دو اندیشکده آمریکایی در یادداشتی مشترک به بررسی بحران اقتصادی یونان، نتیجه همهپرسی اخیر این کشور و واکنش احتمالی و گزینههای پیش روی منطقه یورو به این همهپرسی پرداختند.
به گزارش بولتن نیوز، دیوید گوردون و توماس رایت از اعضای ارشد دو اندیشکده مرکز امنیت نوین آمریکا و اندیشکده بروکینگز به بررسی راهبرد اروپا در قبال بحران یونان پرداختند و نوشتند: پیروزی چشمگیر حزب ضد ریاضتی سیریزا در همهپرسی یونان را هیچکس پیشبینی نمیکرد. این پیروزی پیامدهای عمیقی برای راهبرد منطقه یورو در قبال یونان در پی دارد. چهار دلیل اصلی در این میان وجود دارد:
۱- راهبرد سیاسی اروپا با شکست مواجه شده است
راهبرد رهبران منطقه یورو طی ماههای گذشته بر این فرض استوار بود که راهحل جایگزین برای مذاکره موفق با رهبران یونان، تغییر حکومت این کشور است. آلمان و متحدانش چنین محاسبه کرده بودند که اقتصاد یونان با سرعت بالایی که در حال فروپاشی است (به خصوص تعطیل شدن بانکها و مراکز اعتباری) باعث از بین رفتن حمایتهای مردمی از حزب سیریزا و ایجاد تغییر در حکومت این کشور خواهد شد. با مشخص شدن نتایج همهپرسی یونان، روشن شد که این راهبرد با شکست روبرو شده است. بحرانها تحولات خاص خود را دارند و کنترل آنها، اگر غیرممکن نباشد، بسیار سخت و دشوار است. در حال حاضر، موقعیت حزب سیریزا در داخل یونان محکمتر و قدرتمندتر از هر زمان دیگری است. تا قبل از این همهپرسی، کشورهای دیگر منطقه یورو میان سیریزا و مردم یونان تمایز برقرار میکردند اما این پیروزی بزرگ حزب سیریزا بدین معناست که با آنها باید به صورت یک کل واحد برخورد نمود.
• نتیجه همهپرسی یونان، تسهیل در وامهای این کشور را در پی نخواهد داشت •
۲- منطقه یورو عقب نخواهد کشید
برخی صاحبنظران نتیجه همهپرسی یونان را زنگ خطری برای وامدهندگان شمرده و تسهیل بدهی را یک ضرورت میدانند. برخی دیگر معتقدند که اروپا نیاز دارد معامله بزرگ جدیدی به راه بیندازد و یکپارچگی و دموکراسی بیشتری به اتحادیه اروپا ببخشد. ما قاعدتاً با اکثر این پیشنهادها، به خصوص در امر تسهیل بدهیها موافقیم. اما ذات تحلیلگرمان این پیشنهادها را بعید و برخاسته از خوابوخیال میداند. باید از ماهیت این فرافکنیها آگاه بود. رهبران اروپا لوحی سفید نیستند که بتوان هر تصمیمی را روی آنها نوشت. ما اطلاعات بسیاری از نحوه احتمالی واکنش آنها به این تحولات در اختیار داریم. حقیقت تلخ در این میان این است که نتیجه همهپرسی احتمال تسهیل وامها از سوی منطقه یورو، و یا اعطای امتیاز به سیریزا را کمتر از قبل کرده است.
• بیاعتمادی شدید یونان به رهبران منطقه یورو •
رهبران یونان، دولتمردان منطقه یورو را تروریست اقتصادی و باجگیر لقب دادهاند. آخرین ذرههای اعتماد دولت یونان به منطقه یورو کاملاً از بین رفته است. حتی اگر رهبران منطقه یورو از این توهینها بگذرند، از این امر نگران خواهند بود که دادن چنین امتیازهایی سابقه و مقدمه خطرناکی برای دیگر کشورهای اروپایی ایجاد خواهد کرد و به پوپولیستها در اسپانیا، ایتالیا، ایرلند و دیگر کشورها قدرت خواهد بخشید. ادعاهای تندروهایی همچون «ولفگانگ شوبل» وزیر اسبق اقتصاد آلمان به عنوان حقیقت پذیرفته خواهد شد. آنها معتقدند که یونان مورد سوءاستفاده عوامفریبان قرار گرفته است و این دسته از تندرویان حتی اگر لازم هم باشد، باز از مواضعشان عقب نخواهند کشید.
• خروج یونان از منطقه یورو مشکلات بسیاری به بار خواهد آورد •
۳- گزینه اروپا مابین سیلا و کاریبد
اکنون که دیگر از تغییر دولت خبری نیست و گزینه تغییر جهت رد شده است، اروپا با گزینههای نامطلوبی روبروست. اولین گزینه وادار کردن یونان به خروج از منطقه یورو است. بسیاری از وزارتخانههای اقتصاد و دارایی اروپایی با این گزینه موافقند اما مرکل صدراعظم آلمان و دیگر رهبران دولتهای اروپا با آن مخالف هستند. این کار خطرات مسلمی به همراه دارد. خروج یونان از منطقه یورو ("Grexit”) نشان خواهد داد که اتحاد پولی برگشتپذیر است و عواقب خطرناکی برای بحرانهای آینده در پی خواهد داشت. خروج یونان از یورو بر مشکلات یونان خواهد افزود و احتمال ورشکستگی یک کشور در کمثباتترین گوشه اروپا را افزایش خواهد داد. خروج یونان از منطقه یورو به آسانی و به سرعت صورت نخواهد گرفت؛ و یونان و اروپا باید تا مدتها با یکدیگر کنار بیایند.
• به انزوا کشاندن یونان اشتباهی بزرگ و تاریخی خواهد بود •
گزینه دوم انزواست. دیگر کشورهای اروپایی کمترین میزان حمایت از یونان را برای ماندن در منطقه یورو صورت خواهند داد اما اقدام دیگری نخواهند کرد. هدف از این گزینه آن است که حزب سیریزا در مصیبتی که خود به بار آورده دستوپا بزند تا زمانی که مردم یونان تصمیم بگیرند گزینههای میانهروتری برای اداره کشورشان برگزینند. بطور خلاصه میتوان گفت این گزینه به معنای تأکید بر راهبرد تغییر حکومت با دادن شفافیت به آن، و همچنین از میان برداشتن ظاهر مذاکرات و زمینه ملایم مالی ارائهشده از سوی بانک مرکزی اروپاست. در اینصورت اروپا همانگونه با یونان برخورد خواهد کرد که غرب با یک کشور خطاکار و قانونشکن برخورد میکند؛ یعنی از طریق بازداری و فشار بیامان. از نظر ما این محتملترین اقدام منطقه یورو خواهد بود اما در عین حال اشتباهی با ابعاد بزرگ و تاریخی است. چنین اقدامی مردم یونان را دچار عذاب خواهد کرد، اتحادیه اروپا را دشمن یونان خواهد ساخت، به پوپولیستها قدرت خواهد بخشید، و به احتمال زیاد بر اساس شرایط خود عملی نخواهد شد.
• راهحل دیپلماتیک این بحران نیازمند بازسازی اعتماد بین مرکل و سپیراس است •
۴- آیا آنگلا مرکل یونان را نجات خواهد داد؟
پاسخ منفی مردم یونان به همهپرسی بار سنگینی را بر دوش آنگلا مرکل میاندازد. صدراعظم آلمان به شدت در تلاش برای رسیدن به راهحلی از طریق گفتگو و مذاکره است اما در این راه هیچ شریک و همراهی ندارد. نتیجه همهپرسی باعث قدرت گرفتن حزب سیریزا شده و مرکل و آلکسیس سپیراس اعتماد به یکدیگر را از دست دادهاند. شکی نیست که فضای سیاسی داخلی مرکل برای ادامه دادن به مسیر دیپلماتیک خود هر لحظه در حال تنگ شدن است. هفتاد درصد از مردم آلمان با دادن امتیازهای بیشتر به یونان مخالفند و تعداد این مخالفان در حزب خود مرکل، یعنی اتحادیه دموکرات مسیحی (CDU) بیشتر است. نکته جالب در اینجاست که هر مسیری برای رسیدن به توافق باید با تغییری اساسی در ادبیات آتن آغاز شود. اگر سپیراس بتواند به اعتماد و شجاعت لازم برای برداشتن این گام دست یابد، شاید، و شاید، صدراعظم آلمان (که از طرفداران واقعی گفته گرامشی مبنی بر "بدبینی ذهن، خوشبینی اراده” است) بتواند راهی مابین سیلا و کاریبد پیدا کند.