گروه اقتصادی: Special Purpose Vehicle (SPV) همان سیستم اروپایی است که گفته میشود جایگزین سوئیفت است و امکان برقراری ارتباط تجاری اروپا با ایران را فراهم میکند. این سیستم قرار است مانند یک شرکت برای تسویه مالی تجارت با ایران عمل کند. اواخر شهریور ماه بود که خبرگزاری «فرانس پرس» خبر داد ساختار جدید مورد نظر سه کشور آلمان، فرانسه و انگلستان قرار است همچون یک شرکت برای تسویه مالی تجارت با ایران به دور از حلقههای مالی متداول عمل کند. بهعنوان نمونه در این ساختار ایران میتواند به اسپانیا نفت بفروشد و اعتبار مالی لازم برای پرداخت به یک شرکت آلمانی را که به ایران کالا یا خدمات داده، تأمین کند و پول از طریق خاک اروپا بین دو شرکت مبادله شود. 26 سپتامبر مقارن با چهارم مهر ماه، فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا خبر داد که مکانیسم ویژه برای ادامه همکاری اقتصادی با ایران تا قبل از ماه نوامبر یعنی موعد اجرایی شدن فاز دوم تحریمهای یکسویه آمریکا علیه ایران آماده خواهد شد.
**وعدهای در انتظار تحقق
به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایرنا، 2 روز پیش از موعد مرحله دوم تحریمهای آمریکا علیه کشورمان، اتحادیه اروپا در بیانیهای که به امضای موگرینی نیز رسیده بود، اعلام کرد: «برای کمک و تضمین دادن به عاملان اقتصادی که تحت قوانین اتحادیه اروپا به تجارت مشروع میپردازند تلاش بیشتری باید انجام شود. وزیران دارایی ما در نشست آینده خود به پیگیری این موضوع میپردازند. اراده مشترک ما برای تکمیل این (سامانه) خللناپذیر است.» در روزهای بعد اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه چند کشور اروپایی از پذیرفتن میزبانی این سامانه سر باز زدهاند. موگرینی نیز هفته گذشته در پاسخ به پرسشی درباره میزان پیشرفت مکانیسم مبادلات با ایران و زمان راهاندازی آن اظهار کرد که هنوز نمیتوان زمان دقیقی را برای آن اعلام کرد، اما امیدوار است و باید هر چه زودتر اجرایی شود.
ایران نیز همچنان پیگیر اجرایی کردن این مکانیزم است.
به سراغ مجید شاکری رفتیم تا از منظر فنی نقاط قوت و ضعف SPV را برایمان تحلیل کند. شاکری دکترای مدیریت مالی دارد و چند سالی است که بر بحران بانکی و آثار مالی تحریمها تمرکز کرده است. وی معتقد است از SPV نمیتوان بیش از تأمین غذا و دارو انتظاری داشت. این پژوهشگر اقتصادی با اشاره به اینکه بزرگترین ریسک تحریم برای آمریکا این است که تحریم رعایت نشود، پیشنهاد میدهد با شرکتهای دولتی اروپایی وارد مراوده شویم. به گفته وی شرکتهای دولتی اروپا، کاملاً در اختیار مقام سیاسی اروپا هستند و آنها دیگر بهانهای ندارند که قادر به کنترل این شرکتها نیستند.
در ادامه گفتوگوی ایرناپلاس با وی را میخوانید.
** ایرناپلاس: بهطور مشخص از نظر فنی چهقدر SPV را عملیاتی میدانید؟
** شاکری: فکر میکنم SPV هیچ گاه شروع نمیشود. از دیدگاه فنی SPV را جز با چشمپوشی یا عفو مخفیانه آمریکا نمیتوان محقق کرد. این اشکالات مربوط به ساختار SPV و نوع تجارت ایران و اروپاست. در واقع نمیتوان بیش از تأمین غذا و دارو انتظاری از این سیستم داشت. آمریکاییها بر دستهبندی بانکهای ایرانی به سیاه و سفید تأکید دارند. بانکهای سیاه آنهایی هستند که برچسب Specially Designated Global Terrorist (SDGT) که مربوط به تحمل تبعات حقوقی مترتب بر گروههای تروریستی است یا Weapon of mass destruction (WMD) که مربوط به سلاحهای کشتار جمعی است، دریافت کردهاند. بانکهای سفید نیز آنهایی هستند که OFAC (دفتر کنترل داراییهای خارجی آمریکا) با تأکید زیاد میخواهد بگوید که اینها متفاوت هستند. عملاً این سیستم بانکی برای تأمین غذا و دارو کافی خواهد بود.
برخی میگویند اروپاییان موضوع SPV را عقب انداختهاند؛ زیرا اگر ایران مجدداً وارد لیست Countermeasure (اقدام متقابل) FATF (گروه ویژه اقدام مالی) شود، SPV کار نمیکند. موافقم که اروپاییها اجرای کامل برنامه عملیاتی FATF را بهعنوان یک پیششرط برای موضوع SPV مطرح کردهاند، اما این پیششرطی امنیتی است، نه اقتصادی. هیچ کجای ساختار SPV با Countermeasure شدن ایران دچار مشکل نمیشود. Countermeasure یعنی از سوی «برنامه B» FATF هشداری به بانکهای مرکزی کشورها داده میشود که ایران کشوری با ریسک Anti Money Laundering (AML) یا ضدپولشویی بسیار بالا است و اگر نهادی میخواهد با این کشور کار کند باید برای هر تراکنش Enhanced Customer Due Diligence (ECDD) یا شناخت همه جانبه ذینفعان را انجام دهد و نسبت به منشأ پول خیلی حساس باشد. در بُعد اجرایی نیز بانک مرکزی آن کشور از بانکهای خود میخواهد که اگر قرار است تراکنش ارزی با ایران انجام دهند، باید در سطوح پایین نیز رئیس بانک حاضر باشد؛ در واقع بهطور غیرمستقیم به بانکهایشان میگویند که با کشور ما کار نکنند.
SPV نهاد مالی نیست
** ایرناپلاس: چرا معتقدید هیچ کدام از این موارد مشکلی برای اجرایی شدن SPV ایجاد نمیکند؟
** شاکری: زیرا SPV نهاد مالی نیست که موضوع پولشویی در آن مطرح باشد؛ بلکه یک نهاد تهاتری است. افزون بر این، اصلاً ریسک منشأ پول در SPV معنا ندارد؛ زیرا مشخص است که پول ناشی از صادرات نفت ایران است. همچنین ECDD هم درباره آن مطرح نیست، زیرا سازوکار SPV به خرید کالاهای مصرفی از اروپا منتج میشود و درباره کالاهایی با کاربرد دوگانه معنا ندارد. حتی در دوران پیش از برجام یا پس از برجام که ایران هنوز Countermeasure بود، این یک رویه عادی به شمار میرفت که یک بانک اروپایی ریسک Customer Due Diligence (CDD) یا شناخت ذینفعان و ECDD خرید کالای مصرفی از داخل خاک کشور اروپایی را بپذیرد و بردارد.
اگر هم نگران حضور مدیرعامل بانک هستیم، باید توجه کنیم که سطح تسویه SPV بانک مرکزی کشور اروپایی است که خیلی بالاتر از مدیرعامل یک بانک تجاری اروپایی محسوب میشود. در نتیجه موضوع FATF، ارتباط فنی به SPV ندارد. بهنظرم این یک باجخواهی امنیتی موازی است.
** ایرناپلاس: شما پیش از این پیشنهاد داده بودید که با شرکتهای دولتی اروپا کار کنیم؛ چه تضمینی وجود دارد که آمریکا این شرکتها را نیز تحریم نکند؟
** شاکری: باید دید چه منطقی باعث میشود که SPV یک بانک مرکزی اروپایی را برای تسویه قرار دهد. آمریکا روی کاغذ میتواند این بانک را تحریم کند، اما باید دید تحریم بانک مرکزی یک کشور اروپایی چه هزینهای برای آمریکا دارد. هنگامی که آمریکاییها میخواستند بانک مرکزی ایران را در سال 2011 میلادی تحریم کنند، شک داشتند که موفق شوند یا خیر. زمان زیادی هم صرف کردند تا پیشزمینههای آن را فراهم کنند. این در حالی است که در آن زمان ما تحت فشار زیادی بودیم.
علت اینکه آمریکاییها میتوانند با تحریمهای خود ما را تحت فشار قرار دهند، این است که تحریمهایشان تنها منوط به اجازه ندادن برای کار با دلار نیست، بلکه با استفاده از ابزار دلار باعث میشوند تا در روشهای پرداختی دیگر مانند پرداخت یورویی هم کشور ایزوله شود. ایزوله شدن EIH (بانک تجارتی ایران و اروپا) هیچ هزینهای برای اروپاییها ندارد؛ زیرا EIH با اینکه بانک بزرگی است، اما صرفاً پنجرهای رو به ایران است، نه اینکه بخشی در هم تنیده در اقتصاد اروپا باشد.
شرکتهای دولتی اروپا، کاملاً در اختیار مقام سیاسی اروپا هستند و آنها دیگر بهانهای ندارند که قادر به کنترل این شرکتها نیستند. همچنین بهعلت دولتی بودن، همان هزینه تحریم بانکهای مرکزی اروپایی را نیز برای آمریکا دارند. فراموش نکنیم بزرگترین ریسک تحریم برای آمریکا این است که تحریم رعایت نشود. اگر دلیلی مانند در هم تنیدگی اقتصادی، دولتی بودن شرکت، مشروع بودن از دید رأی دهنده اروپایی و... وجود داشته باشد که باعث رعایت نشدن تحریم شود، تحریم کارکرد خود را از دست میدهد و آمریکاییها نیز از آن استفاده نمیکنند. آن شرکتهای دولتی بهقدری با اقتصاد اروپایی در هم تنیده هستند که تحریم این شرکتها که برخی از آنها نقش خیلی مهمی نیز در اقتصاد منطقه خود دارند، باعث افزایش جدی اعتراضات سیاسی میشود. در نتیجه، آمریکاییها بهصورت پیشفرض به سراغ تحریم این شرکتها نمیروند.
فهرست اولیه را به وزارت امور خارجه دادیم
** ایرناپلاس: راهکار شما بهطور مشخص همکاری با بانکهای مرکزی و شرکتهای دولتی اروپا است. آیا تعداد و حوزه فعالیت شرکتهای دولتی مد نظر شما میتواند نیازهای کشور را در حوزههای مختلف پوشش دهد؟
** شاکری: بهصورت سنتی مطرح میشد که شرکتهای اروپایی همه خصوصی هستند. عدهای نیز میگفتند شرکت دولتی در اروپا وجود ندارد و اگر هم باشد اهمیت چندانی ندارد. ما یک فهرست اولیه را آماده کرده و به وزارت امور خارجه دادیم که در آن نام 145 شرکت وجود داشت و تمام زنجیره مورد نیاز ما در فروش نفت، بیمه، کشتیرانی، پتروشیمی و... را شامل میشدند. همچنین این شرکتها ظرفیت پوشش فناوریها و کالاهای مورد نیاز ایران را نیز داشتند. قطعاً آن فهرست قابل توسعه است و البته بخشهایی از آن نیز امکان حذف دارد. با عنایت به اینکه ریسک تحریم شدن شرکتهای دولتی اروپا نسبتاً پایین است، اگر دولتهای اروپایی حتی در سطح این شرکتها نیز نخواهند با ایران کار کنند، واضح است که نمیخواهند معاملهای با ایران انجام دهند.
** ایرناپلاس: آیا بهتر نیست با شرکتهای کوچک و متوسطی که مراوده کمتری با آمریکا دارند وارد تعامل شویم؟ برخی از این شرکتها مراوده خاصی با آمریکا ندارند و منفعت تجارت با ایران برای آنها بیش از ضرری است که از تحریم آمریکا متوجهشان میشود.
** شاکری: تنها ابزار آمریکا برای فشار آوردن به یک مجموعه این نیست که آن را تحریم کند، بلکه میتواند افراد آن مجموعه را هدف قرار دهد. مانند اینکه هالک بانک ترکیه را تحریم نکردند، اما قائممقام این بانک را در سفری که به نیویورک داشت، دستگیر کردند. هر چهقدر یک نهاد، بینالمللیتر باشد این گونه از ضعفپذیری نیز در آن بیشتر است. در حالی که وقتی از یک شرکت محلی در اروپای شرقی صحبت میکنیم، این ریسک بهشدت کاهش مییابد.
این روش در برابر همکاری با بنگاههای کوچک و متوسط Small & Medium Enterprises (SME) خیلی بهتر است. فناوریهایی که ما نیاز داریم از طریق SMEها قابل تأمین نیست. هر چند گفته میشود شرکتهای بزرگ نیز قطعات خود را از SMEها دریافت میکنند، اما نمونههای آن بیشتر در زمینه خودرو و نفت است که تمام نیازهای ما را پوشش نمیدهد. این تصور که چون SMEها در آمریکا کسبوکاری ندارند، پس میتوانند بهراحتی با ما کار کنند صحیح نیست. نوع کار بین اروپا و آمریکا گسترده اما بهصورت مویرگی است. آمریکاییها با تحریم یکی از این SMEها ، میتوانند سایر آنها را نیز بهصورت گروهی تحت کنترل قرار دهند. زیرا آمریکا در اینجا هزینههای تحریم شرکتهای دولتی اروپا را نمیپردازد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com