به آقای توکلی معرفی کردند و بعد از آن نشست به ساختمان ارگ رفتم با آقای منوچهر نوذری و آقای شیشه‌گران جلسه داشتم. آقای نوذری گفتند میتونی با لهجه کار کنی، گفتم(شوما هر چی برگویی) ما انجام می‌دیم، گفتند میتونی مشغول بشی اما باید خیلی منتظر بمانی به مدت 6 ماه یکشنبه، دوشنبه، سه‌شنبه، از ساعت 9 صبح تا 6 بعد از ظهر روی یک صندلی می‌نشستم و تمرین دوستان که دور یک میز بزرگ جمع می شدند را نگاه می کردم ولی در حال حاضر جوانان این تحمل را ندارند و در این تمرین‌ها آقای نوذری بعد از اشکالاتی که از دوستان می‌گرفت با اشاره به من می گفت به این اشکالات توجه کن.
سین:از جنگ «جدی نگیرید» برامون بگید؟
جیم:در مدتی که «صبح جمعه» کار کرده بودیم تلویزیون برنامه نداشتیم و بیشتر در رادیو مشغول بودیم، در لا‌به‌لای این کارها شبکه 3 پیشنهاد فعالیت در «جدی نگیرید» را به ما داد. کار نمایشی با نوشته‌های رادیویی و تلویزیونی بود. لوکیشن ما در روستای چندار کرج، جای خیلی خوش آب و هوایی بود. زمانی که برای پلاتو گرفتن رفته بودیم دو درخت را دیدیم کنار هم که شکل همه گیر بودند. تنها تفاوت آنها این بود که یکی از آن درخ‌ها سرسبز و دیگری خشک شده بود همان جا تیپ سق سیاه شکل گرفت.
سین:دیده شدن در تلویزیون با شخصیت سق سیاه سخت نبود؟
جیم:برای اولین حضورم شخصیت تلخ و سختی بود. خاطره‌ای در این مورد براتون تعریف می‌کنم. در روستا یک رودخانه کم آبی بود که ما برای ضبط چند آیتم کنار این رودخانه می‌رفتیم و می‌گفتیم که چه رودخانه پر آبی بعد از دو ماه به خاطر خشک سالی آب رودخانه خشک شد. بعد از آن بچه‌های به من می‌گفتند دیگر حوالی آن روستا پیدات نشه چون مردم دل خوشی از من ندارند یه جورایی حکم تیرم صادر شده بود.(خنده) باور کنید آن رودخانه به خاطر خشکسالی خشک شد اما بعدها پیگیر شدم که دوباره آب رودخانه جاری شده است.
سین:دلیل ماندگاری سق سیاه و جدی نگیرید؟
جیم:تازه بودن کار «جدی نگیرید» دلیل ماندگاری آن شد.
سین:دیدار با رهبر چه حال و هوایی داشت؟
جیم:تازه یک سال بود که به جمعه ایرانی رفته بودم، ابتدا فکر نمی‌کردم مقام معظم رهبری آنقدر با دقت و با جزئیات «جمعه ایرانی» را گوش کنند ولی ایشان بیشتر شخصیت‌ها را به اسم می‌شناختند. ایشان گفتند «جمعه ایرانی» چه در دوران دفاع مقدس و بعد از آن فضای شادی را برای مردم فراهم کرده است. خدا نعمت‌هایی را به بعضی از مردمش ارزانی می‌دارد با وجود آقای نوذری و خود برنامه، «جمعه ایرانی» در قله رفیع قرار دارد و این حمایت‌ها از جانب مسئولین در این سه دهه انجام شده است.
سین:اکنون این حمایت‌ها را دارید؟
جیم:به دلیل تغییر مدیریت‌ها شاهد اعمال سلیقه هستیم مسئولین باید سلیقه مردم با در نظر بگیرند. با توجه به طرمارهایی که مردم در خصوص ادامه پیدا کردن برنامه «جمعه ایرانی» نوشتند نسبت به بازگشت «جمعه ایرانی» اصرار دارند.
سین:از شکل‌گیری ناصر خنگه برامون بگید؟
جیم:ناصر خنگه شخصیتی است که وجود داره و با هم در ارتباط هستیم. نوع صحبت کردن ناصر خنگه مثل شخصیت واقعی ناصر است زمانی که در جاده دماوند – فیروزکوه برای خرید دوغ رفتیم با صحبت‌هایی که با ناصر داشتم اجازه گرفتم تا در «جمعه ایرانی» ازش استفاده کنیم. فقط گفت هر کاری می‌خوای انجام بده اما آبروی ما رو نبرید (خنده).
سین:طنز رادیویی از تلویزیون موفق‌تر است؟
جیم:بله می‌تونیم بگیم در اجرای طنز، رادیو موفق‌تر بوده است اما بعضی وقتی‌ها کارهایی هم در تلویزیون انجام شده که خیلی خوب بوده‌اند در رادیو فقط یه میکروفن است و باید گوینده و بازیگر رادیویی حس خودش را منتقل کند اما امکانات تلویزیون بیشتر است در کل نوع کار طنز در رادیو سخت‌تر است.
سین:تفاوت طنز از نظر شما؟
جیم:طنز برای من و شنوندگان تفاوت‌های خاص خود را دارد. چقدر خوبه این تمایزها برای ساختن طنز در قالب‌های جدید آن بکار رود. مرحوم نوذری برای خلق تیپ ملون سال‌ها زحمت کشید تا زمانی که برای اجرای شخصیت تلاش نکنیم مسلما بر دل مردم هم می‌نشیند.
سین:مردم از چه طنزی استقبال می‌کنند؟
جیم:بستگی به سلیقه مردم دارد، مردم اکنون از سریال‌های طنز استقبال می‌کنند این در حالی که مردم شخصیت‌های سق سیاه و جانعلی را خیلی دوست داشتند ولی شاید الان این جنگ‌ها پخش شود مردم نتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
سین:پیشنهاد حضور در تلویزیون داشتید؟
جیم: بله داشتم ولی خودم بیشتر دوست دارم یه مسابقه در تلویزیون اجرا کنم البته طرح آن را به سازمان دادم و مغرورانه است بگویم از عهده آن برمیایم اجرای یک مسابقه در تلویزیون ویژگی خاص خودش را دارد مثل حاضر جوابی، علم خوب، ساختن فضای شاد می‌خواهد مسابقه هفته که مرحوم نوذری اجرا می‌کردند.
سین:حضور در حوزه طنز با دیگر حوزه‌ها متفاوت است؟
جیم:تفاوت در قالب طنز را با دیگر ژانرها در کوچه، خیابان و سفرها متوجه می‌شویم زمانی که مردم با دیدن ما خوشحال می‌شوند مردمی که هنوز منو با شخصیت سق سیاه می‌شناسند. همچنین زمانی که در جشنواره طنز و تبسم به رای مردم نفر سوم انتخاب شدم مردم از شهرها و روستاهای دوری به من رای داده بودند که این موضوع مسئولیت منو بیشتر می‌کند.
سین:مدیر سخت‌گیری هستید؟
جیم:مدیر مدرسه‌ای در مقطع دبستان هستم، بیشتر در زنگ‌های تفریح آهنگ پخش می‌کنیم. فضای شادی برای بچه‌ها فراهم می‌کنیم. شعار ما «مدرسه شاد» است. بچه‌ها سق سیاه رو ندیدند مگر اینکه والدین برای آنها تعریف کنند.
سین:تئاتر هم تجربه کردید؟
جیم:4 سال با آقای نوذری 8 تئاتر را تجربه کردم. تئاتر بازیگر رادیو را پخته می‌کند، اکثر سینماگران درجه 1 ما تئاتر را تجربه کردند حتی سر سفره عقد از همسرم خواهش کردم بار اول بله را بگوید و نگذارد به دفع سوم برسه به خاطر تئاتری که با آقای نوذری داشتم، همسرم شرایط منو درک کردند و در این مدت در همه زمینه‌ها همراهم بوده است.
سین:فرزندان شما به هنر علاقه دارند؟
جیم: پسرم پیمان 14 و دخترم ساناز 19 سالشونه به هنر علاقه دارند دخترم ساز میزنه و صدای خوبی داره.
سین:یک جمله به همسرتون بگید؟
جیم:خیلی دوستش دارم و پیشرفت‌های خودم را مرهون همراهی همسرم هستم.
سین:اهل سفر هستید؟
جیم:اگر فرصت داشته باشم، دوست دارم به شمال کشور و جاهای سرسبز سفر کنم.
سین:بهترین انتخاب شما؟
جیم:ازدواج بهترین انتخابم بود. همیشه در زمان دانشگاه دغدغه‌ام این بود کارم برای همسرم جدی باشد و همیشه همراهی‌ام کند. به لطف خدا در این مدت از راهنمایی خوب همسرم استفاده کردم، از نظر کاری آشنایی با منوچهر نوذری بهترین اتفاق زندگیم بود.
سین:نوستالژی؟
جیم:سق سیاه
سین:چقدر مطالعه می‌کنید؟
جیم:به دلیل کارم بیشتر در زمینه آموزش، تعلیم و تربیت و روان‌شناسی کودک مطالعه دارم.
سین: اهل سینما رفتن هستید؟
جیم:خیلی فیلم می‌بینم ولی سینما نمی‌رم، آخر خانواده من همیشه حسرت با هم رفتن به پارک و سینما دارن.
سین: آهنگ مورد علاقه ؟
جیم: بیشتر به آهنگ‌های شاد علاقه دارم. آهنگ‌های بهنام صفوی، احسان خواجه‌امیری، شهرام زندی، مجید اخشابی و محسن یگانه را گوش می‌کنم.
سین:خصلت بارز شما از دید اطرافیان؟
جیم: خنده. البته دیر عصبانی می‌شم مگر چیزی خیلی اذیتم، کنه نظم خیلی برام مهم است. اصولا آدم خنده‌رویی هستم و زمانی که لبخند نزنم اطرافیان متوجه می‌شوند که عصبانی هستم و گرنه در مواقع عصبانیت عکس‌العمل خاص و شدیدی از خود بروز نمی‌دهم.
سین: نظرتون در خصوص این اسامی؟
منوچهر نوذری: اسطوره هنر ایران، هر چیزی دارم از راهنمایی‌های آقای نوذری است.
سعید توکل: یکی از کسانی که مسیر را برای من هموار کردند.
جواد رضویان: خیلی خوب است. بازی جواد با خود واقعی جواد خیلی فرق دارد. امیدوارم در برنامه‌ای که قرار است داشته باشم از جواد رضویان و جواد عزتی استفاده کنم.
سین:نظرتون در خصوص سین جیم؟
جیم:متفاوت بودن برنامه سین جین خیلی خوب است با تمام مصاحبه‌هایی که داشتم تفاوت داشت، از نوع نگرش دوستان در باشگاه خبرنگاران جوان و همچنین بابت سوالاتی که مطرح شد تشکر می‌کنم.
سین:حرف پایانی؟
جیم: همیشه از خدا خواستم تا آخرین لحظه عمرم باعث شادی مردم باشم و به هر طریقی امید دارم این فرصت مهیا شود چون بیشتر پیشرفت‌های ما مدیون دعای خیر مردم است.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
