زمان پایانی زندگی برای هر کس متفاوت است. در آن زمان هر فردی نیاز به اطلاعات و حمایت خاصی دارد. سؤالات و نگرانی های بیمار و اعضای خانواده ی او پیرامون روزهای آخر زندگی باید با تیم درمانی مورد بحث قرار گیرد.
به گزارش بولتن نیوز، وقتی تیم درمانی ادعا می کند که دیگر سرطان قابل کنترل نیست، آزمایش های پزشکی و درمان های سرطان متوقف می شوند، اما مراقبت از بیمار هم چنان ادامه می یابد. در این زمان مراقبت های بیمار روی فراهم آوردن آسایش برای او متمرکز است و بیمار دارو و درمان های مختلفی را برای کنترل درد و سایر علایم نظیر یبوست، حالت تهوع و تنگی نفس دریافت می کند. بعضی از بیماران در این حالت تمایل دارند که بیش تر در خانه بمانند، در حالی که بعضی دیگر ترجیح می دهند که به بیمارستان و سایر مراکز بروند.
زمان پایانی زندگی برای هر کس متفاوت است. در آن زمان هر فردی نیاز به اطلاعات و حمایت خاصی دارد. سؤالات و نگرانی های بیمار و اعضای خانواده ی او پیرامون روزهای آخر زندگی باید با تیم درمانی مورد بحث قرار گیرد. اطلاعاتی که در زیر ارائه می شود، می تواند به پاره ای از سؤالات بیمار، اعضای خانواده و مراقبان او در این خصوص پاسخ دهد.
1. تا کی زنده می مانم؟
بیمار و سایر اعضای خانواده ی او اغلب دوست دارند بدانند که بیمار تا چه مدت دیگر زنده است. این سؤال اساساً سؤالی است بسیار سخت، که نمی توان به راحتی به آن پاسخ داد. عواملی نظیر، محل قرار گرفتن سرطان و وجود سایر بیماری های همراه با آن چه که ممکن است در آینده رخ دهد، تأثیر می گذارد. اگر چه دکترها ممکن است بر اساس آن چه که در مورد بیمار می دانند، بتوانند زمانی را تخمین بزنند، اما برای این کار با تردید عمل می کنند. دکترها از این که در بیمار امیدی کاذب به وجود آورند یا امیدهای او را تخریب کنند در هراسند.
2. چه زمانی مراقب می تواند از متخصصان کمک بگیرد؟
در مراقبت های خانگی مراقب ممکن است به اطلاعات تخصصی نیاز داشته باشد، از این رو مراقب می تواند در موارد زیر با دکترها یا پرستاران بیمار تماس گیرد:
- بیمار به رغم داروهای تجویز شده برای کاهش دردهایش، هم چنان درد می کشد.
- بیمار آرزده به نظر می آید و ناله می کند.
- بیمار در تنفس مشکل دارد و به نظر نگران می آید.
- بیمار قادر به ادرار و خالی کردن مثانه نیست.
- بیمار غش می کند.
- بیمار بسیار افسرده است و راجع به خودکشی حرف می زند.
- مراقب برای دادن دارو به بیمار با مشکل روبه روست.
- مراقب به خاطر مراقبت های زیاد به شدت از پا در آمده، و یا به قدری خسته یا ترسیده است که دیگر تمایلی به ماندن با بیمار ندارد.
- در هر زمان دیگری که مراقب نمی داند که چگونه باید شرایط را اداره کند.
3. از چه راههایی مراقب می تواند برای بیمار آسایش به وجود آورد؟
هر کس نیازهای خاصی دارد، اما بسیاری از احساسات منفی بیماران در شرایط سخت و پایانی زندگی تقریباً یکسان اند. این عواطف شامل ترس از تنها ماندن یا ترس از سربار شدن هستند. آن ها همین طور از این که اعتبار شان پایین آید یا این که نتوانند خود را کنترل کنند، می ترسند.
بعضی از راه هایی که مراقبان می توانند با استفاده از آن ها برای بیمار آرامش فراهم آورند عبارتند از:
- همراه بیمار باشید، با او حرف بزنید، فیلم تماشا کنید، چیزی برای او بخوانید، یا فقط در کنار او باشید.
- به بیمار اجازه دهید تا ترس ها و نگرانی های خود را از مرگ ابراز کند، نظیر ابراز ترس های بیمار از این که خانواده و دوستان خود را ترک می کند. برای شنیدن آن ها آماده باشید.
- راجع به زندگی گذشته ی بیمار حرف بزنید.
- از یاد آوری جنبه های منفی اجتناب نکنید، چون بیش تر بیماران ترجیح می دهند که در حرف هایی که می زنند از دردهایشان نیز سخن بگویند
- به بیمار اطمینان خاطر دهید که اوامرش را در زندگی اجرا می کنید
- از او سوال کنید که آیا کاری هست که بتوانید برای او انجام دهید
- در زمانی که دوست دارد با خود تنها باشد او را تنها بگذارید
4. علایم نزدیک شدن مرگ کدامند؟ مراقب چه کارهایی برای راحتی بیمار می تواند انجام دهد؟
علایم و نشانه های خاصی می توانند به مراقب نشان دهند که مرگ در راه است. این نشانه ها به همراه توصیه هایی برای برخورد با آن ها در زیر ارائه شده است. باید به یاد داشته باشید که بیماران ممکن است همه ی این علایم و نشانه ها را با هم تجربه نکنند.
به علاوه، وجود یکی یا بیش تر از این علایم ضرورتاً به معنای آن نیست که بیمار در آستانه ی مرگ است. در عین حال یکی از اعضای تیم درمانی بیمار می تواند اطلاعاتی در خصوص علایمی که باید انتظار داشته باشند به مراقبان بدهد:
- چرت زدن ، افزایش خواب و پاسخ ندادن به محرک ها ( به دلیل تغییرات در سوخت و ساز بدن بیمار ).
مراقبان و اعضای خانواده می توانند برای زمان هایی که بیمار بیدار است، ملاقات یا مناسبت های خانوادگی را برنامه ریزی کنند. با بیمار به طور مستقیم حرف بزنید، مانند فردی که می شنود، حتی زمانی هم که به حرف های شما پاسخ نمی دهد. بیش تر بیماران حتی در زمانی که قادر به حرف زدن نیستند هنوز می توانند بشنوند. اگر بیمار پاسخ نمی دهد برای گرفتن پاسخ او را تکان ندهید.
- گیجی در مورد زمان، مکان و هویت افرادی که دوست شان دارد؛ بی قراری، دیدن افراد یا مکان هایی که وجود ندارند؛ چنگ زدن به تشک یا لباس ( در مواردی ناشی از تغییرات سوخت و ساز بدن بیمار است.)
به آرامی زمان، تاریخ و افرادی که پیرامون او هستند را اعلام کنید. اگر بیمار بی قرار است، در جهت فرو نشاندن بی قراری او تلاش نکنید. آرام باشید و به او اطمینان خاطر دهید. حرف زدن به آرامی ممکن است بیمار را در جهت یابی مجدد کمک کند.
-کاهش روابط اجتماعی و کناره گیری از دیگران (به دلیل پایین آمدن میزان اکسیژن مغز، کاهش فشارخون و آماده شدن روانی برای مرگ).
با بیمار به طور مستقیم حرف بزنید. به بیمار اجازه دهید تا بفهمد که شما به خاطر او آن جا هستید. بیمار ممکن است آگاه باشد و بتواند حرف های شما را بشنود، ولی ممکن است نتواند پاسخ دهد. متخصصان معتقدند که دادن اطمینان به بیمار، برای مثال گفتن:«خیالت راحت باشد»، برای او سودمند خواهد بود.
-کاهش نیاز به غذا و مایعات و از دست رفتن اشتها ( به دلیل نیاز کم بدن به ذخیره ی انرژی و کاهش توانایی بیمار در غذا خوردن به طریقی صحیح).
به بیمار اجازه دهید که هر وقت دوست داشت غذا بخورد و مایعات بنوشد. اگر بیمار قادر به بلع باشد، خوردن بستنی، آب و آبمیوه باعث خشنودی و تغییر ذایقه ی او می شود. دهان و لب های بیمار را با استفاده از چوبک های آغشته به گلیسیرین و مرطوب کننده های مخصوص لب مرطوب نگه دارید.
- از دست رفتن کنترل ادرار و مدفوع ( به دلیل شل شدن ماهیچه های ناحیه ی لگن)
تا جایی که امکان دارد بیمار را تمیز، خشک و در وضعیتی راحت قرار دهید. از زیر اندازهای یک بار مصرف روی تخت استفاده کنید و هر بار که کثیف شدند آن ها را تعویض کنید.
- تیره شدن رنگ یا کاهش میزان ادرار ( به دلیل کاهش عملکرد کلیه یا پایین آمدن مصرف مایعات).
مراقب می تواند برای جلوگیری کردن از مسدود شدن مجرای ادرار با یکی از اعضای تیم درمانی مشورت کند. به علاوه، یکی از متخصصان تیم درمانی می تواند در زمانی که مجرای ادرار بیمار به «میل زدن» احتیاج دارد طریقه ی استفاده از آن را به مراقب آموزش دهد.
- سرد شدن پوست در زمان لمس آن، به ویژه دست ها و پاها؛ پوست ممکن است کبود شود، به خصوص در طرفین بدن ( به دلیل کاهش گردش خون در بخش های انتهایی بدن).
استفاده از پتو می تواند بیمار را گرم نگه دارد. اگر پوست بیمار سرد است ولی بیمار خود احساس سرما نمی کند، مراقب باید آگاه باشد که با استفاده از پتوهای برقی یا زیراندازهای گرما دهنده بیمار را گرم نکند، چون ممکن است باعث سوختگی بدن او شود.
- نفس کشیدن با صدای بلند و خرخر کردن؛ در این حال نفس کشیدن نامنظم و کم عمق می شود، تعداد تنفس در هر دقیقه کاهش می یابد و تنفس از حالت سریع به کند در نوسان است (به دلیل انباشته شدن ضایعات در بدن که ناشی از کاهش مصرف مایعات یا کاهش گردش خون در اندام هاست).
اگر بیمار را به پهلو بخوابانید و بالش زیر سر و پشت او بگذارید، نفس کشیدن برای او راحت تر می شود. اگر چه خرخر کردن و صدای بلند تنفس ممکن است مراقب را نگران کند، ولی این امر برای خود بیمار باعث پریشانی نمی شود. در بعضی اوقات استفاده از یک منبع خارجی اکسیژن، مانند کپسول اکسیژن، ممکن است مفید باشد.
اگر بیمار قادر به بلع است، خوردن بستنی به او کمک می کند.
- سر بیمار را به سمت یک منبع نور قرار دهید ( به دلیل کاهش قدرت بینایی او) و از نورهای غیر مستقیم اجتناب کنید.
- کاهش توانایی در تحمل درد ( به دلیل پیشرفت بیماری در فرد به وجود می آید).
متناسب با تجویز دکتر، داروهای ضد درد را به بیمار ارائه دهید. در صورتی که داروهای تجویز شده برای کاهش درد به نظر ناکافی می آیند با دکتر مشورت کنید. با کمک گرفتن از اعضای گروه درمانی می توانید برای کاهش درد از ماساژ و آرام سازی (ریلکسیشن) استفاده کنید.
- حرکات غیر ارادی (که به آن تشنج یا مایاکلنس (Myoclonus) می گویند)، تغییر در ضربان قلب و از دست رفتن رفلکس های بدن در پاها و دست ها، از علایم دیگر هستند که نشان می دهند مرگ نزدیک است.
5. علایم مرگ بیمار، کدامند؟
-فقدان تنفس یا ضربان قلب
- فقدان حرکت در چشم ها و بزرگ شدن مردمک چشم. پلک ها ممکن است قدری باز بمانند
- فک ها شل می شوند و دهان مقداری باز می ماند
- مثانه و روده ها تخلیه می شوند
- بیمار به لمس کردن و حرف زدن پاسخ نمی دهد. (1)
پی نوشت :
1- USA National Cancer Institute (2009) End - of - life Care: Questions and Answers. US. national Institute of Health www.cancer.gov
منبع مقاله :
خدابخشی، رامین، (1388)، سرطان و بحران های روانی: سرطان زنگ بیداری، تهران، نشرقطره، چاپ اول