زنگ خطر میلیون ها آواره و تبعه غیرقانونی در ایران / تحریم و FATF علت کاهش رشد جمعیت
گروه اقتصادی، زنگ خطر ورود میلیون ها آواره و تبعه غیرقانونی افغانی به ایران در حالی بصدا درآمده که با رفع تحریم و پیوستن به FATF، کسب هزاران میلیارد دلار درآمد ارزی از طریق اینترنت و دیجیتال مارکتینگ و افزایش سریع رشد جمعیت ممکن است.
به گزارش بولتن نیوز، پیمان جنوبی با بیان این مطلب در یادداشتی نوشت: وقتی دولت ها و حکومت ها علی رغم در اختیار داشتن ثروت های سرزمینی و قدرت اعم از سیاسی و نظامی، بدلیل ناتوانی در اداره کشور و برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، در تامین حقوق اولیه انسانی شهروندان خود ناتوان هستند و یا تمایلی برای آن ندارند، یا کشوری مثل افغانستان که سالها درگیر جنگ داخلی و حضور نظامی آمریکا بوده بوده و با تشکیل دولت جدید در این کشور و بازگشت آرامش به ان، حکومت برای بازسازی سالها زمان نیاز دارد، آنوقت شهروندان آن برای زندگی بهتر و داشتن حد اقل ها مجبور می شوند خانه، خانواده و کشور خود را ترک کنند، در کشور دیگری پناهگاه بیابند و در واقع آواره می شوند.
از جمله این مردم که در حال حاضر آواره هستند می توان به افغانی های غیرقانونی اشاره کرد که بار هزینه های اجتماعی و اقتصادی حضور آنها را مردم ایران باید تحمل کنند که خود در زیر شدیدترین فشارهای تحریمی و بین المللی قرار دارند.
برخی اخبار جسته و گریخته و شایعات منتشره در شبکه اجتماعی و رسانه ها حاکی از آن است که در مجموع افغانی هایی که بصورت قانونی و غیر قانونی در ایران ساکن هستند، نزدیک به ده میلیون نفر است که هم اکنون نزدیک به ده درصد از بازار تقاضی خدماتی و کالایی کشور را به خود اختصاص داده و منجر به رشد ناموزن قیمت ها بخصوص در بخش اجاره واحدهای مسکونی، اداری و تجاری شده اند.
جستجویی ساده در اینترنت نشاندهند سوالات متعدد افغانی ها که بصورت قانونی یا غیرقانونی در ایران ساکن هستند از حقوق دانان و وکلای ایرانی است که به نگرانی ها دامن می زند!
- گرفتن شناسنامه و تابعیت ایرانی برای فرزندانی که از پدر و مادر افغانی در ایران بدنیا آمده اند،
- گرفتن تابعیت برای پدر و مادر افغانی که فرزندشان در ایران متولد شده
- گرفتن یارانه برای فرزند پدر و مادر افغانی که فرزندشان در ایران متولد شده
- تملک زمین، مسکن و ملک تجاری و اداری برای افغانی ها با ترفند ثبت شرکت و سرمایه گذاری در ایران
- به ارث رسیدن املاک و اموال حاصل از سرمایه گذاری افغانی ها در ایران
- گرفتن تابعیت برای افغانی بالای 18 سال
- گرفتن تابعیت برای والدین افغانی ای که در ایران بدنیا امده است
- حق داشتن نماینده مجلس توسط افغانیها!
- احتمالا در آینده نزدیک تشکیل اقلیم افغانستان در شرق ایران و تشکیل حکومت خودمختار!
- ......
شاید به دلیل وجود برخی حفره های قانونی و امنیتی است که شما در خیابان ها شاهد بیشمار افغانی هستید که شش هفت فرزند قد و نیم قد خردسال شیر بشیر دارند و زایشگاه های ایران تبدیل شده به بخش زنان و زایمان زنان افغانستانی که بجز یارانه آب و برق و گاز و اینترنت و خوراک و پوشاک و بنزینشان، پول یارانه سرلاک و شیرخشکشان هم از جیب مردم ایران تامین می شود!
با توجه به افزایش روز افزون افغانی های قانونی و غیر قانونی در ایران و شایعات خرید زمین و ملک (با ترفندهای مختلف حقوقی و استفاده از حفره های قانونی در بخش سرمایه گذاری) توسط این گروه و در اختیار گرفتن بخش مهمی از بازار تجارت کالایی و خدماتی در ایران، بی شک باید مسئولین امر در مجلس و دولت و در حوزه قضائی و امنیتی سریعتر وارد عمل شوند.
گروهی که به سرعت در حال گسترش هستند و بزودی خود را در ایران صاحب حق دانسته و به مطالبه گری خواهند پرداخت.
البته مهاجرین قانونی افغانستانی همیشه در ایران وجود داشته و با مسالمت در کنار برادران ایرانی خود زندگی کرده اند، اما هجوم افسارگسیخته و خارج از کنترل آواره های غیرقانونی افغانی به ایران از زمانی شدت بیشتری گرفت که حدود سه سال پیش دکتر سعید لیلاز آن را تئوریزه کرد و گفت حالا که رشد جمعیت ایران کافی نیست بهتر است برای تامین کسری جمعیتی از مردم افغان استفاده کنیم. کلماتی که با توجه به دلایل اقتصادی کاهش رشد جمعیت در ایران، بوی خدمت به جمهوری اسلامی نمی دهد!
بر خلاف نظر سعید لیلاز که تئوری افغانیزه کردن ترکیب جمعیتی ایران را مطرح کرد، مشکلات سرمایه گذاری و کسب درآمدهای ارزی اقتصاد ایران راحت تر از اینها حل می شود و برای حل مشکل رشد جمعیت نیازی به تغییر در ترکیب جمعیتی و قومیتی و ژنتیک نیست!
جوانان نخبه ایران به دلیل تحریم های بین المللی و قرار گرفتن در لیست سیاه اف ای تی اف که سودش فقط برای گروهی اندک رانتخوار و کاسبان تحریم است، در شرایط بسیار سخت و دشوار بسر می برند.
با این همه دانشگاه و متخصص و دانش جوانان ایرانی در عرصه آی تی و بازارهای دیجیتال و تسلط به دانش و فناوری های روز دنیا و در اختیار داشتن منابع عظیم نفت و گاز و انرژی و کانی ها و سرزمینی پهناور که از شمال و جنوب به دریا وصل است و در چهار راه مبادلاتی شرق و غرب و جنوب و شمال آسیا و اروپا و خاورمیانه قرار دارد، تولید ناخالص داخلی 300 تا 400 میلیارد دلاری واقعا تاسف بار است.
سالها است اقتصاد ایران به دلیل قرار گرفتن در لیست سیاه اف ای تی اف و قطع مسیرهای مبادلات بین المللی ارزی قادر به انجام مبادلات برخط در بسترهای پولی و بانکی بین المللی نیست و این نقیصه سالانه هزاران میلیارد دلار خسارت های ارزی به کشور وارد می کند.
با 10 هزار کلیک و خرید یک اپلیکیشن 10 دلاری که توسط یک متخصص ایرانی تولید شده و مثلا از طریق پی پال درآمد حاصل از فروش آن به حساب ارزی او در بانک ملی واریز می شود می شود، سالانه 100 هزار دلار درآمد برای کشور کسب کرد؛ اگر جوان ایرانی و استارت آپ هایی مثل دی جی کالا، ترب و ........در دایره تنگ تحریم نباشند و حساب های بانکی ارزی آنها به بازار جهانی با جمعیتی بیش از 7 میلیارد نفر متصل شود، درآمدهای ارزی کشور بسرعت تکثیر می شود و شاهد رشد بسیار سریعتر اقتصاد کشور خواهیم بود.
این نقیصه در حالی است که بخاطر مشکل تحریم و اف ای تی اف بازار محصولات تولید شده توسط شرکت های دانش بنیان و جوانان ایرانی که در خاک ایران هستند، تنها به یک جمعیت و بازار 85 میلیون نفری در داخل کشور محدود شده و جوانان ایران باید نظاره گر درامدهای چندصد میلیارد دلاری شرکتهای فعال در خارج از ایران باشند؛ چه بسیاری از متخصصین و کارآفرینان که بخاطر همین نقیصه و محدودیت های تجاری و بازارگانی از ایران به کشورهای دیگر مهاجرت می کنند!
خسارت های چند هزار میلیارد دلاری سالانه اقتصاد ایران بدلیل مسدود بودن مسیر ارتباط مبادلات مالی بنگاه های اقتصادی کوچک و بزرگ با بازارهای بین المللی در حالی است که با برداشته شدن تحریم ها و خارج شدن نظام بانکی ایران از لیست سیاه اف ای تی اف، بدون دخالت دولت و بدون نیاز به یک ریال سرمایه گذاری، خود بخود میلیون ها شغل ایجاد می شود و در این بین افزایش درآمد و به تبع آن تشکیل خانواده و فرزند آوری از کوچکترین مشکلاتی است که بدون دخالت دولت و اتوماتیک حل خواهد شد و سرازیر شدن صدها میلیلرد دلار سرمایه خارجی به کشور را هم شاهد خواهیم بود.
اقتصاد ایران با پتانسیل بالقوه افزایش تولید ناخالص داخلی به بیش از 4 تا 5 هزار میلیارد دلار متاسفانه به علت تحریم ها و مشکل اف ای تی اف در بازه 300 تا 400 میلیارد دلار در سال فریز شده است و دولت چهاردهم باید چاره ای اساسی بدور از شعارهای پوپولیتسی بیندیشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
خدا قوت بولتن عزیز
یک انتقاد ریز به شما وارد است و آن این که تا چند ماه پیش و در زمان دولت سیزدهم همین مواردی که به عنوان نگرانی از سیل ورود اتباع افغان در این مقاله ذکر شد رو در قالب کامنت برای شما می فرستادم و احتمالا می فرستادیم ولی همه سانسور می شد ولی الان اکثر رسانه ها در کشور بعد از به قدرت رسیدن آقای پزشکیان لب به انتقاد از مهاجرین غیرقانونی گشوده اند در حالی که تا همین چندی پیش این کار گناه کبیره محسوب می شد و کسانی که این مطالب رو در اینترنت مطرح می کردند به اسراییلی بودن متهم می شدند.
البته بنده از پیچیدگی های حرفه روزنامه نگاری و خبرنگاری در ایران آگاهم ولی خواهشا تا مطلبی مطرح میشود که به ذائقه شما دوستان محافظه کار خوش نمی آید فورا انگ و برچسب نچسبانید و همه را از خود نرنجانید و به یک چوب نرانید و سعی کنید جاذبه داشته باشید تا دافعه. همه ی ما ایرانی هستیم و دل به این آب و خاک داریم.
الله متعال به شما سلامتی و توفیق عنایت کند.
ببخشید یکم طولانی شد.
مطلب خیلی ساده انگارانه و بیشتر عوام پسند و بدون سند نوشته شده و این دیدگاه بسیار خطرنک است ظاهرا اصلا نویسنده توجه ندارد FATF در سیطره امپریالیسم جهانیست و این داستان که اگر ایران همه بندهای آن را اجرا کند که تا بحال بجز دو سه بند همه را عملیاتی کرده است همه درهای دنیا بروی ایران باز شود یک نگاه بسیار سطجی که نشان می دهد نویسنده بشدت ازفهم علت اصلی چنین قراردادی عاجز است
بهتر نیست بجای همصدا شدن با کسانی که دلداده غرب هستند و بارها و بارها به شکلهای مختلف برای همه نهایی که فهم دقیقی از ارتباطات دنیا دارند اثبات شده است که امیدداشتن به آنها یعنی مرگ و دروغ و نابودی یک کشور
اما ایشان مثل بسیاری از کسانی که در سناریوی افغانی هراسی که کاملا برای همه اهل فن مشخص است یک سناریوی آمریکایی و صهیونیستی است گرفتار شده و دقیقا همان چیزهایی را که این روزها در فضای شبکه های مجازی می بینیم تکرار می کند در حالیکه هیچ سندی رسمی ارائه نمی دهد می گوید بر اساس گفته ها حدود ده میلیون افغانی در یران حضور دارند ، ایا در یک رسانه معتبر مثل بولتن باید بدون سند چنین ادعایی بازنشر شود ما اگر این ادعا را در فضای مجازی از افراد کم سواد بشنویم ایرادی ندارد اما اینجا واقعا جای تعجب ست چون مطلب شما بعنوان یک سند مطرح میشود و یقینا اگر مرجعی پیگیر باشد ایشان باید جوابگوی این ادعهای دروغ خود باشد
واقعا ایشان نمی داند قوی ترین کارشناسان امنیتی و اطلاعاتی و نظامی کشور در شورای امنیت بر اساس برنامه های تایید شده روی این مسئله دارند کار می کنند و هرگز اجازه تغییر ترکیب جمعیتی را نمی دهند و کاملا هدفمند و قاطعانه پیگیر اخراج اتباع غیرقانونی هستند و در حال تکمیل زیرساختها برای عدم حضور مجدد آنها در کشور در شرق کشور هستند حداقل کمی تحقیق کنید جالبه چنان برای ادعای خود در باغ سبز نشان داده که هر کی ذره ای اهل تحقیق نباشد فکر می کند همه بدبختی ملت ما زیر سر مهاجرین افعانستانی است و با اخراج همه آنها ایران گلستان می شود در حالیکه ظاهرا نمی داند همین الان ترکیه بیش از ایران مهاجرین افغان دارد خب کمی تحقیق کنید بد نیست
به هر صورت مطلب زیاده که سعی می کنم چند نمونه را برایتان ارسال کنم اگر تایید کنید
علی پیروز
کسانی که نگرانی در مورد افغانستانی های مهاجر دارند فکر میکنند از حکومت بیشتر منافع کلان را میشناسند! علی‌االعجب!
برای فهم مسئله ابتدا باید سوال کرد که این کاسه داغتر از آش شدن سودش برای چه کسانی است!!؟
یا اینکه از این منظر مسئله را ببینیم که اگر ترکیه هم‌مرز افغانستان بود چه میکرد؟ آیا افغان هراسی می کرد یا اجازه دامن زدن به این گفتمان می داد یا اینکه از این فرصت به دست آمده بهره ها میبرد برای توسعه خود و پیگیری منافع اش در افغانستان!
ترکیه امروز با اینکه هم‌مرز افغانستان نیست بیش از ایران مهاجر افغان در خود دارد، اما همان جریان های وابسته به ترکها و ایذا غرب و صهیونیسم در ایران جریانی به راه می اندازند که افغانها را بیرون بریزید!
و چرا جریان هایی به جامعه القا می کنند که حضور افغانها به زیان ایران است و پنهان میکنند که اگر خودشان در این موضع بودند همان میکردم که ایران میکند و پنهان میکنند که افغان هراسی مطابق منافع رقبای ایران است.
حالا بازگردیم به دلایل و چرایی ها: عمده ی مسائلی که ما در این چند دهه در منطقه داریم به طور عمده بازمیگردد به رقابت های ژئوپلیتیکی، یعنی غرب تلاش می کند همچنان منطقه را از کنشگری خلع سلاح کند و بر این منطقه ی فوق استراتژیک جهانی سیطره و سلطه داشته باشد تا خوراک صنعتش، یعنی نفت در دست او باقی بماند، دیگری اینکه شبکه ی انتقال و تجارت (یعنی شاهراه و کریدور انرژی و کالا) منحصراً در دست تمدن دریایی یعنی غرب دور باقی بماند و شبکه ی انتقال و تجارت زمینی شکل نگیرد، چرا که انحصار غرب را از میان میبرد و از دست رفتن انحصار به منزله ی سقوط هژمونی غرب و کاهش تسلط است و امکان هایی برای رقبای غربی ها.
در چنین شرایطی چین اگر راهی جز دریا برای انتقال کالا داشته باشد دیگر قابل مهار برای غرب نیست، و ایران و منطقه اگر بر منابع خود تسلط داشته باشند چرخ اقتصاد غرب از چرخش باز می ماند و جایگاه صنعتی جهان به آسیا بازمی گردد و ما انرژی خود را مستقیما به کالا تبدیل کرده و به جهان می فروشیم و آقایی تاریخی خود را باز‌می‌یابیم. در کنار این مهم در سایه ی اتحاد منطقه ای شاهراه های تجارت زمینی مجددا احیا می شود و غرب دیگر سلطه ی انحصاری نخواهد داشت و ما هستی تمدنی خود به عنوان «تمدن راه ها» را بازیابی میکنیم و سودی چندجانبه عایدمان میشود و شکوفایی در عرصه های مختلف را برایمان به ارمغان می‌آورد. و به تمدنی سرآمد بالفعل تبدیل می شویم آنچنانکه در تاریخ بارها رخ داده.
پس غرب برای ممانعت از این وضعیت و سقوط خود ضمن برآمدن رقیبان دیگر امکان ها را باید مختل کند. اساسا به همین دلیل بود که بازی ای را از سال ۲۰۰۰ به راه انداختند، و داعش و القاعده هم برای همین منظور شکل گرفتند، و به همین دلیل به افغانستان حمله شد حمله به لبنان رخ داد و سپس عراق و سوریه ومجددا در افغانستان طالبان به روی کار آمد و قفقاز ملتهب شد و همه اینها به منظور اختلال در ایجاد کریدور زمینی بوده و حفظ سلطه ی غرب بر انرژی و منطقه.
این مهم ذکر شد تا بدانیم که تعارضات در منطقه به چه دلیل شکل میگیرند. و رقبای کلان ما چگونه بازی میکنند و رقبای کوچک چگونه با کوته اندیشی در زمین قدرت های غربی بازی میکنند بلکه نفعی عایدشان شود اما بازندگان نهایی اند.
چنانچه ذکر شد در راستای انسداد کریدوری تلاش های بسیاری می شود و خواهد شد که امروز تعارض ایران و افغانستانی را شاهدیم و فردا تعارض ایران و طالبان. پس باید دانست که افغان هراسی در گام نخست به نفع غرب است و صهیونیسم، و در گام دیگر واگذاشتن افغانستان برای ترکها، چرا که ترکها در پلن غربی ها بازی میکنند و نگذشتن شاهراه از افغانستان به منزله ی ایجاد کریدور لاجورد خواهد بود و توهم توران بزرگ، چراکه به این نمی اندیشند که غرب امکان کریدور لاجورد را امروز در دستور کار قرار داده که کریدور ابریشم رقم نخورد وگرنه در بلند مدت همان کریدور لاجورد را هم بر نخواهد تابید، چرا که انحصار را از غرب می گیرد پس فریبی بیش برای بازی گرفتن از طماعان نیست. این کلان معادلات است، اما در بحث خُرد و ایفای نقش جریان های همسو با غرب بهتر است بدانیم که این جریانات همان ها هستند که زمانی پیش در مورد قفقاز همان کردند که امروز با افغانستان میکنند. این جریانات رسانه ای همانها هستند که در سال ۱۳۹۹-۲۰۲۱ خواهان پیوستن ایران به جنگ داخلی افغانستان بودند. تا تخاصمی عمیق میان مردم ایران و افغانستان را رقم بزنند و این نقطه را به چنان جنگی تودرتو با مشارکت چین و روسیه و آمریکا و ترکیه و پاکستان و هند و ایران بکشانند که از بن امکان تحقق کریدوری میسر نشود. اما همین حقیقت را با شعارهای فریبنده حمایت از ایران فرهنگی و با پوسترهای افغانستانی که ایران را در آغوش کشیده به ساده لوحان هیجان زده می فروختند.
اما همیشان امروز با تمام قوا افغان هراسی و افغان ستیزی میکنند. بسیاری هم به دام ایشان می افتند و به نام حفظ امنیت و منافع، منافع کلان تمدنی را ذبح میکنند.
این را هم از یاد نبریم که همان جریان در سال های ۱۳۹۸-۹۹ مشابه همین پروژه ی افغان هراسی را عین به عین و در پروژهٔ چین هراسی پیش بردند، و از فروش خلیج فارس و کیش به چینی ها گفتند! از خلج چین شدن خلیج فارس دم زدند، از پیاده کردن نیروهای نظامی چینی در سواحل ایران گفتند، از تجاوز به دختران ایرانی توسط چینی ها، از صید ترال در آبهای ایران! اما مردم هیجان زده فراموششان شد که بپرسند مگر این همه را نمی گفتید! پس چرا بخار شد و چیزی از آنها امروز وجود ندارد! نه مسئله نه چینی شدن خلیج فارس بود نه تجاوز و ترال بلکه انسداد کریدوری میان ایران و چین بود و همچنان ایران را در چنگ غرب نگهداشتن تا منفعت طلبان جهان وطن که تجارتشان با غربی هاست همچنان بتوانند سودشان را ببرند و مردم هیجان زده با حاکمیت رسانه های آنها با سر خودشان را به دیوار بکوبند و فکر کنند دارند برای اقتدار ملی تلاش میکنند. و هیچگاه هم به شعارهایشان نمی اندیشند که پس پشت این شعار آیا منافع ایران است و مردم منطقه! یا دشمنان!؟ درست مشابه همان شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای اسرائیل که به ملت به نام ایران دوستی می فروختند.
اگر مطالبه این اقشار منطبق با منافع کلان بود به جای صحبت از اخراج تاکید بر ساماندهی و نظارت بیشتر بر مهاجران افغان میکردند تا امنیت کامل رقم بخورد برای همه و تاکید بر این میکردند که مردمان حوزه ی نوروز از این فرصت برای پیوند و نزدیکی بیشتر باید بهره ببرند ، تا ایران تکه تکه شده بازیابی شود. به برخورد خوب با افغانها تاکید می کردند تا این مردم همچنان احساس تضاد و خصم نکنند نه اینکه بازی ای را پیش ببریم که ترکیه و اسرائیل(بخوانید هم پیمانان ناتو) در پی آنند.
جغرافیای فرهنگی
فرهنگ جغرافیایی
آن چه امروز در فضای سیاسی کشور مطرح است، اصلا بحث پیوستن به FATF نیست. عضویت در این نهاد شرایط بسیار خاص خود را دارد و پیوستن به آن پیوست‌های متعدد اقتصادی، سیاسی، امنیتی و حتی ایدئولوژیک دارد. بنابراین، قرار نیست ایران با تصویب کامل لوایح 4 گانه دولت در این زمینه، «عضو» FATF شود.
بحث امروز کشور پذیرش کامل شروط 42 گانه «برنامه اقدام» یا action plan است که «خاص» ایران نوشته شده است.
از 42 شرط، تاکنون 38 شرط پذیرفته شده و در حال اجرا شدن است و تنها روی 4 بند مساله وجود دارد.
ظاهرا کلیت تشکیل FATF برای مبارزه با «پولشویی» و «تامین مالی تروریسم» است. حال باید موافقان پذیرش کامل شروط اکشن پلن، به این سوال اساسی پاسخ دهند: آیا آمریکا و شرکایش (در گروه جی7 که بنیانگذار این کارگروه ویژه هستند) به دنبال تعدیل و کاهش فساد مالی، اصلاح ساختار اقتصادی و تقویت اقتصاد ملی ایران است؟ یا ترجیح و اصولا برنامه نظام سلطه تعمیق فساد و تضعیف پایه های اقتصاد ملی است؟ آیا این «خیرخواهی» برای اقتصاد ایران با خباثت و دشمنی عیان همین نظام در بستن روزنه‌های عادی تجارت خارجی ایران به قصد ضربه اساسی به اقتصاد ملی جور در می‌آید؟
همان‌طور که گفته شد، FATF یک «برنامه اقدام» ویژه ایران نوشته است که بسیار سخت و تلخ هم نوشته شده است (سخت‌تر از هر کشور دیگری) و ما همین حالا در حال اجرای 38 بند از این شروط هستیم!
مبارزه با پولشویی و تامین مالی تررویسم کار FATF نیست، بلکه کار نهادی به نام «FIU» (واحد اطلاعات مالی) است که همین الان به واسطه قرارداد محرمانه وزیر اقتصاد دولت یازدهم، علی طیب نیا، همین الان ما در حال انجام تعهدات ان هستیم. اف آی یو در ایران از سال 87 در حال انجام فعالیت است.
باز تاکید میشود، اکشن پلن FATF 42 مورد است که تنها سر 4 بند آن اما و اگر جدی وجود دارد و 38 تای دیگر همین حالا در حال انجام است اما این 4 بند مساله‌ساز کدامند:
مطلب بسیار زیاد است خواهشا به کارشناستان بفرمایید بیشتر تحقیق کند چون فردای روز قیامت باید پاسخ بدهد زیرا با ادعای کارشناس شما و اگر ما این قرارداد را کامل اجرا کنیم عملا پایان ایران قدرتمند است و نابودی ایران رقم خواهد خورد
برادر عزیز دشمن بشدت روی فعال شدن اعتراضات درون کشور امید بسته است و تلاش می کند میلیونها افغانی را در مقابل ایرانیان فعال کند و نهایتا کی سودش را می برد بجز دشمنان ایران پس بجای این مطالب افغانی هراسی باید به مسئولین مربوطه اعتماد کرد و اجازه داد در نهایت آرامش کار خودشان را بکنند
در مملکتی که به دلیل مشکلات معیشتی دیگه دل ودماغی برای ایرانیان نمانده ،شور وشوق زندگی به حداقل رسیده جوانان بی پروا و افسار گسیخته گشته و جوانان دهه ۸۰ و۹۰ دیگر حال وحوصله ندارند دولت باید زودتر کاری بکند
خسته نباشی دلاور!
گرفتن تابعیت برای پدر و مادر افغانی که فرزندشان در ایران متولد شده
گرفتن یارانه برای فرزند پدر و مادر افغانی که فرزندشان در ایران متولد شده
تملک زمین، مسکن و ملک تجاری و اداری برای افغانی ها با ترفند ثبت شرکت و سرمایه گذاری در ایران
به ارث رسیدن املاک و اموال حاصل از سرمایه گذاری افغانی ها در ایران
گرفتن تابعیت برای افغانی بالای 18 سال
گرفتن تابعیت برای والدین افغانی ای که در ایران بدنیا امده است
حق داشتن نماینده مجلس توسط افغانیها!
احتمالا در آینده نزدیک تشکیل اقلیم افغانستان در شرق ایران و تشکیل حکومت خودمختار!
شاید به دلیل وجود برخی حفره های قانونی و امنیتی است که شما در خیابان ها شاهد بیشمار افغانی هستید که شش هفت فرزند قد و نیم قد خردسال شیر بشیر دارند و زایشگاه های ایران تبدیل شده به بخش زنان و زایمان زنان افغانستانی که بجز یارانه آب و برق و گاز و اینترنت و خوراک و پوشاک و بنزینشان، پول یارانه سرلاک و شیرخشکشان هم از جیب مردم ایران تامین می شود!با توجه به افزایش روز افزون افغانی های قانونی و غیر قانونی در ایران و شایعات خرید زمین و ملک (با ترفندهای مختلف حقوقی و استفاده از حفره های قانونی در بخش سرمایه گذاری) توسط این گروه و در اختیار گرفتن بخش مهمی از بازار تجارت کالایی و خدماتی در ایران، بی شک باید مسئولین امر در مجلس و دولت و در حوزه قضائی و امنیتی سریعتر وارد عمل شوند.
گروهی که به سرعت در حال گسترش هستند و بزودی خود را در ایران صاحب حق دانسته و به مطالبه گری خواهند پرداخت.
اعتراض به این موارد اسمش افغانی هراسی است عجب.
مهاجر پذیری در همه جای دنیا ضوابط خاص خود را دارد وقتی بی حساب تعداد مهاجران در کشوری بالا رفت بومیان آن مملکت حق دارند اعتراض کنند چون منابع هر کشوری محدود است و باعث پایین آمدن کیفیت زندگی تک تک شهروندان آن کشور می شود.