به گزارش بولتن نیوز، هر چند تئاتر در ایران هنری وارداتی به شمار میرود اما میتوان با رجوع به ریشههای پیدایش آن در آیینها و خرده روایتهای آیینی در 2500 سال پیش از میلاد مسیح در یونان باستان، قرابت بسیار عجیبی با آیینهای کهن و باستانی ایران را در آن کشف کرد.
هر چند این پیشفرض و مقدمه در ابتدا بسیار باستانی، کهن و صد البته ثقیل به نظر میرسد؛ اما با تطبیق آن در جامعه متمدن و مدنی امروز به راحتی میتوان به این نتیجه رسید که با فروپاشی مرزهای جغرافیایی به واسطه فضای مجازی و دهکده جهانی، امروزه داد و ستد فرهنگی به واسطه کالاهای هنری نه تنها ریشه و منشاء که ضامن بقا و دوام حیات اقتصاد هنر در جهان پیرامون ما تعریف میشود.
در جهان امروز که به زعم قاطبه کارشناسان علم اقتصاد، بازار هنر آن یکی از داغترین بازارها و منابع اقتصادی کشورها برای ارزآوری به شمار میرود؛ سوال اصلی اینجاست که چرا با وجود پیش رو بودن چنین گستره اقتصادی در بُعد جهانی و فرهنگ مبادله کالاهای فرهنگی، سهم تئاتر ایران با چنین پیشینه عمیق، ژرف و کهن آیینی در بازار بینالمللی بسیار ناچیز است.
این نوشتار تلاش دارد تا پاسخ این سوال را از زبان کارشناسان، هنرمندان، متولیان و دستاندرکاران هنر تئاتر و امور اقتصادی آن بیاید.
** ضعف در بازاریابی
«پل آنتونی ساموئلسون» که در جهان از او به عنوان یکی از اصلیترین بنیانگذاران علم اقتصاد هنر یاد میشود جمله جالبی دارد با این مضمون که ذات هنر و هنرمندان بر این اصل استوار است که همواره آن چیزی که باور دارند را برای تمام مردمان جهان بگویند و بنویسند و بیشک این بهترین تعبیر و چشمانداز برای اجرایی کردن اقتصاد هنر در شکل جهانی آن به شمار میرود.
به زبان سادهتر، ساموئلسون تاکید میکند که برای ارتقای اقتصاد هنر از بازاری داخلی به سطح جهانی و بینالمللی باید به تولید هنر به عنوان زبان مشترک تمامی انسانها به شکل کالایی ضروری باور داشت؛ چرا که این درست همان زمانی است که میتوان آن کالا و محصول هنری را به عنوان یک باور به مردمان جهان ارائه داد.
«محمدرضا خاکی» کارگردان، مدرس تئاتر و عضو هیات علمی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران که خود تحصیلکرده دانشگاه «نوول» فرانسه است در گفتوگو با ایرنا، با اشاره و نگاهی مفهومی و موضوعی به تئاتر ایران و اروپای غربی میگوید: بدون هیچ شکی داشتههای تئاتر ایران در بُعد مفهومی، محتوایی و کیفی نه تنها همتراز با تئاتر غرب قابلیت ارزیابی دارند که در بسیاری از مفاهیم انسانی به سبب پیشینه عمیق و کهن آیینی ایرانیان قابلیت جهانی شدن را نیز دارا هستند. اما دور بودن محصول هنری هنرمندان ما از استانداردهای جهانی و بیتوجهی به مساله بازاریابی هنری باعث شده تا سهم تئاتر ایران در بازار پرسود اقتصاد تئاتر جهان، چیزی نزدیک به صفر باشد. همه اینها در شرایطی است که با حضور محدود گروههای نمایشی ایران در فستیوالها و رخدادهای بینالمللی و حجم استقبال مخاطبان و کمپانیهای تئاتری از آثار هنرمندان ایرانی، این حس عدم حضور تئاتر ایران در بازارهای بینالمللی بیش از پیش به چشم میآید.
کارگردان نمایشهای «آتشسوزیها» و «روال عادی» پیشتر نیز درباره برگزاری رویدادهای بینالمللی مانند جشنواه تئاتر فجر یا جشنواره تئاتر کودک و نوجوان ایران که در تقویم رویدادهای جهانی تئاتر به ثبت رسیده است ضمن آنکه این رخدادها را پلی برای معرفی هنرمندان ایرانی به همتایان بینالمللی خود میداند گفته بود: «تنها نقطه آسیب اصلی در برقراری ارتباط مستمر میان هنرمندان تئاتردر ایران و همتایان جهانیشان نداشتن تعریف دقیق و مشخص از کارها و فعالیتهای زمانبندی شده است. چرا که گروههای بینالمللی تئاتر برای بازه زمانی پنج تا 10 سال پیشاروی خود برنامه مشخصی دارند. همین برنامه به هدفگذاری آنها برای حضور در بازارهای کشورهای مختلف کمکهای فراوانی میکند. اما در ایران به سبب نداشتن این برنامهریزی کلان و تلاش برای پوشش بازه زمانی حال و اکنون، فرصتی برای عرض اندام در سطح بینالمللی کمتر فراهم میشود.»
** نبودِ تعریف کمپانی
«رحمت امینی» دیگر کارگردان و مدرس شناخته شده تئاتر ایران که مدیریت هنرهای نمایشی دانشکده پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران را نیز بر عهده دارد در گفتوگو با ایرنا، نداشتن کمپانیهای نمایشی را بزرگترین آسیب در مسیر جهانی شدن و قرار گرفتن تئاتر ایران در صف بازارهای بینالمللی تئاتر و ارائه محصول نهایی میداند و خاطرنشان میکند: تئاتر به عنوان یک فعالیت هنری زنده و گروهی، نیازمند چتر حمایتی مستحکم مانند یک کمپانی و شرکت ثبت شده و فعال است. اما این مساله در تئاتر ایرانی کاملا امری بی معنی است! در تمام جهان مسئولیت ثبت قراردادها، تبلیغات و بازاریابی برای اجرای آثار نمایشی در کشورهای مختلف بر عهده کمپانیهای نمایشی است. البته نباید از خاطر دور داشت تمام این امور توسط بخشهای خصوصی اداره میشوند و این کمپانیها با استفاده از افراد متخصص بازاریابی هنری تلاش میکنند برای اعضای هنرمند و گروههایی که با آنها کار میکنند به شکل مستمر برنامه اجرایی هماهنگ کنند. چرا که تنها در این صورت است که چرخ و مدار اقتصادی تمامی عوامل اجرایی آن آثار نمایشی و البته شرکتها همواره بر مدار گردش خواهد بود.
کارگردان نمایشهای «خدایگان» و «جیک جیک علیشاه» با اشاره به آنکه هنر تئاتر بر خلاف سینما، هنری متکی بر اجرای زنده است و تمامی عوامل و دستاندرکاران این هنر برای ارائه آثار خود باید در خدمت محصول هنرشان یعنی تئاتر باشند، یادآور میشود: کمپانی تئاتر به معنای یک شرکت است که هنرمندان را در استخدام خود دارد و با فعالیت هنری آنها - تولید و اجرای آثار نمایشی - چرخه اقتصادی خود را به حرکت در میآورد؛ اما در ایران وقتی هنوز حرفه تئاتر، بازیگری یا کارگردانی به عنوان شغل شناخته نمیشود و بازیگران ما از استمرار کار و درآمد حداقلی محروم هستند، پس نمیتوان صحبت از کار حرفهای به میان آورد. این درست که تمام عوامل تولید تئاتر در ایران به شکل انحصاری افرادی حرفهای در پیشه خود هستند؛ اما در معنا و مقیاس جهانی، فرد حرفهای در هنر و بازار وسیع و کلان آن، فردی است که یک کار ثابت با درآمد ثابت دارد و در این میان و در فاصله روزها و ماههایی که گروه تئاتری در حال تمرین نمایشی هستند، این کمپانیها و شرکتهای تئاتری هستند که هزینه معیشت و زندگی هنرمندان را تامین میکنند.
وی میافزاید: بعد از این سرمایهگذاری به محض آماده شدن نهایی کار و اجرا در کشورها و شهرهای مختلف و فروش بلیت و سود حاصل از نمایشها، نتیجه سرمایهگذاری خود را درو میکنند. اما تحقق این امر در ایران به دلیل انفصال بخش خصوصی و عدم تمکن بخش مالی دولت برای پیشبرد این هدف کلان، باعث شده تا هیچکدام از داشتههای حقیقی و پربار تئاتر ایرانی رنگ و بوی جهانی را به خود نگیرند.
** صدای گامهای دیپلماسی فرهنگی
«مهرداد رایانی مخصوص» نمایشنامهنویس، کارگردان و مدیر پیشین بخش بینالملل جشنواره تئاتر فجر با تایید صحبتهای امینی و خاکی، در گفتوگو با ایرنا، برگزاری بازارهای جهانی هنر تئاتر ایران مانند بازار بینالمللی بهاره تئاتر ایران را یکی از نخستین گامها برای حضور و ورود هر چه بیشتر و مستمر تئاتر ایران در صحنههای جهانی و به دست آوردن سهم و حق خود از بازار پرسود و وسیع تئاتر در سطح بینالمللی میداند و میگوید: هر چند برگزاری جشنواره تئاتر فجر به شکل بینالمللی بیش از سه دهه در ایران سابقه دارد؛ اما میل برای حرکت به سمت تئاتر حرفهای و خروج از نگاه و چتر حمایتی دولت تنها یک دهه است که به شکل جدی در تئاتر ایران جایی برای خود دست و پا کرده است.
کارگردان نمایش «خشم و هیاهو» یادآور میشود: مفهوم حضور بخش خصوصی در سرمایهگذاری بلند مدت در هنری مانند تئاتر هنوز برای بسیاری از تهیهکنندگان ما به شکل دقیق جای خود را باز نکرده است. درست در راستای تطبیق این مفهوم با نگاه جهانی است که مسئولان باید در برگزاری بازار بهاره تئاتر ایران در شکل بینالمللی، علاوه بر معرفی گروهها و کمپانیهای تازه شکل گرفته تئاتر ایران به گروههای دعوت شده در این بازار، راههای حضور تئاتر ایران در بازارهای جهانی هنر نمایش و بهرهبرداری هنرمندان از بازار و مارکت تئاتر در نگاه بینالمللی آن را مورد ارزیابی قرار دهند.
این عضو هیات علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به این که گامهای جهانی شدن برای تئاتر ایران آرام آرام در حال طی شدن است، خاطرنشان میکند: خوشبختانه هنرمندان ایرانی طی سالهای اخیر با ارتباطهایی که به شکل شخصی با همتایان بینالمللی خود برقرار کردهاند زمینه آشنایی هر چه بیشتر ظرفیت تئاتر ایران در جهان را فراهم ساختهاند. در این مدت محدود با مشارکت بخش خصوصی و تسهیلاتی که نهادهای دولتی امر هنر برای فعالان بخش خصوصی فراهم کردهاند شاهد اوجگیری هنر ایران در بازارهای جهانی هستیم. در این میان سهم تئاتر ایران به واسطه تعاملات فرهنگی بین دانشگاهی، جشنوارههای بینالمللی به میزبانی ایران و درک مفهوم بازاریابی در جهان هنر توسط بخش خصوص تا حدی پیش رفته است. بدون هیچ شکی در طی بازه زمانی چهار تا پنج سال آینده شاهد درخشش تئاتر ایران در بازار تئاتر جهان و مطالبه سهم و حق هنرمندان مستعد تئاتر ایران خواهیم بود و در این زمینه دولت و دستگاه دیپلماسی فرهنگی نیز پشتیبان و همراه هنرمندان تئاتر ایران بوده و خواهد بود.
** ادعایی بدون هیچ گزافی
ظرفیت و پتانسیل فرهنگ و محصولات هنری کشورمان در توفیق حضور در خلال بازارهای رقابتی هنری جهان پیش از این به واسطه هنر سینما، صنایعدستی و حوزه هنرهای تجسمی به خوبی دیده و لمس شده است. بدون شک با تحقق سند چشمانداز توسعه هنری به ویژه در بخش دیپلماسی فرهنگی به عنوان یکی از شعارها و برنامههای دولتهای یازدهم و دوازدهم، میتوان به فرداهای درخشان و آسمان روشن حضور ایران و محصولات فرهنگی و هنری کشورمان در بازارهای پرسود بینالمللی بسیار امیدوار بود. بدون شک رسیدن به چنین جایگاهی به مانند تحقق ضربالمثل «هر که طاووس پسندد غم هندو ببرد» خواهد بود.
امروز میتوان مدعی بود که هنر ایرانی و محصولات هنرمندان ایرانی با تمام سختیها و مرارتهایی که کشیدهاند در آستانه ممکن کردن محالی هستند که وقوع آن تا پیش از این، معجزه نام داشت. حال میتوان به ممکن شدن این محال بر تارک آسمان وسیع، آبی و آفتابی بازارهای هنری در سطح بینالمللی بیش از همیشه امیدوار بود. پس به امید آن روز که بی شک چندان دور نیست...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com