کد خبر: ۱۰۷۷۶۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
حسين قدياني:

اوين، دفتر كار لاجوردي است

وطن امروز:
جمهوری‌اسلامی آنقدر مقدس هست که تو وقتی می‌گویی «زندانبان»، من باز هم می‌گویم «شهید». زندان جمهوری‌اسلامی مرا یاد دوچرخه‌ای می‌اندازد که 3 هزار میلیارد تومان نبود قیمتش. نمی‌دانم 26 بود یا 28 اما خوب می‌دانم شهید لاجوردی پا به رکاب عدالت بود با یک لباس چند جیب که پر بود از نامه‌های زندانیان. لاجوردی خودش را تدارکاتچی نظام می‌دانست با 300 هزار شهید. نوکر مردم، لاجوردی بود که ماه‌های آخر خیال نکرد تدارکاتچی بودن، افت کلاس است. لاجوردی در همان ظرف زندانیان غذا می‌خورد و همان غذای زندان را می‌خورد! حتی از خانه غذا نمی‌آورد! چپ چپ نگاه می‌کرد لاجوردی، اگر می‌دید خورش غذایش را چرب‌تر ریخته‌اند. در گوآنتانامو و ابوغریب، به بدن زندانی برق وصل می‌کنند اما در زندان جمهوری‌اسلامی سرعت اینترنت خیلی بالا نیست! اوباما در مناظره با رامنی، به صهیونیست‌های صاحب ابوغریب و گوآنتانامو آمار می‌دهد که دوره من 80 درصد ارزش پول ایران کاهش پیدا کرد! حال از کجا باید بازدید شود؟ دفتر بعضی‌ها یا دفتر لاجوردی؟! شیعه را در زندان آل‌خلیفه، سعودی‌های صهیونیست می‌کشند، در عوض عده‌ای دنبال تلمبه دوچرخه لاجوردی می‌گردند! کارمندان زندان جمهوری‌اسلامی سر برجي حقوق می‌گیرند که برج عاج نیست. حقوق گرفتن سر برج عار نیست. روسای قوا خودشان حقوق‌بگیر خون شهدا هستند. ما را چاره چیست؟ این روزها باید با در زندان صحبت کنیم، بلکه دیوار دفتر رئیس فلان قوه بشنود. بودجه در این دیار، به برکت خون شهیدان بسته می‌شود. اگر کچویی و لاجوردی نبودند، حضرات از بستن کمربندشان عاجز بودند، چه رسد به بستن بودجه. برخی حتی بودجه را هم گروگان گرفته‌اند، کأنه ارث پدرشان است. بودجه قوای سه‌گانه، ارثیه پدری نیست! بعضی‌ها را رها کنی، حتی برای خدای روزی‌رسان هم کلاس بودجه می‌گذارند! آقازاده‌ها از دوبی به زندان اوین می‌روند. طرف از همان زندان، صفحه یک روزنامه را خالی می‌بندد. اصحاب فتنه از داخل زندان، نامه‌های آتشین می‌نویسند. چند‌تایی‌شان سایت خود را به روز می‌کنند. از همه بدتر، آن یکی که به ده اصلاحات راهش نمی‌دهند، سراغ کدخدا را می‌گیرد. سوخت دوچرخه لاجوردی شهید، بنزین نبود. آتش را نمی‌ریخت به دامن اختلافات. مرد خلوت بود و بی‌ریایی. بی‌ادعایی. وصله پیراهنش را خودش می‌دوخت، بی‌شمع بیت‌المال. قسم به خون شهیدان لاجوردی و کچویی، من زندان جمهوری‌اسلامی را حتی از دفتر سران قوا مقدس‌تر می‌دانم. لاجوردی چک تخلف نمی‌کشید. کچویی خودش زخم خورده اقتصاد بود. ساده زندگی می‌کرد. خاوری اول از همه، مدیر اصلاح‌طلبان بود. کارمندان زندان جمهوری‌اسلامی بچه‌های کوی نهج‌البلاغه‌اند. ویلا ندارند هیچ‌کدام در کانادا. در مکتب کمبوجیه بزرگ نشده‌اند. کارمندان زندان جمهوری‌اسلامی کارشان را بلدند. اگر دیگران مشکلات اقتصادی را کم کنند، نیازی به بازدید از زندان اوین نیست. ناله زندانی چک، از زندانبان نیست؛ از بیکاری است. آه زندانی معیشت و فقر، از کچویی و لاجوردی نیست؛ از کسانی است که رجایی نیستند. مسؤولان اگر جلوی تورم را بگیرند و نرخ ارز را مدیریت کنند، قطعا مشکلات زندان‌ها کمتر خواهد شد. بعضی‌ها تا اصحاب خود، بچه‌های خود را در زندان می‌بینند، یاد اوین می‌کنند اما لاجوردی به فکر همه زندانیان بود. راه اوین نیز از اقتصاد می‌گذرد. آنکه دلش برای زندانیان می‌سوزد، لطفا اصلاح کند اوضاع معیشت را که حق با مولای متقیان است؛ «فقر، فساد می‌آورد».

جمهوری‌اسلامی آنقدر مقدس هست که تو وقتی می‌گویی «زندانبان»، من باز هم می‌گویم «شهید». زندان جمهوری‌اسلامی مرا یاد دوچرخه‌ای می‌اندازد که 3 هزار میلیارد تومان نبود قیمتش. نمی‌دانم 26 بود یا 28 اما خوب می‌دانم شهید لاجوردی پا به رکاب عدالت بود با یک لباس چند جیب که پر بود از نامه‌های زندانیان. لاجوردی خودش را تدارکاتچی نظام می‌دانست با 300 هزار شهید. نوکر مردم، لاجوردی بود که ماه‌های آخر خیال نکرد تدارکاتچی بودن، افت کلاس است. لاجوردی در همان ظرف زندانیان غذا می‌خورد و همان غذای زندان را می‌خورد! حتی از خانه غذا نمی‌آورد! چپ چپ نگاه می‌کرد لاجوردی، اگر می‌دید خورش غذایش را چرب‌تر ریخته‌اند. در گوآنتانامو و ابوغریب، به بدن زندانی برق وصل می‌کنند اما در زندان جمهوری‌اسلامی سرعت اینترنت خیلی بالا نیست! اوباما در مناظره با رامنی، به صهیونیست‌های صاحب ابوغریب و گوآنتانامو آمار می‌دهد که دوره من 80 درصد ارزش پول ایران کاهش پیدا کرد! حال از کجا باید بازدید شود؟ دفتر بعضی‌ها یا دفتر لاجوردی؟! شیعه را در زندان آل‌خلیفه، سعودی‌های صهیونیست می‌کشند، در عوض عده‌ای دنبال تلمبه دوچرخه لاجوردی می‌گردند! کارمندان زندان جمهوری‌اسلامی سر برجي حقوق می‌گیرند که برج عاج نیست. حقوق گرفتن سر برج عار نیست. روسای قوا خودشان حقوق‌بگیر خون شهدا هستند. ما را چاره چیست؟ این روزها باید با در زندان صحبت کنیم، بلکه دیوار دفتر رئیس فلان قوه بشنود. بودجه در این دیار، به برکت خون شهیدان بسته می‌شود. اگر کچویی و لاجوردی نبودند، حضرات از بستن کمربندشان عاجز بودند، چه رسد به بستن بودجه. برخی حتی بودجه را هم گروگان گرفته‌اند، کأنه ارث پدرشان است. بودجه قوای سه‌گانه، ارثیه پدری نیست! بعضی‌ها را رها کنی، حتی برای خدای روزی‌رسان هم کلاس بودجه می‌گذارند! آقازاده‌ها از دوبی به زندان اوین می‌روند. طرف از همان زندان، صفحه یک روزنامه را خالی می‌بندد. اصحاب فتنه از داخل زندان، نامه‌های آتشین می‌نویسند. چند‌تایی‌شان سایت خود را به روز می‌کنند. از همه بدتر، آن یکی که به ده اصلاحات راهش نمی‌دهند، سراغ کدخدا را می‌گیرد. سوخت دوچرخه لاجوردی شهید، بنزین نبود. آتش را نمی‌ریخت به دامن اختلافات. مرد خلوت بود و بی‌ریایی. بی‌ادعایی. وصله پیراهنش را خودش می‌دوخت، بی‌شمع بیت‌المال. قسم به خون شهیدان لاجوردی و کچویی، من زندان جمهوری‌اسلامی را حتی از دفتر سران قوا مقدس‌تر می‌دانم. لاجوردی چک تخلف نمی‌کشید. کچویی خودش زخم خورده اقتصاد بود. ساده زندگی می‌کرد. خاوری اول از همه، مدیر اصلاح‌طلبان بود. کارمندان زندان جمهوری‌اسلامی بچه‌های کوی نهج‌البلاغه‌اند. ویلا ندارند هیچ‌کدام در کانادا. در مکتب کمبوجیه بزرگ نشده‌اند. کارمندان زندان جمهوری‌اسلامی کارشان را بلدند. اگر دیگران مشکلات اقتصادی را کم کنند، نیازی به بازدید از زندان اوین نیست. ناله زندانی چک، از زندانبان نیست؛ از بیکاری است. آه زندانی معیشت و فقر، از کچویی و لاجوردی نیست؛ از کسانی است که رجایی نیستند. مسؤولان اگر جلوی تورم را بگیرند و نرخ ارز را مدیریت کنند، قطعا مشکلات زندان‌ها کمتر خواهد شد. بعضی‌ها تا اصحاب خود، بچه‌های خود را در زندان می‌بینند، یاد اوین می‌کنند اما لاجوردی به فکر همه زندانیان بود. راه اوین نیز از اقتصاد می‌گذرد. آنکه دلش برای زندانیان می‌سوزد، لطفا اصلاح کند اوضاع معیشت را که حق با مولای متقیان است؛ «فقر، فساد می‌آورد».

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۱
غلامرضا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۸/۰۷
4
1
سلام بر حسین قدیانی باآن قلم رسایش افرین
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین