به گزارش بولتن نیوز،«حبيبالله
آيتالهي»، عضو پيوسته فرهنگستان هنر در نشست «نسبت خوشنويسي با مفاهيم
مدرن»، گفت: «هر اثري زماني هنر شناخته ميشود كه علاوه بر زيبا و خلاقانه
بودن داراي ضوابط هنري نيز باشد.»
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان
هنر، استاد «حبيبالله آيتالهي» در نشست «نسبت خوشنويسي با مفاهيم مدرن»،
كه عصر يكشنبه 22 دي در سالن همايشهاي فرهنگستان هنر برگزار شد، مقالهاش
را با عنوان «خوشنويسي به مثابه هنر» ارائه كرد. وي در طرح اين پرسش كه چرا
خوشنويسي هنر است، ميتواند هنر باشد يا چرا هنر نيست؟ به تشريح اين
مسئله از بعد زيبايي شناسي پرداخت و اظهار داشت:«بسياري از پژوهشگران،
شرايط هنر بودن يك توليد انساني را، زيبا بودن آن ميدانند. اين تعريف خاص
ايران نبوده و در بسياري از كشورهاي جهان وجود دارد. زيبايي نيز هر آنچه
كه خوشايند چشم باشد، تعريف شده است.»
مترجم «نگرههاي هنر» سپس به
«آفرينش» به عنوان يكي ديگر از ابعاد شناخت يك اثر هنري اشاره كرد و افزود:
«علاوه بر مسئله زيبايي، يك اثر زماني به عنوان هنر شناخته ميشود كه در
آن «آفرينش» وجود داشته باشد. يعني چيزي كه وجود نداشته و تازه به وجود
بيايد كه معادل «خلق» هم به كار ميرود. پس در شناخت اينكه يك اثر، هنر
است يا خير؟ بايد علاوه بر خصوصيت زيبا بودن، خلاقانه نيز باشد. چون
خلاقانه بودن، بدون حضور زيبايي به عنوان صنع يا صنعت است نه هنر.»
آيتاللهي
سپس در تشريح اين پرسش كه آيا خوشنويسي را ميتوان يك هنر شمرد، خاطر نشان
كرد: «من در اينجا از اصطلاح كتابت استفاده ميكنم، زيرا خوشنويسي،
واژهاي است كه در چند دهه اخير استفاده شده است و در تعريف اينكه كتابت
هنر است يا خير ؟ ميگويم، كتابت ميتواند زيبا و خوشايند چشم باشد،
ميتواند نباشد. همچنين خط ميتواند يك پديده خلاقانه باشد يا نباشد.»
مدرس
دانشگاه شاهد در ادامه به تشريح هنر نگاشتاري يا گرافيك پرداخت و آن را با
خوشنويسي سنتي مورد مقايسه قرار داد و افزود:«امروزه خوشنويسان، خطوط
جديدي وضع كردند كه از نظر هنر نگاشتاري يا گرافيك، هنر شمرده ميشود و
داراي ضوابط و پيش شرطهايي است كه يك پديده انساني را به عنوان هنر
ميشناسد، البته اين آثار با خوشنويسي سنتي بسيار متفاوت هستند.»
اين
هنرمند و پژوهشگر تصريح كرد:« اگر درك مفهوم را از عنصر زيبايي برگيريم،
ميتواند از مسائلي پيروي كند كه به آنها ضوابط ميگوييم كه از جمله آن
ميتوانيم به حركت، توازن، تعادل، هماهنگي و تناسب اشاره كنيم كه اين
اصطلاحات در تجسمي و خوشنويسي با يكديگر متفاوتند اما داراي كاربرد هستند.
به عنوان مثال كرسي در خوشنويسي معادل حركت در آثار تجسمي است. بنابر اين
اگر معيارهايي كه در يك اثر وجود دارد منتهي به درك زيبا شناختي از آن شود،
چه آنها كه قابل درك و واقعي هستند و چه در آثار تجريدي، به آنها هنر
اطلاق ميكنيم.»
مولف كتاب «كشكول هنر» در تشريح درك مفهومي در آثار
هنري به «ژرژ براك» نقاش كوبيسم فرانسوي اشاره كرد و ادامه داد: «ژرژ براك
دوبار جملهاي را در رابطه با معيار زيبايي شناسي ادا كرده كه در كتاب
كشكول هنر به آن اشاره كردم. نخست در يك نمايشگاه از آثار نگارگري ايران در
قرن بيستم است كه گفته: «هنر ايراني هنري است تركيب شده از رنگها و
شكلها در نظمي خوشايند.» همين جمله را او در اواخر عمرش در پاسخ به اين
پرسش كه نقاشي چيست؟ به كار برده و پاسخ ميدهد:« نقاشي عبارت است از
رنگها و شكلها در نظمي خوشايند است و تصوير شعر اوست.» كه در اينجا از
نقاشي و تصوير به عنوان شعر تعبير شده است. براك اگرچه نقاش كوبيسم بوده
اما در جستجوي محتواي عرفاني است چيزي كه هيچگاه در آثار پيكاسو مشاهده
نميشود.»
آيتاللهي سپس به كلام حضرت علي (ع) كه نظم را مترادف با
تقواي الهي ميدانست، اشاره كرد و نظم خوشايند در آثار هنري را بسيار با
اهميت دانست و افزود:« از زماني كه خط ابداع شد و هنرمند با تراش يك قلم ني
با خنجر آغاز به نگارش كرد، اين برش بر پايه هندسي و نظم صورت گرفت. نظمي
كه به خلق يك اثر هنري ميانجامد.»