کد خبر: ۲۶۸۴۳۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
اندیشکده رند :

عربستان و پاکستان از یکدیگر چه می‌خواهند؟

پاکستان و عربستان سعودی برگ برنده یکدیگرند. هر یک از این کشورها تغییردهنده‌ی برون‌منطقه‌ایِ بازی برای دیگری به شمار می‌رود، عاملی که باید در محاسبات همه بازیگران دیگر خاورمیانه و نیز جنوب آسیا در نظر گرفته شود.
گروه بین الملل، پاکستان و عربستان سعودی برگ برنده یکدیگرند. هر یک از این کشورها تغییردهنده‌ی برون‌منطقه‌ایِ بازی برای دیگری به شمار می‌رود، عاملی که باید در محاسبات همه بازیگران دیگر خاورمیانه و نیز جنوب آسیا در نظر گرفته شود.

به گزارش بولتن نیوز، اندیشکده رند در یادداشتی به قلم جونا بلنک به کندوکاو زوایای پیدا و پنهان روابط بین پاکستان و عربستان سعودی پرداخته و می‌نویسد: در اوایل این ماه، هنگامی که از «اعزاز احمد چودری» وزیر امور خارجه پاکستان پرسیده شد که آیا کشورش قصد فروش تسلیحات هسته‌ای به عربستان سعودی دارد یا خیر، پاسخ داد: «{این اخبار} بی‌پایه و اساس و دروغ است.»

■ رابطه دوستانه اما نه‌چندان گرمِ عربستان سعودی و پاکستان■

در اوایل بهار امسال، «خواجه محمد آصف» وزیر دفاع {پاکستان} در واکنش به درخواست کمک نظامی در برابر دشمنان حوثی آل سعود بار دیگر بر «تعهد پاکستان به محافظت از تمامیت ارضی عربستان سعودی» تأکید کرد. اما ظرف چند روز، مجلس پاکستان به اتفاق آرا نه تنها با فرستادن نیرو به یمن، بلکه حتی در مورد حمایت از یکی از طرف‌های این جنگ مخالفت کرد. سعودی‌ها پس از چندین دهه سرمایه‌گذاری‌های کلان در پاکستان، احتمالاً از آنچه به ازای ریال خود دریافت می‌کنند شگفت‌زده شده‌اند. و پاکستانی‌ها با وجود همه مشکلاتی که در همسایگی خود دارند، احتمالاً از اینکه کسی از آنها انتظار داشته باشد خود را در محیط مسموم و خیانت‌آمیز خاورمیانه غرق کنند، حیرت کرده‌اند. اما از این رابطه دوستانه – اما نه‌چندان گرم- بین ثروتمندترین کشور سنی مذهب دنیای اسلام و مسلح‌ترین آنها چه برداشتی می‌توان داشت؟

 

■ پاکستان و عربستان سعودی؛ تغییردهنده‌ی برون‌منطقه‌ایِ بازی برای یکدیگر■

این پرسش به یک دلیل ساده از اهمیت زیادی برخوردار است: پاکستان و عربستان سعودی برگ برنده یکدیگرند. هر یک از این کشورها تغییردهنده‌ی برون‌منطقه‌ایِ بازی برای دیگری به شمار می‌رود، عاملی که باید در محاسبات همه بازیگران دیگر خاورمیانه و نیز جنوب آسیا در نظر گرفته شود. فرض کنید با معادله پیچیده‌ای روبرو هستید که در آن عرب‌ها در برابر پارس‌ها، سنی‌ها در برابر شیعیان یا بعثی‌ها در برابر اسلام‌گرایان قرار گرفته‌اند. اگر پاکستان تصمیم بگیرد از نفوذ و قدرت خود در خاورمیانه سوءاستفاده کند، به ناچار باید جدول‌بندی احتمالات را تغییر دهید. آیا تصور می‌کنید توازن ظریف بین دهلی‌نو، اسلام‌آباد، کابل و پکن را درک می‌کنید؟ ریاض مدت‌هاست که روی یکی از بازیگران خاص این جدول سرمایه‌گذاری کرده است و اگر تصمیم بگیرد سرمایه خود را دو برابر کرده یا از آن صرف‌نظر کند، بر شرط‌بندی همه بازیگران دیگر نیز تأثیرگذار خواهد بود. برای درک راهبرد دو کشور عربستان سعودی و پاکستان، باید به آنچه مبنای روابط دیرپای اما نامتوازن آن‌هاست پی ببریم.

 

■ عربستان برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیک خود، پاکستان را انتخاب کرده است ■

– عربستان سعودی خواستار چیست؟

حفظ روابط عمیق با پاکستان به پیشبرد بلندپروازی عربستان سعودی برای گسترش دامنه ایدئولوژی خود در آنسوی جهان عرب کمک می‌کند. ریاض در تلاش است به این هدف جهانی دست یابد، هم از طریق سرمایه‌گذاری‌های کاملاً آشکار و هم با شیوه‌های پنهانی‌تر. دولت سعودی با هیاهوی زیاد مساجد باشکوه ساخته و خیریه‌های انسان‌دوستانه وقف می‌کند؛ اما با سر و صدای کمتر و از طریق سرمایه‌گذاری در مدارس ایدئولوژیک‌محور و پرداخت پول به روحانیون و نظریه‌پردازان برای بازدید، مطالعه یا انجام سفرهای زیارتی به این کشور پادشاهی، آموزه‌های سلفی‌گری خود را گسترش می‌دهد. از نظر خانواده سلطنتی سعودی، پاکستان از بیشترین ارزش برخوردار است؛ چراکه دومین کشور پرجمعیت مسلمان در دنیاست و برخلاف اندونزی که {در این دسته‌بندی} اولین محسوب می‌شود، بر اساس قانونی اساسی یک نظام «جمهوری اسلامی» است. پاکستان آشکارا برای ایجاد سرزمینی برای مسلمانان آسیای جنوبی تأسیس شد. برخلاف کشورهایی که اکثریت جمعیت آنها را مسلمانان تشکیل می‌دهند، مانند بنگلادش، جمهوری‌های آسیای میانه و ترکیه؛ کشورهایی با اکثریت تقریبی جمعیت مسلمان مانند نیجریه یا آن‌هایی که اقلیت گسترده‌ای را در خود جای‌داده‌اند مانند هند؛ هویت اسلامی پاکستان به عنوان بخشی از هویت ملی و هدف عمده این کشور محسوب می‌شود. اما چگونگی به تحقق پیوستن این هدف عمده، کاملاً آماده و در دسترس است. و سعودی‌ها علاقه زیادی برای دستیابی به آن دارند.

 

■ عربستان سعودی پاکستان را یکی از اجزای حیاتی برای مهار ایران می‌داند ■

به علاوه، عربستان سعودی کشور پاکستان را به عنوان یکی از اجزای حیاتی و مهم برنامه خود برای مهار ایران می‌داند. بخشی از عنوان رسمی همه حاکمان سعودی، لقب «خادم حرمین شریفین» است؛ به معنای محافظ مکه و مدینه که هر دو مقدس‌ترین مکان‌ها در دنیای اسلام به شمار می‌روند. هویت این رژیم تنها یک کشور عرب غنی از نفت نیست، بلکه پرچمدار جهان اسلام است. ایران قدرتمندترین رقیب برای این هویت، هم به لحاظ معنوی و هم به لحاظ سیاسی محسوب می‌شود- این کشور نیز غنی از نفت و دین‌سالار است، اما به جای عرب بودن پارسی و به جای سنی بودن شیعه است. از دیدگاه سعودی‌ها یکی از بهترین راه‌ها برای نامتوازن کردن ایران، تقویت یک رقیب سنی قدرتمند در مرز شرقی این کشور است. اما این رقابت چقدر شدت دارد؟ در سال ۲۰۰۸، در نقل‌قولی که از عبدالله پادشاه سعودی در ویکی لیکس منتشر شد، وی خواستار حمله ایالات متحده به ایران و «قطع سر مار» شده بود.

 

■ آیا پاکستان فناوری هسته‌ای خود را در اختیار سعودی‌ها قرار می‌دهد؟ ■

پاکستان اظهار داشته که فناوری هسته‌ای را در اختیار سعودی‌ها قرار نمی‌دهد و عربستان سعودی می‌گوید تمایلی برای چنین درخواستی ندارد. البته که آنها تمایل دارند. اما ای. کی. خان {عبدالقدیر خان}، پدر برنامه هسته‌ای پاکستان گسترده‌ترین حلقه اشاعه در جهان را راه‌اندازی کرده و به عنوان یک قهرمان ملی باقی ماند. در سال ۲۰۰۴، پس از فشار شدید ایالات متحده بر ژنرال پرویز مشرف، حاکم نظامی پاکستان، {عبدالقدیر} خان به فروش اطلاعات و فناوری هسته‌ای به ایران، لیبی و کره شمالی اعتراف کرد؛ او فوراً مورد عفو قرار گرفت و در خانه مجلل خود زندانی شد، اما پس از آزادی در سال ۲۰۰۹ به زندگی آزادانه خود ادامه می‌دهد. ممکن است سعودی‌ها احساس کنند که عملیاتی که زمانی به عنوان «وال‌مارت هسته‌ای» نامگذاری شد، نتواند درهای این کشور را برای مدت طولانی بسته نگه دارد. و ممکن است با بودجه نظامی ۸۰ میلیارد دلاری سعودی‌ها، هر صورت هزینه‌ای در نظر آنها «قیمت‌های همیشه ارزان» باشد.

 

■ پادشاهی سعودی چندین میلیارد دلار به پاکستان کمک مالی کرده است■

– پاکستان خواستار چیست؟

آنچه این کشور می‌خواهد پول است و سعودی‌ها مقدار فراوانی از آن را فراهم کرده‌اند؛ هیچ آمار علنی و جامعی در دسترس نیست، اما در طی چهار دهه گذشته، پادشاهی سعودی چندین میلیارد دلار به صورت نقدی، اعتباری و نفت ارزان به پاکستان کمک کرده است. در دهه ۸۰، عربستان سعودی احتمالاً نیمی از منابع چندین میلیارد دلاری خود را برای مجاهدین ضدشوروی به پاکستان ارسال کرد. در سال ۱۹۹۸، زمانی که نواز شریف، نخست‌وزیر پاکستان مشغول ارزیابی این مسئله بود که آیا آزمایش هسته‌ای هند را با یک آزمایش دیگر پاسخ دهد، بنا بر گزارش‌ها عبدالله ولیعهد سعودی قول داد {که در صورت چنین تصمیمی} روزانه ۵۰ هزار بشکه نفت برای کمک به وضعیت آب‌وهوای اسلام‌آباد و هرگونه تحریم احتمالی ارسال دارد.

 

■ تبدیل پاکستان به کشوری با نظام «جمهوری اسلامی» چگونه روی داد؟ ■

پاکستان امیدوار است تا علاوه بر دریافت وجوه نقد، اعتبار خود را در جهان اسلام افزایش دهد. پاکستان با یک هویت مسلمان- و نه لزوماً اسلامی- پایه‌گذاری شد. اما تفاوت این دو در چیست؟ این مسئله در تفاوت بین فرهنگ و اعتقادات نهفته است. محمدعلی جناح بنیان‌گذار پاکستان گفته است، هنگامی که در مورد ملتی مستقل از هند صحبت می‌شود، اسلام و هندو «به معنای دقیق دین محسوب نمی‌شوند، بلکه در واقع نظام‌های متفاوت و متمایز اجتماعی هستند.» جناح، خود به ندرت در اجرای مراسم اسلامی سختگیری می‌کرد و تبدیل کشورش از موطنی برای مسلمانان به یک {نظام} جمهوری اسلامی پس از مرگ وی روی داد. اما مهم‌ترین دوره اسلامی‌سازی از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۸ و در دوران تصدی ژنرال ضیاءالحق اتفاق افتاد- دورانی که- هدفمند یا بطور تصادفی- با شکوفایی روابط بین پاکستان و عربستان سعودی مقارن شد. در واقع، بر اساس یک گزارش دیپلماتیک شایع شده بود که {نواز} شریف با ازدواج دخترش با یکی از نوادگان ملک فهد به «یکی از اعضای خانواده سلطنتی سعودی» تبدیل شده است.

 

■ پشتیبانان متنوع پاکستان ■

پاکستان افزون بر بالا بردن اعتبار اسلامی این کشور، در نظر دارد در میان ابرقدرت‌های پشتیبان خود تنوع ایجاد کند. اگرچه چین اعلام کرده «در هر شرایطی» دوست پاکستان است، اما معنای دقیق این دوستی دشوار به نظر می‌رسد. آیا چین در چالش‌های سخت پاکستان در کنار این کشور ایستاد؟ در واقع نه. به عنوان مثال، در بحران سال ۱۹۹۹ کارگیل تنها تماشاگر ماجرا بود. آیا چین برای نجات پاکستان از تنگنای اقتصادی به این کشور کمک می‌کند؟ شاید در آینده این کار را انجام دهد (اگر رئیس‌جمهور شی به تعهدات اخیر خود پایبند باشد)، اما در گذشته غالباً چنین کاری نکرده است. آیا چین در طی سه جنگ پاکستان با هند در سال‌های ۱۹۴۸، ۱۹۶۵ و ۱۹۷۱ از این کشور حمایت کرده است؟ خیر، در هیچ‌کدام. در عین حال، هیچ کس نمی‌داند که ایالات متحده دوست پاکستان است؟ دشمن آن؟ هر دو یا هیچ‌کدام؟ حتی اگر قرار نباشد پاکستان هیچ یک از دو پشتیبان سنتی خود را کنار بگذارد، از داشتن عربستان سعودی به عنوان سومین آنها خشنود است. به عنوان مثال در سال گذشته، ریاض برای جلوگیری از یک بحران مالی با یک وام ۵/۱ میلیارد دلاری با بهره کم به اسلام‌آباد کمک کرد. برخلاف کمکی که واشنگتن در اختیار پاکستانی‌ها قرار داد، این تزریق مالی عربستان سعودی بدون هیچ قید و شرطی انجام گرفت. و به رغم پیشنهادی که پکن ارائه داد، همه کمک‌های مالی تعهد شده عربستان سعودی تحقق یافت.

 

■ تنها حزبی که به ایران بیش از عربستان سعودی تمایل نشان می‌دهد ■

– آنچه در ادامه روی خواهد داد

روابط بین پاکستان و عربستان سعودی فراز و نشیب‌های خاص خود را داشته است. این روابط در هنگامی که پاکستان تحت حاکمیت نظامیان (ژنرال ضیاءالحق و ژنرال مشرف) یا حزب مسلم لیگ (به رهبری شریف- دست‌نشانده ضیاءالحق که سعی داشت قدرت اجرای احکام شریعت را به خود واگذار کند) قرار داشت، نزدیک‌تر شد. پس از اینکه مشرف در سال ۱۹۹۹ شریف را از کشور اخراج کرد، این نخست‌وزیر سابق و آینده، هفت سال را به همراه خانواده خود در تبعید به سر برد و در شهر ساحلی جده زندگی راحتی داشت. اما حزب مردم پاکستان که هم با حزب مسلم لیگ و هم نظامیان رقابت دارد، به لحاظ تاریخی کمتر به سعودی‌ها نزدیک بوده است. حزب مردم سه رهبر ملی برجسته دارد: ذوالفقار علی بوتو (از سال ۱۹۷۱ تا زمان اعدام توسط ضیاء در سال ۱۹۷۷)، دختر وی بی‌نظیربوتو (که در دهه ۹۰ دو بار به عنوان نخست‌وزیر انتخاب شده و در سال ۲۰۰۷ در یک بمب‌گذاری تروریستی کشته شد) و همسر وی آصف علی زرداری (که رهبر اولین و تنها دولت دموکراتیک پاکستان تاکنون بوده که دوران کامل ریاست جمهوری را به پایان رسانده است). یکی از پایگاه‌های حمایتی حزب مردم بطور سنتی، اقلیت شیعه این کشور بوده که نماینده حدود یک پنجم جمعیت آن است. خانواده بوتو بیشتر به برقراری رابطه با ایران علاقه‌مند بودند تا سعودی‌ها و در دوران قدرت‌گیری آنها روابط بین اسلام‌آباد و ریاض تا حدودی به سردی گرایید.

 

■ پاکستان و عربستان سعودی هم قربانی تروریسم و هم زمینه‌ساز آن بوده‌اند■

همکاری برای مقابله با تروریسم نیز با فرازوفرودهایی همراه بوده است. پاکستان و عربستان سعودی هم قربانی تروریسم و هم زمینه‌ساز آن بوده‌اند. هر دوی این دولت‌ها مبارزات دشواری با القاعده داشته‌اند، اما در هر دو کشور، افراد کاملاً مرتبط با این سازمان از آن حمایت نیز کرده‌اند: اسامه بن‌لادن از یکی از قدرتمندترین خانواده‌های عربستان سعودی بود و پنج سال آخر زندگی خود را در پناهگاهی درست در خارج از آکادمی نظامی ابوت آباد پاکستان سپری کرد. منابع مالی محرمانه سعودی برخی از خونخوارترین گروه‌های تروریستی در پاکستان از جمله «لشکر جنگوی» (یک نیروی فرقه‌گرای سنی که بیشتر اقدامات خشونت‌آمیز خود را علیه شیعیان انجام می‌دهد) و «لشکر طیبه» (که هدف اولیه آن هندوستان است و مسئولیت حمله به بمبئی در سال ۲۰۰۸ را به عهده داشت) را تقویت می‌کند. در حالی که دولت پاکستان معمولاً به خاطر حمایت سعودی‌ها از گروه‌های شبه‌نظامی فرقه‌گرا در خاک خود رنجیده‌خاطر است، اما لشکر طیبه موضوع دیگری است. این گروه در گذشته به دلیل مصالح سیاسی توسط سازمان اطلاعات پاکستان (این گروه در سراسر دهه ۹۰ و حتی احتمالاً پس از غیرمجاز شمرده شدن توسط مشرف به عنوان نماینده {پاکستان} در کشمیر خدمت می‌کرد) و به دلایل ایدئولوژیک توسط حامیان سعودی (مکتب اهل حدیث که این گروه از آن پیروی می‌کند، بخشی از خط سیر سلفی‌ها محسوب می‌شود و نه هیچ ایدئولوژی بومی دیگری در جنوب آسیا) مورد حمایت قرار می‌گرفت.

 

■ عربستان سعودی و پاکستان؛ برگ برنده یکدیگر برای روز مبادا■

ممکن است منافع سعودی‌ها و پاکستانی‌ها در گروه‌های خطرناکی مانند لشکر طیبه همپوشانی داشته باشد، اما آنها دلایل به مراتب مهم‌تری برای دوستی با یکدیگر دارند. شاید این دلایل بیشتر جنبه معامله‌گرانه داشته باشند، اما این معامله به مدت تقریباً ۴۰ سال برای هر دو طرف سودمند بوده است. دلایل کمی وجود دارد که بتوان به این نتیجه رسید که این روابط در آینده نزدیک به طور چشمگیری بهتر- یا به همین ترتیب بدتر خواهد شد. بنابراین از عدم تمایل پاکستان برای پیوستن به لشکرکشی سعودی‌ها در برابر شورشیان شیعه در یمن چه برداشتی می‌توان داشت؟ از باز کردن درهای همکاری هسته‌ای با این احتمال که ایران موفق شود به انحصاری‌ترین باشگاه دنیا بپیوندد، چطور؟ یا سعودی‌ها در برابر کمک ۵/۱ میلیارد دلاری خود دقیقاً چه چیزی دریافت کردند و حاضرند علاوه بر آن چه مقدار دیگری بپردازند؟ شاید بهترین مکان برای یافتن پاسخ این پرسش‌ها یک میز پوکر باشد: قمار کردن هم در عربستان سعودی و هم در پاکستان غیرمجاز شمرده می‌شود- اما دولت‌های هر دو کشور از اهمیت نگهداری برگ برنده برای روز مبادا به خوبی آگاه‌اند.
منبع: اشراف

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۳
0
0
پاکستان بره اوضا داخلی خودشو درست کنه و عربستان هم بره بمیره
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین