کد خبر: ۷۵۷۵۴۶
تاریخ انتشار:
تحلیلی بر نشست راهبردی مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی

نگاهی به راهبرد سه گانه آمریکا در روند مذاکرات هسته ای 1+4 با ایران

دیدار «جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی کاخ سفید با همتای صهیونیست خود در سرزمین های اشغالی و گفتگو پیرامون مذاکرات هسته ای ایران با 1+4 و آمریکا دارای نکات قابل توجه ای می باشد که رسانه ای شده است.
نگاهی به راهبرد سه گانه آمریکا در روند مذاکرات هسته ای 1+4 با ایران

گروه بین الملل - مصطفی مطهری: دیدار «جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی کاخ سفید با همتای صهیونیست خود در سرزمین های اشغالی و گفتگو پیرامون مذاکرات هسته ای ایران با 1+4 و آمریکا دارای نکات قابل توجه ای می باشد که رسانه ای شده است. بطوریکه طبق ادعای مورد استناد پایگاه آکسیوس، «بعد از اتمام نشست راهبردی مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی اطمینان داشته‌اند که آمریکا آماده است در صورت لزوم مواضع سخت‌گیرانه‌تری علیه ایران اتخاذ کند و مواضع اسرائیل را در نظر خواهد گرفت». آکسیوس در ادامه به نقل از دو مقام صهیونیست ادعا کرده جیک سالیوان در جلسه با مقام‌های اسرائیلی سه سناریو را در خصوص برنامه هسته‌ای ایران مطرح کرده است:

به گزارش بولتن نیوز، ۱- حصول به توافق طی هفته‌ گذشته در خصوص برجام که سالیوان درباره قابل دستیابی بودن آن تردید ابراز کرده؛

۲- دستیابی به یک توافق موقت «توقف در برابر توقف» با هدف جلوگیری از پیشرفت سریع برنامه هسته‌ای ایران؛

۳- عدم دستیابی به توافق که با اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران و فشارهای تازه همراه خواهد بود.

پیش از ورود به بحث باید خاطر نشان کرد که آنچه در قالب اظهارات بالا عنوان شده گویای آن است که واشنگتن جمع بندی سه گانه خود در قالب آنچه در روند مذاکرات وجود دارد را ارائه کرده است. این بدان معناست که آمریکا علیرغم تعیین خطوط مذکور آنچه را بدان استناد و عمل خواهد کرد بر مبنای خروجی مذاکرات در وین قرار داده است. در حقیقت آمریکا اگرچه تلاش دارد تا صهیونیست ها را راضی نگه دارد و آنها را نسبت به آنچه تهدید ایران علیه صهیونیست ها می داند آرام سازد و به آنها اطمینان خاطر دهد که امنیت اسرائیل به هر نحوی از مسیر مذاکرات در وین تأمین خواهد شد اما با این حال این خطوط ترسیمی حاکی از آن است که واشنگتن در دوره اخیر از رویکرد یکجانبه گرایانه خود فاصله معناداری گرفته و تمرکز و کانون اصلی اقدامات آتی خود بر حسب و بر معیار خرد جمعی و همسو با آن قرار داده است که تروئیکایی اروپایی یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان اساس و بنیان آن را تشکیل داده اند.

با توجه به گزاره خبری مذکور، صحبت های منتسب به سالیوان را می توان بر حسب سه بند ادعایی مطرح شده در سطور فوق در سه بند مورد تحلیل قرار داد:

1- عدم دسترسی و حصول به توافق در آینده نزدیک؛ این رویکرد اگرچه عادی و معمولی به نظر می رسد اما از حیث تحلیلی بدان معنا خواهد بود که هنوز فاصله زیادی میان خواسته ها و شروط طرفین وجود دارد. به عبارت بهتر عدم توافق بر سر موضوعات مهم نه تنها هنوز پا برجاست بلکه نیاز به زمان جهت پذیرش و یا حتی تعدیل مطالبات طرفین از هم دارد.

2- توافق موقت با معیار«توقف در برابر توقف»؛ این راهبرد اگرچه می تواند افق و چشم اندازهای نهایی از مذاکرات را نشان دهد اما با این حال نمی تواند به معنای تمام شدن همه چیز باشد. در این رویکرد هدف اصلی متوقف سازی ایران است. با این حال در این رویکرد منافع ایران نیز می تواند در کوتاه مدت و یا حتی میان مدت تأمین شود اما تضمینی برای آینده و در سطح کلان و بلند مدت در آن وجود ندارد. جمع بندی خلاصه وار از رویکرد مذکور برد - برد طرفین از روند مذاکرات می باشد. آنچه در این رویکرد برای ایران تحصیل خواهد شد دستیابی حداقلی به شروط چهارگانه خود می باشد. شرط حداقلی تأمینی در این باره، لغو تحریم ها بطور محدود و گام به گام با الزام به تعهدات جدید خواهد بود. همین مسئله می تواند برای ایران یک برد مقطعی محسوب گردد اما نمی تواند به معنای برآورده شدن مطالبات ایران در تمام سطوح و برای همیشه باشد، اما برای غرب و آمریکا روند توقف در برابر توقف به معنای برد در پازل زمان و فرصت برای دستیابی به اهدافش در بازه زمانی محسوب می گردد.

3- رویکرد سوم ادامه روند مذکور با اقدامات مبتنی بر تحریم تازه تر می باشد. این رویکرد اگرچه مورد استقبال جریان عبری – عربی در منطقه می باشد اما به هیچ وجه مورد استقبال غربی ها یعنی آمریکا و اروپا نیست. چونکه هزینه های آن به مراتب از منافع اکتسابی آن بیشتر است. مضافاً اینکه آنها نسبت به آینده و تهدیدات احتمالی که در این باره می تواند وجود داشته باشد بشدت بیم دارند. این در حالی است که به اذعان کلونی تحریم گران ایران، دیگر گزینه های تحریم ایران محدود می باشد و اینکه تأثیرگذاری خود را نیز از دست داده اند. با این حال آنچه از ناحیه رویکرد مذکور متوجه ایران خواهد بود فعال شدن اسنپ بک یا همان مکانیسم ماشه براساس بند 11 و 12 برجام و بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت خواهد بود که تبعات آن می تواند برای ایران ناخوشایند باشد.

4- در مجموع آنچه از گفته های سالیوان می توان استنباط کرد این است که روند مذاکرات به گونه ای در حال انجام است که می توان به آن امیدوار بود و هیچ کدام از طرفین مذاکره به هیچ وجه مایل به بستن درهای مذاکره و گفتگو نیستند و از درون مذاکره به دنبال راه حل بر حسب منافع خود می باشند اگرچه زمان بر خواهد بود. این مسئله در مورد غربی ها صدقیت بیشتری پیدا می کند؛ از این منظر که به دلیل تمام شده ابزارهای تحریم و عدم دستیابی به اهداف مورد نظر یعنی تغییر رژیم و فروپاشی نظام سیاسی در ایران از یکسو و تطابق محیطی و ذهنی ایران با روند تحریم ها علیرغم تنوع گسترده آن از سوی دیگر موجب شده تا غربی ها ضمن درک شرایط موجود، تمام تلاش خود را برای انجام یک توافق با ایران به کار ببندند. اگرچه تهران نیز از مذاکرات استقبال می کند و در خلال آن تلاش دارد تا شرایط را به سود خود تغییر دهد اما این به آن معنا نیست که ایران گزینه های دیگر به غیر از توافق را فراموش کرده باشد و همه تخم مرغ های خود را در سبد توافق چیده باشد و در صورت عدم توافق مشمول گزینه غافلگیری شود.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین