به اين چند سطر توجه كنيد؛ باشگاهي در حالي كه ليست اسامي بازيكنانش تكميل است اسامي پنج نفر از آنها را براي خروج از ليست به سازمان ليگ اعلام و متعاقب آن شش بازيكن جديد را جذب ميكند. بعد خبر ميرسد كه از جمع پنج نفر اول دو بازيكن برگه فسخ قرارداد ندارند.
توجه
كرديد؟ از اين دست اتفاقات تنها و تنها در فوتبال باشگاهي بيدر و پيكر ما
ميافتد و بس، جالبتر اينكه همه ميدانند تخلف صورت گرفته، همه هم
ميدانند كاري كه انجام شده صد در صد غير قانوني است، اما بهانههايي
ميآورند كه هيچ عقل سليمي حاضر به پذيرش آنها نيست.
قصه، قصه تيمي خاص
يا بازيكني خاص نيست اين اتفاقي است كه هميشه رخ ميدهد، يعني سازمان ليگ
به راحتي آب خوردن حتي قوانين خود و دنياي فوتبال را زير پا ميگذارد و بعد
با سفسطه و مغلطه سعي در قانوني جلوه دادن آن دارد.
يك بار ديگر به
سطرهاي اول مطلب نگاه كنيد، اسامي پنج نفر براي خروج اعلام شده و شش نفر
جذب شدهاند، يعني در همين ابتدا يك نفر غيرقانوني جذب شده و بعد مشخص
ميشود كه يك نفر ديگر هم مشكل دارد، يعني اينكه باشگاه نام شش بازيكن جديد
را در ازاي خروج سه نفر از ليست اوليه به بازيكنان خود اضافه كرده است.
جالبتر اينكه آنها دنبال يك بازيكن ديگر هم هستند تا عدد شش و هفت افزايش
پيدا كند.
باز توجه كنيد:
بازيكني براي ثبت قرارداد با باشگاهي
راهي هيئت فوتبال استان ميشود،هم بازيكن ميداند كه مداركش براي ثبت
قرارداد كامل نيست، هم مديرعامل و معاونانش از اين موضوع مطلع هستند و هم
مسئولان سازمان ليگ و هيئت فوتبال اما قرارداد ثبت ميشود و همه هم با هم
عكس يادگاري ميگيرند.
اين يعني نهادينه كردن دور زدن قانون در فوتبال
باشگاهي توسط مجريان قانون، اگر اين نيست چه چيز ديگري ميتوان نام آن را
گذاشت؟ نكته جالب اينكه مسئولان اين تخلف آشكار را با جمله «نقص پرونده»
از سر باز ميكنند. سؤالي كه پيش ميآيد اين است كه در كدام يك از ادارات و
مؤسسات و سازمانها پروندهاي كه اصليترين مداركش ناقص است يا اصلاً وجود
ندارد به مرحله نهايي ميرسد تا بعد تكميل شود؟ البته پاسخ روشن است چون
همانطور كه گفتيم اين دست اتفاقها تنها در فوتبال ايران روي ميدهد و
چنانكه مشخص است كسي هم نميتواند مقابل اين همه بيقانوني مقاومت كند.
دوباره توجه كنيد:
مديرعامل
باشگاهي بعد از ثبت قرارداد بازيكن دلخواهش با رسانهها گفتوگو ميكند كه
چون پول نداريم مبلغ قرارداد بازيكن خارج شده را پرداخت كنيم پس بازيكن
تازه خود را به جاي بازي كردن در آب نمك ميخوابانيم تا بتواند در آينده
مربي موفقي شود.
توجه كرديد؟ اين يعني دهن كجي آشكار به تمام فوتبال،
به شعور هواداران فوتبال و البته به شوق و فهم هواداران آن باشگاه، اين
يعني اينكه جناب مديرعامل آنچه را كه دلش ميخواسته به صورت غيرقانوني
انجام داده، تمام مسئولان فوتبال هم آن را تأييد كردهاند و كسي هم
نميتواند كاري انجام دهد.
خب با اين اوصاف آيا نبايد فاتحه اين فوتبال را خواند؟