به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، از این مهم به عنوان یک کاستی اساسی اگر بخواهیم بگذریم این سوال همنچنان به قوت خود باقیست که مشکل اصلی دکتر سرافراز در این دوران کوتاه مدیریتی چه بوده که اکنون تا این حد مورد هجمه های رسانه ای قرار گرفته ؟ و « بودن » یا « نبودن » او به مساله ای اساسی بدل شده ؟ . ناگفته نماند ، طرح این موضوع نباید به معنی جانبداری از یک مدیر فعلی و یا نقد عملکرد یک مدیر مستعفی تلقی شود زیرا فارغ از شورو حال های کاذب دنیای مجازی ، اگر بخواهیم نگاهی واقع بینانه به موضوع داشته باشیم شکی نیست که جای این سوال اساسی ، به عنوان یک پرسش کارشناسی همچنان در مباحث این چند روز خالیست و ما در پی بررسی این موضوع هستیم .به هر حال دوره 18 ماهه آقای سرافراز ، فارغ از اینکه بمانند یا بروند دوره پر تلاطمی بود و از این رو طرح این پرسش به عنوان نگاهی به آینده نیز می تواند مفید باشد که باید از سوی کارشناسان مختلف و از زوایای متعدد مورد بررسی قرار گیرد.
به نظر نگارنده تمام مباحث گذشته تا امروز را باید در استراتژی تعریف شده از سوی دکتر سرافراز جستجو کرد . ایشان در بدو ورود به ساختمان شیشه ای ریاست رسانه ملی ، راهبرد پیش روی این سازمان را در دو کلمه بسیار مهم خلاصه نمودند ؛ « کیفی سازی » و « چابک سازی » . آقای دکتر سرافراز که از بدنه صداو سیما بودند و سال ها به عنوان یک مدیر ارشد در تنظیم راهبرد و اجرای تصمیمات مشارکت داشتند به درستی دریافتند که مشکل اساسی صدا و سیما تمرکز نامتوازن به « کمیت گرایی» و در پی آن افت کیفی برنامه های تولیدی بود. شاید راهبرد « تکثر گرایی » مهندس ضرغامی به عنوان استراتژی اساسی رسانه در مقابله و رقابت با جریان های رسانه ای ، در گام اول اقدام درستی بود لیکن بدون شک این شبکه های نوظهور نیاز به خروجی هایی در خور مخاطبین گسترده رسانه ملی داشتند از اینرو لاجرم سیاست « کیفی سازی » سیاستی درست و منطقی به نظر می رسید اما آیا منابع مالی برای این کیفی سازی به حد کافی وجود داشت ؟ از آنجا که واقعیات موجود نشان می داد پاسخ به این سوال مهم « خیر » است مشاوران دکتر سرافراز حذف تدریجی شبکه های موازی را پیشنهاد کردند و از همینجا گام اول نارضایتی ها آغاز شد . در مرحله بعد جناب دکتر سرافراز که کاملا با ساختار مدیریتی و چارت سازمانی صدا و سیما آشنا بودند « چابک سازی » نیروی انسانی و چارت سازمانی موجود را نیاز مهم رسانه در فرآیند « کیفی سازی » تشخیص دادند . این یعنی آغاز همان «جراحی بزرگ » که نگارنده سالها پیش به لزوم آن برای رسانه ملی در همین سایت تاکید داشتم[1] اما این جراحی بسیار دشوارتر از آن چیزی بود که تصور می رفت . شنیدن سخنان مهندس ضرغامی در مراسم تودیع خود و معارفه دکتر سرافراز بسیار جالب است. ایشان در آن روز گفتند : « دوران سرافراز بسیار دشوارتر از دوران من است. مزیت های نسبی سازمان با سرمایه گذاری کلانی که انجام میشود ، باید با تکیه بر مردم افزایش پیدا کند و دولت هم باید اقدامات جدی در این راستا انجام دهد. واقعا کف منابع مالی سازمان بسیار کم است که باز هم بخشی از آنهم توسط بخش بازرگانی تامین میشود.این صداوسیماست که جریانهای معاند و منحرف را جراحی میکند واگر قرار است که صداوسیما جراحی کند، این جراحی خرج دارد.»[2] بله .... این جراحی خرج داشت و به نظر می رسد هزینه های این جراحی به درستی تامین نمی شد و اکنون دکتر سرافراز هم به نوعی هزینه های همان جراحی را می پردازد و جراحی دومی که ای کاش با سرعت آرامتری صورت می گرفت . به گمانم هنوز صدا و سیما آماده این جراحی از درون نبود و بدتر از همه اینکه خون کافی هم به این بیمار نرسید و بودجه دولتی نمی توانست پاسخگوی هزینه ها باشد این بود که صدا و سیما از دوره مهندس ضرغامی به جذب سرمایه از بخش خصوصی روی آورد و ای کاش این کار را نمی کرد . متاسفانه بازار سرمایه قوانین خاص خودش را دارد که اغلب با نگاه ارزش مدار و مخاطب محور رسانه ملی به عنوان یک « دانشگاه عمومی » فاصله داشت . این باعث شد تا منتقدین بسیاری تیغ انتقاد را از رو بکشند و چالشی جدی فرا روی رسانه مهم و استراتژیک صدا و سیما ایجاد کنند .
من در این یادداشت قصد آسیب شناسی وضعیت موجود یا روند گذشته را ندارم و فقط خواستم یادآوری کنم که همه ما باید درکلاممان منصف باشیم و در تمام رویه هایی که اتخاذ می کنیم از دایره علم و روش علمی خارج نشویم . در این دنیای آشفته رسانه ای ، سوار برموج خبرهای ضد و نقیض شدن و رنگ و بوی سیاسی به همه چیز بخشیدن کمکی به بهبود اوضاع نمی کند . بهتر است از منظر یک کارشناس کاستی ها را بشناسیم و به فکر درمان باشیم و البته این را هم بپذیریم که در سازمانی بزرگ و مهم مثل صدا و سیما ، ممکن است در مقاطعی رویه و روشهایی اشتباه صورت پذیرد اما این به معنی آن نیست که اهداف و استراتژی ها هم نادرست بوده . از این منظر اگر به اوضاع نگاه کنیم می بینیم بیشتر قیل و قال ها این روز ها از سر دلسوزی نیست . سازمان صدا و سیما سازمانی بزرگ است که می تواند مشکلاتی بزرگ داشته باشد . از اینرو برای حل این مشکلات باید آدم هایی بزرگ با اراده ای بزرگ تر در کنار هم بایستند تا بتوانند مشکلات را حل کنند . تضعیف جایگاه رسانه ای مثل صدا و سیما به عنوان اصلی ترین رسانه کشور ، چندان به نفع مملکت نیست . اینها را که گفتم فارغ از اینکه هم اکنون جناب دکتر سرافراز در اتاق کار خود حضور داشته باشند یا نه ، به خود رسانه ملی و جایگاه مهم آن برمی گردد و امیدوارم با اطلاع رسانی دقیق مدیران رسانه این موضوعات به هر نحو ممکن که درست تر است خاتمه یابد و پس از آن مسائل مبتلا به سازمان به عنوان بخشی از واقعیات موجود ، در فضایی کارشناسی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
* مدرس دانشگاه
[1] - رسانه ملی ما نیازمند یک جراحی عمیق – رضا سیف پور ، بولتن نیوز1/12/91
[2] - تسنیم – کد خبر554421 – مورخ20/8/93
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
مشکل نه فقط صدا و سیما بلکه همه این دستگاه ها ووزارت ها در یک کلمه خلاصه میشه،
استخدام از طریق پارتی بازی و اولویت ندادن به بهترین ها، از پایین ترین سطوح تا بالاترین سطوح.
تا وقتی که تنها عامل استخدام در کشور تنها و تنها باز هم تاکید میکنم تنها و تنها شایسته سالاری نباشه ، انتظار کیفیت از هیچ دستگاهی نباشید.
صداو سیما که تافته جدا بافته نیست که ازش انتظار داشته باشیم در حد شبکه بی بی سی عمل کنه!