مشروح اخبار
تماشاخانه ایرانشهر میزبان ۴ نمایش جدید
تماشاخانه ایرانشهر از هفته جاری در سالن ناظرزاده کرمانی میزبان نمایش «آناکارنینا» به کارگردانی آرش عباسی می شود که برگرفته از رمانی با همین نام اثر لئو تولستوی است. این نمایش ساعت ۱۹:۳۰۰ به صحنه می رود.
همچنین نمایش «پالت» به نویسندگی و کارگردانی محمد حاتمی دیگر نمایشی است که در سالن ناظرزاده کرمانی ساعت ۲۱:۳۰ اجرا می شود.
سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر نیز پذیرای ۲ اثر نمایشی می شود. نمایش «بوف نه چندان کور» به نویسندگی و کارگردانی محمدعلی سجادی برداشتی آزاد از اثر صادق هدایت است و قرار است از هفته جاری ساعت ۱۹ به صحنه برود.
نمایش «روال عادی» نوشته ژان کلود کریر به کارگردانی محمدرضا خاکی نیز دیگر اثری است که در سالن سمندریان اجرای عمومی خود را آغاز می کند و ساعت ۲۱ به صحنه می رود.
مدرنیته دروغ، تئاتر ما را زخمی کرده
نمایش «مطرب» نوشته و کار بهزاد فراهانی بعد از اجرا در تماشاخانه ایرانشهر از یکم تیر در تالار داوود رشیدی پردیس تئاتر تهران، واقع در خاوران، اجرای عمومی خواهد داشت. قصه آن درباره زن نانوا و مطربی است که از سوی دولت برنده یک تراکتور بدون خیش میشود و نمیتواند خیشی فراهم کند که بتواند زمینهای کشاورزان را شخم بزند و... .
به گزارش
بولتن نیوز، این کمدی موزیکال با بازی شقایق فراهانی، سانیا سالاری، وحید دهشکار، مسعود رحیمپور، فهیمه رحیمنیا، ابوالفضل شاهکرم، حمید صفایی، علی طاهری، نگین ابدالی، زهرا روشنضمیر، علی بیغم، بهزاد فراهانی، مهسا اقبالی، سیاوش خادمحسینی، حسن یارلو، انسی رمضانی، حمید یعقوبیان، ملیکا رضی، محمد آقامحمدی و عبداِله احسانی اجرا میشود. درباره این نمایش با فراهانی گفتوگو کردیم که میخوانید.
با توجه به راهاندازی پردیس تئاتر تهران در منطقه خاوران که بیشتر از چند ماه از آن نميگذرد، با چه تمهیداتی به دنبال جذب مخاطب برخواهید آمد؟
ما توان آنچنانی نداریم و به شکل مستقل و در فضای مجازی شروع به تبلیغ میکنیم و همچنین قرار است در خیابان پیروزی یک بنر بچسبانیم و تابلو بزنیم و بیشتر از این دیگر نیرویی نداریم.
شما در اواخر دهه ٤٠ کارتان را از کاخ جوانان شوش آغاز کردهاید و ما شما را بهعنوان کارگردان آن منطقه میشناسیم. این بازگشت شما به آن منطقه به نظر چه مفهومی دارد؟
واقعیت این است که من مردم زحمتکش را مقدس میدانم و برایشان ارزش والایی قائل هستم و من با این بازگشت اعلام میکنم که آمادهام که آنها قدم بر چشمم بگذارند و خیلی خوشحال میشوم که مردم را بیشتر به بهانه اجرای مطرب ببینم. این کار برای آنها- مردم پایین- بیشتر دلنشین است تا مردمان بالاشهر.
به لحاظ موضوعی نیز قصه «مطرب» دربرگیرنده روابط مردم روستاست و به آنها میپردازید که برای کار و شکم سیرکردن با چه مشکلاتی دستبهگریبان هستند و این خود مسئله را نزدیک میکند به مردمان زحمتکش... چقدر این اشتراک موضوعی در جذب مخاطب مؤثر است؟
برخلاف برداشت برخی از مخاطبان این روستا فقط ابزاری است برای بیان آنچه که مربوط به عموم مردم است؛ یعنی تمام هموغمم پرداختن به جامعهای است که مردمش دلبسته ورود یک نیرو و یک هژمونی هستند تا بیاید آنها را نجات بدهد. آنها میخواهند به شرایط بهتر برسند، اما با رسیدن این نیرو بهجای آنکه بتوانند وضعیت بهتر را ببینند بیشتر دچار اسیری و پايبندی میشوند.
بنابراین هدف شما بیان تمثیلی از مشکلات جامعه است که چندان ربطی به شهر و روستا هم ندارد و این نمونهای از این مواجهه با مشکلات معیشتی مردم است؟
بله، اینها دلبسته آن مدینه فاضله هستند که زمانه باید برایشان مهیا کند و باید که نیرویی یاریگر آنان باشد و این همان مسئله اصلی من در مطرب است.
با توجه به اینکه میتوان مابازاهای بیشماری از این وضعیت را در اقشار پایین جامعه یافت، چقدر نمایش مطرب میتواند مخاطبانش را راضی نگه دارد؟
همان تجربه یکماهه در تماشاخانه ایرانشهر برایمان بسیار باشکوه و غرورانگیز بود؛ اینکه وقتی بهدرستی مسائل جامعه را در تئاتر تحلیل میکنیم، مردم با آن همسو میشوند و این برخلاف آن فرافکنیاي است که در تئاتر این روزها دیده میشود و بسیاری به دنبال این هستند که رئالیسم را بهکل کنار بگذارند و بر سر سفره نوعی مدرنیته دروغ بنشینند و زانو بزنند و این به مرور تئاتر ما را زخمی میکند و من از نسل جوان میخواهم که از رئالیسم دور نشوند و با این تفکر غلط حاکم بر تئاتر این روزها خودشان را فریب ندهند. درحالیکه میشود با تئاتر رئالیسم با مسائل عمده و قابل لمس جامعه مواجه شد و در آن از فقر و بیکاری گفت و از همین فرهنگی که در حال مخدوششدن است. ما وظیفه داریم به اینها بپردازیم و نمیگویم شعار بدهیم، بلکه با نگاه تحلیلی و کالبدشکافی درست این موضوعات را در تئاتر مطرح کنیم.
ما باید به این آگاهیهای تاریخی بپردازیم و باید نسل جوان به اینسو کشیده شوند. متأسفانه دانشگاهها و سیاستهای کلان فرهنگی این موارد را کاملا رها کرده و به آن نمیاندیشند و اینها به ما لطمه وارد میکند.
آیا دولت یازدهم توانسته خواستههای شما را برآورده کند؟
آقایان شفیعی (مدیر مرکز هنرهای نمایشی) و مرادخانی (معاونت هنری وزارت فرهنگ) به ما کمک کردند و ما مثل این دو عزیز از وزیر ارشاد دعوت کردیم که به دیدن کارمان تشریف بیاورند که مثل دیگر وزرا نیامدند. من بهزاد فراهانی که کارمند ٥٥ساله تلویزیون هستم، از سوی تلویزیون هم تحویل گرفته نشدم... من هم یک اقلیت غریب هستم و هیچکس لطفی به ما نمیکند.
انتظارتان از دولت دوازدهم چیست؟
من انتظار فردی ندارم، بلکه دارم به یک سازمان مستقل تئاتری فکر میکنم؛ چنانچه سازمانی ورزش را غنی کرد و راهاندازی سازمان سینمایی در رشدش مؤثر بود و آن را به جای بهتری رسانید. بارها سازمان تئاتر را مطرح کردهایم، اما کسی گوش نمیدهد. به ظاهر میگویند که کار را میخواهند به ما واگذار کنند، اما کلکهای مافیایی میزنند و دیگر هیچ خبری نیست و باز همان مدیران ادواری و اقماری سر کار میآیند و باز همان رفتارها در ممیزی و دیگر چیزها تکرار میشود. دارند شیره سرمان میمالند و این در حالی است که باید به همهچیز عمل شود و بدانند که تئاتر یک پدیده برقرار و بر مدار است که خودش میتواند خودش را اداره کند و باید بودجهای بدهند که تئاتر اقتدار خودش را حفظ کند. و متأسفانه آقایان تفکر اینچنینی ندارند. آنها فقط به میزشان و مدیران دوروبرشان فکر میکنند. ما قرار بود که در نشستی به وزیر محترم جدید نیز آنچه باید را بگوییم و آنها هم باید به حرف ما گوش میکردند و مثل همیشه حرفها گفته میشود و دیگر گوشی هم بدهکار نیست. باز همان قولوقرارها و باز همان آش و همان کاسه است؛ و هیچ اتفاقی نمیافتد.
بااینحساب میشود به رشد فرهنگی امیدوار بود؟
رشد فرهنگی تفکر پویا میخواهد و باید همهچیز ریشه در داستان تاریخی مردم داشته باشد که نهخیز اینطوری نمیشود و این راه به ترکستان میرود.
چه حرفی برای مخاطبان مطرب در پردیس تهران دارید؟
من تئاترم را به خاوران میآورم و از همه دعوت میکنم که به دیدن این نمایش بیایند. به نمایندگان مجلس که ما به آنها رأی دادهایم میگویم که سری هم به تئاتر ما بزنند و از اعضای شورای شهر میخواهم به دیدن این تئاتر بیایند، هرچند جناب مسجدجامعی آمدند و منت بر ما گذاشتند. قول میدهم که اگر این دوستان بیایند، حتما میهمان گروه خواهند بود. بیایند و از نزدیک ببینند که تئاتر ابزاری تمدنساز و فرهنگساز و بسیار مقدس و مؤثر است و تأثیرات روانشناختی اجتماعی بسیار بالایی دارد.
کوین اسپیسی در زمین تنیس تئاتر بازی کرد
کوین اسپیسی بازیگر برنده اسکار و تونی که به تازگی به عنوان مجری مراسم جوایز تونی ۲۰۱۷ حضور داشت، حدود ۲۲ سال پیش و بعد از حضور یک دهه ای خود در سالن تئاتر «اولد ویک» شهر لندن به عنوان مدیر هنری، در نمایش تک نفره «کلارنس دارو» به ایفای نقش پرداخت.
اسپیسی در این نمایش در نقش کلارنس دارو که از وکلای مطرح آمریکایی و قهرمان حقوق بشر در قرن نوزدهم میلادی است، روی صحنه رفت.
بسیاری از تماشاگران تئاتر نیویورک و آمریکا فرصت تماشای نقش آفرینی تحسین برانگیز کوین اسپیسی را در نمایش «کلارنس دارو» نداشتند اما تنها به مدت ۲ شب توانستند شاهد نقش آفرینی مجدد اسپیسی در این نمایش تک نفره و این بار در شهر نیویورک آمریکا باشند.
البته اجرای نمایش «کلارنس دارو» در شهر نیویورک در سالن های متعارف تئاتر نبود و این اثر در استادیوم تنیس «آرتور اش» شهر نیویورک به عنوان بزرگترین ورزشگاه تنیس جهان که در سال ۱۹۹۷ ساخته شده، اجرا شد.
استادیوم تنیس «آرتور اش» دارای ظرفیت ۲۳ هزار و ۷۷۱ نفر است.
آلبوم«حالا چرا»باصدای«ناصر مسعودی»منتشرشد
آلبوم «حالا چرا» با صدای «ناصر مسعودی» و تنظیم مجید درخشانی منتشر شد. «حالا چرا» با شعری از شهریار، «مرغ دل» با شعر ام هانی، «آواز اصفهان» «عاشق شدهام» با شعر لاهوتی و «دریا(گیلکی)» با شعر جهانگیر سرتیپپور قطعات این آلبوم را تشکیل میدهند که توسط موسسه هنری پرده هنر موسیقی منتشر شده است.
شاهوعندلیبی نی امین گلستانی عود علیرضا دریایی ویولن، ویولا و کمانچه وصال صالحیان سنتور حمیدبهروزی نیا تار عبدالرضا جلالی تار آرش سعیدیان عود و سازهای کوبه ای نیلوفر محسنی تنبک مهرداد ناصحی همخوان فایضه کامیاب همخوان، مدیر صدا و میکس علیرضا نکولعل مدیر اجرایی نفیسه افشاری عوامل این آلبوم هستند.
ناصر مسعودی پس از بیست سال لب به خواندن گشود که در ادامه مطلبی به بهانه همین آلبوم از او آمده است:
انتخاب نام «حالا چرا؟» برای این آلبوم موسیقی بر حسب تصادف نبوده است. چرا که تصنیفهای این مجموعه را سالهاست که در خلوت خود، یا در همنشینی با دلخواستگان زمزمه کردهام و با تمامشان سالیان سال زیستهام. یعنی «این زودتر میخواستم» اما هربار به دلیلی رساندن قطعات این مجموعه به تنظیم و ضبط و پخش به تعویق افتاد. اینها قطعاتی بوده که همیشه دلم میخواسته اجرا کنم و به گوش اهلش برسانم. قطعاتی که از سر اندوه یا شعف یا شوری که شعری در من برانگیخته، ذرهذره در ذهنم شکل گرفته و به زبان موسیقی ترجمان شده و این است که دوستشان دارم؛ چون خوب میشناسمشان و برایم تلفیقی از خاطره و تجربه و واکنشهای ضمیر و اندیشهام است. یکی از آن بسیار دلیل که توجیه میکند چرا حالا «حالا چرا؟» را منتشر کردهام، این است که خوش داشتم کار تنظیمشان را کسی انجام دهد که اهل دل و شعر باشد و در موسیقی از کهنهکاران و کهنهسواران نواندیش به حساب بیاید. با چنین معیارهایی چه کسی بهتر از مجید درخشانی؟ از او و هر آن که در سامان دادن این مجموعه به عمل یا به زبان یاریم داد سپاسگزارم و چه میماند جز آرزوی بر دل نشستن این نغمههای برآمده از دل؟
«نوای اسرارآمیز» در پایتخت
نمایش «نوای اسرارآمیز» نوشته اریک امانوئل اشمیت از روز دوشنبه ۵ تیر با کارگردانی ساقی عطایی در تماشاخانه پایتخت روی صحنه میرود.
ساقی عطایی کارگردان این نمایش، سابقه فعالیت و دستیاری کارگردانانی چون علیرضا نادری، محمد یعقوبی، اصغر دشتی، رضا گوران، نیما دهقان، یاسر خاسب، نادر برهانی مرند، کوروش نریمانی، مسعود رایگان و ... را داشته و این متن را در سال ۹۴ با خوانش وحید آقاپور، هومن کیایی و معصومه اردستانی، نمایشنامه خوانی کرده است.
عطایی براساس دغدغه و تعلق خاطری که به این نمایشنامه اشمیت داشته، برای اجرای صحنهای آن اقدام کرده و پس از چند ماه تمرین، آن را در تماشاخانه پایتخت روی صحنه میبرد.
وحید آقاپور و هومن کیایی در اجرای این نمایش روی صحنه نیز حضور دارند و در این نمایش حدودا ۸۰ دقیقه ای به ایفای نقش میپردازند.
«آخرین خاطره»، «در همین نزدیکی»، «مسافران»، «شاه می میرد»، «تنفس صبح»، «تک سلولی ها» و ... تعدادی از نمایشهایی هستند که آقاپور پیش از این در آنها به ایفای نقش پرداخته است. این بازیگر سابقه بازی در آثاری چون سریال «چک برگشتی» و فیلم سینمایی «پذیرایی ساده» در قاب تصویر را نیز دارد.
هومن کیایی دیگر بازیگر این نمایش هم علاوه بر بازی در سریالهایی چون «یک مشت پر عقاب» و «گل های گرمسیری» بازی در نمایشهایی چون «بالاخره این زندگی مال کیه؟»، «سه جلسه تراپی و یک مهمانی»، «حادثه در ویشی»، «تقدیربازان» و ... در کارنامه دارد.
امیرسپهر تقیلو به عنوان مدیر تولید و تهیه با این نمایش همکاری دارد و طراحی صحنه و لباس «نوای اسرارآمیز» هم به عهده آتوسا قلم فرسایی است. روزبه حسینی، محمدصادق زرجویان و لعیا خرامان نیز به ترتیب به عنوان طراح نور، عکاس و طراح گرافیک و طراح گریم این نمایش فعالیت میکنند.
دیگر عوامل این نمایش نیز به این ترتیب هستند: مهدیه اکبری دستیار کارگردان و برنامهریز، شیرین آقازاده منشی صحنه، یونس نوروزی مدیر صحنه، صادق وفایی مسئول امور رسانه ای و ایلیا شمس تبلیغات مجازی.
اعضای گروه تهیهکنندگان نمایش «نوای اسرارآمیز» هم عبارتند از: رحمان حسینی، احمد نجفی، سعید زارع محمدی و فرید میرطاهری.
نمایش «نوای اسرارآمیز» با کارگردانی ساقی عطایی از روز دوشنبه ۵ تیر از ساعت ۱۹ در تماشاخانه پایتخت به نشانی میدان فلسطین، خیابان آیت الله طالقانی، جنب کلینیک آلرژی تهران، پلاک ۵۴۲ اجرا میشود.
«شنیدن» و «در میان ابرها» تمدید شدند
نمایش «در میان ابرها» دوازده سال پیش در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر با بازی حسن معجونی و باران کوثری اجرا شد و پس از آن در بیش از 200 کشور دنیا به نمایش درآمده بود.
این نمایش دو داستان موازی است که در یک داستان به موضوع کوچ ایل قشقایی و در داستان دیگر به موضوع مهاجرت ایرانیها به خارج از کشور میپردازد.
در این نمایش حسن معجونی، باران کوثری و شیوا فلاحی به عنوان بازیگر حضور دارند.
نمایش «شنیدن» نیز پیش از این در سال 94 در تالار چهارسو تئاتر شهر با بازی الهام کردا، مهین صدری، مونا احمدی و آیناز آذرهوش اجرا شد و در فستیوالهای مختلف روی صحنه رفت. «شنیدن» داستان دختری خوابگاهی است که توسط دوستش متهم به اجازه ورود یک پسر به خوابگاه داده است و اکنون در مظان اتهام، باید از خود دفاع کند.
لازم به ذکر است «نمایش در میان ابرها» ساعت 19 و نمایش «شنیدن» ساعت 21 در تئاتر مستقل تهران به روی صحنه می روند.
پیمان خازنی«تار و دیوار»را روی صحنه میبرد
پرفورمنس «تار و دیوار» ۲۳ تیر به آهنگسازی و نوازندگی پیمان خازنی روی صحنه خواهد رفت. خازنی در مورد عنوان این پرفورمنس گفت:
«تار و دیوار» یک برخود استعاری است با جهان پیرامونمان و اعتراضی به محدودیتها و مصنوعیتهایی که ما برای هنر خود به وجود می آوریم. در واقع تار و دیوار ادامه نگاه من به مفهوم آزادی در خلق اثر هنری است.
پیمان خازنی در مورد شکل گیری این پرفورمنس گفت: سالهاست که امکان و پیشنهادات متفاوتی را برای به روی صحنه بردن آثارم داشته ام ولی ترجیح دادم آنقدر مقاومت کنم تا آنگونه که می پسندم آثارم اجرا شود. حالا فرصت آن رسیده تا بتوانم یک اتفاق در خور را رقم بزنم. همهمه ی کاشی ها اثری است که امکان بسط و گسترش را به من می دهد و این به خودی خود جرقه ای شد که من به سمت فرم اجرایی مورد علاقه ام - یعنی پرفورمنس _بروم.
وی در ادامه اظهار داشت: ایده های درخشان رضا موسوی من را بیشتر تشویق کرد تا بتوانم به مفهوم مورد نظرم -در خصوص آن چه اجرا محسوب می شود - نزدیک شوم.
عوامل این اجرا را نگین شکیبا، ساناز رییسى، على کوزه گر (عوامل تیم گارگردانی)، هلیا محمد ولی (ویلن)، کورش کشاورز ( ویلنسل)، ارغوان منتظری (فلوت)، پریسا دلفانی (سوپرانو)، امیرحسین محمد خانی(ابوا)، پیام سوری (پیانو)، شایان یزدیزاده (کوبهای)، پیمان خازنی (تار)، سیاوش عبدی (آکوستیک افکت)، آستیاژ ضیایی (دستیار آهنگساز)، محمود توسلیان (مشاور رسانهای)، فرزام شکاری (مدیر اجرایی)، جاوید علی پور (عکس و فیلم) تشکیل میدهند.
جدیدترین خبر از«اعتراف»شهاب حسینی
طبق گزارش رسیده از گروه؛ پیش فروش بلیتهای سه روز نخست نمایش «اعتراف» که از ظهر روز دوشنبه بیست و سوم خرداد ماه آغاز شده بود، در کمتر از ۲۴ ساعت فروخته شد و سپس به دلیل استقبال کم سابقهی مخاطبین تئاتر، پیش فروش سه روز بعدی نیز آغاز شد که شب گذشته بار دیگر بلیتهای موجود برای فروش به اتمام رسید.
این درحالی است که چهار روز به آغاز اجرای نمایش «اعتراف» باقی مانده است. بدین ترتیب بلیتهای هفتهی اول این نمایش در پیش فروش به اتمام رسیده است.
بنابر استقبال مخاطبین و برنامهریزیهای انجام شده، بار دیگر سایتهای «ایران کنسرت» و «ایران نمایش» از ظهر امروز 27 خرداد ماه آمادهی فروش بلیت روزهای هفتم، هشتم و نهم تیر ماه خواهند بود.
شهاب حسینی نمایش «اعتراف» را از ۳۱ خرداد بر اساس متنی از برد میرمن به روی صحنه میبرد. اجرای این نمایش تا پایان مرداد ماه ادامه خواهد داشت.
بازیگران نمایش «اعتراف» عبارتند از: علی نصیریان، شهاب حسینی، صالح میرزا آقایی ، نیما رئیسی، مهدی بجستانی، پرویز بزرگی، شهرام ابراهیمی، میثاق زارع، غزاله نظر، ایلیا نصرالهی، پرند عین بیگی، تنی آواکیان، فاطمه عرب کرمانی، مهران هاشمی و فرنام حقیقتجو.
الهام شعبانی به" بوف نه چندان کور "پیوست
" بوف نه چندان کور " به نویسندگی و کارگردانی محمد علی سجادی؛ الهام شعبانی در خصوص مواجهه با این اثر به عنوان طراح صحنه گفت: "داستان " بوف کور " اثر صادق هدایت را سالیان دور خوانده بودم و بسیار آن را دوست داشتم ولی وقتی مواجه شدم با " بوف نه چندان کور " اثر محمد علی سجادی، نگرش و دیدگاه جدیدی به این داستان داشتند و برای من جذابتر بود به خاطر اضافه شدن شخصیتهای جدید و حال و هوای متفاوت و قرینه بودن شخصیت پردازیها و به عنوان طراح لباس برایم چالش جذابی بود.
او ادامه داد: شخصیتها به گونهای بودند که مرا جذب کردند،این در حالی است که تعداد شخصیتها در "بوف نه چندان کور" بسیار زیاد است و همه فکر میکنند که تعداد بازیگران میبایست زیاد باشد ولی اصلا اینگونه نیست و تنها یک کاراکتر در کل اثر شخصیت ثابتی را بازی میکند و بقیهی شخصیتها متغییر هستند، وقتی دلیلاش را از آقای سجادی جویا شدم گفتند میخواهند یکی بودن کاراکترها را نشان دهند و برای من حالا طراحی لباس جذابتر شد و از طریق لباس باید تغییر شخصیت را نشان دهیم ."
وی در ادامه از همکاری با این کارگردان ، نویسنده ، نقاش و فیلمساز این چنین گفت: " همکاری با ایشان برای من جذاب است چرا که من کارهای ایشان را در سینما همواره دنبال کردم و برای من جز کارگردانانی هستند که آثار پر مغز و پر حرف خلق میکردند، حرفهای زیر پوستی که برای بیننده تعلیقهایی ایجاد میکردند که به فضای ذهنی من نزدیک بود و خودشان برای من شخصیت جالبی دارند و کار کردن برایشان عجیب،غریب و متفاوت است و از آنجایی که علاوه بر نویسنده و کارگردان بودن نقاش خوبی هم هستند و رنگها را به خوبی میشناسند،به راحتی هم ادبیات میشویم،شخصیت پردازی ذهنی من از متن با ذهنیت آقای سجادی بسیار نزدیک به هم بود و مشکل رنگ نداشتم و اینقدر دیدشان باز است که با وجود دیر پیوستن به گروه اجازه اتود زدن را از من سلب نکردند."
طراح لباس سریال "عاشقانهها" در پایان گفت: "ایدههایی که ما استفاده کردیم هم از نظر تئاتری و هم به لحاظ سینمایی میبایست در کار بگنجد تا به فضای ذهنی کارگردان برسیم ، به هرحال من باید با رنگ ، مدلهایی را برای کاراکترها در نظر بگیرم ، باید طراحیها به گونهی پرتابل و قابل تغییر در زمان اندک باشد ، چرا که بازیگر به محض خروج در زمان اندک میبایست تغییر لباس داشته باشد ، من تمام تلاشام را کردم که از یک پایهای استفاده کردم که بتوان المانها را بر آن اضافه کرد و شخصیت پردازی ذهنی من و کارگردان هم از لحاظ ساختاری، بصری ، رنگ بندی و مدل درست باشد و هم از لحاظ شمایل دقیق و درست باشد در عین حال لباسها خاص هم باشند و تمام تلاشم را با کمک آقای سجادی کردم. امیدوارم با دیدن این اثر همان چیزی باشد که مورد سلیقه و علاقهتان باشد و من با لباسها، طراحی و رنگبندی شان توانسته باشم ذهنیت نویسنده و کارگردان را به بیننده منتقل کنم و بازیگران با لباسها راحت باشند و احساس آرامش داشته باشند و برایم جذاب است بازیگر لباس مرا دوست داشته باشد و با آن ارتباط برقرار کند ."
نمایش «بوف نه چندان کور» به نویسندگی ، طراحی و کارگردانی محمد علی سجادی نگاهی آزاد "به بوف کور" صادق هدایت دارد که از ٣١ خرداد در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه میرود،در این نمایش بازیگرانی چون مسعود کرامتی ، رحیم نوروزی ، الهام نامی و نازنین کریمی به ایفای نقش میپردازند.
"بوف نه چندان کور " به نویسندگی و کارگردانی محمد علی سجادی ، از ٣١ خرداد ماه ساعت ١٩ در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه میرود.
اجرای دوباره یک نمایش بعد از 43 سال
نمایش «بنگاه تئاترال» به نویسندگی «علی نصیریان» و کارگردانی «هادی مرزبان» 43 سال بعد از یک دورهی اجرا بار دیگر در تماشاخانه سنگلج از 5 تیر ماه در ساعت 200 به روی صحنه میرود.
در این نمایش بازیگرانی چون ایرج راد، سعید امیر سلیمانی، فرزانه کابلی، امین زندگانی، میر طاهر مظلومی، محمود بصیری، داود فتحعلی بیگی، علی فتحعلی، سامان تیرانداز، آیه قبادیان، مجید غفاری، فائقه شلال وند، باقر مرادی، حاتم میرزایی، فواد منیرزاده، محمد کمانی، پریسا ذوالفقاری، شاهین علیپور، نوشین نامی، سجاد احمدنیا، ثمینه حسینی، الهه نورمحمدیان، مسعود مرادیان، علی یارلو، کامران طاهری، سید شهاب حسینی، محمدامین پازوکی، کیمیا نوری، فائزه راد، سایه شیرزاد، الهه اخوان، محمد محمدینیا، پرستو فوقی، رویا علیزاده، شقایق جلینی، غزاله آبی، نگار مقدسی، نوشین اسدزاده ایفای نقش میکنند.
نمایش «بنگاه تئاترال» روایت پهلوانی جوانی است که با جادو و وردی که برایش خوانده شده، خاری در سینه دارد. پهلوان دیگر دیگر داستان سعی دارد تا خار را از سینه پهلوان جوان بیرون بکشد اما تلاشهای او مثمرثمر واقع نمیشود.
عوامل دیگر این نمایش عبارتند از: خواننده: محمد حشمتی/ آهنگساز: علی المعی/ دستیاران کارگردان: مهری آسایش، مجید غفاری/ طراح حرکت: فرزانه کابلی/ طراح صحنه: رضا مهدیزاده/ طراح لباس: صدف شجاعی/ طراح نور: امیر ترحمی/ طراح گریم: فریبا حسینی/ طراح پوستر و گرافیک: محمد وفایی/ عکاس: امیر کورش اعرابی/ منشی صحنه: اکرم حاج حسینی/ مدیر صحنه: حسن عسگری/ مدیر روابط عمومی و تبلیغات: محمد وفایی
این نمایش اولینبار 43 سال پیش به کارگردانی «علی نصیریان» و با نقش آفرینی عزتالله انتظامی، مهین شهابی، پرویز کاردان، علی نصیریان، اسماعیل داورفر، محمد مطیع، داریوش مودبیان، ذبیح اله طاهری، ایرج راد، سروش خلیلی و داوود آریا در تماشاخانه سنگلج به روی صحنه رفته است.