مؤلف مجموعه پنج جلدی «دراسة فی طب الرسول المصطفی» میگوید: افرادی که به طب اسلامی اعتقادی ندارند، تأثیری نمیبینند چون شرطش داشتن اعتقاد است. امام صادق(ع) میفرماید: «إِنَّمَا یَنْفَعُ أَهْلَ الْإِیمَانِ.»
به گزارش بولتن نیوز، آیتالله عباس تبریزیان متولد 1341 در نجف اشرف است اما اصالت او به تبریز باز میگردد.
وی از هجده سالگی و پس از اخذ مدرک دیپلم وارد حوزه علمیه نجف شد و از محضر آیات عظام خویی و صدر بهره برد و از چهلسالگی تدریس درس خارج را آغاز کرد.
آیتالله تبریزیان بیش از 80 جلد کتاب تصحیح و تألیف کرده است اما مشهورترین اثر او کتاب چهار جلدی «دراسة فی طب الرسول المصطفی» است که در زیرزمین مدرسه فیضیه قم آن را برای روحانیون و طلاب تدریس میکند.
جلد اول این کتاب شامل معرفی طب اسلامی و علل پیدایش انواع بیماریهاست. جلد دوم به خواص خوراکیها در طب اسلامی، درمانهای عمومی، حجامت و... اختصاص دارد. در جلد سوم انواع بیماریهای و درمانهای اختصاصی آن آمده است و جلد آخر راههای پیشگیری از بیماریها و افزایش طول عمر را بررسی میکند.
مهمترین انگیزه آیتالله تبریزیان برای پرداختن به طب اسلامی، بیماری همسر وی در اوایل زندگی است. وی پس از قطع امید پزشکان از مداوای بیماری سرطان همسرش، مطالعه طب اسلامی را بهطور جدی پی میگیرد و با انجام دستورات این طب پس از مدتی موفق به درمان بیماری وی میشود، از این رو تصمیم میگیرد با تکمیل مطالعات خود و عرضه آنها، دیگران را نیز بهرهمند سازد.
با توجه به اینکه در سالهای اخیر میزان علاقه و مراجعه مردم به مکاتب طبی متقدم نظیر طب سنتی، طب سوزنی و طب اسلامی، با این استاد حوزه علمیه منحصراً درباره طب اسلامی گفتوگو کردیم.
آنچه در پی میآید، ماحصل گفتوگوی صریح خبرنگار فارس با آیتالله تبریزیان است که بخش دوم آن را در ادامه میخوانید.
لازم به ذکر است این گفتهها از سوی خبرگزاری فارس نه تأیید و نه رد میشود. همچنین متخصصان فن و منتقدان طب اسلامی میتوانند دیدگاههای خود را در این باره مطرح کنند تا منتشر شود.
* در یکی از نسخ خطی ذکر شده است که طبیبان هند و روم و پارس به اتفاق، منشأ تمام بیماریها را ۶ چیز میدانند: «کم خوابیدن در شب، خوابیدن زیاد در روز، نوشیدن آب در شب، نگاه داشتن ادرار، خوردن غذا موقع سیری، افراط در مقاربت» نظر طب اسلامی درباره این موارد چیست؟
طب اسلامی قوانین خاص خود را دارد، ممکن است مشترکاتی با ما هم داشته باشند یا از طب اسلامی گرفته باشند، وصیت حضرت امیر(ع) به فرزندش امام حسن(ع) معروف است که آیا به تو یاد ندهم چهار کلمه را که با آن ها از طب بینیاز شوی؟ عرض کرد بله. فرمود تا گرسنه نشدی سر سفره ننشین، دست از طعام بکش درحالی که میل به غذا داری، غذا را خوب بجو و قبل از خواب به سرویس بهداشتی برو[1]. این قانون طب اسلامی است و بقیه موارد را قبول ندارد. مثلا نوشیدن آب در شب چه اشکالی دارد؟ قانون اسلام این است که بهترین وعده غذایی شب است. امام رضا(ع) می فرمایند حتما بعد از غذا آب بخورید وگرنه معده پاره میشود. زمان خواب هم در شب مشخص شده که نماز عشاء که خواندید، شام خوردید، حداکثر تسبیح حضرت زهرا(س) را بگویید و بخوابید. ولی نصف دوم شب باید بیدار باشید تا طلوع آفتاب، و پس از آن نباید بخوابید مگر قبل از ظهر برای خواب قیلوله. این نسخهها با دستور اسلام تطبیق نمی کند.
البته معتقدیم خداوند در بدن زنگهایی قرار داده که نشانه است: گرسنگی نشانه نیاز به غذاست. تشنگی نشانه نیاز به آب است. خوابآلودگی زنگ نیاز به استراحت است. احساس نیاز به رفتن به سرویس بهداشتی زنگی است که انسان نیاز به دفع دارد. شدت شوق به مقاربت هم زنگی است که بیانکننده نیاز است.
* پس وقتی شخص احساس نیاز کرد نمیتوان اسم آن را افراط گذاشت؟
خیر، قانون همین است که بیان شد. خداوند این زنگها را بیهوده قرار نداده. روایت آنچه بیان شد چنین است: إِذَا جُعْتَ فَکُلْ وَ إِذَا عَطِشْتَ فَاشْرَبْ وَ إِذَا هَاجَ بِکَ الْبَوْلُ فَبُلْ وَ لَا تُجَامِعْ إِلَّا مِنْ حَاجَةٍ وَ إِذَا نَعَسْتَ فَنَمْ فَإِنَّ ذَلِکَ مَصَحَّةٌ لِلْبَدَن.[2]
* پس تکلیف آبدرمانی به این معنی که روزانه باید چند لیوان آب حتما خورد چه میشود؟
آبدرمانی در طب اسلامی هم هست ولی به این معنی این که هر روز تعداد مشخصی لیوان آب را هر فرد بنوشد بر خلاف خود قرآن و روایات است. قرآن میفرماید بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید. عرض کردم قانون اسلام این است که تابع زنگ باش! هر وقت تشنه شدی آب بخور، بیجهت آب نخور، چای نخور، وقتی تشنه شدی آب بخور. حضرت امیر میفرماید اگر مردم کمتر آب بخورند بدنهای مقاومتری خواهند داشت (لَوْ أَنَ النَّاسَ أَقَلُّوا مِنْ شُرْبِ الْمَاءِ لَاسْتَقَامَتْ أَبْدَانُهُمْ)[3]، اصلا افراط در نوشیدن آب ریشه بیماریهاست (کثرة شرب الماء مادة لکل داء)[4]. معنیاش این نیست که ما آبدرمانی نداریم بلکه مثل درمان با آب باران، زمزم، فرات، درمان با آبی که روی آن آیات و دعاهایی خوانده میشود، آب نیسان؛ و به معنی زیادهروی نیست، بلکه داروست.
* درمان با آب آسمان چگونه است؟
اعتقاد ما این است که باران بهترین آب است. در درس پیشنهاد دادیم که باران را در شمال کشور جمع کنند و به جای آب معدنی -که بعضاً مضر است- به مردم در نقاط دیگر بدهند. خودش درمان است چون خداوند در قرآن میفرماید: «نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَکا»، آب مبارک و پربرکتی است آب باران. در آیه دیگر میفرماید: «وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَ یُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطانِ وَ لِیَرْبِطَ عَلى قُلُوبِکُمْ وَ یُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ»، چقدر خواص دارد آب باران! البته بهترین آب، آب نیسان (ماه آوریل میلادی) است، روایاتی هم داریم که میتواند کل بیماریها را درمان کند!
* آب فاتر، آب جوشیده ولرم شده را هم شامل میشود که قبل از صبحانه مینوشند؟
شامل میشود. در روایت داریم «کان یفطر»، پیامبر با آب جوشیده ولرم شده افطار میکرد و به صبحانه در عربی «فطور» میگویند.
* چه خاصیتی دارد؟
خاصیت زیادی دارد، چون آب جوشیده ولرم شده جذب بدن نمیشود، وارد بدن میشود و مواد زائدی که در خون و بدن هست خارج میکند. در روایت داریم که کبد را شستوشو میدهد و تمیز میکند. شستوشوی کبد و مثانه و معده است.
* یکی از ایرادها به طب اسلامی این است که برای افراد مختلف یک نوع دارو داده میشود، مثلا بلغم انواعی دارد اما به همه یک نسخه داده میشود!
بلغم شدت و ضعف دارد اما یک نوع است، صفرا و سودا نیز همین طور؛ چون پیامبر(ص) این طور فرموده که بیماری سه تاست و دارو نیز سه تاست، اما بیماری دم و سودا و بلغم است و برای هر یک نیز یک دارو معرفی فرموده است[5].
* کسی که چند غلبه مزاج پیدا کرده، در طب سنتی معمولا عقیده بر این است که ابتدا باید مزاج اغلب درمان شود. اما در طب اسلامی همزمان هم صفرابر، سودابر و بلغم زدا داده میشود! تزاحم ایجاد نمیشود؟
طب سنتی تحریف شده است و طب سالمی نیست، اصل آن از طب یونانی است و طب مسیحیان، مانند خود دین مسیحیت تحریف شده و سالم به دست ما نرسیده است، هم در تشخیص مزاجها اشتباه میکنند و هم در درمان. ولی داروهای اسلامی داروهای خوبی هستند که هیچ کدام به دیگری کاری ندارند و هر کدام یک غلبه مزاج را درمان میکند.
* اما مثلا مرحوم علامه مجلسی در توضیح بعضی روایات به کتب طب سنتی مثل «قانون» استناد فرموده است...
البته این روش در قدیم بوده، چه در میان تسنن چه شیعیان، اینها سعی میکنند روایات ما را توجیه کنند و روایات ما را طوری بیان کنند که با طب موافق باشد، کانّ طب یونانی یا شیمیایی امروزی درمان مسلّمی است و مثل آیه قرآن محکم است، پس ما مجبوریم روایات را توجیه کنیم یا روایتی را که با طب جدید امروزی موافق نیست دور بیندازیم، ولی بنده ابداً چنین نگاهی نداشتم، همّ و غم بنده این بود که پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) چه فرمودهاند، حتی اگر تمام دنیا هم با آن مخالف باشند ارزشی ندارد.
* درباره منبع طب سنتی و ریشه آن از حیث تاریخی توضیح دهید.
منبع طب سنتی همان منبع مسیحیان و کتبشان است، همچنان که منبع طب اسلامی کتب کافی و تهذیب و استبصار و... است، چون علمای آنها هم دانشمندان دینی و هم طبی هستند، یقینا دین و اعتقاداتشان تحریف شده و طب هم به تبع آن تحریف شده است. کار خلفای عباسی بود که کتب آنها را ترجمه کردند و در مقابل طب پیامبر و اهل بیت وارد جامعه مسلمین کردند. مثلا در طب سنتی می گویند بادمجان سودا زاست اما روایات ما میفرمایند بادمجان سودابر است و ضرر به صفرا نمیزند (وَ لَا یُضِرُّ بِالصَّفْرَاء).
* اما بعضی میگویند وقتی بادمجان میخوریم سودا یا صفرایمان بیشتر میشود!
بادمجان خصوصیتی دارد که با قصد و نیت مرتبط است، روایت میفرماید هر کس آن را بخورد و تصورش این است که ضرر دارد، برایش درد و بیماری است و هر کس آن را بخورد بنابراین که داروست دارو خواهد بود (فَمَنْ أَکَلَهَا عَلَى أَنَّهَا دَاءٌ کَانَتْ دَاءً وَ مَنْ أَکَلَهَا عَلَى أَنَّهَا دَوَاءٌ کَانَتْ دَوَاء)[6]
* طب سنتی چقدر با طب اسلامی هماهنگ است؟
طب سنتی هیچ هماهنگی با طب اسلامی ندارد، به همان اندازهای که مسیحیت با اسلام هماهنگی دارد! ممکن است در بعضی اسامی مثل صفرا و سودا اشتراک داشته باشند اما از نظر ماهیت و حقیقت فرق میکنند. شاید بیست بار کتاب قانون را خواندهام و وقتی حرف میزنم از روی علم میگویم. «قانون» حدود نیمی از داروهایش مشروب دارد، بعضی موارد میگوید شراب گس مردافکن، یعنی شراب خیلی قوی و قهار باشد! حال اینکه امامان ما میفرمایند که آدم ناچار که دارد میمیرد حق ندارد شراب بخورد!
درباره طبع کاسنی که در طب سنتی معروف به سردی است، طب اسلامی هم همین نظر دارد؟
خیر، در فصل سرما گرم است و در فصل گرما سرد است.
آیا میتوان گفت منظور این روایت درباره شخصی است که نیاز به کاسنی دارد؟
بله، نیاز هم هست، یعنی در جایی که باید گرم باشد گرم است و در جایی که باید سرد باشد سرد است.
* آیا اجتهادها و برداشتهای جنابعالی هم در طب اسلامی دخیل است؟ یعنی بر فرض اگر به جای حضرتعالی شخصی دیگر وارد این میدان میشد داروهای دیگری ساخته میشد و طب دیگری به وجود میآمد؟
این کار کسی را لازم دارد که توانش را داشته باشد. کسی که به مرحله اجتهاد نرسیده و قدرت استنباط ندارد، نمیتواند از این روایت روایات یک نظام منسجم پزشکی به دست بیاورد یا این که نظام محکم و مستحکم به دست نمیآورد، چیزی که ینده در این کتاب انجام دادم از استحکامی برخوردار است، با وجود این همه دشمن و معترض و مخالف با طب اسلامی، نتوانستند حتی خدشهای بر این کتاب وارد کنند. بله، استنباط و قدرت آن نقش دارد، علاوه بر این، آشنایی با فیزیولوژی و آناتومی بدن دارم. هم طب شیمیایی و هم طب سنتی را بلد هستم و همه را خواندهام و از روی تسلط وارد میدان شدم به همین جهت کمبودی در این کار احساس نمیشود.
* آیا تاکنون از جانب شخص یا مقامی مزاحمتی برای کار شما ایجاد شده است؟
خیلی مزاحمتی نبود، گاهگاهی از دانشگاه علوم پزشکی یا بهداشت سری به ما میزنند که چه کار میکنید، ولی بحمدالله از طرف بعضی نهادها حمایت میشویم و بحمدالله مقام معظم رهبری هم دستور عام و کلی دادند که طب قدیم ترویج داده شود و به آن بپردازند. البته انتظار هم این است که در جمهوری اسلامی چیزی باشد که لیاقت جمهوری اسلامی است و طب اسلامی سزاوار آن است. هجمه ای که به ما میشود سزاوار نیست، اگر به دین اعتقاد داریم هجمه باید به طب شیمیایی باشد.
* آیا از جانب دولت حمایتی از شما شده است؟
خیر.
* آیا کسی بوده است که توسط جنابعالی ویزیت شود و درمان نشود؟
کمتر موردی پیش آمده، افرادی ممکن است دارو را خوب استفاده نکنند، یا کسی ممکن است دوباره مراجعه کند که به صورت کامل درمان نشده و ما دوباره بخواهیم دارو بدهیم، چنین مواردی هست ولی افرادی که به طب اسلامی اعتقادی ندارند -و خیلی کم و اندک هستند- شاید تأثیری نبینند چون شرطش داشتن اعتقاد است. امام صادق(ع) میفرماید: إِنَّمَا یَنْفَعُ أَهْلَ الْإِیمَانِ. این طب برای افرادی مفید است که ایمان به پیامبر و طبابت و داروهایش دارند.
* کسانی که بخواهند به طب اسلامی عمل کند چه داروها و گیاهانی را باید برای مواقع اضطرار در منزل داشته باشند؟
داروی جامع امام رضا(ع) که در روایات بیان شده داروی شناخته شده میان شیعان است (هو دواء معروف عند الشیعه)، داروی قرص خون از امام رضا، روغن بنفشه و ...
* چرا داروی امام رضا(ع) را تسری به موارد غیر منصوص میدهید؟
بعضی موارد منصوص هستند و بعضی مستنبط. این موارد منصوص روایاتی که وارد شده ائمه در این روایات مثلا کسی مراجعه میکند میگوید من سرفه دارم، امام میفرماید چرا سوال میکنی؟ چرا جامع استفاده نمیکنی؟ و این تکرار شده، دیگری میگوید مشکل معده دارم و باز حضرت همین جواب را دادند و همیشه داروی جامع را که سفارش کردهاند با یک حمّال بوده است، مثلا جامع با آب رازیانه، جامع با آب کرفس، جامع با آب ترب، جامع با آب سداب، جامع با آب زیره، جامع با آب ولرم، جامع با سرکه، جامع و مرزنجوش.
استفاده کردیم که جامع برای یک مورد خاص و دو مورد نیست. چون ائمه اعتراض میکردند به سوال، همیشه نیازمند حمّال و چیزی است که دارو را برساند به موضع بیماری. مثلا روایاتی داریم میوه بِه و آب آن برای تقویت قلب مفید است که هم خودش درمان قلب است و هم جامع را میرساند به قلب و درمان میکند.
* مشخصاً از این برداشت تجربه هم دیدید؟
خیلی، معجزهآسا درمان شدند! مثلا درمان تیروئید با آب مرزنجوش. از داروی شافیه به دست آوردیم که حمّال دارو به مغز و سر مرزنجوش است. این را سفارش کردیم و کلا تیروئید را راحت درمان میکند.
* چرا طب اهل بیت تاکنون مهجور مانده است؟
از مظلومیت اسلام است، بیشتر علوم اسلامی مهجور مانده است، علت این امر در شیعیان به خاطر شرایط تقیه است و در اهل سنت بیشتر به این امر پرداختهاند چون تقیه ندارند.
* آیا در طب مدرن و شیمایی مواردی وجود دارد که برخلاف قرآن کریم روایات صحیح السند یا متواتر باشد؟
۱۵۰ مورد از طب مدرن جمع کردم که بر خلاف قرآن است. میگویند روزی پنج، شش وعده غذا بخورید اما قرآن می فرماید ۲ وعده. میگویند شام نخورید اما قرآن میفرماید شام بخورید و روایات میفرمایند یک شب شام نخوری نیرویی از بدن خارج می شود که تا چهل روز برنمیگردد. میگویند مثلا روزی هشت لیوان آب بخورید در حالی که قرآن میفرماید کلوا و اشربوا و لا تسرفوا. میگویند نمک نخورید و پیامبر میفرماید حتما نمک بخورید، و همین طور موارد دیگر.
نمکی که دین به آن سفارش کرده همین نمک موجود است؟
خیر، نمک دریا منظور است، در روایت میفرماید «ملح جریش».
نمک یُددار چطور است؟
سم است!
* چرا چنین تعبیری را درباره نمک یددار دارید؟!
اولا بر خلاف سفارش پیامبر است، ثانیا از وقتی که وارد بازار شد ناراحتی تیروئید بیشتر شد، از هر سه نفر یکی مبتلا به این مشکل است. رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد چند سال قبل به من گفت همین نمک یددار سبب ناراحتی تیروئید شده است.
* بعضی میگویند در زمان پیامبر مصرف نمک توسط مردم کم بوده، برای همین مردم توصیه به مصرف نمک شدهاند، و امروزه مردم باید کمتر نمک مصرف کنند...
این استدلال درست نیست و در زمان قدیم نیز نمک مصرف میشده است و اگر هم این استدلال درست باشد ما هم میشویم مثل مردم آن زمان، چون به توصیه علم پزشکی نمک کم مصرف میکنند پس باید بیشتر مصرف کنند.
هر فرد چقدر میتواند نمک در روز مصرف کند؟
حداقلش مقداری است که صدق مصرف نمک باشد اما ما معتقدیم حداکثرش این است که میتوان به عنوان خورش مانند حضرت امیر(ع) نان و نمک مصرف کرد. این روایت جالب توجه است که حضرت امام رضا(ع) که معصوم است فرمودند به سفر رفتیم و گوسفند ذبح کردیم و مصرف شد ولی چون غلامان فراموش کرده بودند نمک بیاورند هیچ لذتی از گوسفند نبردیم.
ادامه دارد...
پینوشتها:
[1] . یَا بُنَیَّ أَ لَا أُعَلِّمُکَ أَرْبَعَ کَلِمَاتٍ تَسْتَغْنِی بِهَا عَنِ الطِّبِ فَقَالَ بَلَى یَا أَبَتِ قَالَ ع لَا تَجْلِسْ عَلَى الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ جَائِعٌ وَ لَا تَقُمْ عَنِ الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ تَشْتَهِیهِ وَ جَوِّدِ الْمَضْغَ وَ إِذَا نِمْتَ فَاعْرِضْ نَفْسَکَ عَلَى الْخَلَاءِ وَ إِذَا اسْتَعْمَلْتَ هَذَا اسْتَغْنَیْتَ عَنِ الطِّبِ(بحارالانوار، ج59، ص267).
[2] . بحارالانوار، ج9، ص184.
[3] وسائل الشیعه، ج25، ص239.
[4] . الفصول المهمه فی اصول الائمه، ج3، ص9.
[5] . الدَّاءُ ثَلَاثَةٌ وَ الدَّوَاءُ ثَلَاثَةٌ فَأَمَّا الدَّاءُ فَالدَّمُ وَ الْمِرَّةُ وَ الْبَلْغَمُ فَدَوَاءُ الدَّمِ الْحِجَامَةُ وَ دَوَاءُ الْبَلْغَمِ الْحَمَّامُ وَ دَوَاءُ الْمِرَّةِ الْمَشِیُّ(وسائل الشیعه، ج2، ص30).
[6] . بحارالانوار، ج63، ص223.