کد خبر: ۴۲۷۰۳۰
تاریخ انتشار:

رمان «مه» کامران محمدی نقد شد

رمان «مه» نوشته‌ کامران محمدی با حضور شهریار عباسی و علیرضا محمودی ایرانمهر به عنوان منتقدان کتاب نقد شد.
به گزارش بولتن نیوز، به نقل از روابط عمومی نشر چشمه، در ابتدای نشست نقد این رمان، کامران محمدی در رابطه با فرایند نوشته شدن داستان «مه» گفت: شش ماه بعد از کتاب «این‌جا باران صدا ندارد» یعنی اواسط سال ۹۰ ایده‌ کوچکی به ذهنم آمد که مرتبط با مفهوم هویت بود، به معنای فردی و جمعی. نهایت به این نتیجه رسیدم که این رمان بهتر است یک ساختار داستان در داستان باشد. بعد به این نتیجه رسیدم که این دو داستان را باید کاملا جدا از هم بنویسم. حتی مجبور شدم به خاطر آن یک سفر به اروپا بروم، چهار سال طول کشید که من این دو رمان را بنویسم و هر دو را کاملا جدا از هم نوشتم.

در ادامه شهریار عباسی با اشاره به این‌که تلاش دارد یک نقد هرمنوتیک برای درک بهتر داستان «مه» داشته باشد، گفت: در این بخش دو مطلب برای گفتن دارم و هر دو آن‌ها بیشتر مربوط به درونمایه است. یک بخش آن به گونه‌ای است که تصورم این است دوستانی که صحبت‌های ما را می‌شنوند و می‌خوانند کتاب را خوانده‌اند. نکته‌ دیگری که باید بگویم در ارتباط با کامران محمدی نیست؛ درباره‌ متن رمان «مه» است. نویسنده چهار مفهوم اساسی را به شکل شطرنج‌وار در این رمان پیش می‌برد؛ مفاهیم مرگ، زندگی، امید و ناامیدی. رمان با مفهوم مرگ آغاز می شود. بعد جلوتر با ورود طراوت خیلی زیرکانه و این دفعه از نقطه مقابل زندگی را حرکت می‌دهد. با وارد کردن ساتیار به داستان، از طرف زندگی و امید بازی می‌دهد. از طرف دیگر ناامیدی را حرکت می‌دهد که برای رفتن به اروپا به مشکلی برمی‌خورد.


سپس علیرضا محمودی با تایید گفته‌های عباسی درباره‌ رمان این‌طور ادامه داد: نویسندگان کسانی‌اند که جهان را دوباره بازآفرینی می‌کنند. اسلوب های زبانی را می‌شکنند یا به قول رولمان به درجه‌ صفر نوشتار نزدیک می‌شوند. یعنی از قالب‌هایی که حاکمیت سیاسی یا اجتماعی یا تفکر ایدئولوژیک ایجاد می‌کند سعی می‌کنند بیرون بیایند و به یک نوع فردیتی دست پیدا کنند که کاملا خودش را در متن تجلی می‌کند. کامران سعی می‌کند در این داستان و به ویژه در این کتابش یک کار ویژه انجام بدهد و آن سطح زبان را دارد به صورتی شخصی‌سازی می‌کند. این‌جاست که ارزش این متن شکل می‌گیرد، در جایی که سطح آگاهی نویسنده را در هستی طوری جدا می‌کند که شما به راحتی نمی‌توانید آن را در یک اسلوب کاملا مشخصی قرار بدهید. به عبارت دیگر از هر نوع نگاه کلی و حاکمیت و ایدئولوژی فرار می‌کند. ایدئولوژی منظورم ایدئولوژی زبانی است. و این اتفاقی است که این‌جا برای کامران می‌افتد. این ویژگی، ویژگی فردی است و استایل دارد.

در ادامه صحبت‌ها، شهریار عباسی با اشاره به جهت‌گیری اخلاقی نویسنده در این کتاب گفت: این رمان به لحاظ شکلی و به لحاظ فرمی به کارهای پست‌مدرن نزدیک می‌شود، و اعتقاد دارم این کار از پس فرم خودش برمی‌آید. یعنی با همه‌ی تلاشی که می‌کند می‌تواند داستان را به شما غالب کند. از لحاظ درونمایه کار به نظر من رمان« مه» از نوع اخلاق کانتی پیروی می‌کند.

یکی از خوانندگان کتاب که در جلسه حضور داشت با اشاره به جذابیت داستان گفت: نکاتی که برای من جالب بود یکی کشش داستان و دیگری شخصیت‌پردازی در داستان بود. یعنی تک‌تک این شخصیت‌ها برای خودشان یک هویتی پیدا کرده بودند، طوری که پس از مدت‌ها از خوانش داستان خیلی از شخصیت‌ها از ذهن خواننده پاک نخواهند شد و این از موفقیت‌های کتاب بود.

در پایان جلسه کامران محمدی ضمن تشکر از صحبت‌های حاضران که آن‌ها را سازنده توصیف کرد گفت: هیچ چیزی لذت‌بخش‌تر از این نیست که نویسنده حس کند کارش را فهمیده‌اند. من این احساس را امروز داشتم. چیزهایی که حاضرین، علیرضا و شهریار گفتند خیلی برای من جالب بود و خیلی لذت بردم و احساس کردم خیلی کار خوب درک شده است. موضوعی که شهریار در مورد اخلاق کانتی گفت یا نکته‌ای که درباره امید گفته شد یا حتی نکته‌هایی که درباره‌ جهان سومی بودن یا بحث‌های زبانی شد، این‌ها نکاتی است که در واقع در دنیای ادبیات امروز، انتظار نداریم خیلی به این چیزها توجه شود و وقتی کسی توجه می‌کند به نظرت خیلی اتفاق خوبی است. 

کامران محمدی که پیش‌تر کتاب‌هایی چون «بگذارید میترا بخوابد» و «آن‌جا که برف‌ها آب نمی‌شوند» را در نشر چشمه به چاپ رسانده بود در نمایشگاه ۱۳۹۵ هم مجموعه داستان «رولت روسی» را به چاپ رساند.
منبع: ایسنا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین