به گزارش بولتن نیوز، کتاب صوتی «بیخلوتی»، مجموعهای با ایدههای داستانی درونی و برونگرای ناب است. در این ۱۹ داستان کوتاه تجربههای مریم ساحلی با بیانی شاعرانه و خاص روایت شده است.
در این کتاب صوتی از شور و شادی و بغض و حسرت انسانها سخن گفته شده که در بین آجر به آجر خانهها جای گرفتهاند. مریم ساحلی به روایت داستان زندگی و چشمانتظاری زنان شیردل و عاشقی میپردازد که با وقوع جنگ، شور و شوق زندگی در آنها مرده است.
آدمهایی که نویسنده در داستانهای خود به آنان میپردازد، به قدری آشنا هستند که گویی در اطرافیان خود آنها را نظارهگر هستیم. به همین دلیل است که به سادگی همراه آنها و زندگیشان میشویم و حتی بعد از پایان داستان همچنان به آنان میاندیشیم.
مضامینی که در داستانهای این کتاب وجود دارد از دغدغهها و گرفتاریهای روزمره حکایت میکند. آرزوها، عشقها، دوستیهایی که از یادها رفتهاند، اندوه و تنهایی زنان در بالا و پایین روزگار و سرگشتیهای انسان امروز به خوبی در این کتاب به نمایش درآمدهاند.
فضای داستانی که با بوی دلچسب خاک خیس و باران خورده و صدای موجهای دریا همراه است، جغرافیای خاصی را یادآور میشود که برای همگان پر از خاطره است. مریم ساحلی در گوشهای از داستانهایش به روایت پناهندگان لهستانی در جنگ جهانی دوم میپردازد که از مرز بندرانزلی وارد ایران شدند و بعضی از آنها به دلیل عاشقی در همین شهر ماندگار شده اند.
مریم ساحلی با انتخاب زبان شاعرانه و زاویه دید مناسب همراه با استعارهها، از دام حکایتهای ساختارشکن و روشنفکر مآبانه فرار کرده و این مهمترین ویژگی کتاب اوست. ساحلی ناخودآگاه در داستانهایش روایتی زنانه دارد که از این طریق باعث آشنایی همگان با ظرایف و لطافت جهانی میشود.
بیخلوتی نه برای افزودن چیزی به ادبیات بلکه برای افزودن چیزی به زندگی شماست تا قسمتی از ذهن و زندگیتان را پر از عاطفه و شوق زیستن کند. بیخلوتی برای کسانی است که اهل داستان هستند و از داستانهایی پر از ایده و لحظات ناب لذت میبرند.
در بخشی از کتاب صوتی «بیخلوتی» میشنویم:
در امتداد دیواری که گُله گُله خزه رویش سبز شده راه میافتم. زنهای همسایه به بهانه خرید از سبزیفروش دورهگرد جمع شدهاند ته کوچه و دل ندارند برگردند به خانههایشان. سنگینی نگاهشان روی پیلی دوقلوی پالتوی مادرم نشسته که رنگ پریده است با یقه بزرگ و دگمههای از مد افتاده. من، اما همه اینها را ندید گرفتم و از انتهای کمد بیرون کشیدمش. سالهاست که با نفتالینهای توی جیبش آویزان است. از بین لباسهای مادرم یک روسری هم نگه داشته بودم که حالا نمیدانم کجاست. شیری بود با حاشیه آبی، آبی آسمانی. پیچ کوچه که پشت سر میماند سرم را در یقه پالتو فرو میبرم و از عطری آشنا که آمیخته با بوی نفتالین است پر میشوم.
گفتنی است کتاب صوتی «بیخلوتی» نوشته مریم ساحلی با روایت مریم محبوب از سوی نشر نیستان راهی بازار کتاب شده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com