گروه دین و اندیشه - حجه الاسلام والمسلمين عليرضا توحيدلو در یادداشتی نوشت: در نیمه رمضان سال دوم یا سوم(۱) هجری ستارهای دیگر در آسمان امامت و ولایت بدرخشید و با نور خود جهان را منوّر ساخت.
به گزارش بولتن نیوز، پس از تولّد، حضرت فاطمه علیهاالسلام او را برای نام گذاری خدمت مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام آورد، آن حضرت فرمود: من در نام گذاری او بر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم پیشی نمیگیرم. پس او را به نزد رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم آوردند، ایشان فرمودند: من در نام گذاری او برخداوند عزّوجل پیشی نمیگیرم. در این هنگام خداوند به جبرئیل فرمود: محمّد (صلیاللهعلیهوآله وسلم) صاحب فرزندی شده، فرود آی و به او سلام برسان و تبریک بگو و بگو که علی علیهالسلام نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی علیهالسلام است، پس نام فرزند هارون را بر او بگذار. جبرئیل فرود آمد و پس از ابلاغ سلام و تبریک، عرض کرد: خداوند به تو امر کرده که نام فرزند هارون را بر او بگذاری. حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: نام او چه بوده است؟ عرض کرد: «شبَّر». حضرت فرمود: زبان ما عربی است. جبرئیل عرض کرد: پس نام او را «حسن» بگذار، و پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله وسلم نیز چنین کرد.(۲)
کنیه ایشان ابو محمّد» است و برخی از القابشان عبارتند از: «سیّد، مجتبی، سبط، الامین، الحجّة، البِرّ، التّقی، الزّکی و الزّاهد»(۳)
ایشان هفت سال و اندی از دوران کودکی خویش را در دامان شریف رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله وسلم) سپری کردند و پس از آن ۳۰ سال یاوری صدیق برای پدر گرامی خویش بودند و پس از شهادت مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام ۱۰ سال عهده دار امامت شیعیان گردیدند.
سرانجام معاویة لعنةاللّه علیه با فریفتن «جعده»، همسر آن حضرت و اعطای صدهزار درهم و وعده ازدواج با فرزند خود یزید، امام علیهالسلام را مسموم ساخت و ایشان پس از ۴۰ روز بیماری در آخر صفر سال ۵۰ هجری مظلومانه به شهادت رسیدند.(۴)
تکلم امام حسن علیه السلام با آهو
محدّثین و مورّخین در بسیارى از کتاب هاى تاریخى آورده اند:
حضرت رسول به همراه علىّ بن ابى طالب(صلوات اللّه علیهما) براى جنگ از شهر مدینه خارج شده بودند.
و در همان روزها، امام حسین (سلام اللّه علیه)که کودکى خردسال بود. از منزل بیرون آمد و چون اندکى از منزل دور شد، یک نفر یهودى او را گرفت و در منزل خود مخفى کرد.
حضرت فاطمه زهراء علیها السلام به امام حسن علیه السلام خطاب کرد و فرمود: بلند شو، برو ببین برادرت کجا رفته است، دلم آشوب گشته و بسیار ناراحت هستم.
امام مجتبى علیه السلام فرمان مادرش را اطاعت کرده و کوچه هاى مدینه را یکى پس از دیگرى گشت و برادر خود را نیافت، از شهر مدینه بیرون رفت و به باغات و نخلستان ها سرى زد؛ و هر چه فریاد کشید و گفت: یا حسین، برادرجان، عزیزم تو کجائى؛ خبرى از او نشد.
در همین لحظات متوجّه آهوئى شد که در حال حرکت بود، امام حسن مجتبی علیه السلام آهو را صدا زد و فرمود: آیا برادرم حسین را در این حوالى ندیدى؟
پس آهو به قدرت خدا و کرامت رسول اللّه صلوات اللّه علیه ؛ به سخن آمد و گفت: برادرت را صالح یهودى گرفته؛ و او را در خانه خود مخفى و پنهان کرده است.
امام حسن مجتبى علیه السلام پس از شنیدن سخن آهو به سمت منزل آن یهودى آمد و اظهار نمود: یا برادرم، حسین را آزاد کن و تحویل من ده و یا آن که به مادرم، فاطمه زهرا سلام الله علیها مى گویم که شب هنگام سحر نفرین نماید و آنگاه هیچ یهودى روى زمین باقى نماند.
و نیز به پدرم، علىّ بن ابى طالب علیه السلام مى گویم تا همه شماها را نیست و نابود گرداند؛ و به جدّم رسول اللّه صلوات اللّه علیه مى گویم: تا از خدا بخواهد که جان همه یهودیان را بگیرد.
صالح یهودى با شنیدن چنین سخنانى از آن کودک در تعجّب و تحیّر قرار گرفت و اصل و نسب وى را جویا شد.
به طور مفصّل با ذکر نام پدر و مادر و جدّ خود، فضائلى چند نیز از ایشان بیان نمود؛ به طورى که قلب و فکر آن یهودى را روشن و به خود جلب کرد، سپس یهودى چشمانش پر از اشک گردید و درحالى که از بیان و فصاحت و بلاغت کودکى در آن سنّ و سال سخت حیرت زده و متعّجب شده بود، به او مى نگریست.
و پس از آن که خوب با خود اندیشید و محتواى بیانات حضرت مجتبى علیه السلام را با دقّت درک و هضم کرد، گفت: پیش از آن که برادرت را تحویل دهم، مى خواهم مرا به آئین و احکام سعادت بخش اسلام آشنا گردانى تا توسّط شما اسلام را بپذیریم و به آن ایمان آورم.
معارف و احکام انسان ساز اسلام را به طور فشرده براى او بیان نمود؛ و صالح یهودى مسلمان شد و آن گاه حسین سلام اللّه علیه را تحویل برادرش داد و طبقى پر از سکه هاى طلا ونقره بر سر آن دو برادر ریخت و سپس آن سکه ها را براى سلامتى هر دوى آنها به عنوان صدقه بین فقراء و بیچارگان تقسیم کرد.
و بعد از آن که امام حسن مجتبی علیه السلام برادر خود را تحویل گرفت وى را نزد مادر خویش آورد.
فرداى آن روز صالح به همراه هفتاد نفر از خویشان و دوستان خود به منزل آن حضرت آمدند و همگى مسلمان شدند.
و صالح ضمن عذرخواهى از جریان مخفى کردن حسین سلام اللّه علیه، بسیار از وى تشکّر و قدردانى کرد که به وسیله بیانات شیواى معجزه آساى آن کودک، اسلام آورده است.
همچنین صالح از حضرت رسول اکرم صلیالله علیه و آله وسلم و مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام عذرخواهى کرد و اسلام خود را بر ایشان عرضه کرد و تقاضاى آمرزش و بخشش نمود.
سپس جبرئیل علیه السلام فرود آمد و به رسول خدا (صلى الله علیه و آله وسلم) اعلام کرد که چون صالح به وسیله امام حسن که فرزند امام و برادر امام است، مسلمان شد و ایمان آورد، خداوند او را مورد رحمت و مغفرت خود قرار داد(۵)
وقتی کریم اهل البیت امام حسن مجتبی علیهالسلام به صالح یهودی نظر کرده، به من و شما نظر نمیکند!!!...
دعای امام حسن علیه السلام و نزول مائده آسمانی
یکى از اصحاب امام حسن مجتبى (علیه السلام) گفت:
روزى آن حضرت از شهر مدینه منوّره عازم شهر شام شد.
من نیز با عدّه اى که تعداد آنها هفتاد نفر بود، به همراه حضرت حرکت کردیم.
امام حسن مجتبی علیه السلام هنگام حرکت، روزه بود و هیچگونه آذوقه و زاد و توشه اى همراه خود برنداشته بودند.
چون مقدارى از مسافت را پیمودیم، خورشید غروب کرد و نماز مغرب و عشاء را به امامت آن حضرت خواندیم؛ و بعد از نماز، حضرت دست به دعا برداشت و هنگامى که دعایش به درگاه خداوند متعال پایان یافت، ناگاه متوجّه شدیم که درى از آسمان گشوده شد و ملائکه الهى به همراه زنبیل هایى که پر از میوه و اشیاء خوراکى بود، وارد شدند.
و سپس آن غذاهاى داغ و لذیذ؛ و همچنین میوه ها را جلوى میهمانان امام حسن مجتبى علیه السلام چیدند؛ و همه ما به همراه آن حضرت از آن غذاها و میوه ها میل کردیم.
و چون بسیار خوش طعم و لذیذ بود؛ و از جهتى ما نیز راه زیادى را پیموده بودیم و خسته و گرسنه شده بودیم، طبیعى بود که زیاد خوردیم.
ولى بدون آن که چیزى از غذاها و میوه ها کم شده باشد، ملائکه ها آنها را جمع کرده و به آسمان بالا بردند.
حالا از امام حسن مجتبی علیهالسلام حاجتت را بخواه...(۶)
زن شدن مردى در قبال توهین به امام حسن مجتبى علیه السلام
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللّه علیه حکایت نموده است:
روزى امام حسن مجتبى علیه السلام در جمعى از اقشار مختلف مردم حضور داشت، که یکى از افراد آن مجلس گفت:
یابن رسول اللّه! شما که این قدر قدرت دارید و مى توانید با دعا معاویه را نابود کنید و زمین عراق و شام را جابه جا نمائید؛ و حتّى کارى کنید که زن تبدیل به مرد شود؛ و یا مرد، زن گردد، چرا این همه ظلم هاى معاویه را تحمّل کرده و سکوت مى نمایید؟!
ناگاه یکى از دوستان معاویه که در آن جمع حاضر بود؛ با حالت تمسخر و توهین گفت: این شخص یعنى؛ امام حسن مجتبى علیه السلام کارى نمى تواند انجام دهد، چون او توان چنین کارهائى را ندارد.
در همین حال حضرت به آن دوست معاویه که از اهالى شام بود خطاب کرد و فرمود: تو خجالت نمى کشى که در بین مردها نشسته اى، بلند شو و جاى دیگر بنشین.
امام صادق علیه السلام در ادامه فرمایش خود افزود: ناگهان مرد شامى متوجّه شد که به هیئت زنان در آمده است؛ و دیگر علامت مردى در او نیست.
سپس امام حسن مجتبى علیه السلام به آن مرد شامى که تبدیل به زن شد، فرمود: اینک همسرت به جاى تو مرد گردید؛ و او با تو همبستر مى شود و تو یک فرزند خنثى آبستن خواهى شد.
چند روزى پس از گذشت از این ماجرا، هر دوى آن مرد و زن شامى نزد امام حسن مجتبى علیه السلام آمدند و از کردار و رفتار خود پشیمان شده و توبه کردند.
و حضرت در حقّ آنها دعا کرد و از خداوند متعال، براى آنان در خواست مغفرت نمود؛ و هر دوى آنها به دعاى حضرت، به حالت اوّلشان باز گشتند.(۷)
کسی از دامان کریم اهل البیت دست خالی بر نمی گردد...
شفای وصال با عنایت امام حسن علیه السلام
میرزا محمد شفیع شیرازی متخلص به وصال شیرازی متوفی سال ۱۲۶۲هجری.قمری در شیراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفای عصر فتحعلی شاه قاجار بود. علاوه بر مراتب علمی، به تمام خطوط هفت گانه (نسخ ، نستعلیق ، ثلث ، رقاع ، ریحان ، تعلیق و شکسته) مهارتی به سزا داشته و کتابهای فراوانی نیز با خطوط مختلف نگاشته است.
از جمله، اینکه ۶۷ قرآن به خط زیبای خود نوشته است. بر اثر نوشتن زیاد چشمش آب می آورد و به پزشک مراجعه می کند، دکتر می گوید: من چشمت را درمان می کنم، به شرطی که دیگر با او نخوانی و خط ننویسی. پس از معالجه و بهبودی چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن می کند تا اینکه به کلی نابینا می شود. سرانجام با حالت اضطرار متوسل به رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) و آل ایشان می شود. شبی در عالم رؤیا پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) را در خواب می بیند، حضرت به او می فرماید: چرا در مصائب حسین علیه السلام مرثیه نمی گویی تا خدای متعال چشمت را شفا دهد. در همان حال حضرت فاطمه زهرا علیها السلام حاضر گردیده، می فرماید: وصال! اگر شعر مصیبت گفتی، اول از حسنم شروع کن؛ زیرا او خیلی مظلوم است.
صبح آن روز وصال شیرازی شروع کرد دور خانه قدم زدن و دست به دیوار گرفتن و این شعر را سرودن:(٨)
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد
نیمه دوم شعر را که گفت، ناگهان چشمانش روشن و بینا شد. آن گاه اضافه کرد:
خونی که خورد در همه عمر، از گلو بریخت
دل را تهی زخون دل چند ساله کرد
زینب کشید معجر و آه از جگر کشید
کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد
ناصرالدین شاه و وصال شیرازی
گویند؛ روزی ناصر الدین شاه تمام ادیبان را جمع کرد و پرسید حافظ در غزلی گفته است:
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
و اندر آن برگ و نوا خوش نالههای زار داشت
اگر این بلبل خوش بوده است، پس چرا نالههای زار داشته ؟؟!
اما از پاسخ هیچ یک از ادیبان راضی نشد. بنابراین نامهای برای شاعر بزرگ معاصر خود، «وصال شیرازی» نوشت و معنای دقیق این غزل حافظ را جویا شد.
نامه زمانی به دست وصال رسید که او عزادار فرزندش بود. وصال، نامه ناصرالدین شاه را در نیمه شب مطالعه میکند و برای کشف معنای حقیقی این ابیات، رجوعی به اعداد ابجدی حروف الفبا ؛ که روح حروف و کلمات است، میکند و در میابد که:
عدد ابجدی بلبلی برگ گلی، با ابجد حروفِ حضرات علی، حسن، حسین علیهم السلام مطابقت دارد؛ لذا پاسخ پادشاه را به زبان شعر به این صورت بیان میکند که:(٩)
صاحبا در حالتی کین بنده را غم یار داشت
یادم آمد کز سئوالی آن جناب اظهار داشت
در خطوط شعر حافظ گرچه پرسیدی زمن
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
فکرها بسیار کردم هیچ مفهومم نشد
چونکه شعرش در میان راز نهان بسیار داشت
نیمه شب غواص گشتم در حروف ابجدی
تا ببینم این گُهر ، آیا چه دُرّ ، در بار داشت
بلبلی برگ و گلی شد سیصدوپنجاه وشش
با علی و با حسین و با حسن معیار داشت
برگ گل سبز است دارد آن نشانی از حسن
چونکه در وقت شهادت سبزی رخسار داشت
رنگ گل سرخ دارد آن نشانی از حسین
چونکه در وقت شهادت سرخی گلنار داشت
بلبلی باشد علی کز حسرت زین برگ و گل
دائما آه و فغان و ناله بسیار داشت
و در آخر ناصر الدین شاه چنین اضافه می کند که:
الحق که شعر حافظ خوب سنجیدی وصال
مدعی هرکس که باشد می توان اظهار داشت.
منابع؛
١- اصول کافی، کلینی، دارالأضواء، ج۱، ص۴۶۱؛ بحارالانوار، مجلسی، دار احیاء التراث العربی، ج۴۴، ص۱۳۴.
۲- الأمالی، شیخ صدوق، موسّسة الأعلمی، ص ۱۱۶ ؛ بحارالانوار، همان، ج۴۳، ص۲۳۸.
۳- مناقب ابن شهر آشوب، طبع حیدریّه، ج۳، ص۱۷۲؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۳۵.
۴- مصنّفات مفید قدسسره، الارشاد، ج۱۱، ص۵؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۲۰۲؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۳۵.
۵- مدینة المعاجز : ج ۳، ص ۲۹۳، ح۸۹۹ منتخب طُریحى: ص ۱۹۶.
۶- مدینة المعاجز : ج ۳، ص ۲۳۵، ح ۸۵۴ مؤلّف: عبداللّه صالحى؛ اثبات الهداة: ج ۲، ص ۵۶۱، ح۲۵.
۷- بحارالانوار : ج ۴۳، ص ۳۲۷؛ إثبات الهداة : ج۲، ص ۵۶، ج ۵۱، مدینة المعاجز : ج ۳، ص ۲۶۰، ح ۸۸۰، مؤلّف: عبداللّه صالحى.
٨- گلشن وصال، کشکول شمس نوشته میرخلف زاده ص ۲۷۲ - ۲۷۳.
٩- گنجور » حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷ حاشیه غزل.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
الهی عاقبتتان به نیکی
از همه التماس دعا دارم
مخصوصا برای بیماران
که بهشتِ همه عشّاق سرِ کوی رضاست
آقای مطهر امام رضاجان
میلادسبط اکبر عموجان شما
حضرت امام حسن مجتبی مبارک
صلوات
در این شب شهر مدینه غرق نور شد و با قدوم مبارک این امام عزیز و بزرگوار شادی به خانه امیرالمومنین و فاطمه زهرا سلام الله نازل شد.
امام حسن مجتبی علیه السلام کمتر از 8 سال از عمر خود را در دوران پیامبری گذراندند و به خاطر همین است که نام ایشان در زمره آخرین طبقه صحابه آورده شده است.
مـا کویر و نگاه تـو دریا
پس کرم کن بـه خشکسالی مـا
روزه داران یک نگاه توایم
سفره دار قدیمی دنیا
تـو رسیدی و کوچه بند آمد
بار دیگر ز ازدحام گدا
بین این خانواده تنها تـو
می شوی عشق ارشد مولا
پسرانش اگرچه مادری اند
از هـمه مادری تری آقا
وقت تقسیم نان و خرمایت
سمت تـو دست آسمانی ها
ولادت با سعادت امام حسن مجتبی «ع» خجسته باد
...
حسنی هستم و از حشر چه باکی دارم
که سروکار غلامان حسن با زهراست
میلاد کریم اهل بیت مبارک
فروغ چشم من رسد / زينت انجمن رسد / حسن رسد، حسن رسد
شاه جوانان جهان/ امام جمله انس و جان / قدم گذارد به جهان
ز مقدم او، زمين چو گلشن، بگو به زهرا، چشم تو روشن
ولادت امام حسن (ع) مبارک
مژده ای دیگر و لطف دگری بهتر از این
گر چه باشد سپر آتش دوزخ صومش
لیک با این همه دارد سپری بهتر از این
رمضان! ای که دهی مژده میلاد حسن
به خدا نیست به عالم خبری بهتر از این
میلاد دومین اختر تابتاک آسمان ولایت مبارک
نور دو چشم ِ علی و فاطمه آمده
ذکر همه شده به شور و نوا،خوش آمدی یا حسن ِ مجتبی
ولادت باسعادت کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی مبارک
عاشقا به نوا و زمزمه،این شده گُل ِ رو لب ِ همه
تهنیت یا علی یا فاطمه،مرحبا
یا حسن یا امام ِ مجتبی...
خار را فیض تو سازد لاله باران یا حسن
گر نسیمی از سر کویت وزد سوی جحیم
ناز در محشر کند بر باغ رضوان یا حسن
میلاد کریم اهل بیت مبارک
نـور دل ابـاالحسن میلادت مبـارک
یوسف زهرا یا حسن میلادت مبارک
یـا امـام مجتبی خوش آمـدی
مژده عشق بشنویم و مژدگانی مهر بگیریم.
او که از اشراق مهربانیها طلوع کرده و در بستر بخشندگی، دامن گسترده است
ولادت امام حسن مجتبی بر شما مبارک
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن«ع» در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن«ع» در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب
(الحیاة، ج 4، ص 62)
حسن یعنی کریم هردو دنیا
حسن یعنی سکوت و رازداری
حسن یعنی شب و دل بی قراری
ولادت با سعادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی «ع» خجسته باد
عبد مسکین ز لطف او شاه است .
شب میلاد سبط پیغمبر .
بر جوانان جنت است سرور .
فرخنده میلاد کریم اهل بیت(ع) ؛ حضرت امام مجتبی(ع) بر ارادتمندان حضرتش مبارک باد
امام حسن علیه السلام بیشتر از هفت سال با رسول خدا زندگی نکرد، ولی در همین مدت به شدت مورد عنایت آن حضرت بود و استفادههای علمی و تربیتی فراوانی برد. محبت رسول خدا به امام حسن بسیار فراوان بوده و آن حضرت، گاهی نوهاش را در کارهای بزرگی همانند بیعت رضوان و مباهله با نصارای نجران هم شرکت میداده است. رسول خدا دربارهی او تعریف و تمجیدهای فراوانی نموده است که امام بعدها به مناسبتهای مختلف، از آنها برای معرفی شخصیت الهی خویش سود جست.
برخورد امام حسن (ع) با مرد یهودی
روزی امام حسن عليه السلام با لباسى فاخر و وضعى آراسته و قيافه اى جذاب سوار بر مركب خود شد و از منزل بيرون آمد، در بين راه يك يهودى فقير با لباسهاى كهنه و اندامى ضعيف و لاغر به او برخورد كرد، از امام عليه السلام خواست توقف كند آنگاه، در برابر او ايستاد و گفت:
يا بن رسول اللّه! جد تو (رسول خدا صلى اللّه عليه و آله) مى فرمود:
الدنيا سجن المومن و جنه الكافر.
دنيا زندان مومن و بهشت كافر است.
و تو مومن هستى و من كافرم ولى دنيا را نمى بينم مگر اينكه بهشت توست، از آن برخوردارى و لذت مى برى و زندان من است كه سختى و فقرش مرا هلاك كرده است.
امام عليه السلام سخن او را شنيد فرمود: اى پيرمرد! اگر به آنچه خداوند تعالى براى من و مومنين در بهشت آماده كرده است بنگرى كه هيچ چشمى آن را نديده و هيچ گوشى آن را نشنيده است خواهى فهميد كه من قبل از ورودم به آنجا در اين دنيا در زندانى تنگ بسر مى برم و اگر به آنچه خداوند از آتش و بدبختى و عذاب آخرت براى تو و هر كافر ديگر آماده كرده است بنگرى خواهى فهميد كه تو قبل از رفتن به عالم آخرت در اين دنيا در بهشتى وسيع و نعمتى كامل بسر مى برى.
محجة البيضاء، ج ۴، ص ۲۱۸ و ۲۱۹.
نه پاکـدامنی، روزي را از انسـان دور می کنـد و نه حرص، روزي زیاد می آورد؛ چون روزي قسـمت شـده است و حرص زدن باعث مبتلا شدن به گناهان می شود.
تحف العقول ، ص 234
ولادت کریم اهل بیت ، امام حسن مجتبی(علیه السلام) مبارک.
سپس امام فرمود: «پاداش آزادی در برابر مهربانی او آزادی بود».
مناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص18
حوضها، پنجرهها، روزنهها یا گنبد
گنبد زرد رضا طاق سماوات خداست
سایه لطف کند پهن به دنیا گنبد
میلاد امام حسن مبارک
دست همه را وقت عطا بست حسن
نومید نگردد کسی از درگه او.
زیرا که کریم اهل بیت است حسن
دل شیعه ز شادی در سرور است
علـــی مرتضی زین باره خرسند
به غنچه گل زده همواره لبخند
جناب فاطـــــــمه(س) دارد تبسم
که از این چهره جنت شد تجسم
به عرش حق شده بزمی مهیا
امام مجتبی آمد به دنیا
میلاد کریم اهل بیت مبارک
روزه دارى كه زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نكرده روزه اش به چه كارش خواهد آمد.
بحار الانوار،ج 93 ، ص 295
« همیشه با خودم می گفتم
چرا بعضی به اصطلاح متدینین زن و مرد...
قسم دروغ می خورند»
زندگی مردم به آشوب می گشتند ولی خوش و خرم هستند
البته امروز به لطف شما جوابم گرفتم
«با تعریف این داستان هایتون در مورد امام حسن (ع) سر کلاس مجازی امروز خیلی داستانهای قشنگ و درس های به یاد ماندنی ازتون یاد گرفتم...
« سزای قسم دروغ »
در زمان امام مجتبي عليه السلام مردي به دروغ مدعي شد كه:
« من هزار درهم از حسن بن علي عليه السلام مي خواهم.»
حضرت با آن مرد براي محاكمه به نزد شريح قاضي رفتند، شريح رو به امام حسن عليه السلام كرده و گفت:
«شما قسم مي خوريد كه بدهكار نيستيد؟ »
حضرت فرمودند:
« اگر اين مرد قسم بخورد، من پول را به او مي دهم. »
شريح رو به آن مرد كرده، گفت: «بگو:
« بالله الذي لا اله الا هو عالم الغيب و الشهاده. »
«سوگند بدان خدايي كه معبودي جز او نيست داناي غيب و شهود.»
حضرت مجتبي عليه السلام به آن مرد فرمود:
«نه، نمي خواهم اين گونه قسم بخوري، زيرا در آن خداوند را با وحدانيت و عظمت ياد مي كني و خداوند حيا مي كند كه بندهاش را در اين فرض گرفتار كند، پس بگو:
« بالله ان لك علي هذا؛ و خذ الالف. »
« به خدا قسم من اين مبلغ را از تو طلبكارم؛ و دنبال آن هزار درهم را بگير. »
مرد همان گونه قسم خورد و پول را گرفت ولي به محض آن كه از جا برخاست به صورت بر زمين افتاد و مرد.
در پي قرص قمر است
چشم اميد من
امشب به دعاي سحر است
مژده دادند
ملائک که حسن مي آيد
فاطمه منتظر جلوه روی پسر است
ميلاد امام
حسن مجتبی (ع) مبارک باد
و هدیه کنید به امام حسن مجتبی علیه السلام
این عمل ثواب بسیار زیادی دارد
نور دو چشم ِ علی و فاطمه آمده
ذکر همه شده به شور و نوا،
خوش آمدی یا حسن ِ مجتبی
سالروز ولادت باسعادت کریم اهل بیت،امام حسن مجتبی (ع) مبارک باد
تجسم عینی عشق و ایثار
تبلور صداقت و پاکی
مدینه سبز مهربانی ها
مهد لطیف خوبی ها
دومین اختر تابناک ولایت ؛
امام حسن مجتبی (علیهالسلام)
بر تمامی مسلمانان جهان ..
و شما روزه داران عزیز مبارک باد
تقوا را برایم توصیف کن
عارف گفت:
اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک
بود مجبور به گذر شدی چه می کنی؟
شاگرد گفت:
پیوسته مواظب هستم و با احتیاط
راه می روم تا خود را حفظ کنم
عابد گفت:
در دنیا نیز چنین کن تقوا همین است،
از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهی را کوچک مشمار زیرا کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای کوچک درست شده اند.
خداوند چقدر به ما نعمت داده است
خودش میفرماید:
نمی توانید نعمت های من را بشمارید
یڪی ازبزرگترین نعمـت خـداوند
این است که ما هـر چه گناه مۍڪنیم..
او میپوشاند، اگـر مثلاً در پیشـانی ما
یک کنتور بود وهر یک گناه یک شماره میانداخت
دیگر مـا آبـرو نداشتیم
ما نمۍتوانستیم زندگـے بڪنیم یا اگـر
به جـای شماره انداختن بوی
ظاهری قرار
داده بود دیگر کسی طرف دیگری نمیرفت...!!
«لَوْ تَکاشَفْتُم مٰا تَدافـَنْتُم»
اگر از گناهان یکدیگر با خبـر
میشُدید، یکدیگـر را دفـن نمیکردید.
ببین خــــدا چقدر مهربان است
که روی گناهـان ما سرپوش گذاشته استــ
حضرت عباس علیه السلام به امام حسین علیه السلام عرض کرد ، حسین جان تشنگی بچه ها و صدای العطش العطش آنها مرا رنج میدهد ، اجازه میدان بدهید ، امام اجازه داد اما فرمود : عباس جان (انت صاحب لوائی ) تو علمدار من هستی ، با رفتن تو دل اهل حرم می لرزد.
ابن اثير مي گويد: يكي از نكاتي كه خداي سبحان بر اساس حديث قدسي «الصّوم لي وأنا أجزي به» فرموده اين است كه در هيچ ملتي از ملل شرك و بت پرستي، براي بتها روزه نمي گرفتند. اگر چه براي بتها نماز مي خواندند، قرباني مي كردند و مراسم ديگر داشتند. روزه تنها براي خداست و هيچ مشرك و بت پرستي، براي تقرّب به بت روزه نگرفته است. چون روزه يك فرمان الهي است. ساير عبادات، مورد شرك قرار گرفته و براي غير خدا هم انجام مي دادند. اما خداي متعال روزه را به خود اسناد داده و شخصاً جزاي روزه دار را به عهده گرفته است .
انشاءالله...درهمه امورات موفق باشید
((ای حسن.ای کریم اهل البیت
((سفرکربلای ماامضاءکن
((طاقتم تاب شده مولاجان...
((کربلای دسته جمع امضاءکن
توکریمی وخاندان کرم....وسجیت والکرم امضاءکن
**جان مادرزهراآقاجان....یک دعای فرج مولاکن**
۰۹۱۵۳۱۵۵۰۶۱مشهدالرضا....شبهای رمضان دعاگوییم
ابن اثير مي گويد: يكي از نكاتي كه خداي سبحان بر اساس حديث قدسي «الصّوم لي وأنا أجزي به» فرموده اين است كه در هيچ ملتي از ملل شرك و بت پرستي، براي بتها روزه نمي گرفتند. اگر چه براي بتها نماز مي خواندند، قرباني مي كردند و مراسم ديگر داشتند. روزه تنها براي خداست و هيچ مشرك و بت پرستي، براي تقرّب به بت روزه نگرفته است. چون روزه يك فرمان الهي است. ساير عبادات، مورد شرك قرار گرفته و براي غير خدا هم انجام مي دادند. اما خداي متعال روزه را به خود اسناد داده و شخصاً جزاي روزه دار را به عهده گرفته است .