گروه سیاسی: در سپیده دم یکی از روزهای اسفند 1313 حیاط زندان قصر فضای غم انگیزی بخود گرفته بود. در وسط سنگ فرش حیاط چوبه داری دیده می شد که در فاصله معینی تعدادی نظامی مسلح در حالی که تفنگهای خود را آماده شلیک می کردند جهت اجرای ماموریت مرگباری صف کشیده بودند. محکوم به مرگ کسی نبود جز علی مردان خان بختیاری.
به گزارش بولتن، سید جعفر پیشه وری از قول یکی از زندانبانان که شاهد اعدام آن سر کرده دلیر بختیاری بود می نویسد: در آخرین لحظاتی که می خواستند وی را به چوبه دار ببندند کلاه پهلوی خود را به نشان نفرت از رژیم پهلوی مچاله کرد و دور انداخت و صدای رسایش که می گفت زنده باد ایران و آزادی با صفیر چند گلوله خاموش شد و لحظاتی بعد جسد بی جان مردی که دلی چون شیر و عزمی پولادین داشت و در میدان های جنگ هیچ رزمنده ای پشت او را ندیده بود به پای چوبه دار بر زمین در غلطید.
نسیم صبحگاهی پیکر بخون خفته سر کرده دلیر بختیاری را نوازش می داد. آفتاب از پشت قله بلند سفید پوش دماوند در میان هاله رقیقی که رنگ زردفامش را به سرخی متمایل کرده و گویی رخسارش را با خونگرم روی سنگفرش حیاط زندان قصر خضاب بسته اند با طمانینه و وقار گردن می کشید و می خواست با ان چهره خون بسته صحنه جنایت خونینی را که بدست دژخیمان ایرم ساعاتی پیش در تاریکی شب بوقوع پیوسته بود برملا سازد.
نظر رهبر انقلاب درباره علي مردان خان
دیروز، بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار با اعضای ستاد نکوداشت شیر علی مردان خان بختیاری که در تاریخ 26 اسفند 1392 برگزار شده بود، منتشر شد.
در این دیدار رهبر انقلاب معرفی و تجلیل از شخصیتهای تاریخیِ برجسته، فداکار و مجاهد در میان اقوام ایرانی را که خالصانه و صادقانه علیه استبداد مبارزه کردهاند، کاری بسیار بجا و شایسته خواندند و تأکید کردند: آنچه که در معرفی این شخصیتها اهمیت دارد برجستهسازی جهتگیریها و عقاید و انگیزههای دینی در حرکتها و قیامهای ضد استبدادی است.
ایشان، تنوع اقوام و اقلیتها را یک ویژگی ممتاز برای ایران دانستند و با اشاره به همبستگی کامل اقوام ایرانی و وفاداری آنها به کشور افزودند: قوم بختیاری و لُرها جزء بهترین و باوفاترین اقوام ایرانی هستند و به صفت صداقت، شجاعت، غیرت، صفا و پایداری بر عقائد اسلامی و شیعی شناخته میشوند.
رهبر انقلاب با اشاره به گمنام ماندن بسیاری از شخصیتهای برجسته ی بختیاری نظیر مرحوم علیمردان خان و ضرورت شناسایی و معرفی این شخصیتها خاطرنشان کردند: ویژگی برجسته علی مردان خان مبارزه علیه استبداد رضاخانی با الهام گرفتن از عقاید و احساسات دینی است.
نسب علي مردان خان
علي مردان خان یا شیر علی مردان در سال 1310ه.ق. متولد گرديد پدرش عليقلي خان پسر محمد علي خان پسر الله كرم خان پسر محمد حسين خان پسر ابدال خان از طايفه ي محمود صالح يكي از شاخه هاي بزرگ چهارلنگ بود. وي بر طوايف زيادي از چهار لنگ نفوذ داشت و در بين هفت لنگها نيز جايگاه خاصي داشت. بر همين اساس وقتي نزدیک به 20 سال سن داشت حسينقلي خان دختر تازه متولدش را نامزد او كرد تا بدين وسيله پيوند سياسي چهار لنگ و هفت لنگ و خوانين تحكيم و تقويت گردد. مادر علی مردان خان، بي بي مريم دختر حسينقلي خان ايلخان كل بختياري است. كه چهل روز بعد از تولد، پدرش او را نامزد (ناف برون) عليقلي خان پسر محمد علي خان از طايفه ي محمود صالح چهار لنگ نمود. بي بي مريم نه سال بيشتر نداشت كه پدرش بدست ظل السلطان به قتل رسيد. در سن 15 سالگي عليرغم ميل باطني و به اصرار برادران به خانه ي شوهري رفت كه نزدیک به چهل سال سن و چندين زن و فرزند داشت. بي بي مريم داراي سه پسر شد كه يكي از آنها در كودكي درگذشت و دو پسر ديگرش يكي علي مردان خان و ديگري محمد علي خان بود. با مرگ شوهر، بي بي به نزد برادرانش بازگشت و در پناه آنان به تربيت فرزندان پرداخت
اين شير زن با اين افكار و انديشه تربيت علي مردان خان را برعهده داشت. از همان ابتدا تلاش فراوان نمود تا روحيه ي آزادمنشي، حق طلبي و ظلم ستيزي را كه ويژگي ذاتي ايلياتي مي باشد، در فرزند خود ايجاد و تقويت كند و او را به گونه اي تربيت كند كه در اوج جواني در انقلاب مشروطه و فتح اصفهان و تهران و جنگ با اشغال گران روسيه مشاركت موثر و فعال داشته باشد. و يكي از قيامهاي جاودان و مردمي را رهبري نمايد. مرحوم وحید دستگردی در باره شایستگی این زن می گوید ، اگر سردار اسعد به جای حمایت از برخی خوانین بی لیاقت در تصدی حکومت ولایات ، از این زن استفاده می کرد و وی را در مصدر کاری قرار می داد ، می توانست منشاء خدمات بسیاری به ایران شود.
آغاز قیام علی مردان خان
در دوره حکومت رضاخان، سیاستها و اقدامات وی بتدریج زمینه نارضایتی و شورش ایل بختیاری را فراهم ساخت. در این راستا در بهار سال 1308 شمسي، تعديات و ظلم و ستم رضاه شاه، خون علي مردان خان و بسياري از مردان ايل را به جوش آورده بود. از دست دادن گله و احشام، كنار گذاشتن اسب و تفنگ، زندگي زير سقف خانه اي كه در مكاني نامناسب بنا شده و به آن عادت نداشتند، گذاشتن كلاه پهلوي بر سر، پرداخت مالياتي سنگين، دوري از ايل و خدمت به رضا شاه و دهها تصور و فكر ديگر چون خوره به جان جوانان بختياري افتاد از اين همه ظلم و اجحاف به ستوه آمده بودند. فقط منتظر تلنگري بودند تا بپا خيزند و بر عليه ظلم رضا شاه وارد جنگ شوند. علي مردان خان در گرمسير (خوزستان) با مردان ايل خود به شور مي نشيند تا ببيند در قيام او را همراهي مي كنند. مردان ايلياتي كه تاكنون چنين تحقير و مورد ظلم واقع نشده بودند، مردانه هم قسم شدند كه تا پاي جان او را همراهي خواهند كرد. به سرعت طوايف ديگري از چهارلنگ و هفت لنگ به او پيوستند. اولاد چراغعلي خان بابا احمدي براي رويارويي با شاه بي تابي مي كردند. بسياري از خوانين جوان نيز همدل و همصدا با او طوايف را تحريك و تشويق نمودند كه با وي همراه شوند.
پیروزی های علی مردان خان
در تاريخ 27 خرداد 1308 شمسي علي مردان خان با نيروهايش كه تعداد آنها 2000نفر بود و بر پرچم آنان عبارت «لا اله الا الله، محمد رسول الله و علي ولي الله» نقش بسته بود و شعار مي دادند «ايما اي خايم دينون راست كنيم، جون ز ايما، مال ز ايسا » (ما مي خواهيم دين را اصلاح كنيم، جان از ما، مال از شما)، وارد شهركرد شده و شهر را به تصرف خود در آوردند. اماكن دولتي در اختيار رزمندگان قرار گرفت. علي مردان خان تمام قوانين دولتي كه موجب تحقير، فشار و ستم به مردم بود، ملغي اعلام كرد. مالياتها لغو گرديد، لباس و كلاه بختياري رواج پيدا كرد و هر كس كلاه پهلوي بر سر مي گذاشت جريمه يا حبس مي شد. ماموران نظام وظيفه (سلطان سيد پاشا خان و سيد رضاخان خطيب شهيدي كه اهل آذربايجان بودند) چندين روز محبوس شدند. سواحل زاينده رود تا «پل كله» به تصرف بختياريها درآمد. دولت از اين اقدام شجاعانه ي سواران بختياري به وحشت افتاد. نيروهايي را به فرماندهي سرهنگ «محمد خان ميمند» از راه تنگ «بيدكان» جهت مقابله با بختياريها اعزام نمود. سواران بختياري به فرماندهي «نادرقليخان» پسر سردار اشجع و «اسماعيل خان زراسوند» داماد امير مفخم، با تصرف «تنگ انجيره» و ارتفاعات مشرف بر دشت، قواي مزبور را در «سفيد دشت» به محاصره كامل در آوردند. سروان «عبدالله هدايت» مأمور مي شود حلقه ي محاصره را بشكند ولي رشادت رزمندگان بختياري باعث مي شود تا پس از بر جا گذاشتن تلفات سنگين وادار به عقب نشيني شوند. نيروهايي كه به فرماندهي سرهنگ «امين الله خان جلوه» از طرف بروجن عازم شهركرد بودند، دستگير و خلع سلاح شدند. بختياريها آنان را سوار قاطرهاي لخت و بعضي را پياده با ساز و دهل به شهركرد وارد كرده و انتشار شكست قشون دولتي را اعلام نمودند.
دستگیری علی مردان خان توسط حکومت
رضا شاه براي «محمد جواد خان سردار اقبال» و «محمدرضاخان سردارفاتح» و برخي خوانين ديگر امان نامه فرستاد و سعي در جلب نظر و جدایي آنان از اردوي بختياري را داشت. در اين اوضاع دولت بر غائله فارس چيره گردید و از ناحيه فارس احساس آسودگي نمود. لذا نيروهايش را از اصفهان، لرستان و فارس بسيج کرد تا به جنگ بختياريها بروند. رضا شاه سه ستون نظامي كاملاً مجهز از سه طرف به منطقه گسيل داشت. تيمسار «شاه بختي» از طرف مباركه، سرتيپ «تاجبخش» از طرف نجف آباد و سامان و تيمسار «محتشمي» از سوي فريدن، به سمت محل تجمع رزمندگان بختياري عزيمت كردند. از طرفي خوانين وابسته به دولت و مسن كه احساس خطر كردند وارد عمل شدند. و به تضعيف و تفرقه اندازي ميان قيام كنندگان پرداختند. نيروهاي نظامي از هر سو سر رسيدند. و تقريباً سواران بختياري به محاصره در آمدند و مجبور بودند با چهار جبهه بجنگند.
در منطقه سفید دشت که مدت ۲۰ روز یک تیپ ارتش در محاصره بختیاری ها بود، با جنگی خونین به تصرف دولت درآمد و نیروهای بختیاری عقب نشینی کردند. علی مردان خان و یارانش بعد از یک سال درگیری و جنگ پارتیزانی با وساطت بعضی از خوانین تسلیم و به تهران انتقال یافت ولی با آمدنش به تهران توطئه برای مرگ او هم شروع شد. بعد از مدتی به همراه سردار فاتح و سردار اقبال و چند نفر دیگر دستگیر و به زندان قصر منتقل گردید و حماسه دوم حماسه ساز بختیاری آغاز گشت. حماسه اول او نبرد بر علیه دیکتاتوری و استعمار بود و حماسه دوم که عظیم تر از حماسه اول اوست مقاومت دلیرانه و بی باکانه او و مرگ شجاعانه و مظلومانه وی است. مرگی که عین زندگی بود آن هم یک زندگی حماسی و قهرمانانه.
شهادت علی مردان خان
علی مردان خان با مقاومت مردانه خود باعث تحسین معروفترین رجال سیاسی و زندانی گردید و در سپیده دم یکی از روزهای اسفندماه ۱۳۱۳ این راد مرد بختیاری را با دستور رضاشاه به جوخه اعدام سپردند و تیر باران کردند.
مهراب امیری مترجم و مورخ بختیاری می گوید: به موازات هر قطره خونی که از پیکر سردار رشید بختیاری بر روی زمین می چکید هزاران قطره اشک از چشمان مشتاقان و علاقه مندان او بر روی گونه های رنگ پریده شان می غلطید، مردان جامه دریدند و دیرکهای بهونها را پایین کشیدند، زنان موی سر بریدند، شعرا رثای او مرثیه ها سرودند و آهنگسازان «ترانه شیر علیمردون» را ساختند. هنوز چوپانان در قله های منگشت، کلار، تاراز و زرده (زردکوه) آوازش را چنین می خوانند:
شُمشیر علیمردون طلای بی غش ز زمین بِرچ اِزَنه ز آسمون تَش
شمشیر علیمردان طلای خالص است، از زمین برق می زند و از آسمان آتش
بی عروس تو کِل بزن تا مو کُنُم جنگ شُمشیرُم به گِل زَنُم سی ایل چارلنگ
بی بی عروس (همسرش) تو فریاد شادی بزن تا من جنگ کنم شمشیرم را به گل می زنم برای ایل چهارلنگ.
کُجه تیر کُجه سپاه کُجه فَراشُم رَه بدین دامُ دَدوم بیان سر لاشُم
تیر و تنفگ و سپاهیان و خدمتگزارانم کجا رفتند، راه را برای مادر و خواهرم باز کنید تا خود را به جنازه ام برسانند.
دشمنون زِ بعـد مـو چاره ندارِن گَویَلَ نیله سُوار و هفت و چارِن
دشمنان بعد از من چاره ای ندارند زیرا برادران نیله سوار (اسب سوار) ما چهارلنگ و هفت لنگ بختیاری هستند.
«بزرگ علوی» درباره نحوه شهادت وی می نویسد: علی مردان خان جامه ای زیبا بر تن کرده و سر و روی خود را آراسته و با گامهای بلند واستوار و قامتی رسا حلاج وار بدون اینکه ذره ای از ترس به دل راه دهد به قتلگاه نزدیک می شد. او رفت تا شهادت مظلومانه دیگری را بر صفحه جنایات رژیم دیکتاتوری رقم زند. هنگامی که از برابر جوخه اعدام می گذشت با جبینی باز و لبانی پر از خنده با آنها احوالپرسی کرد، وقتی یکی از دژخیمان می خواست چشم هایش را ببندد به آرامی دستمال را از دستش گرفت و گفت: پسرم!! بگذار تا این صحنه جالب و تماشایی را که قطعا مافوقان شما را خوشحال می کند من هم در آخرین لحظات حیاتم به چشم ببینم چرا که تا کنون من شیری را دست و پا بسته در مقابل مشتی شغال ندیده بودم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
رج:ایرج افشار سیستانی_خوزستان و تمدن دیرینه آن جلد1،ص۲۷۲_۲۷۴
هرچقدر تاریخ را تحریف نمایید و عده ای راکمرنگ وعده ای را پررنگ نشان دهید واقعیت را نمیتوانید پنهان کنید حال ممکن است خر خود را برانید ولی یک روز جهارپا در گل فرو میرود و این میشود چوب خدا
عزیزجان
ای کاش منابع را قدری بیشتر می کردی . تاریخ را نمی شود با یکی دو منبع قبول کرد مخصوصا موضوعی که به نوعی به مذاق پدر و پدر جد بعضی ها خوش نیامده و فرزندان آن ها هم خودشان را می کشند تا رأی گذشتگان خود را عاری از هرگونه لغزش نشان بدهند....
سعی کن فقط نظر بدهی و داوری را به عهده خوانندگان بگذار تا حد اقل " دم خروس" از لحن و پیشداوری ات بیرون نزند !
جالبه بدونید ایل لر تنها ایلیه که فقط و فقط مذهب تشیع رو قبول کرده و مختص مرز ایرانه...
گفتم نژاد پاکت؟گفتا که آریایی
گفتم که از چه قومی؟گفتا که بختیاری
گفتم ز نسل کیستی؟گفتا ز نسل کورش
گفتم که پیشه ات چیست؟گفتا که سر دیاری
گفتم که در سر تو سودای چیست اکنون؟
گفتا تفنگ برنو با نوزدین سواری
گفتم بگوی بر من آن راز هفت و چارت
گفتا که فتنه ای بود از بهر سلطه داری
گفتم ز هفت لنگی؟یا از تبار چار لنگ
گفتا ز هفت و چارم فرزند بختیاری
تقدیم به همه شیر مردان ایل بزرگ بختیاری
کدرروستای مامردان بزرگی دردل خاک ارام گرفته که تاابد نامشان زنده است، بنام محمدتقی خان وفرزندبرومندش.سالارخان شجاعی چهار لنگ بختیاری کسی بودکه درسال ۱۳۵۳۳.رضا پهلوی.به منزل سالار خان.امدوبعدبرای
افتتاح تونل کهرنگ به انجا رفت
مقبره بزرگمردان چهارلنگ.بختیا
ریاصفهان. فریدن روستای بلمیر
علیمردان خان از خوانین بختیاری می باشد
بختیاری هستم روستای بلمیر پایگاه اصلی چهارلنگ بختیاری
خدا رحمت کندسالارخانرا ازمردان کهن دهه ۴۰نقل کرده اندکه خان از اول محرم تااربعن به همه نهاروشام. می دادونذر داشت که
ده روز اول رابدون کفش بدنبال هیتهابرود روحش شاد صلوات
دراین نوشته هایی که خواندم بعضی از مطالب درزمان شهادت علیمردان خان گفته نشده ودراینجا جادارد اشاره ای زبه انها بشود.
درهنگام تیر باران سردار علیمردان خان رضاه شاه حضور داشته بود بر روی تختی ازجنس چوب وطلا که لحظه شهادت سردار علیمردان خان را مشاهده کند.
علیمردان خان درروز قبل از شهادتش اورا از اتاقی که مخصوص او وبعضی از بزرگان محمود صالح بود بیرون بردند ولباس نو برتنش پوشاندند.درفردای ان روز پس از بازگشت به اتاقش،چون لباس نوبرتن کرده بود ،همراهانش تصورداشتندوی به زودی ازادخواهدشدکه .علیمردان به انها گفت که اگربدانستید فردا کجا خواهم رفت خوشحالی نمیکنید.به انهاگفت فرداتیرباران خواهد شدکه بعدازشنیدن این سخن یاران سردار شروع به گریه زاری نمودند.صبح انروز جارچیان مردم رابااطلاع کردند که علیمردان خان تیرباران خواهدشدعلیمردان .خان درپای جوخه اعدام رودرروی رضا خان ومردم داد زد بدانید ای مردم برای فتح پادشاهی برنخواستم برای دفاع ازنواازنوامیس برخواستم برای اینکه هیچ احدی نباید به زور چادرازسرزنان دربیاورد.وبه تیر اندازان گفت ازشماخوانهشی دارم وانهم اینه که برسینه ام تیراندازی کنید نه درصورتم.پس از شلیک تمامی زنان کل زدند موهایشان را بریدند وروی کالبدغرقه به خون علی مردان خان ر یختند.
چنانچه جسد علیمردان درزیر گیسوان خواهرانش محو شد
سام آستـــــرڪی از دورود
ذکر رشادت های اجداد شما در عرصه ظلم ناپذیری و خود شما در عرصه روشنگری خود حدیث مفصلیست!
خسته نباشید استاد،واقعن دست مریزاد
ﺍﺯ ﺗﺒﺎﺭ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ، ﺍﺯ ﻧﮋﺍﺩ ﭘﺎﺭﺱ ﻗﻮﻡ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ .
ﺍﺯ ﺗﺒﺎﺭ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺎﻡ ﻭ ﺭﺳﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﻠﻨﺪﺍﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﺑﻠﻨﺪﺍﯼ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻫﺴﺖ .
ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﺯﺍﺩﻩ ﯼ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﻧﺒﺎﺷﻢ ﻋﻤﻮﺯﺍﺩﻩ ﯼ ﺍﻭ ﻫﺴﺘﻢ .ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺍ ﻧﺴﺒﯽ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻣﺸﺮﻭﻃﻪ ﯼ ﻓﺎﺗﺢ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺳﺒﺒﯽ
ﻫﺴﺖ .
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﺒﺎﺭ ﻗﻮﻣﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﮐﻪ ﮔﺴﺴﺘﻦ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
ﻧﻪ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻡ ﻭ ﻧﻪ ﺭﺍﻧﺪﻩ ، ﺍﺻﺎﻟﺘﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﺳﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﻭ ﻧﺸﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﻣﮕﺎﻩ ﮐﻮﺭﻭﺵ .
ﻓﺮﻫﻨﮕﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻘﺶ ﭼﻐﺎﺯﻧﺒﯿﻞ ﺑﺮ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﻗﺮ ﺷﻮﻻﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﻗﻮﻣﻢ ﺑﯿﺎﺑﯿﺪ ﮐﻪ ﺣﯿﺎ ، ﻣﺘﺎﻧﺖ ﻭ ﻭﻗﺎﺭ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺍﻫﻮﺭﺍﺳﺖ
ﺑﺮ ﻟﺒﺎﺳﻤﺎﻥ.
ﺗﻮﺣﯿﺪﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺶ ﭼﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﻭﺍﺭﮔﻪ ﻫﺎﯼ ﭼﺎﺩﺭﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﻗﺺ ﭼﻮﭘﯽ ﻣﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺸﺎﻥ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﭘﺎﮐﯽ ﻭ ﻃﻮﺍﻑ ﺭﺍ ﺩﺭ
ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺍﺯ ﮐﻬﻦ ﻋﺼﺮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻩ .
ﻧﺸﺎﻥ ﺗﺒﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺷﯿﺮﻫﺎﯼ ﺳﻨﮕﯽ ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﻭ ﻓﺘﻮﺕ ﺭﺍﺍﺯ ﺷﯿﺮ ﺧﺪﺍ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ .
ﻣﻦ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯾﻢ. ﭘﺪﺭﻡ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺎﻫﺘﺎﺏ .ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻮﻩ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻭﺩ.
ﺗﺒﺎﺭﻡ ﺍﺯ ﺟﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩ ،ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮐﻮﻩ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻮﺳﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ .
ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﭼﻨﮕﯿﺰ ﻭ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﻣﺠﻮﯾﯿﺪ .
ﻣﺮﺍ ﺍﺯﭘﺎﻧﺘﺮﻙ ﻭ ﭘﺎﻧﻌﺮﺏ ﻣﺠﻮﯾﯿﺪ .
ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﺭﺿﺎ ﺷﺎﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺬﺭ ﺍﺯ ﺩﯾﺎﺭﻡ ﺑﻪ ﺑﺎﺝ ﺩﺍﺩﻥ ﻭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻢ .ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﻟﺒﺎﺳﻢ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﺷﺎﻫﻨﺸﺎﻩ
ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ .
ﺍﯾﻦ ﻫﻮﯾﺖ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.
ﺩﻟﺖ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺁﺗﻮﺳﺎ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ؟
ﺑﻨﮕﺮ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻗﻮﻣﻢ ﮐﻪ ﺁﺗﻮﺳﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﯿﺒﺖ ﺁﻧﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﯾﺎﻓﺖ؟
ﻣﻦ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯾﻢ ، ﻭﺍﺭﺙ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮐﻬﻦ ، ﻭﺍﮊﻩ ﻭﺍﮊﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﺑﯿﺎﺏ ، ﺫﺭﻩ ﺫﺭﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺳﺎﻃﯿﺮ ...
ﺁﺭﯼ ، ﻣﻦ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻢ ...
ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﺧﻮﺩﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺟﺪﺍ ﻧﭙﻨﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﺩﻡ ﺍﺯ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﻧﺰﺩ ، ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺟﺎﯼ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ
ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ .
ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ، ﻣﺮﺍ ﺑﺸﻨﺎﺱ.
ﻣﻦ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﯾﺮﺍﻧﻢ.
سلام ودرود برطایفه بابادی
سلام و صد درود بر آرضی خان و آجعفرقلی خان
زنده باد سرکلانتر بابادی،تیره احمدسمال.
من خودم بختیاریم ولی به شخصی مثل علیمردان افتخار نمیکنم
بقول اون دوستمون یه خائن و بیاقیه تمام معنا بوده و سودای حکومت داشته ا ونم تو اون شرایط کشور دیگهباقی حرفا که باکشف حجاب و مالیات گرفتن و خدمت سربازی و... مخالف بوده داستانن
خودتون قضاوت کنین که کی بیشتر به ایران خدمت کرد رضاشاه یا علیمردان بدبیاری
همین علیمردان موقعی که شهرکرد رو اشغال میکنه کلی درحق مردم مظلوم ای شهر ظلم میکنه و میگه هر خانواده ای باید شکم ۴۰ نفر از لشکریانش رو سیر کنه و هر کی قبول نکنه جریمه و زندانی میشده و بعنوان خائن شناخته میشده
اینا از پیران شهرکرد شنیدم و کلی خاطره دیگه که سر فرصت بازگو میکنم
بختیاری یعنی روانشاد شاهپور بختیار
بختیاری یعنی دکتر سید حبیب اله حسینی دهکردی که در تمام عمرش به مردم شهرکرد و چهارمحال خدمت کرد
بختیاری یعنی کسی که انسان صلح طلب باشه و درحد توانش به هم نوعش خدمت کنه در ضمن روی نژادش هم تعصب نداشته باشه
نه که اسم یه یاقی رو شیرمرد و خان بذارن
بازم خدا پدر رضاشاه رو بیامرزه که خان وخان بازیا جمع کرد از بسکه این خوانیین به مردم ظلم کردن
نمونه اش * خان روستای شمس آباد *
اونا که چهارمحالین میدونن که این خان چه جنایتهایی که در شمس آباد نکرد مخصوصا در حق تازه عروس و دامادها
همه جای ایران سرای من است و پاینده ایران زمین و زنده باد آزادی
بختیاری ها چه در زمان قاجار و انقلاب مشروطه تاثیر گذار و تعیین کننده بودند اگر سران بختیاری با قیام علیمردان مخالف بودند و همراه نشدند نه به خاطر ترس و ضعف بود بلکه از نقاط مختلف شورش در کشور بود و ترس چند تکه شدن ایران در جنوب و کردستان و سیستان که ادعای استقلال و جنگ با حکومت مرکزی ایران را داشتند بود شاید اگر این قیام در زمان مناسب صورت میگرفت نتایج بهتری همراه داشت.
بختیاری ها خوزستان و دامنه های زاگرس را برای زندگی انتخاب کردند .در ضمن در کتاب تاریخ دبستان هم هست .ایرانی اصیل خواستی در این مناطقه
ما لرها مرز نشین نبودیم مرزها آنقدر عقب آمدند تا به ما تکیه کردند اصالتمان به هخامنش میرسه به سلامتی سه تن آریایی بختیاری وطن
غرورملی ودشمن شکاری
دارفانی را وداع گفت.
درود وسلام بر روح پاکش.
برای شادی روحش صلوات برمحمد وآل محمد.
باید عرض کنم آیا درست هست که هرکسی بر علیه حکومتی دیکتاتوری قیام کرد رو شورشی و یاغی بدانیم؟؟مسلما اگر با این منطق پیش بریم تمام قیامهای مردمی که در طول تاریخ به وقوع پیوسته رو باید یاغیگری دانست!! علی مردان خان طبق اسناد و کتب و نامه های به جا مانده خواستار عدالت و آزادی و مردم سالاری بود. ضمنا هیچگاه علیمردان خان دستور غارت شهر یا روستایی رو نداده بود و اگر در چهارمحال غارتی از سوی کسانی صورت گرفته بود،قطعا کار اشخاصی منافقی بوده که سعی در تخریب قیام علیمردان خان داشته اند، آز آنجا که علیمردان خان به گواه اسناد و روایات بزرگان، خانی مردمی، پاک دامن، رعیت نواز،متواضع و ظلم ستیز بود اتهام زدن به وی جای تامل و رد دارد!! نکته دیگر آنکه کسانی که از رضاشاه دفاع میکنند(جدای از خدماتی که انجام داده بود و همه هم تایید میکنند) آیا دیکتاتوری،ظلم، قتل عامهای رضاشاه را هم منکر میشوند؟؟ آیا مجلس و قانون ملی را که مشروطه خواهان ایران بنا نهاده بودند را زیر پا نگذاشته بود؟؟ علیمردان خان و یاران وی نیز برای همین دیکتاتوری و ظلم رضاشاه از یکسو و فسادی که در بسیاری از سران کشور ایجاد شده بود قیام کردند!! ونکته قابل تامل آخر اینکه برخی هم رضاشاه را قبول داشته و هم شاهپور بختیار را، در صورتی که رضاشاه ، دستور اعدام سردارفاتح پدرشاهپور بختیار راداده بود و پس از ان نیز شاهپور بختیار چندین سال بدون جرمی در زندانهای محمدرضا پهلوی در حبس بود!! بهر حال ما دوست داریم تاریخ را با منابع بیشتر و با دقت و بدون تعصب مطالعه کنیم.
روحتان شاد سردار آریو برزن بختیاری و
سردار هم رزم بهتیس کوتوآل غزه
با سلام وعرض ادب حقیقتا بسیار عالیست پخش سریال
بانوی سردار شاید برای برخی که مردانه وخیرانه به اموال
مملکت چشم دارند لازم باشد که بفهمند بی بی مریمها
و علیمردانها هنوز هم در سنگر انتظار شانرا می کشند
لر و کرد و ترک و فارس ،بلوچ و مازن و گیلک ،افغان و ارمن ،مردمان خطه ی جنوب
شهدایی که از اول تاریخ این سرزمین جونشون رو کف دستشون گرفتن
از شهدایی که در رکاب بزرگ مرد تاریخ ایران کوروش کبیر جان دادند
تااااا
شهدایی که پیرو حکم خمینی کبیر سینه جلوی توپ و تانک سپر کردند
تا
مردانی که برای حفظ دین و ایران در غربت همچون علمدار از حریم اهل بیت به حکم زاهد ترین پیشوای ایران حفاظت کردند
هر برگ تاریخ این خاک پر از مردان و زنانی بی ادعاست که تا آخرین قطره خونشان و آخرین بازدمشان در راه حفظ میهن و دینشان مقاومت کردند جان دادند و شهید شدند(شرمنده شهدا نشویم)
یاعلی✋
افتخارمیکنم ک بختیاری ام از دیار سردشت خوزستان
هرچندک آدم باید انسانیت داشته باشد تابخود ببالد اما باوجود چنین انسانهای بزرگی در قومم نمیتوانم ب بختیاری بودنم افتخارنکنم.درودخدا برشهدای جبهه حق علیه باطل.درود خدا برعلیمردان خان بختیاری
پدربزرگم بااینکه دربچگی ایشون رو دیده بودن اما همیشه تعریف بزرگیشون رو میکردند.روحشون شاد و یادشون گرامی باد
میان صدف همچو دوور افرید
بنای وطن بختیاری بود
زه هر حادثه مرد یاری بود
زنده باد ایل بختیاری
زنده باد لر
زند باد تمام اقوام ایران زمین
زنده باد پارس و پارسی زبان
زنده باد ایران
واقعا افتخار میکنم به این مادر وپسر بی باک وشجاعش
ویااینکه تراریشه کجاودرچه خاکیستی؟
توگرلر،کرد،ترک وترکمن یاکزبلوچی
ویاقشقائئی، چون کردقوچانی که کوچیستی؟
توازهرجای این خاک دلاورخیزباشی
بدان کاول توایرانئی وبینام ایرانی که نیستی!!!
چرابایادمردان خان زنی درجالری تو!!!؟
مگرشیری نمانده کآرزوی سال بیستی!!؟
نگرپویاکه فرزندی بسان دیگران بود
ویامیلادونیکاوکیان،صدهزاران ،کورنیستی!!!!
ببخش شرمنده کین گونه ترا من نام بردم
همه کوروکریم ولال،توتنهانیستی!!!!
چنان مارابخودآلوده ومشغول کردند
ندانیم دوست ازدشمن،خدارافکرچیستی!!!؟
هزاران حرف مانده ست کنج سینه
ولی دشمن بخانه ست جای صحبت نیستی