به گزارش بولتن نیوز، «آسمان زرد کم عمق» آخرین ساخته بهرام توکلی است که ابتدای امر از سی و یکمین جشنواره فیلم فجر حذف شد و در لیست رزرو قرار گرفت. اما درنهایت به بخش مسابقه راه یافت. این فیلم نسبت به دیگر ساخته های توکلی یک عقب گرد بزرگ برای کارگردانش محسوب می شود، و اگر جوسازی رسانه های شبه روشنفکر و شاهکار خواندن این فیلم بعد از حذفش از جشنواره نبود، انصاف بر این بود که در همان لیست رزرو باقی بماند و فرصت دیده شدن به فیلم مناسب تری داده شود.
آسمان زرد کم عمق، فیلم! پازل و یا مسابقه حدس و گمان
قدرت تخیل شما با دیدن این فیلم حتماً تقویت خواهد شد. در حین دیدن آسمان زرد کم عمق، موارد متعددی پیش می آید لازم است، خودتان حدس بزنید. حدس بزنید که غزل و مهران چرا وارد این خانه شده اند. رابطه آنها با صاحب خانه چیست. صاحب خانه چرا نیامد؛ شایدهم آمد! زوج جدید چه نسبتی با مهران دارند. چرا اثری از خانواده مقتول نیست؟ و مرحله آخر که اگر شما حدس بزنید فیلم در چه زمانی اتفاق می افتد، جایزه بزرگ را برنده می شوید.
به خاطر رفت و آمد ها و فلشبک های بسیار که لزومی برای وجودشان نیست، آسمان زرد کم عمق را می توان پازل نامید. باز گشت های بی قاعده به گذشته، مخاطب را به دشواری می اندازد تا خودش سکانس ها را طوری کنار هم بچیند که حداقل داستانی قابل فهم و سرراست را بتواند از آن بسازد. تلاشی خسته کننده ای که برای توجیح زمان صرف شده برای تماشای فیلم صورت می گیرد. فیلمی که کارنامه خوب فیلمساز و بازیگرانش آنها را در این شلوغی روزهای جشنواره به سالن سینما کشانده است.
«آسمان زرد کم عمق» شاید فیلم باشد. اما فیلمی که یک قصه یا حتی یک داستان معمولی هم ندارد. فیلم تمامیت خودش را با نریشن های شخصیت مهران به مخاطب عرضه می کند که اگر این نرشین ها نبود، هیچ چیز نبود. البته با این نریشن های کاراکتر مهران، فیلم شبیه به یک نمایش رادیویی تبدیل شده است.
نابودی در اوج زیبایی، ایدهای که تنها طوطیوار تکرار می شود
بهرام توکلی با ایده «زیبایی هنگامی نابود میشود که به اوج خود رسیده است» فیلم جدیدش را ساخته. اما تا جایی که همه ما دیدیم و دیگران خوانده اند و برخی نیز ساخته اند؛ فیلم، یک ایده خوب است که فیلمنامه ای مناسب آنرا پرورانده و یک روایت درست به مخاطب منتقلش می کند. اما در آخرین ساخته توکلی نه تنها یک روایت درست و یک فیلمنامه معمولی نمی بینیم بلکه ایده فیلم هم به درستی برای مخاطب باز نمی شود و فقط طوطی وار از سوی دو شخصیت اصلی فیلم بازگو می شود.
پردازش ایده، شخصیت پردازی و داشتن یک فیلمنامه خوب، چند سالی هست که به مشکل اصلی سینمای کشورمان بدل شده و در جشنواره امسال نیز، که به لحاظ تکنیک و ابزار مسیر رو به رشدی را سپری کرده، همچنان شاهد اینگونه مشکلات اساسی هستیم.
حال مخاطبان فیلم خوب است اما تو باور مکن
بعد از اینکه تیتراژ پایانی «آسمان زرد کم عمق» بالا آمد و فیلم تمام شد، تماشاگران سر جایشان نشسته بودند و هاج و واج اطراف را نگاه می کردند. خودم هم احساس گنگی داشتم. چند نفر برای فیلم دست می زدند؛ اما بعد از آن حالت گنگی هر چقدر فکر کردم نفهمیدم برای کجای فیلم دست زدند.
از سالن که خارج شدم، برای آراء مردمی، صف کشیده بودند. انگار همه نقد داشتند. از بزرگ و کوچک می خواستند بگویند از دیدن فیلم راضی هستند یا نه.
به گزارش رجانیوز، فتح الله زاده مدیر باشگاه استقلال بعد از دیدن این فیلم گفت: "آسمان زرد کم عمق" از آن دسته از فیلم های خاص است که در اکران عمومی شاید مورد اقبال قرار نگیرد و شاید مخاطب عام سینما با این فیلم ارتباط برقرار نکند. به اعتقاد من فیلم پیچیده ای بود که زمان در آن گم بود و به هیچ عنوان معلوم نبود حرف کارگردان چیست.فیلم می توانست مسائل دیگری را برای روشن شدن ذهن مخاطب بیان کند اما متاسفانه این اتفاق نیافتاد.
همچنان که خواندید، تمام حرفی را که این مطلب با درو دیوار زدن خود می خواست بگوید، فتح الله زاده در یک پاراگراف مطرح کرد.
فیلم شناسی توکلی که با فرمان قدم رو مخاطبان، عقب گرد کرد
به گزارش پایگاه های سینمایی، «بهرام توکلی» متولد 1355 در تهران و تحصیلکرده مقطع کارشناسی در رشته تئاتر و کارشناسی ارشد فیلمنامهنویسی از دانشگاه تربیت مدرس است. وی فعالیت سینمایی را با کارگردانی فیلمهای کوتاه آغاز کرد. از آثار دیگر او می توان به "اینجا بدون من"، "پرسه در مه"، "پابرهنه در بهشت" و "عقل سرخ" اشاره کرد.
فیلم «پابرهنه در بهشت» از پیدایش استعدادی جدید خبر داد و «پرسه در مه» نشان داد که بهرام توکلی در مسیری رو به جلو حرکت میکند. او با فیلم «اینجا بدون من» در جشنواره فیلم فجر سال گذشته حضور داشت که بر اساس اقتباسی از نمایشنامه معروف تنسی ویلیامز ساخته شده بود و کاندیدای بهترین بازیگر نقش اول زن از این جشنواره نیز شد. و حالا آسمان زرد کم عمق. هر چه بود گفتیم و بیشتر از این نیازی دیده نمی شود.
یک آبی پر عمق در آسمان زرد کم عمق قابل دیدن است یا ...
فیلم افتتاحیه خوبی دارد. شوخی های جالب مهران و غزل در ابتدای فیلم تنها عاملی است که مخاطب را مجبور می کند تا به امید چنین صحنه هایی تا پایان فیلم در سینما بنشیند و فیلم را نصفه رها نکند.
بازی صابر ابر در نقش مهران و نریشن گویی های او دقیقاً شبیه به «اینجا بدون من» و تقریباً شبیه به آقا یوسف و درباره الی است.
بازی ترانه علیدوستی خوب است اما نه به خوبی بازی های قبلی و انتظاری که از بازیگر نقش «من ترانه 15 سال دارم» می رود.
حامله شدن کاراکتر غزل که این اتفاق فیلم هم، به مخاطب شک وارد می کند، تنها روزنه امید فیلم است که در این تاریکی و ناامیدی به زندگی، سو سو می زند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com