قوی شدن مد نظر مقام معظم رهبری تنها در مباحث نظامی و اقتصادی و صنعتی نیست. در زمینه رسانه نیز باید قوی شد در غیر این صورت همانند سال های گذشته جریان غرب گرا و بعضا ضد انقلاب از فرصت استفاده و اهداف خود را از همان طریق محقق خواهند کرد.
گروه فرهنگی_سید محسن عبدالهی: در کوران اتفاقات اخیر چند چالش رسانه ای جالب به وجود آمد که در آن ها شاهد واکنش هایی عجیب و شتاب زده از سوی تعدادی از دوستان رسانه ای انقلابی خودمان بودیم. عزیزانی که علی رغم تسلط و تجربه فراوان در حوزه رسانه، به راحت ترین شکل ممکن در بازی هایی وارد شدند که خود طراحی نکرده بودند و بعضا مواضعی اتخاذ کردند که از بیخ و بن اشتباه بود.
به گزارش بولتن نیوز، در اولین ماجرایی که عزیزان ما شتاب زده و بدون تامل اقدام به موضع گیری کردند، انتشار فیلم 30 ثانیه ای از صحبت های زینب ابوطالبی بود که توسط برخی جریانات خاص در فضای مجازی منتشر شد و متاسفانه برخی از انقلابیون و حزب اللهی هایی که اتفاقا اهل رسانه هم هستند، همانند سایر مواردی که در گذشته پیش آمده بود و مرتکب همین اشتباه شدند، عمل کردند و درسی از آن چه گذرانده بودند، نگرفتند. این دوستان به ابوطالبی تاختند بدون آن که لحظه ای بیاندیشند مگر می شود از یک کلیپ 30 ثانیه ای که قبل و بعدش مشخص نیست، درباره نه فقط کلام که راجع به شخصیت یک فرد هم قضاوت کرد؟!
مورد دیگر درگیری هایی بود که میان سیروان خسروی و مهراب قاسمخانی پیش آمد. مجددا همان افرادی که ابوطالبی را تبدیل به سیبل خود کرده بودند، شروع به حمایت از خسروی کردند. آن هم حمایت و بازنشر پستی که در آن علنا از بی نظری دفاع شده بود و تعلق نداشتن به هیچ جریان و تفکری. این که یک نفر نخواهد از دولت خاصی حمایت کند و به طرفدارانش خط دهی کند، کار خوبی است اما بی نظری از نوع سیروان و حمایت از او در حالی که اساسا هیچ رابطه ای با انقلاب و انقلابی گری ندارد، دیگر از آن داستان هایی است که نمی توان به راحتی پذیرفت.
مانند همین جریان درباره دو بیانیه شهاب حسینی نیز صدق پیدا کرد. حتی شاید بتوان گفت با توجه به سابقه حسینی و ذهنیت مثبتی که از وی وجود دارد، حجم واکنش ها بسیار بیشتر از گذشته بود. عزیزان ما که به دنبال دوگانه سازی های همیشگی هستند، مجددا شروع کردند به یارکشی از میان سلبریتی ها بدون آن که متن حسینی را به خوبی درک کنند. حسینی با تحریم جشنواره فیلم فجر مخالفت کرد اما از سوی دیگر علت مخالفتش را نه از باب تعارض نظرش با تحریم کنندگان بلکه به علت بهره بردن از فضای جشنواره فجر در جهت افکار ایشان عنوان کرد. یعنی حسینی نیز همان اعتراضات را همانگونه که در بیانیه دوم خود نگاشته، دارد اما از سوی دیگر فضای جشنواره و رسمیت آن را مجال بهتری می داند تا صدای اعتراضات شنیده شود.
با علم به این مساله چگونه می شود عزیزانی که بعضا مدعی تدریس سواد رسانه ای هم هستند و دوره های این کلاس ها را برگزار می کنند، شروع به حمایت و تکثیر این بیانیه ها کردند؟! آیا همان تحریم بهتر از این نیست که با استفاده از امکانات جمهوری اسلامی و در جشنواره ای ملی، تریبون رسمی در اختیار افرادی قرار بگیرد که بیش از گذشته ضدیت خود را با اسلام و انقلاب را به نمایش بگذارند؟!
آن چه گفته شد متاسفانه نه فقط در این حوزه بلکه در سایر موارد نیز دامن گیر جبهه انقلاب در فضای مجازی هم شد و داستان زودتر بلند شدن حسن روحانی در نماز جمعه این هفته به امامت مقام معظم رهبری تبدیل گشت به مهم ترین سوژه بسباری از دوستان ما! یعنی خطبه های رهبر معظم انقلاب و حضور میلیونی مردم در این نماز جمعه باشکوه اهمیتی کمتر از بلند شدن بی درنگ رییس جمهور برای برخی از دوستان داشت که بیش از اهمیت به محتوای صحبت های حضرت آقا، به آن مساله پرداختند و انواع نظریه پردازی ها را انجام دادند!
همه این موارد گفته شد تا ببینیم که تا چه اندازه در حوزه سواد رسانه حتی در میان نخبگان جریان انقلابی ضعیف هستیم. قوی شدن مد نظر مقام معظم رهبری تنها در مباحث نظامی و اقتصادی و صنعتی نیست. در زمینه رسانه نیز باید قوی شد در غیر این صورت همانند سال های گذشته جریان غرب گرا و بعضا ضد انقلاب از فرصت استفاده و اهداف خود را از همان طریق محقق خواهند کرد. حال ما بگوییم که ایشان کار رسانه ای را به خوبی می شناسند تفاوتی در نتیجه به وجود نخواهد آورد. مهم این است که از خودمان شروع کنیم و سواد رسانه ای خود را ارتقا دهیم تا بتوانیم در مواردی همچون قضایای مطرح شده، در زمین بازی طراحی شده توسط خودمان بازی کنیم و دشمن را در تله بیندازیم نه اینکه تمام توانمان صرف پاسخ به دشمن شود؛ آن هم بر سر موضوعاتی که از اساس موضوعیتی ندارند و اصلا نباید در آن ها ورود کرد.