واکنشهایی مثل خشم، اضطراب و افسردگی میتوانند عوامل فلجکنندهای در بیماری قلبی باشند. این واکنشها میتواند باعث عدم فعالیت، انزوای اجتماعی، و یا کنارهگیری از فعالیتهایی شود که قبلا لذتبخش بودند.
به گزارش بولتن نیوز، از قرنها پیش، قلب دارای اهمیتی نمادین بوده است. بهمین خاطر، در مواجهه با بیماریهای قلبی، مردم واکنشهای مختلفی از خود نشان میدهند. بخصوص اینکه اختلال کار قلب میتواند همراه با مرگ ناگهانی باشد. در نتیجه ترس و اضطراب، واکنشهای رایج در برابر بیماریهای قلبی هستند.
هرچند بسیاری از ناخوشیهای مزمن نیز باعث ایجاد این واکنشها میشوند، اما چون در نظر بسیاری از مردم قلب حیاتیترین عضو بدن است، هر عارضهای که قلب را درگیر کند میتواند عواقب هیجانی وخیمی به دنبال داشته باشد.
مشکلات روانشناختی
بیشتر مردم بیماریشان و محدودیتها و معالجات آن را میپذیرند. اما در مواردی هم، واکنش فرد تاثیر زیادی در معالجه و توانبخشی دارد. واکنشهایی مثل خشم، اضطراب و افسردگی میتوانند عوامل فلجکنندهای در بیماری قلبی باشند. این واکنشها میتواند باعث عدم فعالیت، انزوای اجتماعی، و یا کنارهگیری از فعالیتهایی شود که قبلا لذتبخش بودند. برای همین هم لازم است که به تاثیر واکنشهای هیجانی بر توانایی بازگشت فرد به یک زندگی راحت و پربار توجه شود.
بيماران قلبی عروقی ممکن است از ترس فلج شوند، و برای همین بیش از حد از فعالیتهایشان بکاهند. نگرانی شدید نسبت به اینکه استرس یا تقلا میتواند منجر به نارسایی قلب گردد، باعث میشود که این مبتلایان تغییر زیادی در کار و تفریح و زندگیشان ایجاد کنند.
این تغییراتِ زیاد، میتواند کمبود و محرومیت به بار آورد. انکار کردن، نوعی دفاع روانی عادی است که برای مهار تهدیدها بکار میرود. هرچند برای کاهش اضطراب، انکار یک مکانیزم موثر است، اما میتواند اثرات مخربی بر درمان بیماری داشته باشد. مثلا ممکن است علایم بیماری نادیده گرفته شود یا عادی فرض شود، و ناتوانی جسمی انکار شود یا توصیههای درمانی و تغییر سبک زندگی فراموش شوند؛ در نتیجه، مراقبت و درمان ناکافی بوده و باعث تشدید عوارض یا پیشرفت سریع بیماری گردد.
علاوه بر تشخیص بیماری و عوارض ضمنی آن، نگرانیهای مالی، شغلی و خانوادگی هم میتواند پاسخ افراد به بیماری را وخیمتر نماید.
مشکلات سبک زندگی
هرچند همه امراض قلبیعروقی نیازمند تغییر سبک زندگی نیستند، اما معمولا ایجاد برخی تغییرات توصیه میشود. مثلا تغییر رژیم غذایی، کاهش مصرف الکل یا ترک دخانیات. از آنجا سیگار کشیدن باعث تنگی عروق میشود، بیماران قلبیعروقی خصوصا مبتلایان به بیماری عروق محیطی باید از کشیدن سیگار پرهیز کنند، چون گردش خون قلب یا دست و پاها را تضعیف میکند.
ممکن است پزشک فعالیتهایی مثل پیادهروی روزانه را بعنوان یک فعالیت شفابخش تجویز کند. حتی در مواردی که تغییرات اندکی تجویز میشود، ممکن است افراد تاثیر این تغییرات را منفی قلمداد کنند و دچار افسردگی و خشم شوند.
نحوه تاثیر استرس و قدرت اثر آن در ایجاد بیماری قلبیعروقی هنوز کشف نشده است. حتی اگر خود استرس، علت اصلی تغییرات آسیبشناختی در دستگاه قلبیعروقی نباشد، اما نحوه مهار آن میتواند در بیماری نقش داشته باشد. مصرف زیاد دخانیات و الکل بعنوان واکنشی به استرس است که اثرات نامطلوب بر کارکرد قلب و عروق دارد. افرادی که دخانیات و الکل برای مقابله با استرس استفاده می کنند باید روش های مقابله ای بهتری را آموزش ببینند. مسوولیت سنگین یا تقلای زیاد همیشه دلیل استرس نیست. در برخی افراد، ترک فعالیت و مشارکت ممکن است استرسآورتر از ادامه آن باشد. بنابراین کمک به افراد برای یادگیری راههای جدید مقابله ای با استرس ممکن است مفید تر از اصرار به ترک یا اجتناب فعالیت ها یی که می تواند استرس زا باشد، باشد. بسیاری از امراض قلبیعروقی، نیازمند درمان دارویی بلندمدتی هستند.
توانبخشی موفق افراد و پیشرفتشان غالبا بستگی دارد به رغبت خودشان و مهارتشان در مصرف درست داروها. باید روشهای مناسبی بکار گرفته شود تا فرد بهتر بتواند از درمان تجویزشده تبعیت کند.
پس از تشخیص یک بیماری قلبی، رابطه جنسی ممکن است یک منبع ویژه ای از اضطراب برای افراد و همچنین برای شرکای زندگی آنان به حساب آید. در اکثر موارد، می توان فعالیت جنسی را از سر گرفت ولی معمولا افراد احساس ترس و استرس می کنند که می تواند روی لذت بخشی و عملکرد افراد تاثیر بگذارد که خود نیز می تواند سبب افسردگی و عزت نفس پایین شود. اغلب، عدم اطلاعات منجر به ترس و سوء برداشت می شود. پزشک باید توصیه های خاص در مورد از سرگیری فعالیت جنسی، و همچنین محدودیت و یا تغییراتی که باید اعمال شود را باید به بیماران بدهد.
مشکلات اجتماعی
واکنش اطرافیان تاحدی میتواند بر مهار موفقیتآمیز هر مرض مزمنی تاثیرگذار باشد. بیماری قلبیعروقی میتواند اثرات عمیقی در خانواده داشته باشد. کیفیت روابط بین فردی در زمان رویداد قلبی و وجود یا عدم وجود حمایت های اجتماعی می تواند عامل اصلی تاثیر گذارنده روی واکنش افراد به وضعیتشان باشد.
بیماریهای قلبی عروقی می تواند اثرات عمیقی بر پویایی خانواده بگذارد بستگی به شرایط و مقدار ناتوانی مثلا ممکن است نقشهای خانوادگی تغییر کند. درک نکردن فرد و شرایط فیزیکی او، میتواند باعث رنجش و خشم او شود. اعضای خانواده میتوانند منبع حمایت و تسلی باشند. اما آنها میتوانند با نشان دادن حمایتهای افراطی و بروز اضطراب، در فرد بیمار ترس و نگرانی ایجاد کنند. افراد متخصص باید به گونه ای درباره این واکنش ها و تاثیری که می تواند روی بازگشت فرد به زندگی عادی داشته باشد صحبت کنند. هرچند مبتلایان قلبیعروقی میتوانند بیشتر فعالیتهای تفریحیشان را ادامه دهند، اما لازم است که از فعالیتهای شدید پرهیز شود. محدودیت فعالیتهای تفریحی ممکن است به انزوا بینجامد، مگر اینکه تفریح دیگری را جایگزین قبلی کرد.
عوارض قلبیعروقی غالبا نشانههای اندکی از ناتوانی دارند. اگر چه در نگاه اول این ممکن است به نفع فرد بنظر برسد، ممکن است باعث تصور غلط درباره درمان او و محدودیت هایش شود. در نتیجه افراد ممکن است وارد فعالیت هایی شوند که به مراتب سخت تر از آنچیزی است که برای آنان تجویز می شود. از طرفی نبودن نشانههای ظاهری از ناتوانی فرد، میتواند باعث انکار آن و عدم پیروی از رویه درمان گردد.
مشکلات شغلی ناشی از بیماری های قلبیعروقی
کار کردن برای بیشتر مردم، مایه مباهات و همچنین یک ضرورت مالی است. اینکه یک عارضه قلبیعروقی چقدر مانع بازگشت فرد به شغل معمولش شود، میتواند بر واکنش او نسبت به بیماری اثر بگذارد. در مواردی، دیدگاه کارفرمایان مانع بازگشت موفقیتآمیز فرد به سر کارش میشود. آنها ممکن است نگران مسوولیت هزینههای درمانی احتمالی باشند و در نتیجه نسبت به استخدام یا بازگشت مبتلایان قلبیعروقی بیمیل باشند. هر شغلی باید با توجه به شرایط جسمی و روحی فرد و تاثیری که شغل روی وضعیت سلامت افراد می گذارد در نظر گرفته شود. در برخی موارد، تغییر شغل ممکن است ضروری باشد که خود می تواند سبب ایجاد استرس اضافی شود.
در موارد دیگر، افراد می توانند به شغل قبلی خود بدون تغییر یا کمی تغییر باز گردنند. پزشکان عموما فعالیتی را تجویز می کنند که فرد با بیماری های قلبی عروقی با خیال راحت به آن ها بپردازد. اکثر افراد مبتلا به ناراحتی های قلبی قادر به شرکت در فعالیت های عادی هستند. به دلیل تاثیر شرایط محیطی بر دستگاه قلب و عروق، باید از گرما یا سرمای شدید، پرهیز شود.
ورزش ایزومتریک فشار خون را بالا میبرد و به قلب فشار میآورد، ازینرو باید از آن خودداری کرد. افرادی که از ضربانساز استفاده میکنند باید آگاه باشند که برخی دستگاهها باعث اختلال در کار ضربانساز میشوند. در بیشتر مواردی که عوارض قلبیعروقی تثبیت شده و درمان مناسب اعمال شده باشد، افت کارکردی بیمار اندک یا آهسته است. پس بزرگترین مانع فعالیت شغلی مفید، احتمالا بیمیلی فرد یا عدم توانایی او در تغییر سبک زندگیاش، و یا عدم تبعیت او از درمان پزشکی تجویز شده است.
بر گرفته از کتاب :
Medical and Psychosocial Aspects of Chronic Illness and Disability
نویسنده : Donna Falvo
مترجم: سهیلا رحمانی ( دکتری روانشناسی سلامت )
منبع: میگنا