کد خبر: ۸۶۰۱۵۶
تاریخ انتشار:

چرا همه کشورهای حاشیه دریای خزر اجازه برداشت مستقل از منابع نفت و گاز خود را دارند بجز ایران!

چرا بجز ایران، همه کشورهای حاشیه دریای خزر شامل روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان، میلیاردها دلار از میادین نفت و گاز دریای خزر درآمد کسب کرده‌اند.
چرا همه کشورهای حاشیه دریای خزر اجازه برداشت مستقل از منابع نفت و گاز خود را دارند بجز ایران!

گروه انرژی، دریای خزر دارای منابع هیدروکربنی قابل توجهی است و بجز ایران، همه کشورهای حاشیه دریای خزر شامل روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان، میلیاردها دلار از تولید منابع هیدروکربنی دریای خزر درآمد کسب کرده‌اند.

به گزارش بولتن نیوز، ایران در سال ۱۹۹۸، شرکت نفت خزر را برای اکتشاف نفت و گاز در میادین دریای خزر تاسیس کرد. اما فعالیت‌های ایران در توسعه میادین دریای خزر تا به امروز ناکام مانده  و تنها کشوری است که تولید نفت و گاز آن در این منطقه صفر است.

دلایل متعددی برای اینکه چرا ایران چشم بر ذخایر نفت و گاز خود در دریای خزر بسته، بیان می‌شود. برخی به دلایل فنی مانند عمق ذخایر و تکنولوژی پیچیده اشاره می‌کنند و برخی دیگر به تحریم و نیاز به سرمایه‌گذاری کلان اشاره دارند و برخی دیگر پای رژیم حقوقی خزر و حتی کارشکنی‌های روسیه را به میان می‌آورند.

به هر حال در حالی که ایران در دریای خزر درجا می زند، فقط جمهوری آذربایجان، از سال ۱۹۹۸، یعنی از همان سالی که شرکت نفت خزر تاسیس شد تا پایان سال 2020 نزدیک به ۶ میلیارد بشکه نفت و ۳۰۰ میلیارد متر مکعب گاز از میادین خود در دریای خزر تولید کرده است.

در مقابل تعلل ایران در تولید از میادین مشترک دریای خزر، کشورهای همسایه مدت‌هاست شروع به برداشت از ذخایر نفت و گاز خزر کرده‌اند؛ ذخایری که مرکز پژوهش‌های مجلس نزدیک به ۲۵.۷ میلیارد بشکه نفت و ۱۰۶ تریلیون فوت مکعب گاز تخمین زده می شود.

اولین کشوری که در حاشیه خزر نسبت به بهره‌برداری از نفت و گاز خزر اقدام کرد، جمهوری آذربایجان است؛ کشوری که برای برداشت از خزر ده‌ها میلیارد دلار سرمایه جذب کرده است. تولید نفت و گاز این کشور از سال ۱۹۹۷ آغاز شد و حالا جمهوری آذربایجان از صادرکنندگان گاز به اروپاست. ترکمنستان در سال ۲۰۰۷، روسیه در سال ۲۰۱۰ و قزاقستان در سال ۲۰۱۶ با جذب بیش از ۴۰ میلیارد دلار در کاشاغان بهره‌برداری از تولید نفت و گاز را کلید زدند.

در روسیه سال ۲۰۰۵ میدان وی‌فیلانوسکی کشف شد؛ بزرگ‌ترین میدان نفتی در بخش روسیه در بستر دریای خزر. از سال ۲۰۱۸ کار در این میدان با سرمایه‌گذاری شرکت لوک‌اویل روسیه، برای تولید شش میلیون تن نفت خام در سال رسما آغاز شد. البته شرکت لوک‌اویل، به عنوان بزرگ‌ترین شرکت نفتی خصوصی روسیه، پیش از این هم برداشت از میدان نفتی «کورچاگین» واقع در حوزه دریای خزر را آغاز کرده بود.

همچنین بر اساس گزارش خبرگزاری ترند جمهوری آذربایجان، تا سال ۲۰۲۰ مجموع منابع اولیه در بخش ترکمنستان دریای خزر ۱۲٫۱ میلیارد تن نفت و میعانات و ۶٫۱ تریلیون متر‌مکعب گاز برآورد شده است.

در قزاقستان هم بر اساس آنچه در سایت شرکت ENI ایتالیا نوشته شده، این شرکت یکی از اولین شرکت‌های انرژی بین‌المللی بوده که در اوایل دهه ۱۹۹۰ به قزاقستان آمده و در سال ۲۰۰۰ میدان نفت و گاز دریایی را در ۸۰‌کیلومتری جنوب شرقی آتیراو، در شمال دریای خزر کشف کرده است. ENI، ۱۶٫۸۱ درصد در قرارداد مشارکت در تولید دریای خزر شمالی (NCSPSA) سهم دارد که حقوق اکتشاف، توسعه و تولید در زمینی به مساحت چهار‌هزارو ۶۰۰ کیلومتر‌مربع از میدان غول پیکر کاشاغان را تا پایان سال ۲۰۴۱ شامل می‌شود.

اما در مقابل، ایران تنها یک بلوک گازی مشترک با باکو دارد که به نام «البرز» خوانده می‌شود و اکنون بیش از یک دهه است که تفاهم‌نامه اکتشاف این میدان میان دو کشور امضا شده، اما هیچ شرکت خارجی آماده اکتشاف و حفر چاه در این بلوک نشده و دقیقا مشخص نیست آیا این بلوک حاوی میادین نفت‌ و گاز هست‌ یا خیر. البته پیش از این حداقل دو خبر مهم درباره میادین گازی کشف‌شده در خزر در حوزه آب‌های ایران منتشر شده بود و مقامات ایران درباره دست‌کم دو میدان بدون سرمایه‌گذار ادعا کرده بودند.

 

موضوع نخواستن است

هدایت‌الله خادمی، مدیرعامل اسبق شرکت حفاری شمال، ماجرا را این‌گونه شرح می‌دهد: «در سال ۱۳۸۸ ما دستگاه فوق‌مدرن حفاری نیمه‌شناور را که وزن خشکش ۱۵ هزار تن است، با سیستمی پیچیده راه‌اندازی کردیم که تنها دستگاه نیمه‌شناور در خاورمیانه بود. آن زمان که من مدیرعامل حفاری شمال بودم، قرار بود این دستگاه را راه بیندازم؛ چون ساخته شده بود، اما در تحریم، خارجی‌ها رهایش کرده بودند. ما با این دستگاه ۲۶۰ کیلومتر از ساحل بهشهر به سمت جمهوری آذربایجان فاصله گرفتیم و آنجا مستقر کردیم. البته این فرایند بی‌مشکل نبود و کشورهای همسایه گاهی با ما درگیر می‌شدند. آن زمان ماجرای حاکمیت بر دریای خزر مطرح بود و ایران ادعا داشت که ۵۰ درصد خزر مال ماست؛ چون این دریا بین ایران و شوروی بوده و با تقسیم شوروی سهم این کشور باید بین کشورها قسمت شود، نه سهم ایران. با این حال این اتفاق نیفتاد و این بحث مطرح شد که هر کشور سهم ۲۰‌درصدی ببرد. موضع ما در خزر ضعیف بود و دائم ضعیف‌تر هم می‌شد، اما نهایتا ما با این دستگاه توانستیم دانش حفاری آب‌های عمیق را وارد کنیم و حتی تعدادی از نیروهای انسانی را برای آموزش به نروژ فرستادیم تا بتوانند با دستگاه کار کنند».

به گفته خادمی در آن زمان اختلاف با همسایه تا آنجا پیش رفته که زمانی که ایران دستگاه را در آب پیش می‌برد، ناوهای جمهوری آذربایجان حتی تیراندازی هم کردند، اما چون کاری از آنها ساخته نبود، در آخر عقب کشیدند.

او ادامه می‌دهد: «ما حفاری کردیم و ۱۰، ۱۲ حلقه چاه موفق و ناموفق زدیم، نفت کشف کردیم و انتظار بود اقدامات بعدی انجام بگیرد. درست است که فاصله دور و عمق زیاد بود ولی نشدنی نبود؛ چون عمق ما هزارو ۵۰ متر بود و چاه‌مان حدود ۸۰۰متری عمق آب بود؛ درحالی‌که در دنیا در آب‌هایی حفاری می‌شود که چندین برابر این عمق دارد. متأسفانه سال ۹۴ من از آنجا آمدم و در دولت آقای روحانی کار آنجا متوقف شد».

مدیرعامل سابق حفاری خزر به این پرسش که علت دقیق توقف کار چه بود، پاسخ می‌دهد: «نمی‌دانم. مگر علت رها‌کردن حفاری در میدان گازی آرش را می‌دانیم که امروز کویت و عربستان مدعی آن شده‌اند؟ هرچند قطعا اولین دلیل این اتفاقات، نبود شایسته‌سالاری در مدیران ماست، اما برای آن بهانه‌های مختلفی می‌تراشند، از نداشتن تجهیزات گرفته تا پول و تکنولوژی. اینها همه داستان است. زمان تحریم مگر دستگاه حفاری ۹ هزار تنی وارد نکردیم؟ همین حالا مگر اکثر دستگاه‎‌های ما آمریکایی نیست و کار می‌کند؟ پس چطور این دستگاه‌ها را نگهداری می‌کنیم؟ بنابراین موضوع نخواستن است. آن تکنولوژی که ما می‌خواهیم دستگاه حفاری دریایی است؛ قبلا می‌گفتند کم داریم و باید اجاره کنیم، اما اکنون ۱۸ دستگاه فقط در خلیح فارس داریم که هشت‌ دستگاه آن بی‌استفاده افتاده است. چرا این دستگاه‌ها را نمی‌برند در میدان فرزاد برای مثال شروع به کار کنند؟». او تأکید می‌کند که ما ۱۳۰ دستگاه حفاری خشکی و دریایی در کشور داریم و حدود ۱۵ دستگاه آن غیرفعال است؛ درحالی‌که اصل کار هم همین دستگاه‌هاست؛ ولی نه مجلسی وجود دارد برای نظارت، نه انگیزه‌ای برای پیشبرد کارها».

 

‌‌روس‌ها کارشکنی کردند

اما محمود خاقانی، مدیرکل پیشین امور خزر و آسیای میانه وزارت نفت، ماجرا را از قدری پیش‌تر و دوران ریاست‌جمهوری هاشمی‌رفسنجانی روایت می‌کند.

او توضیح می‌دهد: «در دولت آقای رفسنجانی ما دنبال نفت در خشکی گشتیم. البته دوباره‌کاری کردیم؛ چون زمانی روس‌ها تمایل به در اختیار داشتن امتیاز نفت شمال ما داشتند، اما پژوهش کردند و دیدند آن‌گونه که انتظار دارند، در شمال ایران مخازن مقرون‌به‌صرفه و در دسترس نیست و برای همین هم کنار کشیدند. بعد از آن دکل‌های بالارونده از جمهوری آذربایجان کرایه کردیم و در آب‌هایی با عمق حدود صدمتری خزر بردیم؛ اما کرایه دستگاه‌ها مقرون‌به‌صرفه نبود و قرار شد با تشکیل شرکت صدرا در بندر نکا، دکلی ساخته شود. هرچند امتیاز آن برای فنلاند بود، اما در داخل ساخته شد؛ ولی با این دکل هم نفت و گازی که تولید آن مقرون‌به‌صرفه باشد، پیدا نشد. در دولت هفتم قرار بر این شد که سراغ آب‌های عمیق برویم. یک سکوی نیمه‌شناور نیاز داشتیم که ساخت آن در دولت آقای خاتمی آغاز شد. کارشکنی هم زیاد بود؛ هم از داخل و هم از خارج. یک کشتی لرزه‌نگار اکتشافی هم داشتیم که با زحمت بسیاری با وجود مشکلاتی که روسیه ایجاد می‌کرد، از خلیج فارس به خزر بردیم. این کشتی نهایتا وقتی برای کاری تعمیراتی به جمهوری آذربایجان فرستاده شد، به دلایلی که هنوز معلوم نیست، منفجر و نابود شد! نهایتا دولت هشتم دریافت که وقتی جمهوری آذربایجان در خزر قراردادهای بزرگی را برای تولید با کنسرسیوم‌ها امضا می‌کند، ما هم نیاز به شریک خارجی داریم؛ بنابراین با شرکت‌های چندملیتی و اروپایی وارد گفت‌وگو شدیم، اما قانون ما می‌گفت مشارکت در تولید ممنوع است».

به گفته او قراردادهای کشور تا آن زمان در بالادست صنعت نفت مشهور بود به بیع متقابل یا قراردادهای خدماتی. این قراردادها در خزر که ریسک سرمایه‌گذاری و حفاری بالا بود، جواب نمی‌داد؛ پس نهایتا ماده‌واحده‌ای تنظیم و تصویب شد تا به شرکت نفت اجازه داده شود قراردادهای لازم در دریای خزر را پیش ببرد.

خاقانی ادامه می‌دهد: «ما وارد شدیم تا در کنسرسیوم‌‍‌های مختلفی که جمهوری آذربایجان تشکیل می‌داد و شرکت انگلیسی BP رهبری آن کنسرسیوم‌ها را داشت، مشارکت کنیم؛ اما شرکت‌های روسی و آمریکایی دائم در را بر روی ما می‌بستند. همان دوره ما توانستیم در میدان گازی شاه‌دنیز ۱۰ درصد سهام بگیریم که هنوز هم آن را داریم؛ اما بعدا هم در دولت‌های هفتم و هشتم و هم در دولت‌های نهم و دهم عده‌ای می‌خواستند ما این سهام را بفروشیم، چون از ما خوب می‌خریدند؛ اما این اتفاق نیفتاد. سهم ما از شاه‌دنیز امروز هم از تحریم‌های آمریکا معاف است. ما وارد مذاکره شدیم تا با شریک غیرایرانی در خزر اکتشاف کنیم؛ اما متأسفانه نشد. هم‌زمان درآمد نفتی دولت‌های نهم و دهم هم بسیار بالا رفت؛ بنابراین از خیلی برنامه‌ها غافل شد. در واقع وقتی ساخت سکو تمام شد، دیگر رفتار دولتمردان رفتارهای شعاری و تبلیغی بود که ما با وجود تحریم فلان و بهمان کردیم. سکو را به دریا بردند؛ چون تخصص نداشتند، برای آن حوادثی هم ایجاد شد. بعد حفاری کردند و شروع کردند به شعار‌دادن که ما به غنی‌ترین میدان گازی خزر رسیده‌ایم. مدیرعامل وقت آقای هدایت‌الله خادمی بود. واقعیت را نمی‌توان کتمان کرد؛ اگر هم میدانی در آن عمق پیدا شده بود، این‌گونه نبود که ما بتوانیم راحت تولید کنیم، ما نیاز به فناوری‌های جدید داشتیم. همین الان در جمهوری آذربایجان عمق میادین فقط در ۲۰۰ تا ۳۰۰‌متری قرار دارند؛ اما برای کار از تکنولوژی‌های بسیار پیچیده استفاده می‌کنند. حتی زیردریایی‌های خاص خزر را ساخته و استفاده می‌کنند. بنابراین وجود تحریم‌ در کنار سنگ‌اندازی روسیه به‌عنوان رقیب بزرگ ایران موجب انفعال نفت و گاز کشور در دریای خزر شد». خاقانی معتقد است امروز تکنولوژی‌های فعلی ما تقریبا تکنولوژی‌های از دور خارج‌شده است و سکوی نیمه‌شناور ما هم احتمالا جایی در بندر نکا در حال زنگ‌زدن و نابودشدن است. خاقانی با اشاره به سنگ‌اندازی روسیه برای بهره‌برداری نفت و گاز ایران در دریای خزر می‌گوید: «سیاست پوتین از ابتدا این بود که در بحث انرژی کسی در اروپا رقیب روسیه نباشد. شرکت‌های اروپایی مثل توتال، شل و… هم دنبال منابع جدید تأمین‌کننده امنیت انرژی‌شان بودند. یکی از این منابع ایران بود. در دولت آقای رفسنجانی حتی در ایران دفتر تأسیس کردند و در پارس جنوبی مشارکت کردند. حتی مطالعه‌ای شد که اگر ما نفت خام حوزه خزر را وارد ایران کنیم و در پالایشگاه‌های ایران تصفیه کنیم، چقدر باید هزینه کنیم و در مقابل اگر بخواهیم نفت خام خودمان را که روز‌به‌روز سنگین‌تر می‌شود، تصفیه کنیم، چقدر هزینه نیاز دارد؟ به خاطر دارم برای پالایش نفت خودمان باید حدود ۴۰ میلیارد دلار ولی برای پالایش نفت خام حوزه خزر حدود ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری می‌کردیم؛ اما نگذاشتند. خاطرم هست که در نشست‌ها روسیه نماینده‌ای داشت به نام آقای کالوژنی که نماینده پوتین در امور خزر بود. نماینده آمریکا نیز استیون مک بود و نماینده ما آقای صفری. آمریکا دنبال خط لوله باکو-‌‌تفلیس-‌جیحان در شرق دریای خزر و موازی‌ آن خط لوله قفقاز برای انتقال گاز بود. مأموریت آقای کالوژنی هم این بود که نگذارد رژیم حقوقی خزر به نتیجه برسد. این‌قدر ادامه دادند و مانع شدند تا پوتین در یک مقطعی با جمهوری آذربایجان و قزاقستان مرز دریایی خود را در خزر تعیین کرد. کار در مخازن نفتی را کاملا به نفع خودشان آغاز کردند؛ مثلا قزاقستان که دارای بزرگ‌ترین میدان نفتی در ۴۰ سال اخیر است، اکنون بخشی از نفت خود را از مسیر روسیه به ترکیه و بعد به مدیترانه و اروپا می‌برد؛ چرا‌که نگذاشتند مسیر لوله قزاقستان-‌ترکمنستان به ایران برای این میدان افتتاح شود».

با این احوال برخی دیگر از مدیران و بدنه کارشناسی صنعت نفت اعتقاد دارند بزرگ‌ترین عامل انفعال ایران در نفت و گاز دریای خزر، تحریم بوده است. آنها تأکید می‌کنند که برای حفظ ظرفیت‌های فعلی تولید نفت و گاز و نه توسعه برداشت، حداقل به ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز است؛ موضوعی که البته وزارت نفت هم بارها به آن اشاره کرده‌، اما تحریم مانع جذب این میزان سرمایه هنگفت خارجی به کشور است.

مطالب مرتبط

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین