15 شهریور 1344 سالروز تاسیس سازمان مجاهدین خلق است؛ سازمانی که در نهایت به یک فرقه تروریستی تمام عیار تبدیل شد. ضرورت فعالیت مسلحانه در برهه ای از تاریخ معاصر ایران سبب شکل گیری مجاهدین خلق شد. این ضوررت خود را به شکل ظهور دهها گروه مسلح در کشور نشان داد. هر یک این گروه ها با توجه به تحولات و مقتضیات زمانی که پشت سرگذاشتند دست از حملات مسلحانه کشیدند اما مجاهدین خلق همچنان در پی حملات مسلحانه تروریستی است. انجمن دفاع از قربانیان تروریسم به مناسبت سالروز تاسیس این فرقه در گزارش زیر به شرایط شکل گیری و تدام مشی خشونت طلبانه و تروریستی آن می پردازد.
به گزارش بولتن نیوز، شکل گیری سازمان مجاهدین خلق را باید در شرایط سیاسی و اجتماعی بعد از سرکوب شدید قیام 15 خرداد1342 بررسی کرد. در این سال حکومت پهلوی اعتراض مسالمت آمیز مردم که در اعتراض به دستگیری امام خمینی(ره) به خیابان ها آمده بودند را به شدن سرکوب کرد. این در حالی بود که پیش از آن فعالیت های حزبی نیز با محدودیت های شدیدی همراه شده بود. بسیاری از اعضاء نهضت آزادی و حزب ملی دستگیری شده بودند.
حکومت پهلوی در این دوره نه امکان فعالیت حزبی را به فعالان سیاسی می داد و نه حاضر به تحمل اعتراضات مسالمت آمیز مردم در خیابان ها برای بیان خواسته های شان بود. در همین حال بسیاری از مردم کشورهای جهان سوم علیه استعمار به پا خواسته بودند و انقلاب های کمونیستی در اقصا نقاط جهان سوم ، نوعی شور و هیجان تغییر را به صورت فراگیر ایجاد کرده بود.
در چنین فضای داخلی و بین المللی، گروه های تندرو متاثر از تئوری های مارکسیستی در ایران با هدف سرنگونی حکومت پهلوی شکل گرفت. یکی از این گروه ها سازمان مجاهدین خلق بود.
سازمان مجاهدین خلق ایران در سال 1344 توسط سه تن از روشنفکران جوان مسلمان، با هدف سرنگونی حکومت پهلوی تأسیس شد. این سازمان نیز همچون اغلب گروه هایی که در دهه 1340 مشی قهرآمیز را در مبارزه برگزیدند، تحت تأثیر سرکوب قیام مردمی 15 خرداد و شکست مبارزات مسالمت آمیز، در جریان تدوین استراتژی به «مبارزه مسلحانه» رسید و به تدریج با بهره گیری از تئوری ها و تجارب جریان های چپ و مارکسیست آمریکای لاتین، شیوه «جنگ چریکی شهری» را در تاکتیک اتخاذ کرد.[1]
مجاهدین خلق در آغاز به دنبال انقلاب با کمک توده ها و دهقانان بود. بنیانگذاران سازمان از سال 1342 تا 1348 سرگرم تدوین ایدئولژی سازمان بودند. آنها ابتدا به انقلاب دهقانان امید بسته بودند. این نوع تلقی تحت تاثیر تئوری های مارکسیستی در میان اعضاء سازمان به وجود آمده بود. اما شکست قائله سیاهکل سبب تغییر نگرش آنها و ناامیدی از دهقانان و روستائیان شد. در قائله سیاهکل چریک های فدایی خلق ایران پاسگاهی را در سیاهکل به تصرف درآورده و امیدوار بودند به دنبال اقدام آنها نوعی خیزش و قیام مردمی در میان روستائیان راه بیفتد اما چند تن از مهاجمان توسط همان اهالی روستا دستگیر شد. مابقی نیز یا کشته شده و یا محاکمه و اعدام شدند.
مجاهدین خلق مبارزات مسلحانه اش را در اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه شروع کرد. به دنبال تحقیقات ساواک ئدر خصوص طرح ها و برنامه این گروه بریا حملا مسلحانه، در سال 50 بنیانگذاران این سازمان و بدنبال آن اکثریت کادر آن دستگیر و با اعدام بنیانگذاران و تعداد از کادرهای اصلی آن ضربه سختی را متحمل شد و در آستانه متلاشی شدن قرار گرفت.
با این حال این گروه در سال های اول دهه پنجاه دست به حملات متعدد مسلحانه زد. در ارديبهشت1351، به يک پاسگاه پليس در تهران حمله کردند. سپس دفتر مجله «اين هفته » را که به اشاعه فرهنگ غرب و تخريب روحيه خلق متهم شده بود، منفجر کردند. همچنين در بهار1351به مناسبت بازديد نيکسون ، رئيس جمهوري آمريکا از ايران ، در دفتر اداره اطلاعات آمريکا، انجمن ايران وآمريکا، دفاتر پپسي کولا، جنرال موتور، شرکت نفت دريايي و هتل اينترنشنال ، بمبهايي را منفجرکردند. اتومبيل ژنرال هارولد پرايس ، رئيس هيات مستشاري آمريکا را در ايران به گلوله بستند;اما موفق به کشتن او نشدند. همچنين بمبي را در آرامگاه رضاشاه منفجر کردند. در12مرداد1351به نشانه اعتراض به ورود ملک حسين ، پادشاه اردن به ايران يک بمب در سفارت اردن منفجر کردند.[2]
در سال1354، شکافي عظيم در ميان اعضاي سازمان مجاهدين ايجاد شد. اکثريت مجاهدين به مارکسيسم رو آوردند و اقليتي از آنها تحت عنوان مجاهدين مسلمان به اصول مذهبي پافشاري کردند. البته جدايي و انشعاب مجاهدين ، ناگهاني و غيرقابل انتظار نبود، زيرا کساني نظير تقي شهرام و بهرام آرام چنين مباحث ايدئولوژيکي را مطرح و بر روي آن پافشاري مي کردند. بسياري از کساني که به مارکسيسم گرويدند، از افراد مسلمان متعصب و معتقد به اصول توحيد بودند; مانند روحاني و حق شناس که در تيم ايدئولوژي اصلي و اوليه عضويت داشتند يا پوران بازرگان ، همسر حنيف نژاد، که از معتقدين به مذهب بود.
بدنبال تغییر ایدئولوژی تصفیه های خونینی در مجاهدین خلق صورت گرفت و تعدادی از کادرهای آن از جمله مجید شریف واقفی به قتل رسید. در سال 57 به یمن پیروز انقلاب پیروزمند و سقوط شاه کادرهای باقی مانده از زندان آزاد شدند ولی از آنجا که می دیدند انقلاب با شیوه های مسالمت آمیز و نه شیوه خشونت آمیز آنها به پیروزی رسیده است بنای مخالفت با آن گذاشتند. از دید مجاهدین خلق باید انقلاب دوم صورت می گرفت. هدف انقلاب دوم کنار گذاشتن روحانیون از قدرت بود.
آنها ابتدا سعی کردند با نزدیک شدن به بنی صدر رئیس جمهور وقت که اختلافات عمیقی با حزب جمهوری و آیت الله خامنه ای، شهید بهشتی و هاشمی رفسنجانی از اعضای برجسته این حزب داشت به اهداف خود برسند اما وقتی طرح عدم کفایت بنی صدر به تصویب رسید مجددا فعالیت مسلحانه تروریستی را در پیش گرفتند.
مسعود رحوی سی خرداد1360 تنها دو روز بعد از عزل بنی صدر با صدور بیانیه ای عمل و رسما ورود مجاهدین خلق به حملات مسلحانه تروریستی علیه جمهوری اسلامی ایران را اعلام کرد. به دنبال آن موج ترورها و انفجارهای مرگبار کشور را فرا گرفت. انفجار مسجد ابوذر تهران در 6 تیرماه با هدف ترور آیت الله خامنه ای، انفجار هفت تیرماه دفتر حزب جمهوری اسلامی و ترور شهید بهشتی و 72 تن از مسئولان حزب و مقامات کشور و انفجار هشت شهریور و ترور شهید محمد علی رجایی رئیس جمهور و باهنر نخست وزیر وقت تنها دو سه ماه بعد از اعلام رسمی ورود به فاز حملات مسلحانه تروریستی مجاهدین خلق و توسط این گروه صورت گرفت. متعاقب آن سران این گروه به فرانسه و سپس به عراق پناهنده شدند و خود را بطور کامل در راستای سیاستهای دولت عراق و بر علیه منافع مردم ایران قرار دادند. بدنبال شکست های پی درپی در استراتژی های اعلام شده بحث های جدیدی به نام انقلاب ایدئولوژیک به راه افتاد که سرآعاز آن ازدواج مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو همسر مهدی ابریشمچی بود. از این سرفصل یعنی از 64 به بعد این سازمان سیاسی نظامی عملا مسیر تبدیل شدن به یک فرقه مذهبی – تروریستی خطرناک را به سرعت طی کرد و نیروهای خود را به ورطه ای فوق العاده هولناک کشاند.
در سال 67 با نا امیدی دست به آخرین حربه جنگی خود زد و به قصد تصرف تهران با کمک نیروهای عراقی و تسلیحات غربی به سمت تهران به حرکت درآمد و بعد از 3 روز با تحمل تلفات بیشمار شکست را پذیرفت و نیروهای باقی مانده ناچار به عراق متواری گردیدند. بعد از این واقع سیل ریزش نیرویی در این سازمان آغاز و تاکنون رو به افزایش بوده است و عملا این فرقه تروریستی را به سمت نابودی کامل فیزیکی سوق داده است.
این فرقه در حال حاضر بعنوان تنها راه بقاء مشغول وطن فروشی و جاسوسی به نفع بیگانگان است و سعی میکند تا با آویختن خود به قدرت های بزرگ مفری برای نجات بیابد. این گروه اما همچنان به دنبال انجام حملات مسلحانه تروریستی است. رهبران این فرقه هر چند مدعی اند که حملات تروریستی را کنار گذاشته اند اما شواهد حاکی است این فرقه در نتیجه خلع سلاح در سال 2003 میلادی در جریان اشغال عراق قدرت حملات تروریست را فعلا از دست داده و این هرگز به معنی دست کشیدن از تروریسم نیست زیرا هیچ گاه بیانیه ای با این هدف و با این مضمون صادر نکرده است. شواهد رسانه های غربی از حمله شبکه تلویزیونی ان بی سی آمریکا مبنی بر دست داشتن مجاهدین خلق در ترور شهید مصطفی احمدی روشن با همکاری موصاد و گزارش ادراه فدرال امنیت آلمان مبنی بر وجود مشی و توان بالقوه این فرقه برای دست زدن به حملات تروریستی که در سال 2009 میلادی منتشر شد نشان می دهد که مجاهدین خلق همچنان یک فرقه تروریستی خطرناک است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com