گروه سیاسی: علی علیزاده در یادداشت پیش رو در جواب انتقادهای آسیه امینی از فعالان فمینیست جنبش زنان که در مقالهای بلندبالا او را موردانتقاد قرار داده و از حضور خود در تلویزیونی ایران اینترنشنالی که بهتازگی منابع مالی سعودیاش فاش شده، دفاع کرده است، آورده: خانم امینی، معتقدم «روضه قتلهای زنجیرهای» تان ناصادقانه، دروغین و تمهیدی مکانیکی برای گروگانگیری عاطفی از مخاطب است. حرفم را اینگونه تکرار میکنم: مگر داریوش و پروانه فروهر و مختاری و پوینده در تمام زندگیشان از دولت سعودی کمک یا پلتفرم یا پول گرفتند؟
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در رسانه اجتماعی این تحلیلگر سیاسی نیز منتشرشده، به شرح زیر است:
بیش از یک ماه از افشاگری گاردین درباره تعلق تلویزیون ایران اینترنشنال به سعودی و نقش سعود القحطانی، قاتل جمال خاشقچی، در بنیانگذاری این تلویزیون میگذرد. هفته پیش در پیامی ویدیوی به تحلیلگران و فعالان سیاسی گفتم که افشاگریهای گاردین حجت را تمام میکند و از آنها خواستم از حضور در تلویزیون سعودی که وظیفهای جز سوریه سازی ایران ندارد پرهیز و این «رسانه تسلیحاتی» را علناً محکوم کنند. خانم آسیه امینی، از فعالان فمینیست جنبش زنان و یکی از مهمانان دائمی ایران اینترنشنال و از افراد مورد خطاب آن ویدیو، در مقالهای بلند مرا موردانتقاد قرار داده و از حضور خود در این تلویزیون دفاع کرده. پاسخ من را در زیر در حالی میخوانید که امروز صبح خبرنگار گاردین اعلام کرد منبع ناشناس او درباره ایران اینترنشنال کسی نبود جز جمال خاشقچی.:
خانم امینی، بدون تعارفات مرسوم هشت نقد و نکته اصلیم را فهرست میکنم.
۱- حرف اصلی شما در متن دو هزار و دویستکلمهایتان این است که تجربه شخصی شما متأثر از احضار نویسندگان و روشنفکران ایرانی توسط نیروهای امنیتی در دهه هفتاد و قتلهای زنجیرهای و جان باختن فروهرها و مختاری و پوینده است. اموری که میگویید نباید فراموش کرد و معتقدید امروز هم به پایان نرسیده. ازاینرو نوشتهاید: «انصاف این است که اگر اهل عدالتی، از خانه خودت شروع کنی.» خانم امینی، من از شما خواستهام امروز در تلویزیون مافیای حاکم بر کشور سعودی حاضر نشوید، چراکه این تلویزیون در حال مقدمهسازی برای ایجاد جنگهای منطقهای بیشتر و سوریه سازی ایران است و شما میگویید بیست سال پیش در سال هزار و سیصد و هفتادوهفت داریوش و پروانه فروهر و محمد مختاری و محمدجعفر پوینده در ایران کشتهشدهاند؟ شوخی میکنید؟ عجیب اینکه از میان آنهمه تشویقکننده شما یک نفر با اصول اولیه منطق دبیرستانی هم آشنا نیست و نمیبیند این بدویترین شکل مغالطه منطقی و انحراف از موضوع است؟ آیا مسئله ما خونخواهی از خاشقچی سعودی یا حتی رویکردی اخلاقی و یا حتی از منظر حقوق بشری به حضور در یک رسانه است؟ خیر. مسئله ما سرمایهگذاری دویست و پنجاه میلیون دلاری دولت سعودی بر روی جامعه مدنی ایران، شبکهسازی از فعالان سیاسی و جنسیتی و قومی و حقوق بشری ایرانی و سازماندهی این شبکه بهواسطه تزریق پولهای فراوان و مدیریت و جهتدهی به افکار عمومی در ایران است. توسط پول دولت سعودی؛ یعنی دولتی که حتی مانند دولتهای غربی به همان روبنای ریاکارانه حقوق بشر لیبرالی هم متعهد نیست. دولتی که در سی سال گذشته مهمترین شبکه تروریسم جهانی را از طریق حمایت مالی از گروههای سلفی و وهابی مثل طالبان و القاعده و بعدها داعش در کارنامهاش دارد. دولتی که امروز بهصورت همزمان حامی مالی فرقه تروریستی مجاهدین خلق از یکسو و الاحوازیه از سوی دیگر است؛ و شما دو هزار و دویست کلمه نوشتهاید تا با زبانبازی و بازی کردن با احساسات مخاطب و خواندن روضه قتلهای زنجیرهای بیست سال پیش در ایران، همکاری با سعودی را توجیه و مشروع کنید؟
۲- گفتهاید سال ۷۷ کجا بودهام. جوانی بودم که تحت تأثیر القائات لیبرالهای ایرانی از قتلهای زنجیرهای چنان شوکه شده بودم که دیگر باقی جهان را نمیدیدم و حاکمیت ایران را شر مطلق تصور میکردم. شبها را در منزل یکی از افراد کانون نویسندگان میخوابیدم که در بالای لیست تهدید شدگان به قتل بود تا اگر نیمهشب کسی در زد من بهجای او گلوله بخورم و در مراسم خاکسپاری پوینده و مختاری هم درست در کنار هوشنگ گلشیری بودم؛ اما برخلاف شما وقتی به بریتانیا آمدم فهمیدم فهم آنچه در ایران میگذرد بدون فهم آنچه در منطقه و جهان میگذرد ممکن نیست. فهمیدم بریتانیا و آمریکا چند صد هزار نفر در افغانستان و یکمیلیون نفر در عراق و بعدها به همراه قطر و سعودی و ترکیه پانصد هزار نفر را در سوریه به قتل رساندند تا دایره محاصره را بر ایران تنگ کنند. نوشتهاید «اگر در خانهای پدری برادرت را میکشد، نمیتوانی دادخواه عدالتجوی خانه همسایهای شوی که فرزندش را کشته است.» نمیدانم آیا این به علت نژادپرستی مستتر در هویت لیبرال و سکولار ایرانی است که مرگ میلیونها همسایه برایتان مهم نیست یا غربزدگی؛ اما حتی اگر تا این میزان محلی گرا و ناسیونالیست هستید هم این میزان نابینایی باورنکردنی است. ندیدن اینکه هدف دولت سعودی آوردن قتلهای زنجیرهای در ابعاد میلیونی از عراق و سوریه به داخل مرزهای ایران است. همانکه بن سلمان چند ماه پیش گفت؛ و شما همکار و همدست کسی هستید که صراحتاً گفته میخواهد مقدمات قتل زنجیرهای میلیونها ایرانی را بچیند.
۳- خانم آسیه امینی، شما و تلویزیون سعودی ایران اینترنشنال در حال معامله با یکدیگر هستید. منظورم فقط حق التصویری که ایران اینترنشنال در اختیارتان قرار میدهد نیست. بگذریم که آن حق التصویر هم که اگر تحلیلگر و فعالی فقط ماهی چهار بار در آن حضور پیدا کند معادل حقوق یک ماه یک استاد دانشگاه است، در میانمدت نوعی وابستگی مالی ایجاد میکند که میتواند به ابزار کنترل تحلیلگران و فعالان تبدیل شود؛ اما منظورم این است که شما در قبال دریافت پلتفرم و پوشش خبری از این تلویزیون، سرمایه اجتماعی شخص خودتان و سرمایه اجتماعی جنبش زنان ایران را بارها در اختیار این تلویزیون گذاشته و بازهم میگذارید. مهم نیست محتوای سخنتان چه چیزی است. مهم نیست در برنامههای ایران اینترنشنال مجیز اصلاحات شاهزاده خبرنگارکّش سعودی را گفته باشید یا آنطور که نوشتهاید نقدش کرده باشید. خودتان باید بدانید، رسانه متعلق به صاحب پلتفرم است و پیام اصلی رسانه متعلق به سازنده فرم است و سهام اندک شما از محتوا در کلیت سازوکار رسانه «ادغام حذفی» میشود؛ یعنی محتوای منتقدانه شما تنها و تنها به کار مشروعیت دادن به رسانه و موسسه و پلتفرم و منبری میآيد که درنهایت کارش تریبون دادن به تروریستهای الاحواز است، آنها وقتیکه هنوز خون مقتولان گرم است. یا پوشش دادن به کنفرانس مجاهدین خلق و «میدان» دادن به فرزند دیکتاتور سابق ایران، رضا پهلوی. اتفاقاً هرچه منتقدانهتر در این رسانه صحبت کنید، قدرت نفوذ این رسانه برای انتقال پیام اصلیاش که نابودی زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران است را آسان کردهاید.
۴- خانم امینی، معتقدم «روضه قتلهای زنجیرهای» تان ناصادقانه، دروغین و تمهیدی مکانیکی برای گروگانگیری عاطفی از مخاطب است. حرفم را اینگونه تکرار میکنم: مگر داریوش و پروانه فروهر و مختاری و پوینده در تمام زندگیشان از دولت سعودی کمک یا پلتفرم یا پول گرفتند؟ از پرستو فروهر و از فرزندان مختاری و پوینده میپرسم: آیا والدین شما هم مثل خانم آسیه امینی در تلویزیون و رادیوی دولت سعودی حاضر شدند و با گرفتن حقالتصویری چند صد پوندی به سیاستهای تنشزا و ضد بشری دولت سعودی اعتبار دادند و پای رسانه شاهان و شاهزادگان ایران ستیز و انسان ستیز و خبرنگارکُش و وهابی سعودی را به خانههای ایرانیان باز کردند؟ خانم آسیه امینی، کاری که شما کردهاید فراموش نکردن و یادآوری خون فروهرها و مختاری و پوینده نیست. شما نهفقط جنبش زنان ایران را به سعدیها فروختید که حالا در متنتان خون فروهرها و مختاری و پوینده را هم ارزانِ ارزان به سعودی و رسانهاش فروختید. به چه قیمتی؟ شما بهعنوان مهمان ثابت تلویزیون سعود القحطانی تنها لیاقت این را دارید که اسم خودتان را کنار بقیه کارمندان و عملههای سعودی مثل علیرضا نوری زاده و علیاصغر رمضانپور بیاورید نه فروهر و مختاری و پوینده که تا پایان عمرشان هیچ کمکی از هیچ دولت خارجی نپذیرفتند.
۵- خانم امینی، منهم مثل گلشیری معتقدم آنچه خفه میکند خداوند نیست و شیطان است؛ و چه نیرویی شیطانیتر از اسپانسر و حامی مالی داعش و القاعده، چه نیرویی شیطانیتر از دولتی که سوریه را به ویرانهای با پانصد هزار کشته تبدیل کرد، دولتی قاتل دهها هزار کودک یمنی که بزرگترین قحطی انسانساز تاریخ معاصر را بر این کشور تحمیل کرده و هر کامیون حامل غذایی را با بمبهای مدرنش نابود میکند و میلیونها نفر را در آستانه مرگ و وبا قرار داده؛ و این شمایید که روحتان را مثل دکتر فاستوس به این رسانه شیطانی فروختهاید و یادتان باشد که معامله با شیطان برگشتناپذیر است و فردا دیگر نمیتوانید نام و اعتبار خودتان و جنبش زنان ایران را که به نامش سخن میگویید از تداعی شدن با تلویزیون سعودی و از گره خوردن با بن سلمان رها کنید و دوباره مستقل شوید. چراکه سرمایه اجتماعی شما بهحساب اعتباری تلویزیون سعودی منتقلشده و مخاطب دیگر به این رسانه خوکرده. مهم نیست چند بار شما بن سلمان را نقد کنید. روزی که لازم باشد این تلویزیون بمبگذاری در تهران را هم توجیه میکند و شما هیچ کاری برای پس گرفتن سرمایه اجتماعی خودتان و جنبش زنانی که به نامش حرف زدید نخواهید داشت؛ و شما و آن جنبش زنان چیزی بیش از ابزار ادغامشده در پلتفرمی توجیهکننده تروریسم نخواهید بود؛ و اینها تخیلی از هزار سال آینده نیست؛ که در چند ماه گذشته همین سازوکار را دقیقاً در توجیه و مشروعیت بخشیدن به مجاهدین خلق و الاحواز و رضا پهلوی دیدیم.
۶- خانم امینی، سعودی میخرد. با دلارهای نفتی همهچیز را و همهکس را و همه گروهی را میخرد. شرکتهای آلامد روابط عمومی در نیویورک و لندن را میخرد. روزنامه ایندیپندنت و بلومبرگ را میخرد. فعالان ملی مذهبی، شاگردان عزتالله سحابی و حبیبالله پیمان را که همواره بر خطکشی با دولتهای بیگانه تأکید داشتند را با حقوق شصت و هفتاد هزار پوندی میخرد. فعالان جمهوریخواه را میخرد. نئو مارکسیستهای طرفدار فیلسوفان فرانسوی را میخرد. فمینیستهایی مثل شما را میخرد. دختر شیرین عبادی را میخرد. معاون سابق وزیر ارشاد را میخرد. اصلاحطلب سابق را میخرد. حزباللهی سابق را میخرد. ملیگرایان را میخرد. سلطنتطلب و سمپات مجاهد و تجزیهطلب کرد و عرب و بلوچ هم که نیاز به خریدن ندارند و سالها پیش خودشان را سرباز سعودی کردهاند که هدفشان یکی است و آن نابودی و تجزیه و ویرانی ایران است؛ و شما نمیبینید که رسانه، قالب و فرمی است که سعودی به واسطهاش، تمام این گروههای نامتجانس که قبلاً بیش از دو دقیقه حاضر به کنار هم نشستن نبودند را یکجا جمع کرده است و از آنها ارتش جنگ نرمی ساخته و حالا شما و جنبش زنان ایران هم در لایههای میانی این ارتش دانسته یا نادانسته مستقرشدهاید.
۷- در طی حمله آمریکا به افغانستان و عراق، بخشی از فمینیستهای سفیدپوست غربی در کنار لورا بوش، همسر رئیسجمهور قاتل آمریکا قرار گرفتند و اشغال نظامی این کشورها که به مرگ چند میلیون نفر در منطقه ما انجامیده و هنوز کشته میگیرد را به نام دفاع از حقوق زنان توجیه کردند. جریانهای عدالتخواه جهانی این جماعت را فمینیست امپریالیستی میخوانند. اگر جنبش زنان ایران همان موقع مقابل حاملان ایرانی چنین گفتمانی ایستاده بود ما امروز لازم نداشتیم برای امری بدیهی مثل کمک نگرفتن از دولت وهابی سعودی بحث کنیم؛ و خانم امینی ببین چه کنایهای است این وضعیت؛ که فمینیستهایی مثل شما برای چند دهه خود را وقف مقابله با اسلامگرایی انقلابی شیعه ایرانی که تازه نسخه اصلاحاتی و لیبرالی هم دارد، بهعنوان مانع اصلی حقوق زنان کردند و عاقبت و سرنوشت خودشان در کنار و در آغوش اسلامگرایان وهابی و سلفی بود.
۸- جنگ روانی به شیوه سخیف مسیح علینژادها را کنار بگذارید. کسی شما را تهدید نکرده. اتمامحجت من معنای سادهای دارد: شما را که تصمیم خودتان را برای ادامه همکاری با ایران اینترنشنال گرفتهاید از این لحظه باید بهصراحت فمینیست سعودی نامید. همانطور که آن دیگری را باید ملی-مذهبی سعودی نامید و آنیکی را مارکسیست سعودی و آن دیگری را اصلاحطلب سعودی نامید.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
قلم علیزاده بی پروا است ولی برای پائین کشیدن پرده از چهره بی پروایان هم استفاده از یک چنین "قلم"ی شایسته و برازنده است .