پس از آن در چندین مرحله قصد داشتیم که میزگزد دیگری را با محوریت فضای دانشجویی برگزار کنیم که هر بار بدلیل ملاحظاتی موفق نشدیم، اما هفته پیش بالاخره توانستیم یک میزگزد دانشجویی دیگر با حضور سه تن از فعالین دانشجویی برگزار کنیم.
سید صادق علامه -دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی-، مهرداد اسدی -مسئول بسیج علوم پزشکی- و سید محمدرضا جمدی- دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی- مهمان رویش نیوز بودند و با آن ها درباره فضای دانشگاه ها، قبل و بعد از انتخابات، مطالبات رهبری از دانشجویان، چگونگی تحقق این مطالبات و .... بحث کردیم.
در ادامه بخش اول این میزگرد می آید:
*** با تشکر از زمانی که برای مخاطبین رویش نیوز گذاشته اید، همانطور که می دانید مخاطبین رویش نیوز بیشتر از قشر جوان و خواص سیاسی اصفهان هستند؛ برای همین احساس کردیم با توجه به صحبت های حضرت آقا با دانشجویان که در آن حضرت آقا یک سری نکات خیلی ریزی را مورد تاکید و توجه قرار دادند. و بازهم با توجه به این که بازوهای اجرای حضرت آقا دانشگاه ها و تشکل های دانشجویی می شوند. یک صحبتی داشته باشیم پیرامون چگونگی اجرای مطالبات آقا، مشکلات در راه اجرا و فرصت ها و تهدید هایی که پیش رو است. برای شروع بحث کمی از قبل شروع کنیم و تصویری از فضای انتخابات در دانشگاه ها به ما بدهید و بعد ببینیم که در این فضا آیا می شود صحبت های حضرت آقا را عملی کرد یا خیر؟
علامه: من در ابتدا سلام عرض می کنم خدمت شما و همینطور خدمت مخاطبینی که این متن را در آینده می خوانند. در دانشگاه ها
2 فضای کاملاً متقاوت قبل و بعد از انتخابات داشتیم و داریم. در دانشجوها یک فضای دوگانه ای بوده است، قبل از انتخابات سعی بر این بود که یخ دانشگاه باز شود و دانشگاه از رخوت بیرون بیاید که شکل برنامه هایی مثل تریبون آزاد و مناظره و حضور نامزدها در دانشگاه نشان دهنده این فضا است. ولی این برنامه ها اجرا نمی شد به خاطر این که شاید افرادی که مدعو بودند دانشگاه را نمی فهمیدند و می گفتند ما دانشگاه نمی آییم، یک مقداری هم در مسئولین شاید کارهای اشتباهی انجام می شد. یادم هست که انجمن مستقل در دانشگاه ما می خواست کرسی آزاد اندیشی درباره اجباری بودن حجاب بگذارد ولی افرادی که مخالف بودند در برنامه تالاری به بهانه ترس و ... شرکت پیدا نمی کردند و این فضا ترس را القا می کردند، درحالی که حقیقتاً این طور هم نبود. ولی الآن جو برگشته است. و آن افراد الآن می گویند دور دور ما است و شاید دانشجوها در دو جبهه فعال شده اند و برای فعالیت فضای خیلی خوب است. فضای تضارب آرا هست و آزاد اندیشی راحت تر می تواند شکل بگیرد.
*** دلیل این عدم تضارب آرا به خاطر خمودگی دانشگاه است یا به مدیریت مدیران هم برمی گردد؟
علامه: هر دو دخیل است. هم سرد بودن فضای دانشگاه بوده است و هم کج سلیقگی مدیران، مثل مخالفت های بیجا با برخی امور. یک فضایی هم اوایل سال پیش بود که می گفتند اگر نطق بکشی، می برندت، ما همه کاری هم کردیم که این فضا عوض شود، ولی این فضا را القا می کردند و نمی خواستند تغییری کند. همین باعث می شد که یک سری افراد از این فضاها دور می شوند.
جمدی: با عرض سلام خدمت مخاطبان رویش نیوز. اگر بخواهیم جنبش دانشجویی را در این 8 سال اخیر بررسی کنیم، و از اتفاقات سال 84 بگذریم، از سال 84 تا 88 یک فضای خوبی در دانشگاه ها ایجاد شد و گفتمان ها و اندیشه های مختلف در دانشگاه ها نماینده داشتند و به ایراد بحث خود می پرداختند و فضا هم پر حرارت و خوب بود. می رسیم به سال 88 که یکی از نقاط عطف حرکت جنبش دانشجویی است که به جنبش دانشجویی شوک وارد کرد. چه کسانی که موافق کاندیدای بازنده بودند و چه کسانی که مخالف بودند. یک قسمتی از جریان دانشجویی به دست خودش به انزوا رفت و به تبع آن فضای دانشگاه هم از حضور این جریان خالی شد. این مشکل در فضای دانشگاه یک تک صدایی به وجود آورد و به جریان مقابل هم ضربه زد. عدم وجود این تشکل ها باعث نبود تضارب آرا است. دلیل اصلی هم مربوط به عملکرد جریان مخالف و بی قانون و به تعبیر حضرت آقا عملکرد نا نجیبانه ای بود که باعث شد این فضا پیش بیاید و به تبع آن مسئولین هم یک سری اشتباه داشتند ولی خیلی از آن ها اجتناب نا پذیر بود، ساختار نظام به خاطر اغتشاشات سال 88 از فضاهای التهاب گونه دوری می کرد. نتیجه این بود که جلوی جلسات چالشی گرفته می شود. به تبع آن ورودی های جدید دانشجو تمایل خاصی به شرکت در برنامه ها و کارهای دانشجویی نداشتند و این فضای امنیتی به صورت گفتمانی قالب شده بود هر چند خود ما می دانستیم که چنینی چیزی نبوده است و اگر صحبتی کنید با شما کاری ندارند. این هم از تبعات اتفاقات سال 88 بود که تا سال 92 ادامه داشت. در سال 92 دانشگاه ها، نماینده ای از طرف مقابل وجود نداشت که این امر در فضای آزاد اندیشی مشکل ایجاد می کرد که فقط نظر یک عده خاصی مطرح شود و این خود، دلیلی برای آن بود که طرف مقابل در یک جایگاه مظلوم نمایی قرار گیرد.
اسدی: در مورد فضای قبل از انتخابات به نظر من رسید که درباره وزارتی که من هم دانشجوی آن نیستم چیزی بگویم، در فضای انتخاباتی از طرف وزارت علوم یک اقدامی کاملاً برخلاف نظر امام خامنه ای(مدظله) اتفاق افتاد که بدون برنامه و بدون اعلام از قبل و کاملاً خلق الساعه انجام شد و دانشگاه ها پیش از موعد تعطیل شدند. واقعاً برخلاف نظر امام خامنه ای بود و در حیطه وزارت علوم اتفاق افتاد ولی در وزارت بهداشت این گونه نشد، نمی شود گفت که نمی خواستند بلکه نمی توانستند، چون حجم درس ها خیلی زیاد است. این یک حرکت کاملاً اشتباه بود که باعث شد دانشجویان اصلاً نتوانند تحلیل خاصی ارائه دهند. زمانی که24 خرداد انتخابات است و دانشگاه 20 خرداد تعطیل می شود چه توقعی می توان از دانشجو داشت که بتواند تحلیل خاصی بکند. این یک اشتباه بود که به نظر من باید از آن ذکری به عمل آید. از طرفی در فضای دانشگاه علوم پزشکی به نظر من یک فضای منطقی ایجاد شد، چون که اولین انتخابات ریاست جمهوری بود که بعد از اتفاقات 88 بود، خیلی اهمیت داشت. خواهی نخواهی دغدغه مسئولین با توجه به نزدیکی به انتخابات بیشتر شد و فضایی ایجاد شد که هر کسی بیاید حرفش را بزند. گویی این که در دانشگاه علوم پزشکی از یک سال قبل این فضا سازی انجام شده بود؛ هر چند مورد استقبال نبود. در بحث انتخابات هم این فضا اتفاق افتاد هر چند این که باز هم یک عدم استقبالی وجود داشت. در دانشگاه های علوم پزشکی بعضاً تحلیل این است که در علوم پزشکی با توجه به نوع درس ها، دانشجوها سرد با فضا ها برخورد می کنند. یک دلیل دیگر هم این که با توجه به تقویم آموزشی دانشگاه علوم پزشکی، ابتدای تیر، امتحانات شروع می شد و دانشگاه هم از نیمه خرداد به فرجه می رفت، بنابر این یک فضای خوبی شکل نگرفت. از طرفی دیگر ما عدم اعتقاد مسئولان به دانشجو و فضای خارج از پایتخت را مجدداً دیدیم. جامعه اسلامی دانشجویان علوم پزشکی و اصفهان واقعاً در دانشگاه تلاش می کردند و زحمت می کشیدند که کاندیدهای احتمالی را دعوت کنند. این که می گویم عدم اعتقاد مسئولین به این خاطر است که این کاندیداها مسئولین نظام بوده اند. ولی می بینیم که جز 3 نفر کسی به اصفهان نیامد و اعتقادی به حضور در خارج از پایتخت نداشتند و اعتقاد به قشر دانشگاه ندارند. مثلا آقای فلانی در فلان تالار مهم شهر برنامه می گذارند با تبلیغ آن چنانی ولی ایشان به حضور در دانشگاه راضی نمی شوند. این عدم اعتقاد ریشه ای است و این مشکل ماست که به فضای دانشجویی اعتقاد نداریم. برداشتم این است که فضای علوم پزشکی نسبت به باقی دانشگاه ها بهتر بود. در حال حاضر امید ما این است که این انتخابات بتواند فضا را بهتر کند. حرف آخرم در این قسمت این است که بدانید چرا استقبال نکردند. به نظر من یک جریان القایی در کشور شکل گرفت که فضای نا امیدی را القا کند. این یک خطی بود که در دانشگاه دمیده می شد. اینکه می گویم القا، بدلیل اینکه واقعاً اینطور نبود. مثلاً شخص رییس دانشگاه نامه داده بود که نیروی حراستی حق حضور در برنامه ها را ندارد و من به عنوان رییس دانشگاه مسئولیت قبول می کنم ولی باز هم استقبال نمی شد. این هم به خاطر همین جریان بود، فضای خوبی فراهم شده بود ولی یک دلیل عدم استقبال همین فضای القایی بود.
*** بحثی پیش می آید که به نظر من دلیل چنین فضایی این است که دانشگاه ها از جامعه تاثیر پذیرند. یک فضای امنیتی در جامعه حاکم است مثل محدود شدن اینترنت، قطع و وصل شدن تلفن و بعضا دستگیری ها. من احساس می کنم دانشگاه نتوانسته محیط بازتری نسبت به جامعه فراهم کند. نمی دانم موافقید و اگر موافقید چقدر موافقید که جریان های دانشجویی نتوانسته اند این احساس را ایجاد کنند؟
علامه: یک نکته این که این دستگیری ها بی دلیل نبوده است و آقا هم اخیراً صحبت هایی کردند و گفتند که انقلاب را تا دم پرتگاه بردند. به نظر من مشکل از دانشجوهاست، دانشجو همان رفتاری که در پارک شهر دارد در دانشگاه هم می خواهد داشته باشد. امسال طبق گفته دوستان فضای نسبتاً بازی در مسئولین بود ولی مشکل از دانشجوست که خودش را باور نکرده است. نمی داند که جامعه باید به دانشجو احترام بگذارد. متاسفانه خیلی از دانشجوها و اساتید جز عوام هستند و شاید یک راننده تاکسی جزیی از خواص باشد. این ریشه در گذشته ما دارد شاید ریشه در یک قرن گذشته داشته باشد. باید در 30 ساله گذشته تحولی اتفاق می افتاده که نشده است. آموزش و پرورش همان سیستم قدیمی خود را دارد. مسئولین یک زمانی اقتدار گرا بودند و دوست نداشتند دانشجو نقد کند و این نیست که در همین چند سال اتفاق افتاده باشد. درست شدن آن زمان می خواهد. بیشتر به خودباوری دانشجوها برمی گردد. دانشجو این حرف امام را قبول کند که تا دانشگاه اصلاح نشود، جامعه اصلاح نمی شود. حضرت آقا هم در دیدار اخیر خود گفتند حرف من با جوان ها به خصوص دانشجوها است. یک سری ویژگی هایی در دانشجو هست مثل جسارت و شجاعت و ... که در باقی قشرها نیست. ولی خود دانشجوها قبول ندارند. که برای جا انداختن آن باید کار کرد. این فضا باید در دانشگاه بیاید که دانشجوها به این باور برسند.
جمدی: فتنه 88 دو پیامد داشت، یکی ایجاد فضای ناامنی و امنیتی شدن کشور و دیگری هم القای فضای ناامیدی. بعد از سال 88 به نظر من حضرت آقا با توجه به دیدی که دارند یک پادزهر را دادند، کرسی های آزاد اندیشی، که اجرا نشد و دلایل متفاوتی داشت و یکی از دلایل دیگر هم فضایی بود که بعد از فتنه گریبان گیر کشور شد. اما چرا دانشگاه از فضای جامعه تاثیر می پذیرد؟ به نظر من یکی از دلایل این است که جریان های سیاسی در جریان های دانشجویی ورود پیدا می کنند که باعث استحاله می شود و به این دلیل غیر موثر می شود. از این اتفاق ضررهای زیادی در انجمن اسلامی دانشجویان و دفتر تحکیم وحدت ایجاد شد. این دلیل بیرونی بود یک دلیل درونی هم دارد و آن این که در سال های اخیر نگاه به جنبش دانشجویی سکوی پرشی است. این را می شود در سخنان حضرت آقا در سال 91 جستجو کرد و اینکه این تمایل به پست را جریانات دانشجویینهی کردند.
اسدی: به نظر من مختصر و مفیدش این است که ما جدیت کار را نفهمیدیم، کل جریان دانشجویی حواسش به همه این ها نیست. دانشجوهای ما همه تک بعدی اند، حتی افرادی که وارد کار سیاسی می شوند هم تک بعدی اند. یک مثالی بزنم و آن این که اگر بین دو محیط یک پرده تراوا باشد غلظت هرکدام از دو محیط بیشتر باشد آب به آن سمت می رود. فکر کنم نسبت دانشگاه و جامعه این طور شده است. البته دانشگاه تنها به خاطر آکادمیک بودن نباید تاثیرگذار باشد بلکه به خاطر یک سری دلایل که یکی از آن ها آکادمیک بودن آن است باید تاثیر گذار باشد. الآن غلظت فضای دانشگاه نسبت به اوایل انقلاب تغییر کرده است در حالی که امکانات و سطح علمی پیشرفت کرده است. علت اینکه جریان دانشجویی آن گونه که باید نتوانسته است کار کند این است که اعتماد به نفس را از جریان دانشجویی گرفته اند. تشکل ها برای مسئولین ابزار اند و همان مسئولی که هنگام انتخابات در دانشگاه می آید بعد از انتخابات اگر توانستید دوباره این شخص را به دانشگاه بیاورید! اصلا شدنی نیست. پس دانشگاه و دانشجو ابزار شده است. یک مثال از این سو استفاده جلسه ایست که بعد از انتخابات 88 حضرت آقا با نماینده کاندیداها دارند که یک فردی بر سر ولایت فقیه بحث می کند که آقا صریح به این فرد بر می گردد که چطور شد، قبل از انتخابات ولایت فقیه جایگاه قانونی و ... ولی الآن فراقانونی عمل کند. در مورد جنبش دانشجویی هم همین گونه است، در زمانی که نیاز دارند به آن ارج و قرب می نهند و بعد از آن وقتی که خرشان از پل گذشت نسبت به آن موضع گیری و حتی توهین میکنند. این رفتار باعث شده است اعتماد به نفس از جریان دانشجویی گرفته شود. دانشجو ها را سوق داده ایم به این جهت که دغدغه مندی شان حذف می شود و برای دانشجو همه چیز اولویت دارند جز اسلام و انقلاب و ... . دغدغه دانشجو فقط معاش می شود. به همین خاطر هم هست که تشکل ها سکوی پرش می شود. به نظر می رسد نفوذ جریان های سیاسی عامل اصلی نیست، فاجعه بیش از این حرف است، اصلاً تشکل های دانشجویی ما این اعتماد به نفس را در خودشان نمی بینند که حتی بازیچه احزاب شوند. این اتفاق فقط برای یک سری تشکل به خاطر علقه های خاص و سازماندهی قدیمی در پایتخت می افتد. الآن بچه ها خودشان را باور ندارند. امام درباره بسیج دانشجویی می نویسند که بسیج دانشجویی باید تشکیل شود و در ادامه می فرمایند که از نظر اقشار مختلف بسیج، بسیج دانشجویی وظیفه دارد که از حیث نظری باقی اقشار بسیج را حمایت کند. اما الان بسیج دانشجویی تنها رسالتی که در خود نمی بیند همین است. این نشان می دهد که ما از آن چیزیکه باید باشیم فاصله می گیریم.
*** به نظر می رسد جریان دانشجویی چندسالی است در خوابی عمیق به سر می برد. به نظرم یک مقدار اشتباه است که همه مقصرها را بیرون از دانشجوها می بینید. به نظر می رسد اگر هبه جریان دانشجویی همت خودشان را وسط میدان می آوردند بر این جور موانع می توانستند غلبه کنند.
جمدی: دو موردی که من گفتم بحث داخلی خود تشکل هم حساب می شود. ما هر وقت می گوییم جریان دانشجویی از دید تئوریک به عنوان یک موجود زنده نگاه می کنیم که فعال و پویا است و باید پشتیبان نظام باشد و از آن پاسداری کند. اما موجود زنده در حوزه عمل باید ایجاد بشود و نگوییم که جریانی است که همیشه هست و وظایف و رسالات خودش را انجام می دهد. یکی از دلایلی که جریان دانشجویی ضعیف شده است و دیگر به آن نمی توان جریان گفت، و خاصیت سیالیت خود را از دست داده است به خاطر این است خودش جریان نیست. دلیل اصلی هم این است که نیرو پروری ندارد. ما نگاهمان به جریان این است که یک دکمه می زنیم و جریانی ایجاد می شود. خود نیروها ضعیف اند. چون نیرو پروری ضعیف بوده است.
*** دو سه تا فاکتور بوده است که عدم اعتماد به نفس و عدم پیشتازی را ندارد. اگر بخواهیم به خود بچه ها برگردیم، اشکال کار کجاست؟
اسدی: من ابتدا گفتم. به این خاطر است که جدیت کار را نفهمیده ام. چون من دانشجو اولویت های متفاوتی دارم
و یکی از این اولویت ها جریان دانشجویی است. مثل یک بدن زنده اگر فرض کنیم روی آن دو چیز موثر است، یکی خود بدن و دیگری جانب آن. مثلا اگر بدن حجم خونش کم شد هر قدر هم بخواهیم از راه های دیگر برای سلامتی تلاش کنیم نمی شود. من نمی خواهم بگویم جریان دانشجویی نداریم، دوباره برگردیم روی این 8 سال، بعضی ها می گویند 8 سالی که گذشت به این منجر شد که جریان دانشجویی به این وضعیت رسید. ما در این 8 سال نتیجه سال قبل را دیدیم. زمانی که جریان دانشجویی صرفاً درگیر دعوا ها می شود و از تربیت نیرو و دغدغه مندی و سازماندهی غفلت می کنند به این نتیجه منتهی می شود. جریان دانشجویی که مثل هیئت علمی نیست که 30 سال در دانشگاه باشد. یک دانشجوی کارشناسی 4 سال در دانشگاه است. برای همین به قبلی ها خیلی وابسته است. بحث دیگر این که وقتی من می گویم اعتماد به نفس گرفته می شود نمی خواهم نقش دانشجو را کمرنگ کنم. وقتی اعتماد به نفس گرفته شد میدان عمل محدود تر می شود. میدان عمل دقیقا جایی است که جریان دانشجویی به نشاط و پویایی می رسد. الآن تشکل های دانشجویی دانشگاه اصفهان نمی توانند از رییس دانشگاه به امام جمعه شکایت ببرد، یعنی فایده ای ندارد. برای مسئولین جریان دانشجویی بهایی ندارد. امام خامنه ای در دیدار اخیر می گویند "جوان ها در زمینه دسترسی به آرمان ها و تحقق آرمان های نظام اسلامی مسئول هستند. و کارآمدی بسیار بالایی دارد"که ما به این ها قائل نیستیم. "هر کسی که در پی تحقق آرمان ها است باید نقش جوان ها را جدی بگیرد."وقتی نقش جوان ها را جدی نمی گیرند یعنی یک جای کار می لنگد. "و بدانید بنده نقش جوان ها را جدی می گیرد."کسی توقع ندارد ولی فقیه این حرف ها را بزند بلکه این حرف ها را باید استاندار و دیگر مسئولین شهری بزنند. بگردید یک دیدار تخصصی امام جمعه با دانشجویان را پیدا کنید. اصلاً مهم نیست. معاون استاندار اصفهان به زور 2 جلسه با دانشجویان گرفتند. پیدا هم بود که اصل بر برگزاری چنین جلسه ای بود. "آن چه که من در باره جوان ها به زبان آورده ام تعارف نیست اعتقادم این است و معتقدم که جوان ها می توانند گره گشایی کنند."از طرفی ولی فقیه این گونه صحبت می کنند و باقی مسئولین به نحوی دیگر برخورد می کنند. وقتی می گویم اعتماد به نفس گرفته شده است به این خاطر است که من باید پرچمداری کنم ولی معلوم نیست در کدام میدان."البته مهم این است که میدان کار را بشناسند و تعریف کنند و کاری را هم که می خواهند انجام دهند درست تعریف کنند."به نظر من هر دو طرف موثرند ولی جریان دانشجویی خودش نیست بلکه عقبه آن موثر است.
ادامه دارد...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com