مفاد پيش نويس قطعنامه جديد شوراي امنيت درباره سوريه، بيانيه سفارت آمريكا در بيروت، موضع جديد نخست وزير تركيه و ضد و نقيض گويي هاي اخير مقامات و شبكه الجزيره قطر، هر كدام جداگانه بيانگر آن است كه سوريه شرايط نسبتا پيچيده يك سال اخير را پشت سر گذاشته و مخالفان خود را به جمع بندي جديد مبتني بر پذيرش اين واقعيت كه دولت سوريه رانمي توان از طريق اعمال زور ساقط كرد، وا داشته است.
شوراي امنيت سازمان ملل پس از دو بار ناكامي در صدور قطعنامه مبتني بر حمايت مطلق از معارضان سوري و يافتن يك راه حل نظامي - امنيتي براي بركناري دولت بشار اسد، اينك دست اندركار تهيه قطعنامه اي است كه پيش از اين روسيه از آن بعنوان يك راه حل براي توقف خشونت ها در سوريه يادكرده بود. براساس اين پيش نويس كه همه مفاد آن هنوز به توافق روس ها و چيني ها نرسيده است، «حمله دولت به تظاهرات كنندگان» محكوم شده و «توقف مقاومت مسلحانه» خواستار گرديده است. در واقع آمريكا، انگليس و فرانسه چهار ماه پس از مقاومت در برابر پيش نويس روسي، اينك همان پيشنهاد را با مقداري حواشي دنبال مي كنند. همزمان با اين مسئله كلينتون و لاوروف وزراي خارجه آمريكا و روسيه تلفني با هم مذاكره كردند و روسيه موافقت در كليات را پذيرفت. البته در اين پيش نويس توقف مقاومت مسلحانه - يعني اقدامات تروريستي عناصر وابسته به شبكه آمريكايي، صهيونيستي، فرانسوي، سعودي و قطري - در حالي مورد پذيرش قرار گرفته است كه دولت سوريه بر كانون اصلي اقدامات تروريستي يعني منطقه سه هزار هكتاري باب عمرو - واقع در استان مياني حمص - مسلط گرديده و بر كانال زيرزميني انتقال سلاح هاي نيمه سنگين از منطقه اي در شمال حمص و در نقطه متعلق به جريان سعودي - آمريكايي حريري دست پيدا كرده است يعني در زماني كه ديگر امكان اقدامات سنگين مسلحانه عليه مردم و دولت سوريه از بين رفته، آمريكا، فرانسه و انگليس خواستار توقف آن گرديده است!
از سوي ديگر دو روز پيش سفارت آمريكا در بيروت پس از ملاقات «موراوانيلي» سفير با «مروان شريل» وزير كشور لبنان طي بيانيه اي از دولت لبنان خواست كه نيروهاي فراري به اصطلاح ارتش آزاد سوريه كه حدود 7 ماه پيش توسط غرب، تركيه و عربستان تشكيل شد، حمايت كرده و از تحويل دادن آنان به دولت سوريه خودداري كند. البته فرماندهي اين ارتش بر عهده يك سرهنگ دوم بازنشسته و فراري سوريه به نام رياض الاسعد گذارده شده بود و تعداد اعضاي آن كه اكثريت آنها هيچ سابقه نظامي هم نداشتند، از 1000 نفر فراتر نرفت. وانيلي در اين بيانيه گفت دليلي ندارد افرادي كه سلاح خود را تحويل داده اند به سوريه تحويل داده شوند اين در حالي است كه هيچ قانوني وجود ندارد كه از نيروهاي تروريستي كه با انواع سلاح هاي نيمه سنگين هزاران نفر از شهروندان يك كشور را كشته و پس از ناتواني متواري شده اند، بتوان حمايت كرد. اين موضوع دو نكته را بخوبي فاش مي كند، حمايت آشكار غرب از درگيري هاي مسلحانه عليه مردم و دولت سوريه و پايان عمليات نظامي از نوع آنچه طي ماههاي اخير با استفاده از هزاران قبضه سلاح هاي سبك، نيمه سنگين ضد زره، بمب، مين و راكت انداز ميانبرد و در اقدام مشترك بين المللي - منطقه اي عليه سوريه به اجرا درآمده است.
ديويد كامرون نخست وزير انگليس دو روز پيش در جلسه استماع «كميته روابط خارجي مجلس عوام انگليس» براي آنكه نشان دهد شكست عمليات نظامي- امنيتي عليه سوريه عليرغم مجموعه تلاش هاي دولت او و ساير دولت هاي غربي صورت گرفته است با صراحت فاش كرد كه طي ماههاي گذشته معادل دو ميليون پوند تجهيزات نظامي ذيل عنوان «آژانس كمك» به شورشيان سوريه تحويل داده است. او در اين جلسه به عدم امكان ادامه عمليات تروريستي گسترده در سوريه اذعان كرد و گفت: «راه حل مناسب، انتقال قدرت از طريق مسالمت آميز است نه از طريق انقلاب خونين.»
روزنامه الاخبار لبنان دو روز پيش نامه هايي از «علي هاشمي» خبرنگار الجزيره خطاب به «رولا ابراهيم» مجري سوري الجزيره فاش كرد كه در آن ها آمده بود من بارها تصاوير درگيري خونين عناصر مسلح با مردم سوريه را به شبكه الجزيره تحويل داده ام ولي آنان حاضر به پخش آن نشده اند و در همان حال تصاويري جعلي از درگيري ارتش با مردم عادي پخش كرده اند كه تصاوير مربوط به منطقه خالد از آن جمله است. علي هاشمي هفته پيش وادار به استعفا شد. در اين ميان شبكه الجزيره با استعفاي پي درپي افراد خود كه ضربه به سوريه را ضربه به مقاومت مي دانند مواجه گرديده است. اين استعفاها هم نشان مي دهد كه گردانندگان الجزيره درباره آينده شغلي خود و زماني كه اسد كاملاً بر اوضاع مسلط شود و طرح عربي- غربي با شكست كامل مواجه شود، نگران هستند.
مذاكرات وزراي خارجه آمريكا و روسيه و بازسازي طرح روسيه توسط آمريكا- در حالي كه سه كشور غربي عضو شوراي امنيت بشدت عليه آن موضع گرفته بودند - نشان داد كه تحولات سوريه اينك از حالت يك طرفه- و اقدام خارج از شوراي امنيت- به حالت دوجانبه تبديل شده است به عبارت ديگر پرونده سوريه كه يك بار به شوراي امنيت برده شد و با مقاومت دو كشور آسيايي عضو شورا به بن بست رسيد و سپس به بيرون شورا برده شده و به جمعي عربي-غربي- اجلاس 65 كشور در تونس- واگذار گرديد، اينك دوباره به شوراي امنيت برگشته است. اين موضوع هم بخوبي نشان مي دهد كه ابتكار عربي غربي تونس با محوريت عربستان، آمريكا و فرانسه با شكست كامل مواجه گرديده است اين در حالي است كه قطر براي موفقيت اين طرح 20 ميليارددلار را آماده و همين رقم را رسما اعلام كرد و وزير خارجه عربستان هم بدون اعلام دقيق با صراحت در تونس گفت اگر لازم باشد تا 200 ميليارد دلار هم هزينه مي كنيم. در آن اجلاس ميان عربستان و آمريكا از يك سو و ميان معارضه سوري -ارتش آزاد به سركردگي رياض الاسعد و مجلس ملي به سركردگي برهان غليون- اختلاف افتاد، عربستان و قطر بر محوريت ارتش آزاد و آمريكا و فرانسه بر محوريت مجلس ملي تاكيد مي كردند در همان اجلاس هم پيدا بود كه درباره توانايي گروههاي تروريستي و پول هاي عربستان و قطر براي اسقاط نظام سوريه ترديد جدي وجود دارد.
در اين ميان قطري ها طي چندماه گذشته به هر خانواده سوري در استانهاي حمص، حماه و اولب در هر هفته 3000 لير پرداخت كرده اند و حال آنكه حقوق ماهانه يك نفر در سوريه بطور متوسط 3000 لير است. قطر و عربستان گمان مي كردند مي توانند با پرداخت 12000 لير به خانواده ها آنان را به خيابان ها بكشانند و از اين طريق اين سه استان را از حاكميت سوريه جدا نمايند اگر اين اتفاق مي افتاد، سوريه به چهار تكه تقسيم مي شد بخش شمالي و غربي شامل 4 استان، بخش مياني- يعني همين سه استان- بخش غربي شامل دو استان و بخش جنوبي شامل سه استان با محوريت دمشق اما مردم سوريه و از جمله سه استان مورد اشاره به ميدان نيامدند و بخش اعظم اين پولها هم به دست دولت سوريه مي رسيد چون قطري ها ناچار بودند از طريق بانكهاي سوريه اين مبالغ را به خانواده ها برسانند از طرف ديگر كمك هاي انبوه مالي قطر و عربستان به شكاف و رقابت ميان گروههاي معارض منجر شد تا جايي كه هفته پيش غليون صراحتا عليه الاسعد موضع گرفت و گفت كدام ارتش مگر اين ها چندنفرند كه اين همه پول دريافت مي كنند. جالب اين است كه قطر، تركيه و عربستان با صراحت اعلام كرده بودند كه به هر ژنرال ارتش سوريه كه فرار كند ماهانه 000/10دلار پرداخت خواهند كرد و بقيه نظاميان مي توانند از 500 تا 5000 دلار بطور ماهانه دريافت كنند كه 500 دلار براي سربازان فراري بود اما با اين همه، هيچ ژنرال يا افسرارشد به اين رشوه ها اعتنا نكردند و تعداد درجه داران جزء و سربازان فراري ارتش هم تاكنون به 200 نفر نرسيده است.
اما اگر نگاهي به درگيري هاي ماههاي اخير حمص بياندازيم درمي يابيم كه اين درگيري ها عمدتا توسط القاعده صورت گرفته است و ارتباط زيادي به دو تشكل اخير كه توسط محور غربي عربي ساخته شده اند- يعني ارتش آزاد و مجلس ملي- ندارد و در عين حال ترديدي هم در اين نيست كه عمليات خونين القاعده در سوريه با حمايت همه جانبه آمريكا، فرانسه، انگليس، عربستان و قطر صورت گرفته است. خبرهاي كاملا موثق كه توسط منابع سوري هم رسما اعلام شده است بيانگر آن است كه طي ماههاي گذشته، القاعده از يك كانال نيمه ساز آب به ارتفاع يك متر و نيم كه نزديك به سه كيلومتر آن در زيرزمين بوده و از نزديك رودخانه العاصي لبنان- واقع در استان هرمل كه تحت سيطره گروه حريري مي باشد- تا نزديك منطقه 50 هزار نفري بابا عمرو سوريه امتداد داشته براي حمل سلاح استفاده مي كرده اند در اين ميان نيروهاي نظامي فرانسوي كه تحت عنوان نيروهاي كلاه آبي سازمان ملل در چارچوب قطعنامه 1701 در لبنان حضور داشته اند كار آماده سازي و تجهيز اين نيروها را بعهده داشته اند در واقع طي ماههاي اخير نيروهاي القاعده از ضعف سيستم اطلاعاتي سوريه استفاده كرده و از طريق اين كانال مقادير بسيار زيادي سلاح نيمه سنگين و مواد منفجره و بمب هاي متوسط به اين منطقه انتقال داده اند. در اين مدت توجه ارتش و نيروهاي اطلاعاتي سوريه عمدتا روي مرزهاي شمالي با تركيه بخصوص مرزهاي استان اولب تمركز داشت. در واقع اقدام جنايتكارانه عليه مردم سوريه كه ذيل عنوان دفاع از حقوق مخالفان انجام مي شد در جنايتكارانه ترين شكل و با استفاده از همه ظرفيت انجام شده است. اگر سيستم سوريه توانايي افشاي كامل ابعاد و اجزاء اين موضوع را داشته باشد، اين مي تواند بسياري از پرده هايي كه باعث كژتابي تحولات سوريه شده است را كنار بزند.
در اين ميان سوريه دو نيروي واقعي مخالف هم دارد كه يكي از آنها در اين ميان وجه المصالحه قرار گرفته و از اعتبار آن براي پوشاندن عمق جنايات مشترك آمريكا، اروپا، رژيم صهيونيستي، عربستان، قطر، بازمانده هاي لبناني و القاعده استفاده شده است. بخشي از مخالفان دولت بشار اسد را لائيك ها- عمدتاً ذيل عنوان «حيات تنسيق»- تشكيل مي دهند كه با هر نوع اقدام مسلحانه عليه دولت مخالفت كرده و عليه معارضه مسلح و تشكل هاي جعلي موضع گرفته اند. بخش ديگري از معارضه را نيروهاي اخوان المسلمين سوريه تشكيل داده و جزء اصلي معارضه سوري به حساب مي آيند. اخواني هاي سوريه در حال حاضر موضع يكپارچه اي ندارند آنان عمدتاً روي دخالت آمريكا، فرانسه، انگليس و عربستان حساسيت دارند ولي با خوشبيني مفرط به تركيه و قطر مي نگرند در حاليكه بازي ضدسوري يك بازي مشترك ميان اين دو دسته مي باشد. اخواني ها در عين حال رياض الاسعد و برهان غليون را آمريكايي دانسته و حاضر به پذيرش آنان نشده اند. اين دو موضوع به خوبي از شكاف عمده ميان دسته هاي مختلف معارضه خبر مي دهند.
در يك جمع بندي بايد گفت توطئه غربي- عربي عليه مقاومت منطقه نفس هاي آخر خود را مي كشد و حالا سوريه مي ماند و يك تجربه بزرگ توام با موفقيت و البته يك نياز مبرمي كه به «اصلاح سيستم» و «واگذاري برنامه ريزي شده امور حكومتي به مردم» احساس مي كند در اين ميدان بايد به دولت و مردم سوريه كمك كرد تا دو عنصر «اسلام» و «مردم» بتوانند حرف اول را در مسايل سوريه بزنند اين موضوعي است كه بيش از همه «بشار اسد» از آن استقبال خواهد كرد.
سعدالله زارعي