علاقهای که تهرانیها به کله پاچه دارند، شهرت زیادی یافته است به طوری که پای چشم و بناگوشهای میلیاردی به گردش مالی کشور باز شده است.
به گزارش بولتن نیوز، شهر
تهران با جمعیت قریب به 8 میلیون نفری آن که البته در روز به دلیل حضور
مردم شهرستان های این استان به مرکز به 10 میلیون نفر نیز افزایش می
یابد،در نوع خود شهری عجیب و منحصر به فرد به شمار می رود.
برخی
برای نشان دادن ثروت و یا فاصله طبقاتی میان فقیر و غنی،مازراتی و
لامبورگینی اشرافی دختر و پسران 20 تا 30 ساله را مثال می زنند.
به
دفعات و کرات هزینه خودروهای میلیاردی،ساعت های چند صد
میلیونی،کمبرندها،کفش ها و کتونی های مارک بچه پولدارها را مقیاس میزان
مخارج و هزینه کرد عده ای خاص قلمداد می کنند که در صورت مصروف کردن آن در
عرصه اشتغال،ازدواج و...رفع کننده بسیاری از مشکلات نه تنها شهر تهران بلکه
در بسیاری از دیگر نقاط کشور خواهد بود.
اما در این میان هستند
اقلام و مواردی که در ظاهر هیچ هستند اما با یک حساب و کتاب سرانگشتی هزینه
آن کم از آن پورشهT بی ام و،بنز،ساعت رادو،رولکس،عطر ورساچ و...ندارد.
*گردش مالی 320 میلیارد تومانی چشم،گوش،مغز،آش و حلیم در تهران
شاید
طنز آمیز به نظر برسد،اما واقعیت است،واقعیتی که قصد اطلاق عنوان تلخ و یا
شیرین بر آن نداریم،اما می توان گفت در نوع خود حیرت آور است،دیدن صحنه
کاسه های آش و حلیم در ماه مبارک رمضان آنقدر عادی است که بعضا می توان از
آن به عنوان جزئی از امور روزمره زندگی یاد کرد.
جویدن زبان گوسفند
زبان بسته و یا قرار گرفتن بناگوش و پاچه لذیذ آن نگون بخت در لابه لای نان
سنگگ و یا مشاهده دندان های سفید،صدفی آن در دیگ یا دیس جوشان کم و بیش
برای تمامی ما تجربه و تکرار شده است، اما تعجب آور است گردش مالی خیره
کننده همین کله پاچه ها و یا آش و حلیم هایی که در ظروف یکبار مصرف در میان
مردم توزیع می شود.
بر اساس ارزیابی های انجام شده،گردش مالی سالیانه آش ،حلیم و کله پاچه در مجموع 320 میلیارد برآورد می شود.
*رشد 500 درصدی قیمت حلیم و آش طی 10 سال گذشته
چندی
پیش فرشید رخ،رئیس اسبق اتحادیه صنف کباب،حلیم و آشپز تهران در گفتگویی با
رسانه ها عنوان کرده بود:برخی از واحدهای طبخ حلیم که اتفاقا،بعضا بصورت
غیر مجاز و غیر بهداشتی نیز مبادرت به پخت و توزیع آن می کنند،روزانه قریب
به 2 میلیون و هشتصد هزار تومان سود خالص دارند.
وی همچنین
افزود:میزان توزیع و طبخ حلیم در تهران،10 تُن برآورد می شود که البته این
عدد و رقم تنها به واحدهای پروانه دار و زیر نظر اتحادیه معطوف می شود و به
واقع آماری دقیق از واحدهای غیر مجاز و حجم طبخ و توزیع حلیم در آن وجود
ندارد.
*کسب سودها و ثروت های کلان در یک شب!
ماه
رمضان صرفا به برکات معنوی خاص آن خلاصه نمی شود،بلکه برای برخی،مقطعی خاص
به شمار می رود که فارغ از هر گونه قضاوت و یا چسباندن برچسب مطلوب یا
نامطلوب،عده ای در آن به سودهای کلان و سنگینی دست می یابند.
بر
اساس اخبار منتشر شده در رسانه ها، گردش مالی بازار آش و حلیم پایتخت در
سال 1386 ،24 میلیارد تومان بوده و این رقم در سال 1390 به 80 میلیارد
تومان افزایش یافته و پیش بینی می شود این رقم و عدد تا پایان ماه رمضان
سال جاری به بیش از 100 میلیارد تومان ارتقا یابد.
با یک مقایسه
اجمالی و بررسی قیمت حلیم و آش در 10 سال اخیر شاهد خواهیم بود ارزش ریالی
این دو غذای مورد علاقه جامعه ایرانی با رشد و افزایش 500 درصدی همراه بوده
است.
*رتبه نخست تهرانی ها در تناول کله پاچه
قصه
کله پاچه نیز کم از آش و حلیم ندارد،این غذای سنتی که بر اساس بررسی ها و
مطالعات تاریخی قدمت آن به 4000 سال قبل می رسد و به واقع کشفیات باستان
شناسان موید قرار داشتن کله پاچه های گوسفند در ظروف خاص آن دوران در
مناطقی از ایران همچون خراسان بوده است،در میان تهرانی ها مشتریان پرو پا
قرصی دارد.
البته تمایل به خوردن کله و پاچه صرف پایتخت نشینان نیست
و در بسیاری از شهرهای کشور نیز این غذا از اقبال مطلوب و قابل توجهی
برخوردار است،امابررسی های آماری از میزان کشتار دام در کشتارگاه های کشور
نشان دهنده ذبح9 میلیون و 196 هزار گوسفند و بره در سال 1393 بوده که نیمی
از آن در تهران ذبح و مصرف شده است.
بر اساس برآوردهای انجام
شده،تهرانی ها امسال قریب به 5 میلیون و 500 هزار دست کله پاچه خواهند خورد
که با احتساب نرخ هر دست 40 هزار تومان مصوب اتحادیه،این رقم با گردش مالی
220 میلیارد تومانی همراه خواهد شد.
البته نکته قابل تامل معطوف به
این امر می شود که نرخ مورد اشاره،حداقل و کف قیمت است،زیرا در برخی
واحدها هر دست کله و پاچه تا 55 هزار تومان نیز به فروش می رسد که با
احتساب این میزان،گردش مالی مذکور به بیش از 300 میلیارد تومان خواهد
رسید،آن هم فقط در شهر تهران !
*رشد 300 درصدی قیمت کله پاچه
نرخ
مصوب کله پاچه در سال 1386 ،8 تا 10 هزار تومان بود و این رقم در سال 87
با 10 درصد رشد همراه شد،اما در یک مقایسه کلی،سیر صعودی نرخ کله پاچه در
یک دهه اخیر تا 300 درصد افزایش داشته است.
البته فعالان این صنف با
دردسرها و مصائب خاص به خود مواجه هستند و منظور نظر از مرقوم کردن این
گزارش نقد و یا مدح این فعالیت صنفی و یا میزان نرخ لحاظ شده بر روی آن
نیست،بلکه هدف بررسی میزان مصرف چنین اقلام خوراکی است که نشان دهنده ارزش
ریالی گردش مالی این نوع خاص از غذا خواهد بود.
با یک احتساب سر
انگشتی به ارقام و اعداد جالبی دست می یابیم،به واقع اگر 320 میلیارد تومان
مورد اشاره را میان 10 هزار جوان تهرانی تقسیم کنیم به هر نفر معادل 32
میلیون تومان خواهد رسید،مبلغی که می توان بخش قابل توجهی از موانع ابتدایی
یک زندگی مشترک ساده و معمولی را مرتفع سازد.
البته این بدان معنا
نیست که تمامی مردم پایتخت خود را از خوردن آش و حلیم و کله پاچه محروم
کنند چون وضعیت ازدواج بحرانی است،اما مشت نمونه خروار است و با همه
کمبودها و کاستی ها می توان با یک همیاری، همدلی و همنوایی از بسیاری هزینه
کردهای غیر ضروری پرهیز کرد و آن را در مسیری هدایت کرد که در مهار و
کنترل بسیاری از آسیب های اجتماعی اعم از طلاق،اعتیاد،بیکاری،بالا رفتن سن
ازدواج،کوکان کار و...جلوگیری کرد و یا حداقل اینکه آن را به نحو مطلوب تری
مهار و کنترل کرد.
پس بیاییم یک دست کمتر کله پاچه بخوریم و پولش را برای تهیه جهزیه یک نوعروس پس انداز کنیم.
مگه پیتزا و همبرگر گرون نشده مگه یه فنجون قهوه که به زور صد سی سی میشه رو بیست هزار تومن حساب نمی کنن که
گیر دادی به غذاهای سنتی