گروه بین الملل- مصطفی مطهری*: با مشخص شدن تقریبی نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا و قطعی شدن پیروزی بایدن، پرسشی که اذهان و افکار عمومی و توجه مخاطبان را به خود مشغول کرده است این می باشد که سیاست منطقه ای واشنگتن در دوران بایدن در ارتباط با منطقه خاورمیانه و چالش های موجود در آن چه خواهد بود؟ واقعیت این است که آنچه در دوران بایدن در خاورمیانه دنبال خواهد شد مسلماً با رویکردهای آنارشیستی و خود عالم پندار ترامپ متفاوت خواهد بود. در واقع بایدن با سامان دادن به عوامل مناقشه زا و گزاره های چالش زا تلاش خواهد کرد تا منطقه را بر اساس اهداف و برنامه های منطقه ای واشنگتن در خاورمیانه همسو سازد. به واسطه این افق برنامه ای و عملیاتی از سوی واشنگتن در دوره بایدن است، که تعدادی از کشورهای منطقه واکنش هایی داشته اند و علت اصلی این واکنش ها هم بیم از شرایط جدید می باشد.
دو کشور سعودی و ترکیه بخاطر ترس از شرایط تغییر، با واکنش های رسانه ای در شاخص های دیپلماتیک تلاش دارند تا حاشیه های امنی را برای خود ترسیم و تدوین کنند. از آنجایی که این دو کشور در دوران ترامپ از آزادی عمل، منحصر بفردی در عرصه داخلی و در حوزه فعالیت های منطقه ای برخوردار بودند سیاست داخلی و سیاست خارجی تهاجمی خود را در عرصه داخلی و برای حضور در میدان های منطقه ای به گونه ای هدف گذاری کردند که به رویاهای توسعه طلبانه آنها برای فعالیت و نقش آفرینی در حوزه های منطقه ای از خاورمیانه تا شمال آفریقا و برخورد قهری با منتقدان و مخالفان داخلی جامه عمل پوشاند. بطوریکه وقوع این شرایط کنش گری برای آنها نه تنها موجب اصطحکاک هایی میان آنها شد بلکه زمینه های تعارض و نبرد نیابتی میان آنها را نیز فراهم کرد.
واقعیت این است که وجود پرونده های مختلف منطقه ای برای ریاض و آنکارا و تداخل و تعارض منافع میان آنها موجب شده است تا طرفین را پیش از آنکه گرفتار محدودیت های اعمالی و فشارهای وارده از سوی واشنگتن شوند به فکر چاره ای برای حل و فصل چالش های احتمالی در این باره از یکسو و یافتن راهی برای کم کردن تعارضات از سوی دیگر با هم بیندازد. بطوریکه از یکسو هم ریاض و هم آنکارا با راهبرد قرار دادن خود در مسیر اهداف آمریکا در نحوه مواجهه با چالش های منطقه ای در محیط های بحران، درصدد هستند از وقوع شرایطی که موجب شود تا هزینه هایی در این باره بپردازند، جلوگیری کنند. و از سوی دیگر نیز آنها تلاش دارند تا از متغیرهای تعارض تا آنجایی که جا دارد در روابط میان خود چشم پوشی کنند و فصل جدیدی را آغاز کنند؛ و به حل و فصل گوشه هایی از تعارضات میان خود بپردازند و یا اینکه حداقل با چشم انداز کوتاه مدت از شدت دامنه تعارضات و تشدید آنها بکاهند.
کم کردن حدود دشمنی ها و اختلافات میان یکدیگر اگر چه تابعی از تهدیدات حضور بایدن در کاخ سفید است اما ماهیت مناسبات منطقه ای و تعارضات روبه تزاید میان آنها موجب شده است هم ریاض و هم آنکارا از موضع ضدیت و تهاجم با هم خارج شوند؛ و این بدان معناست که طرفین درصدد تعیین حدود و حوزه نفوذ یکدیگر هستند. از سوی دیگر نیز این احتمال را باید در نظر گرفت که حضور در باکو، آنکارا را به این فکر واداشته است تا از دست اندازی های ریاض که در سال های اخیر هزینه های هنگفتی در باکو به انجام رسانده است، جلوگیری کند. وجود این شرایط برای ریاض در قبال آنکارا در یمن و ترس از نفوذ ترکیه در مناطقی از یمن نیز باید مفروضی باشد که مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین طرفین برای خنثی سازی اقدامات طرف مقابل ترجیح داده اند در موارد ذکر شده بجای تعارض، وارد فرآیند مصالحه و مذکره شوند(صرفاً یک احتمال است که ممکن است ما به زای بیرونی نداشته باشد).
*دکترای علوم سیاسی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com