گروه اقتصادی: محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران و رئیس شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی و بخش خصوصی روز پنجشنبه سوم دیماه در نشستی تحت عنوان « واکاوی و تحلیل عملکرد اقتصادی دولت یازدهم» در جمع تعدادی از مدیران برجسته، فعالان اقتصادی و دانشگاهیان ضمن ارزیابی عملکرد 30 ماهه دولت یازدهم به مقایسه سیاستها و عملکردهای اقتصادی دولتهای نهم و دهم با دولت یازدهم پرداخت و گفت: حدود دو سال نیم پیش آقای روحاني بعنوان يازدهمين رئيس جمهوری ايران اسلامی با قول رفع مشکلات و معضلات اقتصادی ایران، بهبود اوضاع معیشتی و اقتصادي مردم و به حداقل رسانیدن شكافهاي اجتماعي و اقتصادي، سوگند یاد کردند و دولت تدبیر و امید را تشکیل و بعنوان فرمانده و سکاندار، راهبری دولت یازدهم را به دست گرفتند.
به گزارش بولتن نیوز، وی افزود: شکاف پیش آمده بین مردم و دولتهای نهم و دهم، عدم امنیت سیاسی و اقتصادی، نگرانی از آینده، احتمال بروز جنگ، عمیق تر شدن فاصله طبقاتی و همچنین وجود مشکلات اقتصادی کمرشکن از یکسو و حمایت بزرگان سیاسی و مذهبی کشور از دولت تدبیر و امید و شعارهای داده شده توسط جناب آقای روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی از سوی دیگر موجب شد تا امیدی تازه ای در دل مردم متولد و آنان را به آینده و دوران ریاست جمهوری یازدهم دلخوش کند تا شاید رئیس جمهور جدیدمان به عهدی که با مردم عزیز ایران و بزرگان نظام و جامعه جهانی بسته پایبند باشد و با خرد ورزی، تدبیر، بهره مندی از مدیران مجرب، خوشنام و مورد تأیید مردم و بدور از باندبازیهای گذشته، بر مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و.... جامعه فائق آمده و ایران و ایرانی را در برابر همه، از خانواده گرفته تا جامعه جهانی سربلند نماید.
سبزعلیپور تصریح کرد: پر واضح است که پيشرفت در بُعد اقتصادي، لازمه بقا و شكوفايي يك نظام اجتماعي و سياسي پایدار است. پيشرفت اقتصادي با شاخصهاي متعددي سنجيده ميشود. رشد توليد سرانه در جامعه، نرخ بيكاري، نرخ تورم، توزيع درآمد بين آحاد جامعه، متوسط ميزان تحصيلات نيروي كار، دسترسي به خدمات آموزشي و بهداشتي، اميد به زندگي، ميزان توليدات فرهنگي، تأمين زندگي در زمان بازنشستگي و بيكاري از جمله شاخص هاي پيشرفت اقتصادي است. لکن مردم همچنان اميدوار و هنوز منتظر فعاليتهاي دولت براي بهتر شدن شرايط اقتصادي و ارتقاء سطح زندگیشان هستند.
همچنین پايبند بودن دولت به تعهداتش، مسئله مهم ديگري است كه مردم روي آن تأكيد بسیار دارند و از رئيسجمهور منتخب خود ميخواهند تا اگر قولي به مردم داده اند، حتماً آن را انجام دهند و به تمام وعده هايشان نه در حرف و شعار بلکه در عمل وفادار باشند تا مردم فرق این دولت با دولت پیشین را قلباً احساس کنند.
وی گفت: اما با واکاوی عملکرد30 ماهه دولت تدبیر و امید به این نتیجه رسیده ایم که طی دو سال نیم گذشته بجز یکسری از کارهای روبنائی از جمله توزیع یک دفعه سبد ناقص و نیمه کاره کالا، امضاء توافقنامه هسته ای و حرکت بسمت برجام که هنوز اجرای آن در هاله ای از ابهام است، رفت و آمد چند هیأت اقتصادی خارجی به ایران و آغاز فاز دوم و سوم طرح هدفمندی یارانه ها که حاصلی جزء گرانی کالاها را در پی نداشته و طرح بیمه سلامت، متأسفانه هیچ کارخانه ورشکسته ای احیاء نشده است.
ممنوع الخروجی غالب فعالان اقتصادی رفع نگردیده و همچنان پا برجاست. چه میزان اشتغال ایجاد کرده ایم؟ چه میزان تورم را (البته در عمل نه در حرف) کاهش داده ایم؟ وضعیت ارز و نرخ آن نسبت به سال گذشته چقدر تغییر کرده است؟ سایه رکود و بلاتکلیفی بیش از پیش بر سر مردم باقی مانده و دهها مورد و سؤال دیگر... که در ذهن همه مردم و فعالان اقتصادی وجود دارد.
لکن با وجود این همه سؤال و وضعیت موجود اقتصاد کشور، به جرأت میتوان گفت که اوضاع اقتصادی کشور و معیشتی امروز مردم آن چیزی نیست که دنبالش بودیم و آن مدینه فاضله ای نبود که وعده اش را داده بودیم.
زیرا غالب مشکلات خرد و کلان کشور و دغدغه های مردم هنوز پا برجاست، آنوقت جنابعالی و سایر دولتمردان عزیز دائماً در برابر جمع و در نشستهای خبری تان در مقابل همه رسانه گروهی داخلی و خارجی میفرمائید که به به، عجب تدبیری اندیشیده ایم، کاری کرده ایم کارستان!! فقط از دولت و عملکردهای موفقیت آمیز آن تعریف و دفاع می کنید و سال 92 را (البته تا مرداد 92 را) سال بدبختی و فلاکت اعلام میکنید و سال
94 را سال موفقیت، شکوفایی و رونق اقتصادی و غلبه بر مشکلات می نامید!! پس اینکه فقط با کلمات و سخنان خشک و خالی بخواهیم اوضاع را باب دل مردم و خوب و بی نظیر نشان دهیم کار قابل دفاعی نیست.
مع الاسف استنباط بر این است که ما هنوز طی دو سال و نیمی که گذشته نتوانسته ایم به وعده های داده شده جامه عمل بپوشانیم و مردم را تا حدودی دل شکسته و نا امید کرده ایم!! آیا قرارمان این بود و چنین عهد و پیمانی را باخود و با مردم بسته بودیم؟
علیپور در ادامه عملکرد دو سال و نیم دولت یازدهم را مورد واکاوی قرار داد و گفت: اجازه دهید تا در این مدت زمان اندکی که داریم به برخی از تصمیمات، عملکردها و رخدادهای30 ماه گذشته اشاره کنیم و قضاوت را به شما و مردم عزیزمان بسپاریم.
* آلودگی هوا و تعطیلی پی در پی مدارسدر زمان دولتهای نهم و دهم، وقتیکه هوای تهران و برخی از شهرهای بزرگ ایران آلوده میشدند همین دوستان دولتمرد امروز از دولت سابق بشدت انتقاد میکردند که چرا با استفاده از بنزینهای آلوده و تولید پتروشیمی های ایران سلامتی مردم را به خطر می اندازید و جان و زندگی ملت ایران اهمیت نمی دهید؟!! اما حالا که دوران آن دولتها به پایان رسیده و دوستان خودمان بر سر کار هستند و از بنزینهای آلوده هم استفاده نمی کنند، پس چرا دوباره آسمان شهرهای بزرگ ایران آلوده است؟ چرا الان که به جان و سلامتی مردم آسیب میرسد همه دولتمردان و منتقدین قدیم خاموش شده اند؟
* پیشنهاد سه نرخی شدن بنزین
* وابستگی کشور به واردات گندم
* توزیع برنج های آلوده
* ناپدید شدن یکمیلیون تن برنج دولتی (البته طبق گفته دبیر انجمن برنج)
* دفن ۱۷۰۰ تن سیب زمینی
* درج نام ایران جزء چهار کشور محور تروریسم!!
در زمان ریاست جمهوری جرج بوش، کشور ایران جزء محور شرارت معرفی شد و ما به همین خاطر کلی به احمدی نژاد خرده گرفتیم و از دولت او و سیاست خارجی اش انتقاد کردیم اما در زمان اوباما آنهم پس از توافقنامۀ هسته ای متأسفانه با امضاء مصوبه جدید مجلس نمایندگان، ایران را یکی از چهار کشور اصلی مهد تروریست جهان اعلام نموده اند!!!
* اعمال محدودیت ویزایی و بی ارزش تر کردن جایگاه گذرنامه ایرانیجناب آقای روحانی قول داده بودند که گذرنامه ایرانی را به جایگاه واقعی آن ارتقاء دهند اما پس از دو سال و نیم، بجای اینکه غالب کشورهای جهان اخذ ویزا برای ایرانیان را لغو کنند متأسفانه نه تنها صدور ویزای شینگن برای هموطنانمان سخت تر از گذشته شده بلکه با تصویب مصوبه جدید مجلس نمایندگان آمریکا، محدودیتهای تازهای نیز برعلیه هموطنان عزیزمان و کسانیکه به ایران سفر میکنند بوجود آورده و موانع بیشتری سر راه ایرانیان ایجاد کرده اند که با این اوضاع، جایگاه و اعتبار گذرنامه ایرانی بجای پیشرفت، پسرفت داشته است.
* تلاشهای جاری دولت آمریکا جهت مصادره اموال بانک مرکزی ایران
* اقدامات جدید کنگره آمریکا در جهت تحریم سپاه پاسداران
* آزادیسازی اقتصاد و اعمال گرانی کمرشکن به بهانه رونق بخش تولید ولیکن جهت درآمدزایی دولت
* آزاد سازی نرخ بلیط هواپیما
* رکورد شکنی در تأخیر پرواز هواپیماها
* افزایش بی رویه نرخ حمل و نقل از جمله قیمت بلیط قطار و سردرگمی مردم
* افزایش پی در پی نرخ لبنیات، سایر کالاها، حامل های انرژی و تعرفه های آب و برق و...
* رکود بیش از حد اقتصاد علی الخصوص:
* رکود مسکن و فولاد
* ورشکستگی صنایع و زمین گیر شدن تولید
* کاهش ارزش صادرات ایران
* بیکاری روز افزون
* تعطیلی پی در پی مرغداریها
* رکود تاریخی بورس
* بروز مشکل در صنایع سیمان، کاشی و سرامیک و...
* سوء مدیریت بانک مرکزی و تشدید بحران اقتصادی توسط برخی از بانکها
* افزایش400 هزار میلیاردی نقدینگی (از490 هزار میلیارد به890 هزار میلیارد تومان)
* ناتوانی در تنظیم نرخ سود بانکی
* بی پولی دولت و ملت که تا تابستان سال آینده بیشتر و بدتر نیز خواهد شد
* بدهی بیش از حد دولت به بانکها
* تعلل در پرداخت وام ازدواج
* ناتوانی دولت در ساماندهی مؤسسات مالی غیرمجاز
* افزایش بیش از حد نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی
* توزیع غلط وام 25 میلیونی
* اعطای کارت اعتباری10 میلیونی خرید لوازم خانگی
* بی کیفیتی و گرانی خودروهای تولید داخلی
* ناهماهنگی تیم اقتصادی دولت، انتشار نامه انتقادی چهار وزیر، بلند شدن صدای آقایان زنگنه، آخوندی، طیب نیا، نیلی و... از ناهماهنگی و به هم ریختگی اوضاع!!
* صحبت های ضد و نقیض دولتمردان و اظهارات تعجب برانگیز آنها، بطور مثال:
(معاون اول رئیس جمهور: اصلاً فکر نمیکردیم که قیمت نفت از60 دلار پایینتر بیاید!!) واقعاً جالب و تعجب برانگیز است که مقامات و دولتمردان ارشد دولت یازدهم با (اما و اگر و فکر میکردم و تصویر نمی کردم) سیاستهای اقتصادی دولت را پیاده کرده و کشور را اداره میکنند!! خوب بر همه معلوم و مبرهن میباشد که وقتی معاون اول رئیس جمهور میگوید که (اصلاً فکر نمیکردیم که قیمت نفت از60 دلار پایینتر بیاید!!) پس نباید توقع داشت که اوضاع کشور از این بهتر شود. زیرا بیش از یکسال است که از حقیر کم سواد گرفته تا صاحب نظران برجسته اقتصادی همه و همه اعلام کرده و میکنیم که قیمت نفت زیر100دلار خواهد آمد که پس از مدتی آمد، سپس گفتیم که نفت به زیر80 دلار سقوط خواهد کرد که همینطور شد. باز هم گفتیم که قیمت نفت تا50 دلار پایین خواهد آمد که در کوتاهترین زمان هم اتفاق افتاد. باز هم گفتیم که به زیر40 دلار سقوط خواهد کرد که کرد و حدوداً دو هفته پیش برای آخرین بار عرض کردیم که قیمت نفت تا30 دلار در هر بشکه پایین خواهد آمد و قیمت دلار نیز تا پایان سالجاری شمسی به حدود3800 تومان خواهد رسید و درصورت ادامه اوضاع بشکل کنونی و عدم اجرای برجام قیمت دلار تا مرز4000 تومان افزایش خواهد یافت!! اما در طی این مدت دریغ از یک توجه خشک و خالی دولت به عرایض و پیش بینی های ما!! بحث اصلی اینجاست که چطور بندۀ کم سواد این روزها را طبق اسناد موجود و مصاحبه های منتشر شده، پیش بینی میکردم اما معاون اول ریئس جمهور و سرگروه تیم اقتصادی دولت یازدهم اصلاً فکر نمیکرده که قیمت نفت از60 دلار پایینتر بیاید!! واقعاً جالب است. بخدا قسم اگر دولتمردان قبلی چنین جملاتی را بر زبان میاوردند، همین دوستان دولتمرد و حتی خودِ من، آن مقامات را به باد تمسخر و انتقاد میگرفتیم.
(نهاوندیان: رانت دیدید اعلام کنید!؟) باید به ایشان گفت که آقای نهاوندیان عزیز، رانت و رانتخواری که دیدنی نیست بلکه آنقدر مخفی است که دیگر به چشم من و امثال من دیده نمیشود!! در ضمن به فرض مثال، اگر رانتی دیده شد به کجا اعلام کنند؟
(ربیعی: وزیر بیکاران و کارگران هستم) (نعمت زاده: واردات مدیران خارجی متخصص در امر صادرات) (سیف: رشد 5 درصدی اقتصاد ایران و تک رقمی شدن تورم در سال 95!) (معاون امور اقتصادی وزیر اقتصاد: رکود در اقتصاد جهانی بورس ایران را نزولی کرده است!!)
* وجود بحران در فعالیتهای معدنی و عدم پرداخت خسارت به معادن تعطیل شده
* عدم توان دولت در پرداخت طلب پیمانکاران و شرکتهای طرف قرارداد، عدم پرداخت مطالبات بنگاهها و اخذ سود دیرکرد از بدهکاران برای طلبهای خود و برعکس عدم پرداخت سود دیر کرد به شرکتهای طلب کار!!
* قطع بیمه جمع کثیری از بازنشستگان
* ارائه آمارهای متناقض و خلاف واقع و تعدد دستگاههای آمار دهنده
* تأخیر در ارائه بودجه سال 95
* اخذ تصمیمات و اعمال سیاستها و برنامه هائیکه هنوز بر پایه آزمون و خطا استوار است از جمله تدوین برنامه ششم توسعه
* انجام بیش از80 درصد مبادلات تجاری ایران فقط با چهار پنج کشور
* وقوع فاجعه و بحران منا
هرچند وقوع فاجعه منا بدلیل سوء مدیریت سعودیها رخ داده و درنتیجه خیلی از دوستان شاید بگویند که دولت یازدهم هیچ تقصیری در این موضوع نداشته و این حادثه خارج از اختیارات دولت بوده است. بله، اینجانب نیز تاحدودی قبول دارم که حادثه منا خارج از اختیارات دولت یازدهم بوده است اما بحث اصلی اینجاست که اگر این اتفاق در زمان دولتهای قبل رخ میداد قطعاً همین دولتمردان امروز ما، آن دولت را به باد انتقاد میگرفتند و آن را به سوء مدیریت و بی سیاستی متهم میکردند.
* اختلاف وزارت ارتباطات و شرکت مخابرات ایران
* بی برنامه گی و ناهماهنگی در واگذاری شرکتها و توقف خصوصی سازی
* عدم اجرای اقتصاد مقاومتی
* توزیع سبد ناقص و نیمه کاره کالا
* انتقاد ناپذیر بودن دولت اینکه در سخنانمان دائماً اعلام میکنیم که هرکس دولت را نقد كند و اشتباهات ما را متذکر شود به او احترام و تواضع قائل میشویم و دست او را نیز میبوسیم خیلی خوب است اما واقعیت امر این است که تا به امروز فقط حرف بوده و از طرف دولت هیچ توجهی به انتقادات مشاهده نشده است!! اینجانب به سیاستها و عملکردهای غلط اقتصادی دولت نقد جدی دارم و غالب مسائلی را هم که گوشزد و یا پیش بینی کرده ام در کوتاهترین زمان محقق شده است اما نه تنها هیچ توجهی از طرف جنابعالی و سایر دولتمردان عزیز ندیده ام بلکه هدف حملات، اهانت ها، بی حرمتی ها و تهمت های همکاران محترمتان هم قرار گرفته ام!! بطوریکه چندی پیش بدلیل انتقاد از عملکرد غلط وزیر صنعت، معدن و تجارت، طی اطلاعیه ای از طرف همین وزارتخانه پس از حدود سه دهه مدیریت و سابقه اجرایی، به جعلی و غیرقانونی بودن متهم شدم. این درحالیست که انتقادات اینجانب به برخی از عملکردهای دولت تدبیر و
امید که دولت مورد علاقه خودم نیز میباشد از روی حب و بغض و یا اختلافات سیاسی و جناحی نبوده و نیست بلکه دوستانه، دلسوزانه و از سر اخلاص و در جهت یادآوری برخی از امور بحران ساز بوده و میباشد.درکل سعی بر این بوده تا در انتقاداتم تخریب، دروغ و یا ادبیات غیرمتعارفی نباشد که خدایی ناخواسته بجای نقاد منصف به تخریب گر دولت خودم که قلباً برای پیروزی آن زحمت کشیده ام محکوم نشوم. هرچند که تاحدودی از توجه دولت به انتقادات ناامید شده ام اما از تمام دوستانم در دولت یازدهم خواهش میکنم تا همگی انتقاد پذیر باشیم نه انتقاد گریز و تا آنجائی که امکان دارد آستانه تحمل و سطح انتقاد پذیری خود را بالا ببریم.
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در خاتمه اظهار داشت: متأسفانه کار دولت به روزمرگی افتاده و حکایت آن بنده خدایی شده که میگوید امروز را بگذرانیم فردا خدا کریم است!! فلذا با ارزیابی عملکرد30 ماهه دولت یازدهم طی سخنانی که داشتیم به برخی از تصمیمات و عملکردهای دو سال و نیم گذشته اشاره کردیم ولیکن با مقایسۀ سیاستها و عملکردهای اقتصادی دولتهای نهم و دهم با دولت یازدهم، لازم به ذکر است که اگر این سیاستها و عملکردهای اقتصادی را دولت احمدی نژاد به همین شکل و شمایل انجام میداد خدا وکیلی همه دولتمردان امروز و منِ علیپور، با انتقادات تند خود دهها انگ به آن دولت نمی زدیم؟ آن دولت را مسخره نمی کردیم؟ که در حال حاضر نمیدانم که بگویم خوشبختانه و یا متأسفانه، در سالهای گذشته بارها همین انتقادات تند را برعلیه دولتهای قبل انجام دادیم.
چرا ما مو را در چشم دیگران می بینیم اما تیر را در چشم خود نمی بینیم؟ تجربه دو سال و نیم گذشته و اظهارات مردم در سطح جامعه مبین این موضوع مهم است که عملکرد ما بد و ضعیف بوده است. مع الوصف بعنوان یک تدبیر و امیدی خدمت آقای روحانی عرض میکنم که بخدا قسم، عملکردمان در بخش اقتصاد اصلاً قابل دفاع نبوده است و از ایشان درخواست میکنم که بجای تعریف و تمجید از خودمان صراحتاً از مردم عذرخواهی کنیم تا بمرور زمان و با تدبیر و اعمال سیاستهای درست، در عمل موفق و بر مشکلات و ناملایمات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور فائق آمده و موجب سربلندی ایران و ایرانی شویم و هرچه زودتر به آرزوی قلبی مان که هم پیروزی دولت تدبیر و امید است دست یابیم
گویا حافظه تاریخی آقایان کمی فراموش کار است.
محور شرارت در زمان جناب آقای دکتر خاتمی به ایران اطلاق گردید و بعد از حادثه 11 سپتامیر
آقایان سیاستمداران امریکایی اثبات کرده اند که هر رییس جمهور معتدلی که در ایران بر مسند باشد یا محور شرارت هستیم یا کلونی شرارت
بله درست است من هم قصدم این بود که همین را بنویسم که شما زحمتش را کشیده اید