منابع مالی بسیار محدودی که معلوم نیست تا کی می تواند از طریق بازار تامین شود! با اینحال این « کشتی » باید « سالم» به « مقصد » برسد چون کشتی مهمی است و اگر این اتفاق نیافتد هزینه های زیادی برای مملکت خواهد داشت، اما مقصد کجاست و موانع کدامند؟
گروه رسانه ـ رضا سیف پور*: از طعنه ها و سخنان نیش دار برخی سخنرانان در جلسه تودیع « دکتر سرافراز » و معارفه « دکتر عسگری » به خوبی می شد فهمید که « رسانه ملی » هجده ماه اخیر را چندان آرام و بی حاشیه سپری نکرده است. هجده ماهی که به عقیده « سرافراز »، مهمترین چالشش مشکلات مالی بود و او توانسته تمام بدهی ها را تاپایان سال به تسویه برساند و در عوض معاونش آقای پورمحمدی اعتقاد داشت مشکل اصلی این بود که رئیس سازمان میخواست چندین کار را با هم انجام دهد و نمی توانست! او اگرچه به شکلی تعارف گونه اظهار داشت شاید مشکل اصلی مدیران ومعاونین زیر مجموعه ریاست بودند که نتوانستند خواسته ها را به انجام برسانند اما به نظر می رسد علل این ناکامی باید در فضایی مناسب و بدور از تعصب و بررسی و تحلیل شود زیرا از همه تعارفات که بگذریم این نکته بسیار واضح است که رسانه ملی نتوانست در دوره اخیر به اهداف از پیش تعیین شده خود بطور کامل دست یابد و این شاید اولین پیام « استعفای سنتی!» دکتر سرافراز همین بود.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، «سرافراز» در حالی برای رئیس بعد از خود ابراز امیدواری نمود تا وی « کشتی رسانه را سالم به ساحل مقصود برساند » که به خوبی میدانست دریای پرتلاطمی در انتظار او است. ساختار بهم تنیده و پیچیده ای که اکنون به دلیل خداحافظی سرافراز به نظر می رسد پیچیده تر شده و منابع مالی بسیار محدودی که معلوم نیست تا کی می تواند از طریق بازار تامین شود! با اینحال این « کشتی » باید « سالم» به « مقصد » برسد چون کشتی مهمی است و اگر این اتفاق نیافتد هزینه های زیادی برای مملکت خواهد داشت، اما مقصد کجاست و موانع کدامند؟
از نظر کارشناسان ، رسانه ، بخصوص در دنیای امروز ، کارکردهای مختلفی دارد. صاحب نظراني كه درباره كاركردهاي مختلف رسانه هاي مدرن به اظهار نظر پرداخته اند ، كاركردهاي متفاوتي براي این رسانه ها قائل هستند که بیانگر نقش بی بدیل آنها در عصر حاضر است . « هارولد لاسول » و « چارلز رايت » ، دو تن از پژوهشگران و انديشمنداني هستند كه مطالعات گسترده ای در این حوزه انجام داده اند و به نقش و كاركرد رسانه ها توجه ویژه نشان داده اند. آنها معتقدند رسانه ها داراي چند كاركرد اساسی هستنند :
1- كاركرد نظارت بر محيط یا نقش خبري و اطلاع رسانی .
2- کارکرد ايجاد هم بستگي اجتماعي در واكنش به محيط یا نقش ارشادي و راهنمايي .
3- کارکرد انتقال ميراث فرهنگي یا نقش آموزشي.
4- کارکرد سرگرمي و پر كردن اوقات فراغت.
اين دو نظريه پرداز معتقدند كه در كاركرد نخست ، رسانه ها به نظارت ، مراقبت ، تهيه و رساندن خبر دست مي زنند و در دومين كاركرد ، وظيفه انتخاب و تفسير اطلاعات در محيط را بر عهده دارند.
در اينجاست كه رسانه ، می تواند حامل انتقادها و پيشنهادهايي براي چگونگي نگرش افراد نسبت به واقعيت های پیرامون باشد . نکته مهم اینکه در اين نقش ، رسانه می تواند به تقويت ارزش هاي اجتماعي، اجماع و افشاي انحرافات ، رجوع به پايگاه رهبران فكري ، پيش گيري از تهديد ثبات اجتماعي و وحشت عمومي، مديريت افكار عمومي و نظارت بر حكومت و حفاظت از آن کمک کند . در كاركرد سوم ، رسانه مي كوشد تا از ميراث فرهنگي و ارزش های بنیادی جوامع پاسداري كند و با ياري رساندن به انسجام اجتماعي، تجربه هاي مشترك انساني را هر چه بیشتر نهادينه سازد. « هارولد لاسول » ، جامعه شناس و نظريه پرداز آمريكايي در نظريه خود ، رسانه ها را از این منظر انتقال دهنده فرهنگ ، اطلاعات ، ارزش ها و هنجارها از يك نسل به نسل ديگر و از افراد جامعه به افراد تازه وارد معرفی می کند و معتقد است در اين كاركرد رسانه ها، با گسترش بنيان تجربه مشترك، انسجام اجتماعي را افزايش مي دهند .
امروز صدا و سیما به عنوان رسانه ملی و اصلی ترین رسانه جمعی کشور مضاف بر تمام آن چیزی که ذکر شد بطور مشخص وظیفه مقابله با « تهاجم فرهنگی » و انتقال ارزش های هویت ساز به نسل بعد را برعهده دارد و این وظیفه بسیار بزرگی است . ماموریتی استراتژیک که به تنهایی از عهده یک دستگاه برنمی آید. لذا شکی نیست که در این رهگذر باید تمام دستگاه های مسئول از جمله دستگاه های مرتبط با قوای مقننه و مجریه، هم سو با این هدف مشترک گام بردارند و نقش حمایتی و اجرایی خود را به درستی ایفا نمایند. صدا و سیما نیز باید تلاش کند تا با بهره گیری از منابع مالی معتبر و قابل استناد، تا حد امکان خود را از منابع مالی « بازار سرمایه » بی نیاز سازد و برای ارتقای کیفی برنامه ها با هدفگذاری دقیق همت گمارد . به نظر می رسد برای تحقق این هدف علاوه بر « آموزش » ، لازم است تا « کارایی » و « انگیزه » کارکنان رسانه ملی مورد توجه جدی قرار گیرد . تنها با توجه به این مثلث سه گانه است که می توان به حرکت سریع و مطمئن « کشتی رسانه » در مسیر مقصود امیدوار بود . کاری که برای « ناخدای جدید » ، نمی تواند چندان ساده باشد . بخصوص از آن جهت که ایشان هم نیازمند « اصلاح ساختارهای اجرایی » هستند و هم نیازمند « ارتقای انگیزه کارکنان » و با این افق ، متاسفانه عنصر اساسی « آموزش »در گام سوم قرار می گیرد . همه ما امیدواریم این مسیر مهم برای رسانه ملی هرچه سهل تر شود و شاهد اقبال روز افزون مخاطب به صدا و سیما ، این رسانه مهم و اثر گذار باشیم. /
*مدرس دانشگاه