گروه بین الملل، «ریبوار عثمان» شهروند کُرد با انتشار مقالهای در پایگاه خبری «النشره» لبنان، به بررسی وضعیت استقلال کردستان و مزایا و معایب آن پرداخت.
به گزارش بولتن نیوز، وی معتقد است که استقلال کردستان مزایا و مشکلاتی دارد، بر همین اساس تقویت و ایجاد حماسههای ناسیونالیستی در میان اکراد عراق، جبههگیری در مقابل سایر اقوام و مذاهب عراق که در قالب هویت کردی تعریف نمیشوند، ارائه پرستیژ دولتی با تعریف منافع کردی در قالب دولت- ملت و ایجاد دشمن فرضی برای برانگیختن روحیه مبارزه مردم، بیتردید بیشترین منافعی است که برای استقلال کردستان میتوان برشمرد.
این شهروند کُرد بر این عقیده است که استقلال کردستان با توجه شرایط منطقه، وضع کنونی تحولات خاورمیانه، نوع بازی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای مضراتی نیز برای کردها به همراه دارد، بر همین اساس اولا جامعه جهانی استقرار سیاسی را در قالب دولت عراق می بینند نه کردستان عراق، مخالفت کشورهای عربی و همسایههای عراق، مشکل انتقال ثروتها و منابع خود برای صادرات، مخالفت سایر اقوام عراقی از جمله مشکلات و مضرات طرح این شعار است.
ریبوار عثمان در بخش دیگری از این مقاله تأکید کرده است که بهره بردار اصلی این شعارها در منطقه تروریستها، داعشیها و بعثیها خواهند بود، زیرا اکنون اقلیم که بیش از 1000 کیلومتر با داعش مرز دارد در صورت عدم دریافت کمک دولت مرکزی، مجبور است به دامن تروریستها چنگ بیاندازد و این یعنی خسارت بزرگ به مردم و منطقه، از سوی دیگر این اقدام، حضور مقامات کرد را در بغداد زیر سوال برده و دولتمردان عراقی به کلیت صداقت کردها با دیده شک و تردید مینگرند.
این کارشناس مسائل سیاسی کُرد معتقداست که اقلیم کردستان عراق از نبود زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منسجم برخوردار نیست و داعش همسایه بزرگ و خطرناک اقلیم است، بنابراین در در شرایط فعلی استقلال اولویت اول کردهای عراق نیست.
وی در پایان مقاله خود پیشنهاد داده است که بهتر است بجای سلب اعتماد منطقه و جهان از کُردها، خواستههای مشروع کُردها در قالب قانون اساسی عراق دنبال شود.
متن کامل این مقاله به شرح ذیل است:
همه ما به عنوان تابعیت هویتی خودمان، مملو از اعتقاداتی برای حفظ سنتها، آداب و رسوم و باورهای خود هستیم و در این راستا میکوشیم از گویشها، اشعار و نمادهای هویتی دفاع کنیم، ما کردها هم از این قاعده مستثنی نیستیم. تاریخ مبارزات ما کردها نشان بزرگی بر این حقیقت است، کوشیدهایم به تعریفی از ناسیونالیسم کردی برسیم که امروز برخیها به عنوان ابزاری برای جدایی طلبی از دولت مرکزی در عراق استفاده میکنند.
کردها در عراق بعد از سال 1991 میلادی در نتیجه اشتباه استراتژیک صدام بعثی درحمله به کویت، فرصتی پیدا کردند که در مناطق تحت کنترل خود حکومت نیمچه محلی تاسیس کنند که این تاریخ تا سال 2003 مملو از جنگ و نبردهای داخلی در اقلیم است. از سال 2003 میلادی که آمریکا به عراق آمد، قانون اساسی عراق راه را برای تثبیت هویت کردی در این کشور هموار نمود و ما کردها توانستیم این بار در یک شکل واقعیتر هویت خود را در عراق بازتعریف کنیم که این هم با همراهی جریان شیعی در عراق اتفاق افتاد. لذا کردها در سایه قانون اساسی عراق این هویت را بازتعریف نمودند، اما طولی نکشید که برخی از رهبران کرد عراقی بر حق تعیین سرنوشت و یا به نوعی بر استقلال کردستان عراق تاکید ورزیدند.صرفنظر از اینکه منظور و مقصود حاکمان سیاسی کردستان عراق از طرح این شعار چیست میکوشیم در این مقاله به پیامدهای این سیاست برای مردم اقلیم کردستان بپردازیم تا دستکم واقعیات بیشتر لمس شوند.
فواید و منافع استقلال
قطعاً طرح چنین شعارهایی با تبیین منافعی برای کردها متصور است که بطور خلاصه میتوان چنین گفت:
1- تقویت و ایجاد حماسههای ناسیونالیستی در میان اکراد عراق و حس همراهی نسبت به رهبران اقلیم که گویا آنها در پی تامین آرزوی دیرینه کردها، یعنی استقلال هستند. هیچ کردی از استقلال بد نمیگوید بلکه در تمام دنیا کردها در آرزوی رسیدن به این مهم هستند و این اتفاق می تواند در کاهش اختلافات و منسجم کردن کردها موثرباشد.
2- جبههگیری در مقابل سایر اقوام و مذاهب عراق که در قالب هویت کردی تعریف نمیشوند، مانند ترکمانها، اعراب. این امر باعث می شود هویت مستقلی به نسبت سایر اقوام برای کردها قائیل شویم که از نظر کردها مثبت است.
3- ارائه پرستیژ دولتی با تعریف منافع کردی در قالب دولت- ملت. کردها میتوانند در قالب یک دولت مستقل در مجامع بین المللی و سازمانها و کشورها رسمیت یابند. قطعا دولت کردستان میتواند این هویت را به کردها بدهد.
4- ایجاد دشمن فرضی برای برانگیختن روحیه مبارزه مردم. کردها اگر دولت داشته باشند، راحتتر میتوانند در اختلافات با سایر اقوام و ملتها کنار بیایند و اگر دولتی باشد که از منافع و مشکلاتشان دفاع کند، بهتر از اقلیم یا فدرالی است.
بیتردید بیشترین منافعی که برای استقلال کردستان میتوان برشمرد، جز این نیست. در طرف دیگر استقلال کردستان با توجه شرایط منطقه، وضع کنونی تحولات خاورمیانه، نوع بازی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای مضراتی نیز برای کردها به همراه دارد. مهمترین مضرات این شعار به شرح ذیل است:
مضرات ومشکلات استقلال برای کردهای عراق
1-شکی نیست که رهبران اقلیم به دلیل مخالفت جامعه جهانی و خصوصا آمریکا و غرب با این شعارها نتوانستند اعتماد آنها را برای حضور سیاسی و اقتصادی در کردستان عراق در قالب دولت کردی کسب نمایند، ایجاد برخی نمایندگیهای کشورهای غربی در اقلیم نیز تایید استقلال کردستان نیست چرا که آنها استقرار سیاسی را در قالب دولت عراق می بینند و بس.
2- کشورهای عربی و همسایه عراق، از جمله ایران و ترکیه اگرچه نسبت به این موضوع واکنشهای تندی نشان نمیدهند اما رهبران کرد خوب میدانند که این کشورها با این شعار و تغییر جغرافیای منطقه مخالفت جدی دارند، بنابراین اگر راهکارهای اجرایی و عملی نباشد، طرح شعار استقلال خسران بزرگی به منطقه وارد میکند.
3- کردستان عراق بدلیل متصل نبودن به دریاهای آزاد ، امکانی برای انتقال ثروتها و منابع خود برای صادرات ندارد، حتی نفت اقلیم نیز از طریق همسایگان منتقل میشود. حال با این وضعیت این کشورها حاضر می شوند چنین طرحی را بپذیرند؟
5- طرح استقلال کردستان و عدم تمکین اقلیم به قانون اساسی عراق که مردم اقلیم با اکثریت مطلق به آن رای دادند، اعتمادهای دیگران به اقلیم را کم کرده است، از سوی دیگر سایر اقلیتهای عراقی نمیپذیرند اقلیم از یک سو درآمدهای خود را بصورت مستقل هزینه کند و همزمان خواهان 17 درصد بودجه عراق هم شود. تأکید بر این سیاست در دو سال گذشته مشکلات جدی در معیشیت مردم کردستان عراق ایجاد کرده است.
6- بهره بردار اصلی این شعارها در منطقه تروریستها، داعشیها و بعثیها خواهند بود، زیرا اکنون اقلیم که بیش از 1000 کیلومتر با داعش مرز دارد در صورت عدم دریافت کمک دولت مرکزی، مجبور است به دامن تروریستها چنگ بیاندازد و این یعنی خسارت بزرگ به مردم و منطقه.
7- از سوی دیگر این اقدام، حضور مقامات کرد را در بغداد زیر سوال برده و دولتمردان عراقی به کلیت صداقت کردها با دیده شک و تردید مینگرند.
8- با طرح این شعارها فروش نفت کماکان در سکوت ادامه پیدا میکند و رهبران اقلیم که در چند سال گذشته نسبت به این امر شفاف نبودهاند، مردم را تحت شرایط مبارزه با دولت مرکزی قرار میدهند، در این صورت پروسه شفاف سازی کماکان در چمدان وزیر نفت باقی میماند و اینجاست که از یک سو مردم در تنگنا قرار گرفته و از سوی دیگر سامان ملی کردستان عراق به یغما برده میشود.
9- در پروسههای سیاسی متدوال، رسم است که مردم هر چند سال یکبار چهرههای سیاسی خود را برای اداره بهتر امور خود تغییر میدهند اما رهبران کنونی اقلیم بیش از 24 سال است بر کردستان عراق حکمرانی میکنند، این امر مردم کردستان عراق را از تجربه پروسه دمکراسی دورتر میکند.
حال با توجه به دلایل مطرح شده و این واقعیت که اقلیم کردستان عراق از نبود زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منسجم برخوردار نیست و داعش همسایه بزرگ و خطرناک اقلیم است، آیا طرح شعار استقلال اولویت اول مردم کردستان عراق است؟ برخی رهبران کردی تاکنون نتوانستهاند از مزیتهای دولت مرکزی برای توسعه مناطق خود بهره برداری کنند، آنچه که امروز ما در اقلیم میبینیم، نه در نتیجه فروش نفت کردستان و نه در نتیجه بودجه اقلیم از عراق بوده بلکه در سایه سرمایه گذاریهای خارجی صورت گرفته است. لذا باید پرسید که اگر اقلیم میتوانست با اعتماد سازی بودجه خود را از بغداد دریافت کند، شرایط کنونی اقلیم چگونه بود؟ مردم اقلیم شایسته این هستند که از همه پتانسیلها برای رشد مناطق خود استفاده کنند، لذا کسی این حق را ندارد که با طرح شعار مردم کردستان را از این حقوق بینصیب کند.
حال راهکار چیست؟ آیا بهتر نیست بجای سلب اعتماد منطقه و جهان از کردها،خواستههای مشروع کردها در قالب قانون اساسی عراق دنبال کنیم؟ اگر قرار بود قانون اساسی عراق منجی مردم کرد نباشد، چرا رهبران کردی بزرگترین نقش را در نوشتن و تصویب آن بازی کردند؟ در شرایطی که در خود اقلیم پراکندگی آرا و تناقضهای متعدد سیاسی در این خصوص و سایر مسائل وجود دارد،در شرایطی که جبهه تکفیریها امروز علیرغم توقعات اولیه برخی رهبران کردی، کردها را از سوریه گرفته تا عراق در راس اهداف خود قرار داده است، آیا طرح شعار استقلال میتواند از مشکلات معیشتی مردم اقلیم را حل کند.
ریبوار عثمان ؛ شهروند کُرد