او نه تصدیق کرد و نه نماز خواند، بلکه تکذیب کرد و روگرداند؛ سزاوار تو همین است و همین. شاید میخواهد بفرماید ای کسی که از حق رویگردان شدهای، اگر کسی اعمال و رفتارت و باطن تو را بررسی کند میفهمد لیاقتت همین بوده است و از تو جز این انتظاری نیست.
گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 2 اردیبهشت به آیه 34 سوره قیامت پرداخته شده و در آن آمده است
أَوْلی لَكَ فَأَوْلی
سوره قیامت (75) آیه 34
ترجمه
سزاوارتر است برای تو، و سزاوارتر؛
معانی لغات
«أَوْلی لَكَ»
وقتی تعبیر «فلانٌ أولی لـ ...» به کار میرود در مقام مقایسه است و میخواهند بگویند شخصی از یک بُعد خاصی بر دیگران سزاوارتر است و در آن مورد اولویت دارد. اما درباره اینکه وقتی تعبیر «أولی لک» بدون هیچ وصف و قیدی بیاید (یعنی نگویند «از چه جهت» یا «به چه چیزی» أولی است) آنگاه مراد از آن چیست، هم اهل لغت و هم مفسران مطالب متعددی بیان کردهاند. اهم آنها عبارتند از:
الف. ابن فارس معتقد است: «اَوْلی» از ماده «ولی» است [درباره ماده «ولی» در جلسه 84 توضیح داده شد] که اصل این ماده دلالت بر معنای «قرب» می کند و «ولیّ» از این جهت ولی میگویند که نزدیکترین کسی است سرپرستی کار شخص دیگر را برعهده گرفته است. از نظر او «أولی لک» را برای دشنام دادن به کار میبرند که نوعی تهدید به شمار میرود؛ و با توجه به اینکه «ولی» مشتمل بر معنای «قرب» است؛ و از اصمعی نقل کرده که گفته «أولی لک» یعنی «نزدیک شود به تو چیزی که هلاکت کند» و برخی هم گفتهاند این تعبیر هنگام حسرت خوردن بر چیزی که مخاطب از دست داده، به کار میرود. (معجم المقاييس اللغة، ج6، ص141)
ب. راغب اصفهانی ظاهرا بر این باور است که «أولی» که از ماده «أول» است. (او این تعبیر را در ذیل ماده «اول» آورده) و گفته است تعبیر «أَوْلى لَكَ فَأَوْلى» یک تعبیر تهدیدآمیز است که با آن کسی را که در شُرُف هلاکت قرار گرفته هشدار میدهند تا از کاری که میخواهد انجام دهد خودداری کند؛ و یا اینکه كسى را كه با ذلت و خوارى از هلاكت نجات يافته است مورد خطاب قرار مىدهند تا دوباره به چنين سرنوشتى مبتلا نشود. و غالبا با تکرار استفاده میشود گویی میخواهند شخص را به تامل در کاری که باید از آن خودداری کند وادار کنند (مفردات ألفاظ القرآن، ص100). البته وی هنگام بحث از ماده «ولی» نیز با این تعبیر «گفته شده این تعبیر از ماده «ولی» است» دوباره اشارهای به این تعبیر میکند و میگوید "در این صورت به معنای «عقاب برای تو سزاوارتر است» میباشد و یا گفتهاند این فعلی متعدی است به معنای «نزدیکت کنند [به هلاکت]»؛ ویا گفتهاند به معنای «بیزاری جستن» است." [ظاهرا به همان کارکرد دشنام] (مفردات ألفاظ القرآن، ص887)
ج. زمخشری گفته است که تعبیر «أولی لک» به معنای «ویل لک: وای بر تو» است (اساس البلاغه، ص689) و دیگران توضیح دادهاند که در واقع ماده آن، «ویل» بوده است که در وزن أفعل رفته و جابجایی رخ داده است («أویل» بوده که به «أولی» تبدیل شده است، همانند «أدون» که به «أدنی» تبدیل میشود) (کنزالدقائق، ج14، ص44)
حدیث
1) از امام جواد ع درباره این سخن خداوند که میفرماید: «سزاوارتر است برای تو، و سزاوارتر؛ سپس سزاوارتر است برای تو، و سزاوارتر» سوال شد. فرمودند:
خداوند عز و جل میفرماید: دور باد از تو خیر دنیا، دور باد؛ و دور باد از تو خیر آخرت.
عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص54
تدبر
1️⃣ مقصود از تعبیر «أَوْلی لَكَ فَأَوْلی» چیست؟
الف. این تعبیری است که میخواهد تاکید کند که آن وضعیتی که داشتهاند همان سزاوارشان بوده است؛ به تعبیر عامیانه، میخواهد بگوید این حالی که برای تو وصف شد (که نه تصدیق میکنی و نه نماز میگزاری و ...) لیاقتت همین وضع و حال است تا به عذاب برسی؛ شبیه تعبیر پایانی این آیه «فَإِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَ ذُكِرَ فِيهَا الْقِتالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلى لَهُمْ: و چون سورهاى محكم فرستاده شود و در آن سخن از جنگ به ميان آيد كسانى را كه در دلهاى آنان مرض است مىبينى كه به سوى تو همانند كسى مىنگرند كه بيهوشى مرگ او را فرا گرفته. پس همان سزاوارشان است.» (محمد/20) (المیزان، ج20، ص114)
ب. سخنی در مقام تهدید است؛ و «ولی» در معنای «قرب» است؛ یعنی خداوند آنچه را که از آن کراهت داری به تو نزدیک گردانَد. (مجمعالبیان، ج10، ص606)
ج. مذمت کردنت سزاوارتر است از اینکه تو را رها کنیم. (مجمعالبیان، ج10، ص606)
د. از خیرات دنیا دور باشی و همین طور از خیرات آخرت (حدیث1) (جبائی، به نقل مجمعالبیان، ج10، ص606)
ه. در دنیا شر در پی تو بیاید، و در آخرت هم شر در پی تو بیاید. (مجمعالبیان، ج10، ص606) (در اینجا «اولی» از ماده «ولی، یلی» به معنای «در پی آمدن» دانسته شده است)
و. این وعید [وعده به عذاب] پشت وعید است (قتاده، به نقل مجمعالبیان، ج10، ص606)
ز. از «ویل» است؛ یعنی وای بر تو، پس واویلا (تفسیر بیضاوی، ج5،ص267)
ح. وزن «فُعلی» از ماده «آل یؤول» است به معنای «عاقبت تو آتش است» (به نقل تفسیر بیضاوی، ج5،ص267)
2️⃣ او نه تصدیق کرد و نه نماز خواند، بلکه تکذیب کرد و روگرداند؛ سزاوار تو همین است و همین.
شاید میخواهد بفرماید ای کسی که از حق رویگردان شدهای، اگر کسی اعمال و رفتارت و باطن تو را بررسی کند میفهمد لیاقتت همین بوده است و از تو جز این انتظاری نیست.
به این ترتیب، این آیه شبیه میشود با آیه «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِه: بگو هرکسی بر اساس شاکله خودش عمل میکند» (اسراء/84) و حالا که بر اساس شاکله خودش عمل میکند، به هرجا که میرسد لیاقتش همان بوده است.
به قول ملای رومی:
با زبان معنوی گُل با جُعَل (1)
این همیگوید که ای گندهبغل
گر گریزانی ز گلشن بیگمان
هست آن نفرت کمال گلستان
غیرت من بر سر تو دورباش
میزند کای خس ازینجا دور باش
ور بیامیزی تو با من ای دنی
این گمان آید که از کان منی
بلبلان را جای میزیبد چمن
مر جُعَل را در چَمین (2) خوشتر وطن
پینوشتها:
(1) جُعَل: سرگینغلطان، حشرهای که از مدفوع حیوانات تغدیه میکند.
(2) ادرار و سرگین حیوانات.