آیا توافق هستهای با ایران که منجر به یک «همراستایی جدید» بین ایالات متحده و ایران میشود و اسرائیل، عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس به شدت از آن نگرانی دارند، میتواند تغییردهنده بازی در منطقه باشد؟
گروه بین الملل، آیا توافق هستهای با ایران که منجر به یک «همراستایی جدید» بین ایالات متحده و ایران میشود و اسرائیل، عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس به شدت از آن نگرانی دارند، میتواند تغییردهنده بازی در منطقه باشد؟
به گزارش بولتن نیوز، اندیشکده مرکز سیاست امنیتی ژنو در گفتوگویی با دکتر جان آلترمن رئیس برنامه خاورمیانه اندیشکده مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی به بررسی رویدادهای کنونی خاورمیانه به ویژه موضوع هستهای ایران پرداخت که متن این گفتگو در ادامه تقدیم میشود:
– آیا ظهور سازمان داعش در خاورمیانه به معنای پایان دولتهای مرسوم ملی و مرزهای دوران استعماری است یا با پدیدهای موقتی روبرو هستیم که با شیوههای نظامی یا جایگزین کردن ساختارهای سنتیتر به شکست خواهد انجامید؟
– جان آلترمن: من یقیناً فکر نمیکنم که این به معنی پایان دولتهای مرسوم در خاورمیانه باشد. دولتهای خاورمیانه از قدرت زیادی برخوردارند و آن را حفظ میکنند، قدرت آنها از همه کسانی که در اطرافشان هستند به مراتب بیشتر است. داعش از دو جهت نمایانگر یک چالش جدید است. یکی مناطقی است که دولت هرگز در آنها کنترل قدرتمندی نداشته، این یک چالش فزاینده برای دولتهایی است که نه تنها قدرت خود را در همه مناطق داخل مرزهایشان تثبیت نمیکنند، بلکه به همه این مناطق خدماترسانی نیز ندارند. بدیهی است که داعش درصدد این است که جایگزین دولت شود و در جایی که دولت کار خود را به خوبی انجام نداده، موانع کمتری وجود دارد که بتوان به خوبی دولت عمل کرد. اما چالش دیگری که داعش به وجود آورده، به خدمت گرفتن هزاران هزار سرباز از سراسر دنیاست. اینکه مردم کشوری با افراطگرایان بینالمللی ارتباط اینترنتی داشته باشند که آنها نیز با دیگرانی در داخل کشور ارتباط دارند به چه معناست؟ به نظر من در اینجا پدیده مهم دیگری نیز بروز میکند: اینکه تعداد قابل توجهی از «افراد شرور» با یکدیگر آشنا میشوند. با این حال من فکر نمیکنم که این نشانگر از بین رفتن دولت باشد، بلکه از نظر من نشانگر این است که مجموعهای از چالشهای درازمدت و ماندگار، برای دولتهایی که مدتی با ما خواهند بود گرفتاری ایجاد خواهد کرد.
■ توافق هستهای ایران احتمالاً نسبی خواهد بود و نه فراگیر و جامع ■
– حالا اجازه دهید در مورد ایران و به طور خاص، توافق آتی در مورد برنامه هستهای این کشور صحبت کنیم. آیا به نظر شما این توافق میتواند تغییردهنده بازی در منطقه باشد، توافقی که منجر به یک «همراستایی جدید» بین ایالات متحده و ایران میشود و اسرائیل، عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس به شدت از آن نگرانی دارند؟
– جان آلترمن: عربستان سعودی، اسرائیل و کشورهای دیگر حاشیه خلیج فارس چندان از اتحاد بین ایالات متحده و ایران نگران نیستند، نگرانی آنها این است که ایالات متحده از این پس مسئله هستهای ایران را پایان یافته تلقی کند و به این نتیجه برسد که ایران دیگر مشکلی برای منطقه به شمار نمیرود. در واقع من تصور نمیکنم که ما توافق جامع و فراگیری داشته باشیم. بلکه احتمالاً به توافقی نسبی دست خواهیم یافت که مستلزم ادامه مذاکرات و گفتگوها در مورد آنچه مناسب است، آنچه اجازه دادهشده و آنچه معنای توافق است، خواهد بود. این به معنای حل شدن مسئله ایران نیست، بلکه آن را در یک مسیر سازنده قرار میدهد، زیرا امکان ایجاد انگیزههای بیشتر همکاری را فراهم کرده و هزینههای دفاعی را افزایش میدهد. از دیدگاه ایران، مزیتِ داشتن برنامه هستهای هدیهای است که آنها همواره دریافت خواهند کرد. این واقعیت که دیگران پیوسته از مجهز شدن ایران به سلاح هستهای نگرانی نشان میدهند به این معناست که دنیا میخواهد به گفتگو با ایران ادامه دهد و ایرانیها چیزی دارند که باید از آن دست بکشند. منافعی که ایران از داشتن یک برنامه هستهای به دست میآورد، احتمالاً ۹۰ درصد چیزی است که از داشتن یک بمب اتمی با ۱۰ درصد هزینهها خواهد داشت. و اگر آنها بخواهند بمب داشته باشند، باید هزینههای به مراتب بیشتری را متحمل شوند، چراکه این مسئله به زیان امنیت کشورشان است. از طرف دیگر، آنها تصور میکنند که اگر به طور کامل تسلیم شوند، به لحاظ امنیتی زیان خواهند کرد. بنابراین برداشت من این است که ایرانیها قصد دارند این مسئله را در حوزه مذاکره حفظ کنند. آمریکاییها نیز موافقاند که این مسئله در حوزه مذاکره حفظ شود و این ما را در یک وضعیت نارضایتی قرار میدهد، چراکه مشکل هنوز حل نشده است. اما در ضمن، تصور نمیکنم که {در چنین شرایطی} مسئله از کنترل خارج شود.
■ دلواپسی بیشازحد سیاستمداران اسرائیل از برنامه هستهای ایران ■
– ممکن است نگرانی اسرائیل این باشد که به عنوان تنها قدرت هستهای در منطقه، برای دست کشیدن از سلاحهای هستهای خود تحت فشار قرار گیرد.
– جان آلترمن: اما اسرائیل نیز از این واقعیت بهرهمند خواهد شد که کشورهای حاشیه خلیج فارس، اشتراکاتی به مراتب بیشتر از گذشته با آن خواهند داشت و اسرائیل انزوای کمتری را در منطقه احساس خواهد کرد. این یک مسئله سیاسی در اسرائیل است و برخی احزاب از اینکه این تهدید را در کانون توجه نگه دارند سود میبرند. در اسرائیل یک ناهمخوانی عجیب بین سیاستمداران و کارشناسان و مدیران سازمانها وجود دارد و دلواپسی سیاستمداران از برنامه هستهای ایران به مراتب بیشتر است. کارشناسان و مدیران سازمانها تا حدودی به واسطه تضمینهای ناشی از این توافق متقاعد شدهاند و تا حدودی نیز از طریق تجزیهوتحلیل رفتار ایران تسکین یافتهاند. از نظر آنها اسرائیل در شرایط آشفتگی کامل قرار ندارد.
■ پیامدهای بهار عربی و تأثیرات متقابل کشورهای عرب بر یکدیگر ■
– حال وقتی به «بهار عربی» و پیامدهای امروز آن نگاه میکنیم، از نظر شما مهمترین این پیامدها چیست؟ بازگشت به یک سیستم مستبد در مصر یا آشفتگی در لیبی و یمن و یا پیشرفت مردمسالاری در تونس؟
– جان آلترمن: به نظر من همه اینها نویدبخش آینده بالقوه منطقه است. یکی از موضوعات جالبی که در مورد بهار عربی وجود داشت ارتباط بین سیاستها در منطقه بود؛ به حدی که وقتی اتفاقی در یک مکان میافتاد، در مکانهای دیگر نیز انعکاس داشت. اگر تونس بسیار موفق باشد، یک پیام خواهد داشت؛ اگر استبداد در مصر موفق باشد، یک پیام خواهد داشت، اگرچه من مطمئن نیستم که اینطور باشد. من با یکی از سیاستمداران برجسته لیبی صحبت میکردم و او میگفت تصور میکند که ممکن است لیبی در آستانه به دست آوردن نوعی توافق بین قبایل باشد. اما روشن است که اگر لیبی بیش از پیش از کنترل خارج شود، تأثیر خاص خود را خواهد داشت. به نظر من هنوز بسیار زود است که دریابیم کدام یک از این سه مسیر از همه مؤثرتر خواهد بود، اما از نظر من این سه مسیر گزینههای اصلی منطقه به شمار میروند: بازگشت به استبداد، فرورفتن بیشتر در آشفتگی و هرجومرج یا نوعی حکومت فراگیر که در آن احزاب نه تنها در پیروزی، بلکه در شکست نیز توافق داشته باشند، زیرا باور آنها این است که احتمالاً در آینده پیروز خواهند شد. هنوز زود است که بگوییم کدام یک از این {گزینهها} موفق خواهد بود و نیز زود است که بگوییم کدام یک از این تجربهها، مسیر طولانیتری را خواهد پیمود.
■ تنشهای میان شیعه و سنی نمایانگر رقابت سعودی- ایرانی؟! ■
– آیا از نظر شما اختلاف بین شیعه و سنی به عامل سرنوشتسازتری نسبت به گذشته تبدیل شده، چراکه جنگهای نیابتی بین ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس را در سوریه، عراق و یمن شاهد هستیم؟
– جان آلترمن: من همچنان تصور میکنم که تنشهای میان شیعه و سنی نمایانگر رقابت سعودی- ایرانی است و اگر روابط سعودی- ایرانی بهبود مییافت، تنشهای میان شیعیان و اهل سنت کاهش پیدا میکرد. این به دلیل این نیست که رهبران سعودی به شیعیان علاقه دارند، بلکه به این دلیل است که آنها با فرقهگرایی به شکل دفاعی برخورد میکنند تا از هرگونه شورشی هم در درون مرزها و هم در همسایگی خود جلوگیری به عمل آورند. اگر آنها برای جلوگیری از چنین اتفاقی احساس نیاز نکنند، میزان تنشها کاهش خواهد یافت. به نظر من از آنجا که ایرانیها احساس میکنند تحت محاصره قرار گرفتهاند، یادآوری این نکته را به همسایگانشان مفید میدانند که میتوانند در مسائل آنسوی مرزهایشان نیز تأثیرگذار باشند. به عنوان مثال سرمایهگذاری آنها روی حوثیها به لحاظ اقلیمی برای ایران راهبردی نیست، بلکه از این نظر راهبردی است که یادآوری شود که آنها میتوانند با صرف هزینه نسبتاً کمی، بر ملاحظات امنیت ملی همسایگان خود تأثیرگذار باشند.