جنگ نرم، نفوذ خزنده و عرصه ای که نیاز به مدیر کارکشته و دلسوز دارد
گروه سیاسی: سیر حرکت اصلاح گرایانه از بالا به پایین یا همان اصطلاحات ساختاری- دستوری از سوی محمد بن سلمان با دلایل مختلفی از سال 2017با ورود او به عرصه تصمیم گیری سیاسی در سعودی آغاز شد. در واقع محمد بن سلمان برای اکران عمومی خود به عنوان یک تازه کار سیاسی در دستگاه سعودی از گزینه های مختلفی چون حضور فعال رسانه ای و انجام اصلاحات و کلید زدن پروژه هایی رویایی مانند ابرشهر نئوم استفاده کرد و روز به روز به دامنه آنها افزود.
به گزارش بولتن نیوز، این رویکرد بن سلمان تا جایی پیش رفت که بن سلمان نیاز مبرم به انجام تغییرات برای واقعی جلوه دادن اصلاحات اقتصادی از یکسو و کسب پایگاه مردمی از سوی دیگر دید. از این رو با امضای مجوزهای اجتماعی و دادن برخی آزادی های اجتماعی به زنان را در دستور کار خود قرار داد. با گذشت چند سال معمار جنگ یمن اکنون در قامت یک مصلح سیاسی در میدان سیاست سعودی قدرت نمایی می کند. قدرت نمایی که مدیون انحصارطلبی او در این عرصه می باشد که با به بند کشیدن مخالفان و حبس و حذف آنها روز به روز بر تمامیت و جامعیت آن افزوده می شود.
واقعیت امر این است زمانیکه در عرصه رسانه ای و در فضای مجازی(تلگرام و اینستاگرام و واتس آپ) در داخل کشور از بن سلمان و اقدامات او که می توان از آنها به شبه پیشرفت تعبیر کرد سخن به میان می آید کمتر کسی به ماهیت روحیات و شخصیت توتالیتر محمد بن سلمان می پردازد و سخن می گوید. در حالیکه اگرچه بن سلمان توانسته در میان اقشار جوان و زنان سعودی برای خود نامی دست و پا کند اما عملکرد او در ضدیت با کانون های سنتی قدرت در عربستان از آل سعود تا آل شیخ نه تنها دوقطبی در ساختار قدرت را فراهم آورده بلکه علیرغم تهدید و فشارهای وارده از سوی او هم امروز و هم در آینده پاشنه آشیل او به حساب می آیند، موضوعی که شخص بن سلمان نیز از آن اطلاع داشته و بشدت از آن ترس و واهمه دارد. اینکه سعی دارد دایره تنش ها با تهران را به حداقل برساند عملا بخشی از ماجرای ترس و وحشت داخلی ست که بیم آن را در آینده دارد؛ چونکه نمی خواهد در آینده وقتی در جایگاه پادشاه سعودی ظاهر شد در دو جبهه داخلی و خارجی دشمن داشته باشد و بازی را براحتی ببازد و میدان را وانهد. از این رو سعی دارد تمرکزش را بر داخل و مهار و کنترل مخالفان بگذارد تا پایه های قدرتش را تحکیم و تحکیم تر کند.
حال پرسش اینجاست که دستگاه رسانه ای دولت و سایر تشکیلات رسانه ای مربوط به دولت مانند(شورای اطلاع رسانی دولت، خبرگزاری ایرنا، موسسه مطبوعاتی و فرهنگی ایران، خبرگزاری مختلف دولتی دیگر مانند ایسنا، برنا، سخنگوی دولت و.....) در عرصه رسانه ای چرا در این باره اطلاع رسانی نمی کنند؟ با توجه به فعالیت جبهه های سیاسی داخلی و فرافکنی های گسترده در حوزه بزرگ نمایی از اقدامات بن سلمان، نقش جریانات دولتی و حاکمیتی در بحث صیانت از ارزش های مذهبی در مقابل تبلیغات گسترده مذکور کجا بوده و تعریف می شود؟ اصلاً این مسئله در حوزه نبرد ایده ها و ایده نبردها مورد توجه بوده و هست؟چرا وقتی پوشش رسانه ای داخلی از رویاهای بن سلمان(شهر برفی بن سلمان وسط بیابان، راه اندازی کارخانه هیوندای در عربستان، اسپانسر شدن فیفا توسط آرامکو، راه اندازی سیستم حمل و نقل هایپر لوپ، جذب ستارگان فوتبال در لیگ سعودی و ...) تیتر می شود و اکران می گردد آن روی دیگر سکه که حذف و حبس و تهدید و ارعاب است را بازنمایی نمی کنند؟ چرا فضای تنش میان بن سلمان با سایر مراکز و شخصیت های قدرت به اطلاع افکار عمومی رسانده نمی شود؟ چرا از هزینه های تحمیلی به سعودی از ناحیه تجاوز به یمن واکاوی نمی گردد و کسی بدان نمی پردازد؟
قابل ذکر است که وظیفه این مهم بر دوش دولت است که حداقل برای دفاع از عملکرد خود و تنویر افکار عمومی در برابر آنچه در فضای مجازی روی می دهد که بیشتر خوراک رسانه ای بوده و عملا در حد پروژه های روی کاغذ می باشند شرایط را برای مردم واکاوی و حلاجی کند. در حقیقت جهاد رسانه ای و تبیین واقع گرایانه این موضوع که بن سلمان ناجی نیست و تنها یک سیاستمدار آگاه به موقعیت و منافع خود است و در این راستا قربانی و سلاخی می کند تا به مطامعش در قدرت برسد (مانند زندانی و حبس کردن محمد بن نایف ولیعهد پیشین پدرش، مثله کردن جمال خاشقچی و مصادره اموال مخالفان و ...) باید در دستور کار رسانه ای قرار گیرد و زمینه ای آن را تغییر دهد. نکته آخر اینکه، این موضوع که پیچیدگی شخصیت بن سلمان ابعاد مختلفی دارد مسئله تازه ای نیست و پیش تر بولتن نیوز درباره آن در قالب یادداشت ها و گزارشاتی چون«مراقب جنگ نرم فرهنگی عربستان سعودی باشیم» به این مسئله اشاره کرده و بذل توجه به این حوزه از ناحیه نبرد نرم را از مسئولان ذیربط تقاضا کرده بود. بطوریکه در این یادداشت ضمن اشاره با استفاده بیشینه سعودی از ورزش به عنوان بازوی سیاست و با اشاره به نتایج آن، از مسئولان ورزشی و فرهنگی و حتی سیاسی درخواست کردیم که هوشمندانه با این موضوع و سوژه سیاسی – فرهنگی و ورزشی برخورد کنند و آن را یک ابژه سیاسی در نظر داشته باشند که سعودی بدان متمسک شده و درصدد بهره برداری از آن است. حال با توجه به وسعت بخشی و تنوع این نبرد نرم آنچه امروز تکلیف و مطالبه رسانه ای می باشد حضور گسترده در جهاد تبیین فعلی ست که رسانه های دولتی باید در خط مقدم مقابله با آن حضور داشته باشند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
