بولتن نيوز: رهبر انقلاب از نخستين ساعات شروع جنگ تحميلي تا پايان آن، در سطوح گوناگون مديريتي نقش هاي مهمي را ايفا كردند. ايشان ماهها قبل از شروع جنگ، با مشاهده نشانه هاي حمايت هدف دار كشورهاي خارجي از عراق براي تجاوز به مرزها، طي مصاحبه اي در 20 فروردين 1359 نسبت به آن هشدار داده و خواستار اقدامات پيشگيرانه شده بودند.
ايشان درحالي كه يك روحاني بوده و ظاهراً نسبتي با امور نظامي نداشتند، در سمت هاي رسمي و غيررسمي، براي تقويت قدرت و اقتدار آن در شوراي انقلاب و در سمت هايي نظير نماينده ي امام خميني(ره) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نماينده ي شوراي انقلاب در وزارت دفاع، معاونت وزارت دفاع و نماينده ي امام در شوراي عالي دفاع و سخنگوي آن شورا تلاش كردند و در اين مدت، درك عميق و صحيحي از ساختار نيروهاي مسلح اعم از سپاه و ارتش و ضرورت هماهنگي و اقتدار آن دو نيرو كسب كرده بودند.
در سال اول جنگ تحميلي نيز به صورت مستقيم و بلافاصله با پوشيدن لباس نظامي در جبهه هاي جنگ جنوب و غرب كشور حضور يافتند و در كنار شهيد چمران و ستاد جنگ هاي نامنظم او، ضمن دادن روحيه به سپاهيان اسلام، از مسائل و مشكلات جبهه ها نيز اطلاعات دقيق و دست اولي تهيه و هر هفته زماني كه براي اقامه ي نماز جمعهي تهران و شركت در جلسه هاي شوراي عالي دفاع به تهران مي آمدند، به اطلاع امام خميني(ره) مي رساندند.
سردار شهيد شوشتري در مورد حضور رهبر انقلاب در جبههها اينگونه ميگويد:
«اوایل جنگ اطراف اهواز محوری دست من بود. یک روز صبح دیدم که دو سه نفر نظامی اطراف خاکریز ما می چرخند و دشمن را برانداز می کنند و لباس ارتشی تنشان بود. یکی از آنها قد رشید و لاغری داشت و اسلحه ای روی کمرش و لباس ارتشی تنش بود و دو نفر دیگر اطراف او بودند. نزدیک طلوع آفتاب بود که شخصی دوان دوان به سنگر آمد و گفت آقا دارند به سنگر شما می آیند، گفتم چه کسی؟ گفت آقای خامنهای.
آقا تشریف آوردند داخل و بعد از احوال پرسی گفتند طرح شما برای اینجا چیست؟ طرحم را ارائه دادم و آقا چند ایراد جدی به طرح گرفتند، بعد نقاط ضعف و قوت طرح را برای من تبیین کردند. بعد هم گفتند من در خدمت حضرت امام از طرح شما و این ایده دفاع خواهم کرد
سردار شوشتری می گفت وقتی بنی صدر آمده بود دزفول و اندیمشک، من یک صبح تا ظهر پشت در اتاقش منتظر ماندم، نگهبان عزیز ارتشی خجالت می کشید مستقیم بگوید بنی صدر تحویلت نمی گیرد، تا ظهر ماندیم تا اینکه با شرمندگی گفت برادر پاسدار! آقای بنی صدر گفته اند «من می گویم در خوزستان نباید بمانیم، آقای شوشتری برای یک گوشه اش طرح آورده و من حوصله شنیدن این اراجیف را ندارم.» در نتیجه من مأیوس شدم و برگشتم. مقام معظم رهبری وقتی به من گفتند طرح شما برای اینجا چیست انگار دنیا را به من دادند.»
سردار نقدي نيز در مورد نقش مهم رهبر انقلاب در دوران دفاع مقدس چنين مي گويند:
«نقش بسيار مهم ديگري كه معظم له بر عهده داشتند انتقال واقعيات جبهه بود به دو محور مسئولين و مردم. يك محوري كه ايشان حقايق جنگ را به آن انتقال مي دادند شوراي عالي دفاع، مسئولين نظام و شخص حضرت امام (ره) بود كه از مطالب دقيق مياني، روحيه رزمندگان و مشكلات جبهه ها با خبر مي شدند و اين مسئله نقش بسيار تعيين كننده اي در تصميمات امام (ره) و مقامات عالي كشور داشت.
محور ديگري كه مخاطب مشاهدات امام خامنه اي (حفظه الله) قرار مي گرفت مردم بودند كه ايشان در مقام خطيب نماز جمعه و معتمد مردم، فرهنگ جبهه را به جامعه انتقال مي دادند و اين مسئله در ارتقاء روحيه سلحشوري مردم بسيار موثر بود. مطالبي كه ايشان از مشاهدات خودشان در نماز جمعه پايتخت مي گفتند در روحيات جوانان بسيار موثر بود و آن ها را به حضور در جبهه ترغيب مي كرد و عموم مردم را به پشتيباني هرچه بيشتر از جبهه ها سوق مي داد.اگر رجوع شود به آرشيوهاي نماز جمعه مي توان قسمت هايي از سخنان ايشان را يافت كه مشاهدات شخصي شان از حالات و روحيات يك سرهنگ يا ستوان ارتش و يا يك برادر پاسدار يا بسيجي را در نماز جمعه بيان مي كنند و دلاوري ها و سلحشوري ها و ايمان راسخ رزمندگان را براي مردم شرح مي دهند. طبيعتا مردمي هم كه اين سخنان را از زبان يك شاهد عيني كه خطيب نماز جمعه تهران بود مي شنيدند؛ براي كمك به جبهه سرشار از انگيزه مي شدند.
بعد از رياست جمهوري، حضرت امام (ره) به جهت نگراني كه از حفظ سلامت آقا داشتند با صدور حكم ولايي، ايشان را از حضور در جبهه منع كردند و به همين دليل ايشان اجازه حضور در جبهه را نداشتند. اما در روزهاي آخر جنگ كه يك مقدار وضعيت جبهه ها با مشكلاتي روبرو شد؛ مجددا امام اجازه دادند و حضرت آقا حضوري بسيار پر بركت در جبهه ها داشتند. رزمندگان به دليل توقف ناگهاني جنگ و حوادثي كه در جبهه ها اتفاق افتاد با شبهات و سوالات زيادي روبرو بودند كه با روشنگري هاي حضرت آقا بر ابهامات و شبهات شان بر طرف شد و از نظر روحي بازسازي شدند و اين در شرايطي بود كه تهديدات در جبهه هاي جنوب و غرب، بسيار جدي بود و رزمندگان نياز به استحكام روحي داشتند.»
بنابراين در طول دوران هشت سالهي رياست جمهوري نيز، گرچه امكان حضور ايشان در جبهه ها وجود نداشت، اما به عنوان دومين مقام رسمي كشور و رياست شوراي عالي دفاع و از سال 1365 به بعد با امور مربوط به جنگ و دفاع مقدس در ارتباط بوده و لحظه اي از تجهيز و تقويت نيروهاي مسلح و رفع نيازمندي هاي آن و تلاش براي خودكفايي در توليد سلاح و مهمات و جنگ افزارهاي نظامي غافل نبودند. همچنين با بازديد از جبهه هاي جنگ و شركت در مراسم هاي سان و رِژه و سخنراني در جمع نظاميان، به تقويت روحيه ي جنگاوري و دشمن ستيزي آن ها كمك مي كردند.
در عرصه ي سياست خارجي جنگ تحميلي نيز يكي از عناصر اصلي تصميم گيري و از اركان اجرايي و سياسي در امر مذاكرات سياست خارجي مربوط به جنگ و پشتيباني از آن بوده اند. بنابراين همچون امام خميني(ره) و ساير مسؤولان ارشد كشور به پيگيري امور مربوط به جنگ به عنوان اولويت اول كشور نگاه ميكردند. مذاكره با سازمان ها، تعاملات و سران كشورهاي خارجي، پيگيري حقوقي موضوع جنگ از طريق مجامع و سازمان هاي بين المللي، خنثي سازي تبليغات عراق و جهان استكباري براي وارونه نشان دادن حقايق جنگ و عدم پذيرش صلح تحميلي تا زمان بازگرداندن نيروهاي متجاوز دشمن به مرزهاي بين المللي و مواردي از اين قبيل بخشي از تلاش هاي ايشان بوده است.
ارتباط با عشاير كرد عراق نيز يكي از كارهاي مهم رهبري بوده است كه سردار نقدي در اينباره ميگويد:
«كار فوق العاده مهمي كه حضرت آقا در غرب كشور پايه گذاري كردند بحث ارتباط با عشاير كرد عراق بود. تا پيش از آن تمام ارتباطات كشورمان با مردم كرد عراق از طريق احزاب و گروه هاي كاناليزه مي شد كه آمريكا، رژيم سلطنتي انگليس و رژيم صهيونيستي در آن نفوذ بسيار قدرتمندي داشتند.بنيان گذار ارتباط با خود مردم عراق و عشاير كرد شخص امام خامنه اي (حفظه الله) بودند. بعد از اين ارتباط گيري بود كه عشاير كرد عراق نقش پل ارتباطي ما با مردم عراق را بر عهده گرفتند و با كمك مجلس اعلاي انقلاب سلامي عراق تجهيز و مسلح شدند. عشاير كرد عراق اولين مردمي بودند كه به صورت مستقل از احزاب و گروه ها با ما ارتباط برقرار كردند و تحت اشراف امام خامنه اي (حفظه الله) به نام حزب الله كرد عراق متشكل و بستر ساز حضور رزمندگان اسلام تا عمق 150 كيلومتري شمال كردستان عراق شدند.»
سالهاي اول جنگ به دليل آنكه خائني به نام ابوالحسن بني صدر بر مسند فرماندهي جنگ تكيه زده بود، سال هاي بدي براي دلسوزان انقلاب و رزمندگان اسلام بود. بني صدر كه بيش از آنكه دل در گرو انقلاب اسلامي داشته باشد، با منافقين هم دست و همپيمان بود، با اتخاذ استراتژي مضحك «زمين مي دهيم، زمان مي گيريم»، عملا موجب شكست نيروهاي ايراني شده بود. اينجا بود كه شهيد چمران و با همراهي كساني چون آيت الله خامنه اي، با ايجاد ستاد جنگ هاي نامنظم، توانستند نقش بي بديلي را در پيشبرد اهداف جنگي ايفا كنند.
«محمدكريم عابدي» از خلبانان نيروي هوايي در دوران دفاع مقدس و از ياران شهيد چمران در ستاد جنگهاي نامنظم در مورد سال هاي ابتدايي جنگ اينچنين مي گويد:
پس از آغاز جنگ تحميلي خيليها خودشان را باختند و فكر كردند انقلاب تمام شده است اما بلافاصله ديداري با امام راحل برگزار شد و مسئولان خدمت امام رسيدند؛ امام با خونسردي و صلابت تمام و قدرت تمام بسيار ساده فرمودند اتفاقي نيفتاده يك ديوانه آمده سنگي انداخته، شما برويد بيرونش كنيد. به اين ترتيب فاز جنگ تغيير كرد و همه مسئولان به اين نتيجه رسيدند كه راهي جز مبارزه و مقاومت نيست و بايد دشمن را بيرون كنيم.
بر مبناي همين كلام امام يك روز بعد يعني اول مهرماه، خلبانان شجاع هوانیروز نيروي هوايي ارتش جمهوری اسلامی ایران، در تمام مناطق جنگ حضور پيدا كردند و تانكهاي دشمن را شناسايي ميكردند و هدف قرار ميدادند. تانك را بايد با آر پي جي زد نه جنگنده F4 اما ما براي اينكه به دشمن ضربه بزنیم از جنگنده F4 و F5 و هلیکوپتر کبری برای انهدام تانكهاي استفاده میکردیم، در حالی که تانک باید با آر.پی.جی زده میشد.
اوايل 60 بود كه چهره بنيصدر بر مردم آشكار شد، در آن زمان شهيد چمران تير خورده بود و با اينكه پاي ايشان هدف گلوله قرار گرفته بود و در همان اهواز در ستاد جنگهاي نامنظم در اتاق عمليات يك تخت گذاشته بود و از آنجا عملياتها را كنترل ميكرد. يك روز من در تهران بودم، ايشان به من زنگ زد و گفت به اهواز بروم و ميگفت كه تيمسار فلاحي با ما قهر كرده و ديگر پاسخ ما را نميدهد، دليلش را هم نميدانيم و چون من رابطه حسنهاي با تيمسار فلاحي داشتم ميخواست كه مسئله را بررسي كنم.
همان روز به اهواز رفتم و در ستاد جنگ ارتش خدمت شهيد فلاحي رفتم، آن شب را تا نماز صبح با ايشان صحبت كردم و با بحثهاي كلاني كه از قبل و فعل جنگ و مسائل نظام داشتم به شهيد فلاحي ثابت كردم كه دستور بنيصدر را تبعیت نکرده و شما بايد نظر امام را مد نظر قرار دهيد، هرچند ايشان فرماندهي كل قوا را به بنيصدر تنفيذ كردند.
ايشان ميفرمودند در دكترين نظامي، فرمانده هر چه ميگويد بايد همان اجرا شود و امام هم تنفيذ كردند. به ايشان گفتم عقل ما ميگويد بنيصدر بيراهه ميرود و فرماندهياش غلط است. بالاخره تيمسار فلاحي پذيرفت كه به صورت مطلق از دستورات بنيصدر تبعيت كند. ايشان خود نظامي قدرتمند و صاحب فكر و تئوري بود و متوجه شده بود كه ضعفهاي زيادي دارد اما به وحدت فرماندهي فكر ميكرد.
ساعت 7 صبح آن روز گفتم من ميروم به ستاد جنگهاي نامنظم و زمينه را فراهم ميكنم شما هم تشريف بياوريد با آيتاللـه خامنهاي و آقاي چمران جلسهاي داشته باشيم. من رسيدم به دفتر شهيد چمران، آيتاللـه خامنهاي هم قدم ميزدند، شهيد چمران گفتند ديشب كجا بودي شنيديم ديشب آمدي، گفتم رفتم پيش آقاي فلاحي كه تا نامش را آوردم از درآمد و اين هوشمندي شهيد فلاحي را ميرساند، اينجا بود كه پشت بنيصدر خالي شد.
بعد از آن شهيد تيمسار فلاحي به ستاد جنگهاي نامنظم آمدند و كمك كردند. امام هم بلافاصله بنيصدر را از فرماندهي كل قوا عزل كردند و اختيارات را به آيتاللـه خامنهاي و شهيد چمران دادند، مجلس هم بلافاصله هوشمندي كرد و عدم كفايت بنيصدر را صادركرد. يعني در اوج جنگ يك كشور رئيسجمهورش عزل شد كه در تمام دنيا بيسابقه است. بعد از بنيصدر منافقين جنايات هفت تير را رقم زدند و جنگ وارد مسير جديدي شد.
محسن رضايي، كه از افراد اصلي در جنگ هشت ساله ايران محسوب مي شود نيز در مورد اقبال امام به انتخاب رهبر انقلاب به عنوان فرماندهي جنگ چنين گفته است:
بعد از عملیات رمضان برای اولین بار بین سپاه و ارتش چالشي به وجود آمد. به شدت نگران این چالش بودم و فکر می کردم که اگر این چالش ادامه پیدا کند و گسترده شود ممکن است در عملیات های بعدی، یک وقفه جدی به وجود آورد و يا ما را در عملیات های آينده با شکست روبرو کند.
خدمت امام رفتم و عرض کردم که اگر جنابعالی حضرت آیت الله خامنه ای را به فرماندهي جنگ منصوب کنید از این چالشي که شروع شده جلوگیری می شود چرا كه برادران ارتش ایشان را قبول دارند من و فرماندهان سپاه هم ایشان را قبول داریم و اگر این تصمیم را بگیرید همه ما به ایشان کمک می کنیم که در فرماندهی جنگ موفق شوند.
امام فرمودند چنین چیزی در ذهنم من هم بود ولی شما مسئله را به کسی نگویید. از خدمت امام مرخص شدم مطمئن شدم که حکم فرماندهی حضرت آیت الله خامنه ای به زودی صادر خواهد شد.
یک هفته بعد حضرت امام(ره) حکمی را صادر کردند و به مدت یک سال و چند ماه از جمله والفجر مقدماتی و والفجر1 ایشان فرماندهی جنگ را به عهده گرفتند.
ايشان در ابتداي جنگ با شهيد چمران ستاد جنگ هاي نامنظم را در اهواز تشكيل داده بودند و در خطوط مقدم تردد مي كرد و با جنگ آشنايي كامل داشتند. پس از آنكه حضرت امام(ره)، آيت الله خامنه اي را به فرماندهي جنگ منصوب كرد ايشان در تهران ستادی تشکیل دادند که برادر رشيد از طرف سپاه در جلسات ستاد شرکت می کرد.
البته بعدها با این استدلال که اگر حضرت آیت الله خامنه ای که رئیس جمهور هستند به خط مقدم بروند و اتفاقی برای ایشان پیش بیاید در تضعیف روحیه مردم موثر است لذا از عملیات خیبر به بعد آقای هاشمی مسئول هماهنگی ارتش و سپاه شد.
البته همیشه برایم این ابهام وجود داشت که چرا این تغيير به وجود آمد اما فرصت نکردم از حضرت امام سوال کنم که آیا غير از اين استدلال دلیل دیگری داشته است؟ ولی مطمئن بودم که اگر فرماندهی حضرت آیت الله خامنه ای ادامه می یافت پشتیبانی بيشتري از جبهه های جنگ صورت می گرفت.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
از عمر من بكاه و بر عمر رهبر افزا. جانم فداي اسلام زير لواي رهبر عزيزتر از جانم.
خصوصا اونهایی که تو این خبر ارادتشون رو به امام خامنه ای نشون دادند.
چند وقتی که نبودم سعادت داشتم زیر قبه مبارک امام حسین ع از طرف همه برای تعجیل فرج امام زمان عج وسلامتی نایبش امام خامنه ای دعاکنم
برای استجابت دعا صلوات
یاعلی
به به ، به بهترین خبری که دادید.
زیارت قبول انشاءالله باز هم مشرف شوید.
بنده هم شب تولد ثامن الحجج تا فردای میلادشان انشاءالله مشهدم وهمگی بویژه عزیزانی که در این پست عشق و ارادتشان به رهبر فرهیخته را نشان دادند حتما یادم هست.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
یا علی
برادر خودب و نازنینم آقا محمود عزیز
چند وقتی بود دلتنگ نظرات زیبا و دوست داشتنی تان بودیم
انشالله زیارتتان قبول باشه و انشالله در زمره یاران خاص حضرت ولی عصر ارواحنا له الفدا باشید .
خدمت خواهر خوبمان سرکار خانم موسوی هم سلام و عرض اداب داریم انشالله ما رو از دعای خیرتان فراموش نفرمائید
التماس دعا
اللهم صل علی محمد و آل محمد افضل ما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید
حاج خانم التماس دعا ضمنا ازقول من به اقا بگید قربان عظمت شماوبارگاه قشنگت برم غریب شما هستی یا اجداد وفرزندان بزرگوارت درمدینه وعراق!؟
یاعلی
دوستت دارم
امروز بر دستانت بوسه میزنم و مطیع محض اوامر شما هستم تا فردای قیامت در پیشگاه مادرت خانم فاطمه زهرا (س) شهادت دهی که من دست ولی خودم را بوسیدم و از کسانی نبودم که به ولی خود پشت کردند
آقاجانم ، ای عزیز تر از جان ناقابلم
دوستت دارم
در کلام و عباراتمان دقت کنیم
واقعا او لایق ترین رهبر مسلمانان در غیبت آقا مام زمان (عج) می باشد.
خدایا او را تا ظهور آقا امام زمان همیشه سالم و استوار نگاه دار
جانم فدای رهبری
جانم فدای بسیجی
گرچه من سربازمو پاكو ساده ام دلخوشم مهدي بود فرمانده ام
گرچه شد فرمانده ام غايب ولي دلخوشم بر نائبش سيد علي
ازتوبه یک اشاره از ما به سر دویدن
بابی انت وامی یا سیدی
رهبر فقط سید علی
اللهم عجل لولیک الفرج
بی خامنه ای فدایی مهدی کیست؟؟؟
جانم،عمرم، همسرم ،سه فرزندم،تمام زندگی ام به فدای لحظه ای از عمر پر برکت نازنین رهبرم....
و به برکت اطاعت و پشتیبانی همه ایرانیان با غیرت چون شما و ولایتمداران پایبند به ارزشهای بیادگار مانده از امام (ره) وشهدا وخط الهی و آسمانی ولایت فقیه ، کشور را از هرگونه صدمه و آسیبی در امان و پناه دولت خود قرار داده
وآرزو مندم که انشا الله تا ظهور حضرت حجت مهدی صاحب الزمان (عج) این کشتی شناور بر دریای خون شهدا ی انقلاب ایران را که در مسیر ایمان وصراط مستقیم در حرکت است ، با رهنمود های رهبر شجاع و صاحب حکمت و بصیرت ، متصل به قیام آن دردانه هستی بنماید
وبرای ما جا ماندگان از غافله سعادت و عاشقان ولایت عاقبت و طریقی جز
شهادت و یا زیارت و درک دولت عشق مپسندد.والسلام
خوب حالا اماده باش ، باید
14تا بشین و پاشوی تنبیهی بروی و با هر نشستن بگویی یا زهرا(س) و با هر بر خاستن بگویی یا مهدی(عج)
شیر فهم شد ، حالا شروع کن ،بشمار یک
یا علی
یا حق
رهبر فقط سید علی.......
و دور انديشي و تاكيد بر موضوعات روز را از نشانه هاي فضيلت و حكيمانه او دانست.
جانم فداي رهبر