گروه فرهنگی-امروزه رسانه ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی کند.چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمیتوان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت.در این شرایط، یکی از مهمترین رسانههایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامهها بودند.تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.
در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالبهای مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند.اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامهها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند.به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است.اما آیا با حجم انبوه سایتها و مجلات و روزنامهها و رسانههای مختلف دیگری که وجود دارد، میتوان به همه آنها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است…
به همین دلیل ما دربولتن نیوزسعی کردهایم تا از این به بعد و در قالب صفحه«فرهنگ در رسانه»به بازخوانی و بازنشر اصلیترین مطالب فرهنگی روزنامهها بپردازیم.به عبارت دیگر،«فرهنگ در رسانه»تلاشی است برای تبلور روزانه تراوشات فرهنگی روزنامه های کشور.تا به این طریق، حداقل اصلیترین مقولات فرهنگی که در روزنامهها منتشر شده است، توسط مخاطبین دیده شود.البته ما از همین جا، دست همکاری خود را به سمت همگان دراز کرده و از همه کسانی که تمایل دارند به انحای مختلف در این زمینه به ما کمک کنند، دعوت میکنیم تا در کنار ما، به ارتقای صفحه«فرهنگ در رسانه»کمک کنند.
ابتکار، اطلاعات، آرمان، آسیا ،جام جم، جوان، دنیای اقتصاد، رسالت، روزان، سیاست روز، شرق، شهروند، مردمسالاری، وطن امروز، هفت صبح و همشهری جمهوری اسلامی روزنامه هایی هستند که در امروز 1شهریور 94، با پرداختن به مطالبی در حوزه های رسانه ملی، سینما، موسیقی، بازار نشر و کتاب صفحه فرهنگی خود را رونق بخشیده و ما سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
***
آمادگی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی برای حمایت ازفعالیتهای مد
و لباس
آسیا: علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اعضاء هیات مدیره انجمن طراحان پارچه و لباس کشور دیدار کرد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه در حوزه مد و لباس
باید به موضوعات مختلفی توجه داشت و پارچه یکی از ضروریات آن است گفت: توجه به طراحی
مناسب و ارتقاء کیفیت و قیمت مناسب در جهت کاربردی کردن آثار از اهمیت بالایی برخوردار
است.
جنتی فرهنگ سازی و آموزش علمی و حرفه ای را از مهمترین ویژگی
های ارتقا آگاهی جامعه و سطح دانش در حوزه مد و لباس اسلامی ایرانی بر شمرد و بر اجرای
طرح های فرهنگی و آموزشی تاکید کرد.
همچنین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر ضرورت فراگیر شدن فعالیت های انجمن
طراحان لباس اذعان داشت: لازم است برای ثمر بخشی و توسعه فعالیت های این انجمن مسیر
عضویت طراحان مد و لباس تسریع و تسهیل شده و زمینه راه اندازی انجمن های طراحی استان
ها نیز فراهم شود.
در این جلسه حمید قبادی دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور
گزارشی از همکاری های مشترک و فعالیت های در پیش روی این کارگروه و انجمن را برشمرد
و از برپایی جلسات مشترک خبر داد.
هاکوپیان رئیس هیات مدیر انجمن طراحان پارچه و لباس گزارشی از
فعالیت ها و عملکرد این انجمن را ارائه و اعلام داشت که بیش از ۵۰ درصد کالای حوزه
پوشاک از طریق واردات غیر رسمی صورت گرفته و این موضوع اثرات مخرب فرهنگی و اقتصادی
را بدنبال دارد.
هاکوپیان با اشاره به برنامه های آموزشی این انجمن به همکاری
های صورت گرفته با دبیرخانه کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور اشاره و استمرار و حمایت
بیشتر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را درخواست داشت.
در این جلسه متن نامه درخواست همکاری ها و مساعدت خطاب به وزیر
فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط پاک بین دبیر انجمن طراحان قرائت شد.
در پایان این جلسه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از آمادگی کامل
وزارت متبوع خود برای حمایت از فعالیتهای مد و لباس کشور و تشکلهای صنفی خبر داد.
بيش از 70 پايگاه خبري تذكر گرفتند
آرمان امروز: شنیده شد که اداره كل مطبوعات و خبرگزاريهاي داخلي وزارت ارشاد به
بيش از 70پايگاه خبري ديگر كه به اصلاح الزامات قانون مطبوعات اقدام نكردهاند
تذكر داد.
بر اساس
رصد و پايش اين پايگاههاي خبري، تعدادي از پايگاههاي خبري پس از دريافت تذكر، به
اصلاح مصاديق مورد نظر و رعايت قانون اقدام كردهاند كه بر همين اساس از فهرست
حذف شدهاند.
بنا بر
اعلام روابط عمومي معاونت مطبوعاتي و اطلاعرساني وزارت ارشاد فهرست پايگاههاي
خبري تذكر گرفته هماكنون در سايت معاونت مطبوعاتي قابل مشاهده است.
اين گزارش
ميافزايد: بررسيها نشان ميدهد شماري از سايتها براساس تذكرات قبلي اقدام به
رعايت الزامات قانون مطبوعات كردهاند كه اسامي اين سايتها نيز در سايت خبري
معاونت مطبوعاتي وزارت ارشاد قابل رويت است.
محمود طلوعي درگذشت
آرمان امروز: محمود طلوعي نويسنده، مورخ و روزنامهنگار باسابقه كشورمان بر اثر سانحه تصادف در سن ۸۵ سالگي درگذشت.
علي دهباشي روزنامهنگار و از دوستان محمود طلوعي با
تاييد خبر درگذشت اين نويسنده و پژوهشگر برجسته كشورمان، گفت: آقاي طلوعي پنجشنبه حوالي
ساعت ۸ شب در حالي كه قصد عبور از
عرض بلوار آفريقا در منطقه جردن تهران را داشت، بر اثر برخورد يك موتور سيكلت، بهشدت
مجروح شد و پس از انتقال به بيمارستان شهداي تجريش، درگذشت.
وي اعلام زمان و مكان برگزاري راسم تشييع و خاكسپاري
وي را به بعد موكول كرد.
محمود طلوعي نويسنده، روزنامهنگار و تاريخنگار برجسته
كشورمان كه سالها سردبير مجله پرمخاطب خواندنيها بود، آثار زيادي به ويژه در حوزه
تاريخ معاصر ايران و دوره پهلوي، از خود به جاي گذاشته كه از آن جمله ميتوان به فرهنگ
جامع سياسي از طاوس تا فرح: جاي پاي زن در مسير تاريخ معاصر ايران، مصدق در پيشگاه
تاريخ، زن بر سرير قدرت، هفت پادشاه (۲ جلد)، پدر و پسر؛ ناگفتهها از زندگي و روزگار پهلويها،
زيباي تنها؛ سرنوشت ثريا، بازيگران عصر پهلوي از فروغي تا فردوست (۲ جلد)، آيينه تاريخ، حديث نيك و بد، از لنين تا پوتين
(ويرايش قديم با نام از لنين تا گورباچف)، خواندنيهاي تاريخي، داستان انقلاب، روزي
كه جهان دگرگون شد، آفت جهاني، از تزار تا شاه، چهرهها و يادها، تاريخ و تصوير، غولهاي
قرن و صد روز آخر بوده است. كاترين كبير (زويا اولدنبورگ) و تمدن درخشان ايرانيان
(ماريا بروسيوس) هم از آثار ترجمهاي زندهياد طلوعي بوده است.
يك ساعته بازيگر سريال جيراني شدم
آرمان امروز: آزاده سديري گفت: براي من باوركردني نبود كه پس از يك گفتوگوي كوتاه با آقاي جيراني و تست بازيگري و تماس دستيار ايشان من به عنوان يكي از ۷ بازيگر اصلي سريال انتخاب شوم. همه اينها فقط ظرف يك ساعت رخ داد. «آزاده سديري» كه در مجموعه تلويزيوني «تعبير وارونه يك رويا» نخستين تجربه بازيگري خود را با ايفاي نقش دختر امير جعفري پشت سر ميگذارد، در گفتوگو با فارس درباره انتخابش از سوي فريدون جيراني گفت: زماني كه براي بازي به دفتر آقاي جيراني معرفي شدم نميدانستم براي بازي در چه نقشي ميخواهم تست بدهم. يك گفتوگوي خيلي خيلي كوتاه با آقاي جيراني داشتم و او درباره سن و سال و رشته تحصيلي من سوال كرد و بعد از دفتر ايشان خارج شدم. وي ادامه داد: بعد از آن خانم آلاله هاشمي دستيار كارگردان درباره نقش با من حرف زد و گفت قرار است يكي از هفت نقش اصلي سريال را بازي كني. براي من باور كردني نبود كه تمام اين اتفاقات كه به بازيگري من منجر شد فقط در طول يك ساعت رخ داد. بعد از گفتوگوي كوتاه من با كارگردان و دستيار او، با اين پروژه قرار داد امضا كردم و 3 روز بعد هم فيلمبرداري سريال آغاز شد. سديري ادامه داد: يعني 19 شهريور سال 93 فيلمبرداري شروع شد و من سه روز قبل از آن يعني 16 شهريور نخستين قرارداد بازيگريام را با اين سريال بستم. ايفاگر نقش عطيه در مجموعه پرمخاطب «تعبير وارونه يك رويا» درباره ويژگيهاي شخصيتي كاراكترش افزود: عطيه يك دختر مقاوم در زندگي و به نوعي مظلوم است كه به دليل از دست دادن مادرش در سنين پايينتر براي پدرش هم مادر است و هم دختر، عطيه هميشه در خانه دوست دارد براي پدرش رئيس باشد و از طرفي هم با پدرش خيلي دوست و رفيق است، اما بايد بگويم شخصيت عطيه از خود واقعي من خيلي دور بود و در ابتداي شروع كار همين دور بودن خودم با كاراكترم اجراي آن را براي من خيلي دشوار كرد. سديري با اشاره به اينكه اين نخستين تجربه بازيگري اوست، درباره نحوه ورودش به اين حوزه گفت: من در رشته فيلمسازي و كارگرداني تحصيل كردم و آقاي كريم اميني كه خود ايشان هم دستيار كارگردان و برنامهريز هست، با من تماس گرفت و گفت كه آقاي جيراني براي انتخاب يكي از كاراكترهایش از دختران جوان تست ميگيرد، قبل از من هم، كارگردان سريال از خيلي از دختران تست بازيگري گرفته بودند اما وقتي من به دفتر او رفتم همانطور كه گفتم اتفاق افتاد. اين بازيگر جوان درباره نخستين تجربه بازيگرياش در يك سريال الف و به كارگرداني فريدون جيراني نيز اظهار داشت: زماني كه قرار داد را بستم آنقدر در شوك بودم كه حتي نميدانستم قرار است در كنار چه بازيگراني كار كنم. اما بعدا وقتي فهميدم قرار است با كدام بازيگران هم بازي شوم بيشتر شوكه شدم. جالب است براي شما بگويم روز اول تصويربرداري با اينكه خودم دستيار كارگردان بودم و در محيط فيلمسازي در پشت دوربين بودم ولي روز اول اين كار جزو بدترين روزهاي زندگي من بود اينقدر كه استرس داشتم. شايد باور نكنيد من آقاي اميرجعفري را براي نخستينبار بود كه سر اين كار ميديدم و آنقدر كه اضطراب داشتم به آقاي جعفري ميگفتم كه اگر امكان دارد هنگام ضبط به چشمهاي من نگاه نكنيد. آزاده سديري ادامه داد: آقاي فريدون جيراني در اين كار در رابطه با من خيلي صبوري كرد و ميتوانم بگويم ایشان جزو مهربانترين كارگردانان ايران محسوب ميشود. آقاي اميرجعفري هم در اين سريال خيلي به من كمك كرد. او بازيگر خيلي با اخلاق، مهربان و صبوري است، حدود 80 درصد بازي من با امير جعفري بود و جالب است كه در مدت كار، او حتي يك بار نه عصباني شد و نه ناراحت و خدا را شكر ميكنم كه بازيگر مقابل او بودم. وي افزود: بعد از گذشت چند جلسه تصويربرداري به خاطر حضور و كمك آقاي جعفري استرس من بهطور كامل از بين رفت و من اين را مديون كمك اين بازيگر خوب هستم. بازيگر مجموعه تلويزیوني تعبير وارونه يك رويا با بيان اينكه بازي او در اين پروژه هنوز ادامه دارد تصريح كرد: واكنش خانوادهام بعد از پخش نخستين قسمت سريال خيلي جالب بود و آنها اصلا باور نميكردند كه كسي كه در نقش عطيه بازي ميكند دخترشان باشد. نوع پوشش و آرامشم در بازي براي آنها غيرقابل باور بود. چون من در خانه دختر خيلي پر شور و در اصطلاح شيطاني هستم كه اتفاقا خيلي تند و سريع حرف ميزنم ولي در اين سريال وقتي با عطيه مواجه شدند تعجب ميكردند و از طرفي هم خيلي من را به خاطر بازي خوبم در اين سريال تشويق كردند. دوستانم هم واكنشهاي متفاوتي را نسبت به بازي من در سريال تعبير وارونه يك رويا داشتند حتي برخي از دوستان بازي من را نقد كردند و ايراداتي را از بازي من گرفتند كه من همين جا از همه اين دوستانم كه بازيام را به دقت ديدند و از من انتقاد كردند ممنونم. سديري افزود: من هيچوقت فكر نميكردم اينگونه وارد عرصه بازيگري تلويزيون شوم اما هدفم در آينده اين است كه اين عرصه را بهطور حرفهاي ادامه بدهم. الان هم براي بازي در يك فيلم سينمايي صحبتهايي كرديم ولي چون هنوز قطعي نشده مشخصات آن را اعلام نميكنم. وي در پايان گفت: در اين سريال از تمام بزرگان درس ياد گرفتم و اين يكسالي كه در كنار اين عزيزان بودم يك كلاس فشرده و آموزندهاي بود كه شايد فرصت داشتن دوباره آن را هرگز به دست نياورم و به خاطر اين اتفاق خدا را شاكرم. دوست دارم اين را همه جا بگويم كه خيلي از آقاي جيراني تشكر ميكنم بابت انتخاب من و اينكه به من اعتماد كرد و اينكه دوست دارم واقعا اين اتفاق براي ساير جوانان علاقهمند به بازيگري هم رخ بدهد و ساير كارگردانان هم مثل آقاي جيراني كه به من اعتماد كرد به دوستداران به بازيگري كار اولي اعتماد داشته باشند.
بنياد نمايش كودك و نوجوان مجوز گرفت
آرمان امروز: رئيس بنياد نمايش كودك و نوجوان از دريافت مجوز رسمي اين بنياد خبر داد و عنوان كرد: به زودي تعدادي نمايشنامه دانشآموزي و تاليفات نظري توسط دو انتشارات مختلف در اختيار مدارس قرار ميگيرد. داوود كيانيان پژوهشگر، نويسنده و رئيس بنياد نمايش كودك و نوجوان درباره دريافت مجوز اين بنياد به مهر گفت: خوشبختانه به تازگي بنياد نمايش كودك و نوجوان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مجوز رسمي دريافت كرده و در حال برنامهريزي هستيم تا اين بنياد بتواند فعاليت خودش را به شكل رسمي آغاز كند. در حال حاضر چند مكان مناسب براي استقرار بنياد در نظر گرفتيم كه اميدورام به زودي يكي از آنها قطعي شود. وي درباره فعاليتهاي جديد اين بنياد توضيح داد: به تازگي بنياد نمايش كودك و نوجوان قراردادي با انتشارات «كتاب همراه» امضا كرده كه بر اساس آن استادان تئاتر كودك و نوجوان در حال نگارش و تاليف چندين نمايشنامه و ۵ كتاب نظري براي كودكان و نوجوانان هستند و قرار است تا مهرماه اين كتابها براي انتشار به نشر «كتاب همراه» تحويل داده شود. كيانيان ادامه داد: اين نمايشنامهها براي استفاده دانشآموزان و اجراي تئاترهاي دانشآموزي نوشته ميشود و در مدارس در اختيار آنها و البته مربيانشان قرار ميگيرد. كتابهاي نظري نيز در رابطه با تئاتر كودك و نوجوان تاليف شده و در اختيار مربيان و اهالي تئاتر براي آموزش بهتر قرار خواهد گرفت. اين پژوهشگر تئاتر درباره نويسندگان اين كتابها بيان كرد: تلاش شده در نگارش اين متون از بهترين مولفان تئاتر كودك دعوت به همكاري شود كه ميتوانم در اين رابطه از نويسندگاني چون حسين فدايي حسين، منوچهر اكبرلو، عباس جهانگيريان، يدا... آقاعباسي، مسلم قاسمي، منصور خلج، يدا... وفاداري و خودم نام ببرم.
حضور«شیار ۱۴۳» همزمان در سه جشنواره در روسیه و ژاپن
ابتکار: فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳» به کارگردانی نرگس آبیار به طور همزمان
در دو جشنواره در روسیه و یک جشنواره در ژاپن شرکت می کند.نخستین حضور این فیلم سینمایی
در جشنواره «ناگویا» ژاپن که مختص به فیلم های زنان است، خواهد بود.بعد از آن به جشنواره
مسلمان «کازان» در تاتارستان روسیه خواهد رفت و در پایان در جشنواره «شرق و غرب» در
شهر ادینبروگ روسیه نمایش داده خواهد شد.
سرپرست معاونت فرهنگي و هنرهاي شهري سازمان زيباسازي شهر تهران
منصوب شد
اطلاعات: مهندس سيد مجتبي موسوي، سرپرست معاونت
فرهنگي و هنرهاي شهري سازمان زيباسازي شهر تهران شد.
به گزارش روابط عموميو اموربين الملل سازمان زيباسازي شهر تهران،
حکم انتصاب مهندس سيد مجتبي موسوي به عنوان سرپرست معاونت فرهنگي و هنرهاي شهري سازمان
زيباسازي شهر تهران از سوي مديرعامل سازمان صادر شد.
گفتني است سيد مجتبي موسوي در کارنامه کاري خود مديريت ادراه
آثار حجميمعاونت فرهنگي و هنرهاي شهري ، دبير هفت دوره سمپوزيوم بين المللي مجسمه
سازي شهر تهران ، دبير سه دوره از دوسالانه مجسمههاي شهري و فعاليت مستمر در حوزه
فرهنگي را داراست.
بررسی کتاب «فلسفه زندگی؛تأملاتی در باب حیات،معنا واخلاق»
در شهر کتاب
اطلاعات: کتاب «فلسفه زندگی؛ تأملاتی در باب حیات،
معنا و اخلاق» در شهر کتاب مرکزی نقد و بررسی میشود.
به گزارش مهر، کتاب «فلسفه زندگی: تأملاتی در باب حیات، معنا
و اخلاق» نوشته کریستوفر همیلتن با ترجمه میثم محمدامینی و به همت فرهنگ نشر نو منتشر
شده است. این کتاب مجموعهای است از چند جستار یا مقاله فلسفی که مطابق تقسیمبندی
رایج در حوزه «فلسفه اخلاق» قرار میگیرد. جستارهایی درباره تولد و مرگ، فضیلت و
شکوفایی انسان، اخلاق و منش، صدق و واقعیت، دانایی، نسبیگرایی، پوچی و سرنوشت، اخلاق
و زندگی، نیاز به خواب، ترس از مرگ و رابطه جنسی است که از دیدگاه فلسفه اخلاق تحلیل
و بررسی شده است.
نشست هفتگی شهر کتاب در روز سهشنبه سوم شهریور ساعت ۱۶:۳۰به
نقد و بررسی کتاب «فلسفه زندگی» اختصاص دارد که با حضور دکتر ضیاء موحد، دکتر محسن
جوادی، دکتر حسین شیخرضایی و میثم محمدامینی در مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان
شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه سوم برگزار میشود. ورود برای
علاقهمندان آزاد است.
نمایشگاه مشترک هنرمندان ایران در رومانی
اطلاعات: نمایشگاه آثار کارگاه آموزشی (ورک شاپ)
هنرمندان ایران، رومانی و مجارستان تا ۱۰ شهریوردر شهر اولازتلک رومانی ادامه دارد.
به گزارش روابط عمومیدفتر هنرهای تجسمی، پروژه «فضاهای زندگی»
شامل نمایشگاه آثار هنر محیطی ایران، ورک شاپ مشترک هنرمندان ایران، رومانی و مجارستان
و سخنرانی هنرمند ایرانی که از ۲۹ تیر امسال در رومانی آغاز شده است، ۱۰ شهریور به
کار خود پایان میدهد.
نمایشگاه و ورک شاپ هنر محیطی فضاهای زندگی با مشارکت موزه هنرهای
معاصر تهران، سفارتهای نروژ، ایسلند و لیختن اشتاین در رومانی، مرکز هنر ترانسیلوانیا،
هتل قلعه دنیل و موزه ملی سکلر رومانی برگزار شده است.
در نمایشگاه فضاهای زندگی از بین ۶۰۰ اثر از ۱۰۷ هنرمند ایرانی
که برای دبیرخانه ارسال شد ۱۰۰ اثر از ۲۷ هنرمند و گروه هنری در نمایشگا مرکز هنر ترانسیلوانیا
به نمایش گذاشته شد.
در ورک شاپ مشترک هنرمندان ایران، رومانی و مجارستان نیز محمود
مکتبی، نوشین نفیسی، مجتبی رمزی، عاطفه خاص، کریم الله خانی، ریحانه امیرقائمیاز ایران
و ۹ هنرمند از رومانی و مجارستان آثاری را به نمایش گذاشتند که نمایشگاه آثار ورک شاپ
تا ۱۰ شهریور در اولازتلک ادامه دارد.
به وعده هاي خود عمل كردم
اعتماد: حال اركستر موسيقي ملي خوب است. اين را مي شد از اجرايي كه پنجشنبه
و جمعه گذشته داشتند، متوجه شد. اجرايي كه اگرچه اطلاع رساني هاي ناكافي، سبب شد تا
آن اتفاقي كه بايد، در استقبال مخاطبان رخ ندهد: اما صدادهي اركستر، خوانندگان و سوليست
ها نشان داد كه استاد كهنه كار موسيقي ايران، به خوبي توانسته است از پس اجراي قطعات
دشوار برآيد و اجرايي متفاوت را رقم بزند. حالا«فرهاد فخرالديني» مي گويد كه توانسته
است به وعده هاي خود عمل كند و سوليست جواني را معرفي كند كه توانسته به خوبي از عهده
كار برآيد و اجراي موفقي داشته باشد. رهبر اركستر موسيقي ملي پيش از اين آزموني را
براي انتخاب اين نوازنده ها برگزار كرده كه طي آن نوازندگان اركستر موسيقي ملي را انتخاب
كرده است: منتها به دلايل مسائل مالي، قرار شد فعلاتعدادي از نوازندگاني را كه قبلادر
اركستر موسيقي ملي فعاليت مي كردند، كنار نوازندگان اركستر سمفونيك بنشانم اما تعدادي
از نوازندگان اركستر موسيقي ملي هنوز وارد مجموعه نشده اند كه به زودي از آنها دعوت
به كار خواهد شد. «به هر حال اميدوارم كه از مهر ماه بتوانيم فعاليت اركستر موسيقي
ملي با كادر جديدش را شروع كنيم.»
او همواره
از همان ابتداي فعاليت هاي اركستر موسيقي ملي مي خواست نوازندگان اين اركستر از نوازندگان
اركستر سمفونيك جدا باشند، دلايل خودش را هم در اين زمينه دارد: « كاري كه ما در اركستر
ملي انجام مي دهيم كار به مراتب سخت تري نسبت به آنچه اركستر سمفونيك انجام مي دهد،
هست. چون رپرتوار اركستر سمفونيك آماده است. نت ها از پيش چاپ شده، پارتيتور و پارت
ها از پيش آماده شده، با هماهنگي رهبر اركستر نت ها در پوپيتر ها چيده مي شود و كار
آماده اجرا مي شود. اين در حالي است كه آماده شدن يك قطعه براي اركستر ملي، زمان زيادي
مي خواهد. ابتدا كار بايد نوشته شود، پارتيتور براي رهبر اركستر كپي شود، پارتيتور
ها براي تمام نوازندگان كپي شود، بعد از اين مرحله نوبت به چسباندن اين اوراق مي رسد.
براي آماده شدن يك برنامه كنسرت كه حدودا شامل پانزده قطعه هست و هر قطعه زمان و نيروي
زيادي مي برد، بايد يك كار گروهي سخت صورت گيرد. اين نيرو را خود من، آقاي علي اكبر
قرباني، آقاي شهرام توكلي صرف مي كنيم و از آرشيوي كه قبلاهمكاران عزيزمان كار كرده
اند، بهره برداري مي شود تا كار آماده اجرا شود. دوستان هنرمندم از گذشته نسبت به من
لطف داشته اند و من تنها كسي هستم كه امكان دسترسي به اكثر آثار گذشتگان را در اختيار
دارم. مرحوم حنانه بيشتر نت هاي شان را در اختيار من گذاشتند و ما وظيفه داريم هر از
چندگاهي كاري از آقاي حنانه اجرا كنيم. در كنار اين آثار، همكارانم، كارهايي را تنظيم
مي كنند و اين آثار نيز اجرا مي شود. ممكن است اين حرف را بار ها از من شنيده باشيد
اما خوب است دوباره اين سخن را تكرار كنم كه بدانند ما جاده خودمان را مي سازيم و رويش
حركت مي كنيم. اين خيلي سخت تر از آن است كه جاده اي از قبل ساخته شده باشد و شما روي
آن حركت كنيد. بي انصافي است كه همه تلاش هاي اركستر ملي توسط بعضي از دوستان، ناديده
گرفته شود و بگويند چرا خودمان همه كار ها را انجام مي دهيم و چرا برخي كار ها تكراري
است. ما در اركستر ملي هستيم و اگر كاري تكرار شود ايرادي ندارد. چرا اين ايراد را
از اركستر سمفونيك نمي گيرند، در حالي كه يك اثر گاهي صد ها بار توسط آنها، در دنيا
تكرار مي شود. چرا وقتي به ما مي رسد، بابت اجراي يك آهنگ از درويش خان از ما خرده
مي گيرند. به خاطر اجراي سرود «اي ايران» در اركستر ملي از ما انتقاد كرده بودند. اين
خواست ما نيست. مردم به اين سرود علاقه دارند. وقتي در سالن يكپارچه اي ايران را فرياد
مي زنند، بايد به خاطر احترام به مردم، اين سرود نواخته شود تا هم مردم لذت ببرند و
هم بتوانند همراه با سرود، زمزمه كنند. فرياد مردم به خاطر علاقه به من نيست، بلكه
آنها ايران را دوست دارند. لازم به توضيح است كه ما صاحب موسيقي با كلاسي هستيم و اصلانبايد
آن را دست كم بگيريم. بعضي از دوستان ما فكر مي كنند، كاري كه خودشان در زمينه موسيقي
كلاسيك انجام مي دهند، تافته جدا بافته است، در حالي كه اين ادعا اصلادرست نيست. فخرالديني
همچنين توضيح مي دهد: « اركستر موسيقي ملي، توانست در اجراي اخير خود قطعات خوبي را
بنوازد و به خوبي از عهده كار برآيد: اما دراين ميان من بسيار خوشحال هستم كه توانستم
به وعده مان عمل كنيم و سوليست جواني چون «حبيب جديري» به خوبي از عهده نواختن ويولن
برآمد. ضمن آنكه استاد «محمد اسماعيلي» سال ها از صحنه دور مانده بود و ديگر علاقه
اي به اجراي صحنه اي نداشت، اما با وجود سن و سال شان راضي شدند كه به اجراي برنامه
همراه با اركستر موسيقي ملي بپردازد و اجرايي بسيار شايسته انجام دهد. به هرروي حضور
اين افراد در اركستر موسيقي ملي ايران، مي تواند خبر بسيار خوبي براي دوستداران اين
نوع موسيقي باشد. ضمن آنكه آقاي «سعيد ثابت» نيز از شاگردان خوب استاد پايور هستند.
اما اين تمام كارهايي نيست كه من به عنوان رهبر اركستر در نظر دارم و به شكل قطع بار
ديگر از حضور جوانان و همچنين پيشكسوتان استفاده خواهيم كرد.»
در برنامه
اخير قطعه «همايون» براي اركستر از ساخته هاي خود «فخرالديني» به همراه چهارمضراب چهارگاه
از اين آهنگساز در اركستر اجرا شد. او معمولادر اركستر موسيقي ملي، قطعات كمتري از
خودش را اجرا مي كند: اما اين بار اين اتفاق افتاده است. او مي گويد: «قطعه چهارمضراب
را تنظيم جديدي كرده ام كه براي نخستين بار در كنسرت اخير اجرا شد، اما قطعه «همايون»
را ٥٠ سال پيش در زمان جواني ام نوشته ام كه در برنامه «گل ها» اجرا شد. اين قطعه را
در آن زمان آقاي شجريان به اجرا درآوردند و تكنوازي ويولن را نيز «شجاع الدين لشگرلو»
انجام دادند. بعد از آن نيز يك بار در اركستر موسيقي ملي، آقاي نويد مصطفاپور آن را
اجرا كردند و حالاهم كه «حبيب جديري» سوليست ويولن بودند.»
اين سوليست جوان
از تبريز در آزمون اركستر موسيقي ملي شركت مي كند و فخرالديني صداي ساز او را مي شنود
و از او استفاده مي كند و آنقدر اعتماد دارد كه سولوي ويولن قطعه خودش را به او مي
سپارد و البته او نيز به خوبي از عهده ماجرا برآمده و اجرايش مي تواند با استقبال بسيار
زياد مخاطبان روبه رو شود. رهبر اركستر موسيقي ملي، همچنين از خوانندگان اين اركستر
رضايت بسياري دارد و مي گويد كه به خوبي توانسته انداز اجراي قطعات برآيند و در عين
حال خبر مي دهد كه «حميدرضا نوربخش» در اجراي بعدي اركستر موسيقي ملي نيز به عنوان
خواننده اركستر را همراهي خواهد كرد. او همچنين مي گويد: «قطعه جديد و زيباي «پايكوبان»
كه توسط مازيار حيدري نوشته شده است از قطعات جديد است كه در اين كنسرت اجرا كرديم.
آقاي حيدري از همكاران خوب ما در اركستر موسيقي ملي بوده اند و در حال حاضر هم دوره
رهبري اركستر در كانادا را به پايان رسانده اند. ما در اين كنسرت ١٤ قطعه اجرا كرديم.
اركستر موسيقي ملي قرار است به زودي مستقل شود و ديگر نوازنده مشترك با اركستر سمفونيك
تهران نخواهد داشت چرا كه اين مشترك بودن مانع فعاليت هاي ما مي شود. البته نوازنده
هاي اركستر سمفونيك بچه هاي بسيار خوبي هستند و من مشكلي با آنها ندارم اما گاهي اوقات
تداخل برنامه ها، مشكلاتي را سر راه قرار مي دهد: علاوه بر اين اجراي موسيقي در اركستر
موسيقي ملي نيازمند نوازنده هايي است كه با موسيقي ايراني آشنايي بيشتري داشته باشند
و درجات، پرده ها، مقام ها و ريتم هاي موسيقي ايراني را بهتر بشناسند تا هويت واقعي
موسيقي ملي ايران حاصل شود. »
پیامدهای خاکستری در سریالهای ماهوارهای
جام جم: ماهوارهها مهمترین محمل انتقال پیامهای متنی، صوتی و تصویری
دنیای امروز هستند. قسمت اعظمی از کارهای بانکی، بورسها، مناسبات بازرگانی و تجاری،
مخابرات و... به مدد ابزارهای ماهوارهای انجام میشود و اگر ماهوارهها نبودند، زندگی
امروزی سرعت و شتاب شگفتانگیز خود را نداشت. این ابزار شگفتانگیز شامل دو کارکرد
مثبت و منفی است.
از جمله کارکردهای مثبت آن میتوان به مواردی مانند اتصال شبکههای
رایانهای، انتقال سریع پیام مکتوب، بهرهگیری در علوم زمینشناسی، هواشناسی و نقشهبرداری،
انتقال زنده صوت و تصویر، هزینه اندک، بهکارگیری در حمل و نقل هوایی، دریایی و ترافیک
زمینی، افزایش سرعت عمل تیمهای امداد و نجات در بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی و بسیاری
موارد دیگر اشاره کرد.
در بخش کارکردهای منفی ماهوارهها میتوان به مواردی همچون بهرهگیری
نظامی در جنگها و افزایش ویرانیها و خسارتها، ایجاد تفرقه بین اقوام از طریق برنامههای
هدفمند فرهنگی، به راه انداختن تبلیغات سیاسی و عملیات روانی، ایجاد هیجان عمومی به
نفع اهداف طبقه و حزبی خاص، جنگ نرم علیه دولتها و حکومتها با ارائه اخبار ضد و نقیض
و تبلیغات منفی و... اشاره کرد. بر این اساس بررسی تاثیر سریالهای ماهوارهای بر روابط
خانواده ایرانی با توجه به افزایش روزافزون شبکههای فارسی زبان ماهوارهای و هجمه
گسترده برنامههای آنها به مخاطبان ایرانی، مهم و ضروری است، بخصوص که در دو دهه اخیر
شاهد رشد قارچگونه این شبکهها برای تهیه خوراک رسانهای برای جامعه هدف خود یعنی
خانوادههای ایرانی هستیم.
ماهواره و نظام ارزشی خانواده
دکتر رضا پورحسین، روانشناس، استاد دانشگاه و قائممقام معاون
سیمای رسانه ملی در اینباره میگوید: برای شناخت اهداف پنهان و آشکار ساخت و پخش سریالهای
ماهوارهای، بتازگی تعداد 11 شبکه فارسیزبان ماهوارهای مورد بررسی قرار گرفته است.
در این تحلیل محتوا مشخص شد که بیش از 70 درصد جهتگیری سریالهای ماهوارهای خانواده
است. تقریبا ده درصد مسائل سیاسی و با درصدهایی کمتر، موضوعاتی مانند اقتصادی و علمی
قرار دارند.
در این جهتگیری 70 درصدی، به طور عمده دو هدف بیشترین نمود را
دارد؛ اول نظام ارزشی خانواده و دوم نظام ارتباطی خانواده. در توضیح بخش اول باید گفت،
آنچه خانواده را به انسجام میرساند حفظ ارزشهای دینی، خانوادگی، بومی و اجتماعی است.
بنابراین بنیان خانواده در تمام جوامع بسیار مهم و از مشترکات ثابتی برخوردار است،
اما سبک زندگی در جوامع مختلف با یکدیگر تفاوت دارد. سبک زندگی در جامعه و خانواده
اسلامی ـ ایرانی متفاوت با یک خانواده در جوامع لیبرالیستی، سکولار
و بدون خداست.
آسیب زدن به نظام فرهنگی، التقاط در نظام ارزشی و متعارض کردن
درونی آدمها باعث میشود که افراد جامعه ندانند چه چیزی خوب و چه چیزی بد است. در
این حالت خانواده تکلیف خود را با نظام ارزشی جامعه نمیداند، خانواده بیتکلیف، خانوادهای
متعارض میشود، خانواده متعارض به آسانی به خانوادهای سست تبدیل میشود و این یعنی
اضمحلال نظام ارزشی خانواده که هدف اول برنامهسازان شبکههای فارسیزبان ماهوارهای
است.
ماهواره و نظام ارتباطی خانواده
قائم مقام معاون سیما در توضیح بخش دوم میگوید: برنامهسازان
سریالهای ماهوارهای بخصوص فارسیزبان برای فرو ریختن نظام ارزشی خانواده، بیشتر به
سبکهای ارتباطی اعضای خانواده توجه میکنند؛ یعنی کاری میکنند تا نظام عاطفی بین
اعضای خانواده سست شود و آدمها در درون خانواده متفرد شوند، انگار چند نفر در یک خانه
به طور فیزیکی در کنار هم قرار گرفتهاند. در این حالت ارتباط والدین با بچهها و برعکس،
ارتباط متقابل مرد و زن و ارتباط بین فرزندان خشک و بیروحتر از قبل و ارزش فعل احترام
در خانواده بیمعنا میشود و در نهایت محیط خانه دیگر حریمی ندارد.
بنابراین اگر بخواهیم نظام اجتماعی باارزش و جامعهای سالم داشته
باشیم، حتما باید خانواده را به عنوان بنیادیترین نظام اجتماعی حفظ کنیم. اگر قادر
به حفظ نظام خانواده نباشیم، قاعدتا جامعه را باختهایم، البته یک راه دیگر هم هست،
اینکه از هویت خود دست بکشیم، نظام ارزشی خود را فراموش کنیم و مثل برخی کشورها که
از پشتوانه فرهنگ و تمدن غنی عاری هستند، در مسیر جهانی شدن حرکت کنیم، چراکه در حوزه
جهانی شدن (گلوبالیزیشن) دیگر هویتهای دینی، قومی و بومی رنگ میبازد و خردهفرهنگهای
جامعه نابود میشود. اینجاست که رویایی آمریکایی پررنگ و سبک زندگی غربی الگو میشود.
این فعال رسانهای با توجه به سوابق و تجربیات چندین سالهاش
در حوزه رسانه تاکید کرد: برای خنثیسازی توطئه سریالهای ماهوارهای، ما باید روی
دو حوزه کار کنیم؛ یکی حوزه ارتباطی درون خانواده و دوم نظام ارزشی خانواده که هر دو
براساس هویت ایرانی و اسلامی شکل گرفتهاند.
ماهواره و عیار آدمی
پورحسین معتقد است: در برنامههای ماهوارهای هیچ ارزشی تحت
عنوان حجاب و عفاف وجود ندارد. حجاب که اصلا، از عفاف هم یک تعریف خودساخته دارند که
آن عفاف، حجاب نخواهد آورد و آدمها حریم ندارند. در تمام جوامع و مکاتب الهی عیار
انسان بالا و باارزش است. اگر این عیار بالاست، پس لزوما باید برای آن حریمی قائل شد
تا ارزشش حفظ شود. وقتی سریالهای ماهوارهای بیحجابی را ترویج میکنند، در عمل ادعا
دارد مخاطب برنامههایش هیچ عیاری ندارند. اگر سنگی را از زمین پیدا کنیم تا وقتی که
ندانیم چیست، حریم و ارزشی هم برایش قائل نیستیم، اما اگر این سنگ، طلا بود ما آن را
در حریمی میبریم و برایش ارزشگذاری میکنیم. در سریالهای ماهوارهای چون حریمها
برداشته شده است، انسان احساس نمیکند که گوهری با عیار بالا دارد. بنابراین بیحجابی
و بیعفافی، تهی شدن انسان از عیار انسانی است.
دکتر پورحسین:
برای شناخت اهداف پنهان و آشکار ساخت و پخش سریالهای ماهوارهای،
بتازگی تعداد 11 شبکه فارسیزبان ماهوارهای مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحلیل
محتوا مشخص شد که بیش از 70 درصد جهتگیری سریالهای ماهوارهای خانواده است. تقریبا
ده درصد مسائل سیاسی و با درصدهایی کمتر، موضوعاتی مانند اقتصادی و علمی قرار دارند.در
این جهتگیری 70 درصدی، به طور عمده دو هدف بیشترین نمود را دارد؛ اول نظام ارزشی خانواده
و دوم نظام ارتباطی خانواده.
این روانشناس میافزاید: برخی از کارشناسان علوم ارتباطی و اجتماعی
ناامیدانه معتقدند که جامعه ما در برابر شبکههای ماهوارهای منفعل است، این یک باور
اشتباه است. اتفاقا آن شبکههای بیگانه منفعل هستند. ما خیلی مهم هستیم و کارهایی در
دنیا انجام دادهایم که بیگانگان 80 شبکه برای نابودی فرهنگ و جامعه ما راهاندازی
کردهاند. چه احساس خطری کردهاند و به تکاپو افتادهاند که برای راهاندازی این مقدار
شبکه، یک سرمایهگذاری کلان به راه انداختهاند. توجه داشته باشیم اگر ما مرزهای ارزشی
خود را برداریم کمکم ما هم مثل آنها منفعل میشویم.
نقد از درون
قائم مقام معاون سیما، داشتن نگاه هنرمندانه را در تولید برنامههای
رسانه ملی یک ضرورت ذکر میکند و میگوید: هر پیامی که میسازیم، برای انتقال آن باید
از مولفههای زیباییشناختی و هنر استفاده کنیم. ما در این بخش یعنی به کارگیری مولفه
زیباییشناختی و هنر ضعف داریم. محتوای خوبی داریم، اما این محتوا را هنرمندانه منتقل
نمیکنیم. بدانیم که فطرت انسانها اجازه نمیدهد انسان به سمت مزبله و زبالههای فرهنگی
برود، بنابراین ما باید با هنرمندی پیامسازی کنیم. هرگاه محتوای زیبا تولید کردیم،
خود فطرت گرایش به پاکی و ارزشها را رهنمون میشود.
سیاست خاکستری
الهام غفاری، کارشناس ـ مجری برنامههای اجتماعی تلویزیون به
سیاستهای خاکستری و پشت پرده سریالهای ماهوارهای اشاره میکند و میگوید: بخش عمدهای
از سریالهایی که برای ماهواره ساخته و پخش میشود، زبان و اندیشه خود سازندگان و مدیران
شبکههای بیگانه است. بیشک این سریالها با هدف از بین بردن روابط بین اعضای خانواده
ساخته میشود. علم روانشناسی میگوید، اگر شما یک مطلب را یک بار بخوانید، بر شما تاثیر
اندکی میگذارد یا حتی ممکن است با آن مخالفت کنید، اما بعد از ده بار خواندن متن،
ناخودآگاه ذهن شما آن را میپذیرد و با متن و اندیشه آن همراه میشوید. با این تعریف،
رسانههای ماهوارهای یک سریال را دو یا سه بار در روز تکرار میکنند و یک یا چند پیام
خاص را در سریالهای بلندقسمت، چندین بار تکرار میکنند. این کارشناس علوم اجتماعی
میگوید: نمونه این برنامههای خاکستری، ساخت سریال فاطماگل است. فاطما یک دختر روستایی
و ساده است که مورد انواع تعرضها و آزارها و خشونتها قرار میگیرد. خیانت، دروغ و
تعدد زوجات در این سریال بهوفور دیده میشود. این سریال چه چیزی را میخواهد آموزش
دهد؟ به نظر من حتی انتخاب نام فاطما برای این دختر هم نوعی شیطنت و تخریب نامهای
مقدس است. با این حال خوشبختانه موج اولیه تماشای سریالهای فارسیزبان ماهوارهای
رو به کاهش است، چراکه این سریالها شعور مخاطب را دستکم میگیرد. آنقدر مطالب و روابط
دروغ و تصاویر اغراق شده نشان میدهند که بسیاری از خانوادهها اکراه دارند تعقیبکننده
سریالهای چندصد قسمتی باشند.
قبحزدایی از مفاهیم ارزشی
در چند سال گذشته سریالهای ماهوارهای با قسمتهای طولانی که
برخی از آنها به شمارگان 350 قسمت هم میرسد، از شبکههای فارسی زبان پخش میشود. سریالهایی
با نام حریم سلطان، کارادایی، مثلث عشق، عشق ممنوع، عمرگللاله، نور و مهند، عاصی،
عشق و جزا، از بوسه تا عشق، ایزل و... که سعی در کمرنگ کردن برخی مفاهیم و مظاهر
اسلامی و اعتقادی دارد. از سوی دیگر سعی در قبحزدایی از مفاهیمی مانند خیانت زن و
مرد به یکدیگر، فحشا، چندهمسری، عادیسازی روابط آزاد و بیبند و بار، تجاوز، قمار
و شراب و... دارد.
براساس آمارهایی که نیروی انتظامی و بخشهای پژوهشی کشور اعلام
میکنند باید بپذیریم که بخش عظیمی از خانوادهها از تجهیزات ماهوارهای بهره میبرند.
علاوه بر آن دریافت سریالهای پخش شده شبکههای ماهوارهای از طریق وبسایتهای مختلف
امکانپذیر است، بنابراین پیشنهاد میشود همانگونه که دکتر پورحسین در این گزارش اشاره
میکندبرای خنثیسازی اثرات مخرب و منفی سریالهای ماهوارهای، تولیدات داخلی از نظر
محتوا و جلوههای بصری و شنیداری قدرتمند شوند و عنصر زیباییشناختی و هنر باید از
ملزومات تولیدات رسانهای قرار گیرد. تقویت محتوایی و غنایی تولیدات رادیویی و تلویزیونی
مراکز استانها جدی گرفته شود. چهبسا که بسیاری از تولیدات مراکز به دلیل غنای اندک
در همان سطح استانی میمانند و هیچگاه در سطح ملی و حتی فراملی نمیدرخشند.
پرداختن به موسیقی فاخر و سالم در رسانه ملی بخصوص موسیقی نواحی
که از سبقه فرهنگی و تمدنی اقوام ایرانی است، باید جدیتر گرفته شود، چراکه یکی از
ابزارهای جلب توجه مخاطب نزد رسانههای ماهوارهای پخش انواع موسیقی است.افزایش سرعت
ساخت سریالها و فیلمهای فاخر بر مبنای داستانهای ایرانی ـ اسلامی و شخصیتها و چهرههای
ماندگار ایرانی و اسلامی؛ چهبسا که در مدت زمان ساخت یک سریال ایرانی، یک شرکت فیلمسازی
خارجی در همان مدت چند سریال میسازد.در پایان این که پاسداشت از فرهنگ ایرانی و اسلامی
وظیفه هر ایرانی در هر شغل و تخصص و حرفهای است.
ماهواره و آمار بالای طلاق
سریالهای فارسیزبان 24 ساعته از شبکههای مختلف ماهوارهای
با قسمتهای طولانی پخش میشود. بیش از 140 شبکه تلویزیونی ماهوارهای به زبان فارسی
برنامه پخش میکنند. از این میان 15 شبکه اختصاصی فیلم و سریال به صورت 24 ساعته صدها
فیلم و سریال برای مخاطبان ایرانی نمایش میدهند. تا چندی پیش تعداد سریالهای پخش
شده بالغ بر 160 عنوان سریال در قالب 2700 قسمت شمارش و برآورد شده بود. یا در آماری
که بتازگی اعلام شده است، نزدیک به 30 درصد طلاقها در کشور نشأت گرفته از تاثیر تماشای
برنامهها و سریالهای ماهوارهای است.
سازندگان سریالهای ماهوارهای برای تمام مقاطع سنی برنامهای
خاص و تعریف شده دارند. در برنامههای عمومی به سمت درامهای خانوادگی پیش میروند،
چراکه قصه، همه را در هر سنی با خود میکشد و همراه میکند. بچهها بیشتر از بزرگترها
درگیر قصه و داستان برنامهها میشوند، چراکه در بچهها هنوز بنیانهای فکری رشد پیدا
نکرده است، بنابراین بنیانهای فکری کودک را تغییر داده و میسازند. در بزرگترها بنیانهای
فکری دست خورده میشود، اما بیشتر ذائقهها تغییر میکند. به عبارت روشنتر در کودکان
شناختسازی و در بزرگسالان ذائقهسازی میکنند.
زمین بایر رسانه ملی در روزهای پنجشنبه و جمعه!
جوان :برهوت رسانه ملی در روزهای پنجشنبه و جمعه که اوقات اوج در
کنار هم بودن خانواده ایرانی است تبدیل به یک معضل شده است؛ موضوع این است که دیگر
نباید خیلی از ساخته شدن نسخه ایرانی سریال «فاطماگل» حیرت کرد، چراکه با وجود تمام
مذمتها علیه شبکههای ماهوارهای، الگوی پخش برنامههای صداوسیما نیز این شبکه آن
طرف آبی است.
تا اواسط دهه 80 تقریباً رسانه ملی در ذهن علاقهمندان به تماشای
برنامههای تلویزیونی یک قهرمان بود؛ بیراه نمیگویند در سالهای اخیر که این دشمن
با سریالهای فارسی زبانش تجهیز شده حسابی علیه آن گفتهایم و رجز خواندهایم اما با
وجود تمام این رجزخوانیها، خودمان الگوپذیر همین شبکههای ماهوارهای شدهایم. به
سبک شبکه ماهوارهای «جم تیوی» رسانه ملی در روزهای پنجشنبه و جمعه برهوتی از بیبرنامگی
دارد؛ الگوپذیری از تغییر پخش هفتگی به پخش متوالی و روزانه سریالها آغاز شد. حالا
جدیداً سریالها در طول هفته پخش میشوند اما در دو روز پایانی هفته، پخششان قطع شده
و باز به سبک «جم تیوی» در دو روز آخر هفته، قسمتهای آنها در طول هفته مرور میشود
آن هم در شرایطی که معمولاً سریالها به سبک شبکه «جم» روزانه سه بار از سطح رسانه
ملی بازپخش شدهاند! حتی برنامه پرمخاطبی چون «خندوانه» نیز در آخر هفته به مرور قسمتهای
جذاب طول هفته و اعطای جایزه بهترین لبخند اختصاص پیدا میکند؛ جای شکرش باقی است که
در فضای تکرارآلود این بازپخشها، حداقل بازیهای زنده لیگ برتر میتواند تا حدودی
فضا را تغییر دهد. طبق برنامهریزی سازمان لیگ، زمان برگزاری اکثر دیدارها به دو روز
آخر هفته افتاده و آخرین بازیها نیز نهایتاً تا ساعت 21:15 شب به پایان میرسند. با
این حال در ساعات بعد از آن زمین برنامههای رسانه ملی دوباره بایر میشود. در تمام
دنیا روزهای آخر هفته، بهترین روزها از نظر پخش بهترین برنامههای تلویزیونی است؛ بعد
از یک هفته پرمشقت کاری در کشورمان نیز این حق مردم است که بیشترین اوقات ماندن در
کنار خانوادهشان را با بهترین برنامههای تلویزیونی سر کنند؛ برنامههایی که برای
تماشایشان بخشی از مبلغ روی قبوض ارسالی به در منزلشان را به صداوسیما میپردازند.
حالا الگوی رسانه ملی برای سبقت گرفتن از ماهواره، خود ماهواره است. جالبتر اینکه
همین روزهای آخر هفته میتوانست با پرباری برنامههای صداوسیما برای مخاطبان، برگ برنده
صداوسیما در مقابل ماهواره باشد! اما ماهواره منتظر فرصتسوزیهای ما نمیایستد؛ به
تازگی یک شبکه جدید فارسی زبان ماهوارهای راه افتاده که پخش سریالهایش را از روز
جمعه آغاز میکند.
دکترحسين رزمجو استاد ادبيات دانشگاه فردوسي درگذشت
خراسان: محمد علي ندائي- استاد دکتر حسين رزمجو، انديشمند، اديب و نويسنده
معاصر، از شاگردان استاد محمدتقي شريعتي و نيز از دوستان زنده ياد دکتر علي شريعتي
صبح ديروز، شنبه، 31مرداد درسن 83سالگي دار فاني را وداع گفت . به گفته يکي از بستگان
آن مرحوم ،پيکرزنده ياد دکتررزمجو فردا صبح (دوشنبه) ازبست نواب صفوي تشييع خواهد شد
.استاد رزمجو ازاستادان بنام ادبيات دانشگاه فردوسي بود که سال 1311 در خانواده اي
مذهبي در مشهد چشم به جهان گشود. دوره ابتدايي را در دبستان شرافت و دوره متوسطه را
در دبيرستان فردوسي مشهد به اتمام رساند. وي مدرک ليسانس خود را در رشته زبان و ادبيات
فارسي از دانشگاه فردوسي مشهد در سال 1337 دريافت کرد و درسال 1358 دکتراي ادبيات خود
را ازدانشگاه تهران با دفاع ازپايان نامه اي با موضوع انسان آرماني و کامل در ادبيات
عرفاني و حماسي ايران اخذکرد. استاد دکترحسين رزمجو پس از کسب مدرک ليسانس به استخدام
آموزش و پرورش در آمد و دو سالي را در دبيرستان هاي مشهد و پس از آن در مراکز تربيت
معلم مشهد به تدريس پرداخت. اين نويسنده برجسته در دوره وزارت آموزش وپرورش شهيد رجايي
به پيشنهاد فرهنگيان خراسان به مدت يک سال مديريت اداره کل آموزش و پرورش اين استان
را برعهده گرفت ودر سال 1362 هم سرپرستي کميسيون ملي يونسکو در ايران را به مدت 2 سال
عهده دارشد . استاد دکتررزمجو که سال ها دررشته ادبيات دانشگاه فردوسي به تدريس مشغول
بود، با روزنامه خراسان نيز همکاري داشت ومقالات وگفت وگوهاي متعددي از وي در اين روزنامه
به چاپ رسيد .وي نسبت به دوتن ازاستادان ومربيان خود توجه ويژه اي داشت وآنان را در
سازندگي خود بسيار موثر مي دانست.اين دوتن ، استاد محمدتقي شريعتي (پدر مرحوم دکتر
شريعتي )معلم ديني دکتر رزمجو در دبيرستان و دکتر غلامحسين يوسفي استاد برجسته ادبيات
دانشگاه فردوسي بودند.قلمروادبيات حماسي درايران،درسايه سارنيايش،نقدونظري برشعرگذشته
فارسي ازديدگاه اخلاق اسلامي ، اﻣﺎم ﻣﻮﺳﯽ ﺻﺪر و دﯾﺪﮔﺎههاي او درﺑﺎره آراء و آﺛﺎر دﮐﺘﺮ
ﻋﻠﯽ ﺷﺮﯾﻌﺘﯽ و ﺣﻤﺎﯾﺖ هاﯾﺶ از آن زﻧﺪهﯾﺎد، چرا هواداردکترشريعتي شدم وپوستين وارونه ازجمله
آثار اوست. همچنين ازوي مقالات متعددي درمجلات وفصلنامه هاي تخصصي منتشرشده است.
روزنامه خراسان ضايعه درگذشت دکتر رزمجو را به بازماندگان و
شاگردان آن استاد فقيد و نيز عموم فرهنگ دوستان تسليت مي گويد.
خواننده مشکیپوش به تبریز میرود
دنیای اقتصاد: رضا صادقی اواسط شهریورماه سالجاری در
تبریز به اجرای برنامه میپردازد.
پویا نیکپور، رهبر ارکستر رضا صادقی در گفتوگو با هنرآنلاین
گفت: کنسرت رضا صادقی ۱۵ و ۱۶ شهریورماه سال جاری در دو سانس ۱۸ و ۲۱ در تالار پتروشیمی
شهر تبریز برگزار میشود.
رهبر ارکستر رضا صادقی در ادامه بیان کرد: رضا صادقی در این
کنسرت گلچینی از قطعات منتشر شدهاش را اجرا خواهد کرد. در این کنسرت قطعاتی از آلبوم
«همین» و تک ترکهایی را که بهتازگی توسط این خواننده پاپ منتشر شده است، اجرا کنیم،
همچنین بخشی از این کنسرت به اجرای قطعاتی که مخاطبان با آن قطعات خاطره دارند، اختصاص
دارد.پویا نیکپور تاکید کرد: همچنین بخشی از این کنسرت به اجرای قطعاتی از آلبوم
«فقط گوش کن» اختصاص دارد که این خواننده به همراه اعضای گروهش این قطعات را برای مخاطبان
اجرا میکند.
ارزیابی عملکرد دولت تدبیر و امید در سیما
دنیای اقتصاد: برنامه نگاه یک سیما، عملکرد وزارتخانههای
مختلف دولت تدبیر و امید را در هفته دولت (دوم تا هشتم شهریور) نقد و بررسی میکند.
به گزارش «ایرنا»، این برنامه در هفته دولت میزبان هفت وزیر،
معاون و رئیس دفتر ریاست جمهوری خواهد بود. در نخستین ویژه برنامه هفته دولت، برنامه
نگاه یک میزبان وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح است.
در این برنامه که بعد از سریال شبانگاهی شبکه یک پخش میشود،
سردار حسین دهقان آخرین دستاوردهای صنعت دفاعی کشور را معرفی خواهد کرد.
محمدباقر نوبخت، معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی
کشور که سخنگوی دولت نیز هست، میهمان روز یکشنبه اول شهریور ماه نگاه یک است. سیدمحمود
علوی، وزیر اطلاعات، عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور و حمید چیت چیان وزیر نیرو میهمانان
روزهای دوشنبه، سهشنبه و چهارشنبه شب نگاه یک هستند. در این برنامه دستاوردها و عملکرد
یک سال گذشته وزارتخانهها و برنامههای آتی آنان بررسی میشود.
همچنین شنبه هفته آینده هفتم شهریور برنامه نگاه یک میزبان علی
جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهد بود. محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهوری و
سرپرست نهاد ریاستجمهوری روز یکشنبه هشتم شهریور ماه، محمود واعظی وزیر ارتباطات و
فناوری ارتباطات روز دوشنبه نهم شهریور ماه و عباس آخوندی وزیر مسکن و شهرسازی روز
سهشنبه دهم شهریور به برنامه نگاه یک میآیند. به گزارش روابط عمومی صدا و سیما، برنامه
نگاه یک به تهیهکنندگی حسن نهضت و اجرای مهدی مهدی قلی، ساعت 23 از شبکه یک سیما پخش
میشود.
هنر با انسانيت ملازم است و غرب نميتواند مبناي هنر باشد
رسالت: رئيس فرهنگستان هنر گفت: غربيها در برهههاي مختلف تاريخ، جهان
را خراب كرده و ميكنند؛ در حالي كه انسان مأمور بوده شبان و كشاورز جهان باشد. «هونره»
يا «هنر» به معناي نيكمردي، انسانيت و دور شدن از حيوانيتي است كه غربيها به آن گرفتارند،
بنابراين غرب نميتواند هنر يا سينما داشته باشد چون «هونره» و «انسانيت» ندارد. علي
معلم دامغاني، شاعر و رئيس فرهنگستان هنر در گفتگو با خبرنگار پايگاه خبري حوزه هنري
گفت: غربيها ميگويند «مراقب حيوانات باشيد»
اما منششان به گونهاي است كه انسانها را ميكشند و قتل و غارت آدمي را مجاز ميدانند
و به انسان بيشترين توهينها را ميكنند، براي اينكه مدنيت آنها دروغين است و ميخواهند
مدنيت دروغين خود را حفظ كنند.
نقش ليلا تجربه جديدي را به زندگي حرفهاي من اضافه کرد
رسالت: پستي و بلندي و حسهاي نقش ليلا را دوست داشتم و تجربه جديدي
را به دنياي حرفهاي من اضافه کرد.مينا ساداتي بازيگر سينما و تلويزيون در گفتگو با
خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان؛
در خصوص انتخاب نقش خود در سريال «تنهايي ليلا» گفت: يکي از
دلايلي که باعث شد بعد از چندين سال کار در سينما،بازي در اين سريال و در واقع کار
در تلويزيون را قبول کنم اين بود که قرار بود کار شخصيتمحوري را بازي کنم که دوست داشتم و در نتيجه تجربه جديدي به دنياي حرفهاي
من اضافه کرد.وي افزود: از ديگر ويژگيهاي بازي در اين نقش و همکاري با پروژه «تنهايي
ليلا» اين بود که لطيفي به عنوان کارگردان کار بلد،بازيگر را براي بازي کردن جلوي دوربين
کاملا آزاد ميگذارد و شما بدون هيچ محدوديتي به نقش و بازي ميپردازيد، اما بعد از
اتود زدن،کار شما را روتوش ميکند و کاملا به اين مقوله مسلط است.
برنده نوبل ادبیات بیش از 20 سال هدف جاسوسیهای انگلیس بوده
است
روزان: یازدهمین زن برنده جایزه نوبل ادبیات که در اصل در شهر کرمانشاه
ایران به دنیا آمده برای مدت بیش از بیست سال هدف جاسوسیهای دولت انگلیس قرار داشته
است.
«دوریس لسینگ»، نویسنده زن انگلیسی که برنده جایزه
نوبل ادبیات شد برای بیش از 20 سال هدف جاسوسیهای دولت انگلیس قرار داشته است.
اسناد اطلاعاتی خارج شده از رده محرمانه نشان میدهند جاسوسهای
انگلیسی از گرایشهای کمونیستی و فعالیتهای «دوریس لسینگ» در زمینه مبارزه با نژادپرستی
نگران بودهاند.
خانم «لسینگ» یازدهمین
زن برنده جایزه نوبل ادبیات و مسنترین برنده این جایزه در هنگام دریافت آن بود. او
سال 1919 از پدر و مادری انگلیسی، در کرمانشاه ایران زاده شد و سال 2013، در سن 94
سالگی درگذشت.
بنا به گزارش رویترز، فعالیتهای «لسینگ» اولین بار در سال
1943، در «رودزیای جنوبی»، یا «زیمباوه» کنونی که در آنجا بزرگ شد مورد توجه جاسوسان
انگلیسی واقع شد. نویسنده رمان «دفترچه طلایی» از آن پس تا سال 1964 زیر ذرهبین جاسوسان
انگلیسی قرار گرفت.
MI5، سازمان اطلاعات داخلی انگلیس، یک پرونده محرمانه
پنج جلدی بری لسینگ ایجاد کرده بود که اسناد آن در آرشیو اسناد ملی آن کشور موجود است
و روز جمعه علنی شد.
در یکی از قدیمیترین این اسناد، درباره دیدگاههای ضد سرمایهداری
و ضد امپریالیستی او ابراز نگرانی شده است.
این سند، نامهای است از یک مقام نیروی هوایی انگلیس، مربوط
به سال 1944 است و در آن درباره فعالیتهای یک انتشاراتی به نام «باشگاه کتاب چپ» که «لسینگ» همراه با دومین همسرش
اداره آن را به عهده داشته، نگرانیهای ابراز شده است.
در این سند نوشته شده «بیشتر موضوعات در آنجا معمولاً به دیدگاههای
ضد سرمایهداری و ضد امپریالیستی ختم میشوند.»
فراخوانی برای تولید آثار گرافیکی با موضوعِ شهیدان رجایی و
باهنر
سیاست روز: پایگاه «ایام» دفتر مطالعات جبهه فرهنگی
انقلاب با اشاره به ناشناخته ماندن شهدای فاجعه هشتم شهریور فراخوان تولید پوستر و
آثار گرافیکی درباره شهیدان رجایی و باهنر را منتشر کرد.
هشتم شهریور سال 1360، بیتردید یکی از مهمترین روزهای تاریخ
انقلاب اسلامی است؛ آنجا که رئیسجمهور و نخستوزیر، به همراه تعداد دیگری از مسئولان
جمهوری اسلامی، در عملیاتی تروریستی، به شهادت رسیدند.
این حادثه که به فاصله دو ماه از جنایت هفتم تیر صورت گرفت،
بهروشنی، منازعه تروریستها و حامیانشان را با جمهوری تازه تأسیس اسلامی نشان داد.
گذر زمان غبار فراموشی بر این حادثه بزرگ نشاند؛ و مردمان ایران
و جهان، با وجود اهمیت فوقالعاده این حادثه در قیاس با حوادث مشابه جهانی، چندانکه
باید با آن آشنا نیستند.
ترور رئیسجمهور و نخستوزیر یک کشور، قطعاً واقعهای منحصربهفرد
است؛ واقعه ترور «جان اف کندی» با گستردهترین و متنوعترین حجم تبلیغاتی، در همه جهان،
شناختهشده است... محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، را چه کسری از مردم میشناسند؟
سایت «ایام» بهمنظور معرفی هر چه دقیقتر این دو چهره مظلوم
انقلاب اسلامی و بازخوانی افکار و اندیشههای آرمانی ایشان، از عموم هنرمندان، برای
تولید پوستر و قطعات گرافیکی دعوت مینماید.
این آثار، میتواند مشتمل بر تصاویر و جملاتی از این دو شخصیت
و درباره ایشان باشد.
علاقمندان میتوانند آثار خود را تا 5 شهریور به نشانی ayyamnet.ir@gmail.com ارسال
نمایند.
«قصر پغمان» نشانی از شکوه هنر افغانستان
شرق: پغمان یکی از ولایاتی است که در غرب شهر کابل، پایتخت افغانستان،
قرار دارد و با ١١٧ قریه کوچک و بزرگ از جمله ولایات مهمی است که از گذشتههای دور
بسیار موردتوجه بوده و آثار باستانی و مکانهای دیدنی فراوانی را در دل خود جای داده
است. «طاق ظفر» که در سال ١٩١٩ م در زمان اماناللهخان به مناسبت استقلال افغانستان
ساخته شده، هتل بهار، خواجه مسافر ولی (شاهنعمتالله ولی)، زیارت ۱۲ امام، خواجه صاحبلگ
بخش (قریه خواجه لکن)، خواجه پطوسان ولی (قول سیدها)، سلطان بایزید بستامی (قریه گل
سرخ) و پیر بلند صاحب (دره زرگر) از جمله این بناها در این منطقه بهشمار میروند.
در سهکیلومتری مرکز پغمان تپهای به نام تپه پغمان است که در
سال ١٣٩٢ قصر مرمرین بزرگی در مدتزمان کوتاهی بر بلندای آن بنا شد تا جشن نوروز
١٣٩٣ با همراهی کشورهای حوزه نوروز در آن برگزار شود اما به دلایل امنیتی در ارگ ریاستجمهوری
برگزار شد. به گفته «میرزاعلی کاظمیموسوی»، فرمانده قوماندان امنیت این قصر، مهندس
و طراح این بنای زیبا دکتر «سیدضیاء حسینی» است و در تمامی مراحل ساخت نیز از متخصصان
افغان استفاده شده است. هزینهای که برای ساخت این بنا صرف شده، بالغ بر ١٥ میلیون
دلار است؛ اما از زمان ساخت آن تاکنون تنها باغ و محوطه اطراف قصر که دارای فضای دلانگیز
و آبوهوایی ییلاقی است مورد استفاده شهروندان قرار میگیرد و از آن بهره میبرند،
اما داخل آن تاکنون بهدلیل مسائل امنیتی مورد بازدید عموم قرار نگرفته است.
وی متذکر شد: «هزینه نگهداری قصر و فضای سبز آن بسیار زیاد است
و چنانچه دولت نتواند از عهده آن برآید، این بنای زیبا تخریب خواهد شد».
محوطه مطبق «قصر پغمان» دارای مساحتی بیش از ٣٠ هکتار است که
پر از درختان و گلهای زیباست و گلدانهای شمعدانی حس نوستالژی را برای بیننده ایجاد
میکند. این قصر زیبا نمایی از سنگهای مرمر سفید و طوسی دارد و درهای چوبی منبت، ورودی
این بناست، همچنین داخلش از چوبهای چهارتراش کنر ساخته شده و با قالیهای دستباف
هنرمندان افغان و بسیار گرانقیمت مفروش شده است. در طبقه همکف، سالن کنفرانسی با گنجایش
بیش از ٣٠ نفر وجود دارد؛ همچنین تالاری با بیش از ٥٠٠ نفر گنجایش در آن تعبیه شده
است. طبقه فوقانی «قصر پغمان» دارای سالنی است که تابلوهایی به سبک سوختهکاری چوب
با امضای هنرمند افغانی «سش. برنکزی» از تصاویر زمامداران حکومت افغانستان از قرن
چهارم (ه. ق) به چشم میخورد که از «سلطانمحمد غزنوی» آغاز شده و بهترتیب سلطان قیاسالدین،
سلسله ابدالی و دیگر پادشاهان، زمامداران و رهبران حکومت افغانستان تا عصر حاضر چون
احمد شاهمسعود، حامد کرزی و محمداشرف غنیاحمدزی را در پی دارد. همچنین عکسهایی از
مراحل ساخت این قصر در میان این آثار وجود دارد. اما آنچه بیش از همه اینها ارزش این
بنا را چندبرابر میکند، تابلوهای نقاشیای است که با تکنیک رنگوروغن و به سبک رئالیسم
کشیده شده و متعلق به هنرمندان معاصر افغانی است که «چراگاه» و «بالا حصار کابل»، اثر
دکتر محمد یوصف (آصفی)، «ابوعلی سینا» و «سیدجمالالدین افغانی»، اثر استاد اکبر (سلام)
از جمله این آثار بهشمار میروند.
گرچه ساخت «قصر پغمان» هزینه زیادی را بر دولت وقت افغانستان
تحمیل کرد اما با وجود ازمیانرفتن بسیاری از آثار فرهنگی و باستانی این کشور در زمان
جنگهای خارجی و داخلی، ساخت این بنا و نگهداری از آثار هنرمندان معاصر در این مکان
را باید نیک شمرد زیرا در سالهای آتی این مجموعه میتواند چون «طاق ظفر» نشانی از
تاریخ هنر مردمان این زمان سرزمین افغانستان باشد؛ مردمانی سختکوش که با همیت و کوشش
میتوانند تاریخ فرهنگ و هنر خود را حفظ و اشاعه دهند.
«رخ دیوانه» به سیدنی میرود
شرق: «رخ دیوانه»، بهکارگردانی ابوالحسن داوودی و تهیهکنندگی بیتا
منصوری، در جشنواره فیلمهای سینمایی فارسیزبانان استرالیا به نمایش درمیآید. این
جشنواره از سوم تا ششم سپتامبر در شهر سیدنی برگزار شده و «رخ دیوانه» بهعنوان فیلم
شب اختتامیه به نمایش گذاشته میشود. مراسم اختتامیه این جشنواره ششم سپتامبر در کاخ
جشنواره سیدنی برگزار شده و «رخ دیوانه» در این سالن روی پرده میرود. پخش بینالمللی
این فیلم را «ایران نوین فیلم» برعهده دارد. این فیلم در جشنواره سال گذشته فیلم فجر
به نمایش درآمد و پنج سیمرغ بلورین جشنواره را از آن خود کرد. جشنواره فیلمهای فارسیزبانان
استرالیا آغاز حضور فیلم در جشنوارههای بینالمللی است. این فیلم به جشنوارههای دیگری
هم دعوت شده است.
موسيقي سنتي هيچ وقت از بين نميرود
مردم سالاری : يکشنبه 23 اوت مصادف با اول شهريورماه
است، درست در چنين روزي در ايتاليا در شهر ميلان روز ملي ايران در اکسپو 2015 برگزار
ميشود و سالار عقيلي به عنوان نماينده فرهنگ و هنر ايراني با گروه ارکسترش با نام
«راز و نياز» براي اجراي برنامه در اين مراسم حضور خواهد داشت. به همين بهانه هنر آنلاين
گفتوگويي با اين هنرمند محبوب انجام داده است که خواندنش خالي از لطف نيست
خبرهايي شنيدم مبني بر حضورتان در اکسپوي ميلان؟
بله در روز ملي اکسپوي ميلان در روز اول شهريورماه در سالني
1200 نفره با حضور مقامات سياسي دو کشورايران و ايتاليا، همچون نخست وزير ايتاليا و
معاون رييسجمهور در اين شهر روي صحنه خواهم رفت.
به عنوان نماينده موسيقي سنتي ايران چه آثاري را اجرا خواهيد
کرد؟
خوشحالم به عنوان نماينده ايران براي اين کنسرت انتخاب شدم،
من کارهاي زيادي براي مملکتم خواندهام که هر کدام حال و هواي خودش را دارد. در اين
برنامه چند کار وطني به اضافه قطعات موسيقي اصيل ايراني براي شناساندن موسيقي ايران
به خارجيهاي حاضر در اين برنامه ارائه خواهم کرد، چون نماينده هستيم بايد اين شکل
از موسيقي را با اجراي کارهايي مثل «خوشه چين» معرفي کنيم.
امروز موسيقي سنتي به مسيري ميرود که ساز و آواز رو به فراموشي
است، شما چقدر به اين مسئله اعتقاد داريد؟
اگر مردم از آواز خسته ميشوند به خاطر اجراي آن خواننده است،
البته بستگي به شعر هم دارد وقتي خواننده شعر را درست بشناسد و مطالعه داشته باشد ميتواند
به بهترين شکل به شنونده منتقل کند شايد اين انتقال صورت نميگيرد.
در کنسرت نيشابور دو غزل از خيام به اضافه آواز اصفهان با تمام
گوشههايش را اجرا کردم و بسيار هم مورد استقبال قرار گرفت، در واقع ما نزديک به
40 دقيقه ساز و آواز داشتيم و نکته جالب اين قضيه اين است که در اين مدت صدا از مردم
در نميآمد! به جرات ميگويم که مردم نيشابور يکي از بهترين و با فرهنگترين شنوندگان
موسيقي هستند. من اجراهاي زيادي برگزار کردم اما اين را با اعضاي گروه هم در ميان گذاشتم
که اين کنسرت جزو بهترين اجراهايمان بود.
شما معتقد هستيد موسيقي سنتي امروز به شکل خستهکنندهاي تبديل
نشده است؟
موسيقي سنتي ريشه در فرهنگ و سنت ما دارد. اين نوع از موسيقي
مانند سي و سه پل يا تخت جمشيد است که هيچ وقت از بين نميرود.
اما امروز کمتر به اين بخش از موسيقي توجه ميشود؟
اين کمتر بودن ظلم موزيسينها است نه خود موسيقي. علاوه بر اين
حرف خوب بايد خوب گفته شود تا خوب تاثير گذارد.
پس براي همين است تهيهکنندهها بيشتر رو به برگزاري موسيقي
پاپ ميآورند؟
موسيقي پاپ همه فهمتر است و همه ميتوانند به راحتي با آن ارتباط
برقرار کنند، اما در موسيقي سنتي تا چند کتاب شعر نخوانده باشيد نميتوانيد به مفهوم
آن پي ببريد. در موسيقي پاپ انتخاب وجود ندارد. ببينيد وقتي که کنسرتهاي پاپ برگزار
ميشود همه حملهور ميشوند، اما در موسيقي سنتي اساميبه صورت آپشن درآمده و شما انتخاب
ميکنيد اما در پاپ به اين شکل نيست. موسيقي اصيل سنتي تخصصي است و بايد به چيزي که
ميشوند شناخت داشته باشد يا ساز بزند. اين شکل از موسيقي پيشترها در دربار پادشاهان
بود و قشر فرهيخته آن را ميشنيدند و بعد از آن وارد قشر فرهيخته جامعه شد براي همين
است که هرکسي که اهل آن باشد، اين نوع موسيقي را ميپسندد.
سيامک صفري در قسمت سوم «دندون طلا»
مردم سالاری : سومين قسمت مجموعه «دندون طلا» اثري از
داوود ميرباقري به تهيهکنندگي مهران برومند، دوم شهريور ماه همزمان در شبکه نمايش
خانگي و آپارات فيليمو توزيع ميشود. پس از توزيع مجموعه «دندون طلا»، به طور مرتب
هر 10 روز يکبار، قسمت سوم اين ميني سريال دوم شهريور ماه با آغاز بازي سيامک صفري
در نقش کريم سگ دست، وارد بازار ميشود.
قسمت سوم اين مجموعه در لوکيشنهاي مختلفي همچون ورامين و اطراف
تهران فيلمبرداري شده است. همچنين چندين سکانس مهم اين کار در يک دباغي گرفته شده است.
که در اين بخش حسن تسعيري هم در کنار ستاره اسکندري به ايفاي نقش ميپردازد. در خلاصه
داستان اين قسمت آمده است: نير وقتي با طينت ناپاک قنبر ديزل مواجه ميشود به مردي
به نام کريم معروف به سگ دست پناه ميبرد... او ديگر نميخواهد گوش به فرمان دلش باشد
و تنها دغدغه اش در اين شرايط بزرگ کردن فرزندش است تا انتقامش را از قهوه چي بگيرد.
بازيگران «دندون طلا» عبارتند از:مهدي فخيم زاده، حامد بهداد، حميدرضا آذرنگ، ستاره
اسکندري، سيامک صفري، سيروس گرجستاني، بهناز جعفري، فرزين صابوني، نادر سليماني، کاظم
هژيرآزاد، طوفان مهرداديان، انوش معظمي، رسول نجفيان،محسن قاضي مرادي و با حضور باران
کوثري.
انتشار قصه هایی که
رنگ زندگی اسلامی دارد
وطن امروز: مسؤول دفتر ادبيات کودک و نوجوان حوزه
هنری از انتشار اثری با ۵۰ قصه با محوریت سبک زندگی اسلامی ایرانی از سوی این دفتر
خبر داد.
حسين فتاحی، مسؤول دفتر ادبيات کودک و نوجوان حوزه هنری با اشاره
به آثار جدید در دست تأليف در این دفتر گفت: دفتر ادبيات کودک و نوجوان بنا دارد مجموعهای
شامل 50 قصه را که با محوریت سبک زندگی اسلامی ایرانی نوشته شده، روانه بازار کتاب
کند.
این اثر به منظور ترویج
فرهنگ و سبک زندگی اسلامی ایرانی برای گروه سنی نوجوان نوشته شده است و تلاش بر این
بوده تا شخصيتها در این کتاب رفتاری مبتنی بر سبک زندگی اسلامی ایرانی داشته باشند.
پنجرهای رو به تصویر
وطن امروز: مرتضی اسماعیلدوست: در همجواری با آخرین
ماه تابستان سراغ آثار مکتوب ارزندهای میرویم که در زمینه هنر میتوانند مسیری روشن
برای دوستداران و همدلان کتابخوانی باشند و در این چرخه معرفی تا آگاهی میتوان راهی
نیکو به سرزمین دانشیابی یافت و اندوختهای ارزنده را برای درک مفاهیم و مواجهه با
آثار هنری کسب کرد تا از هرگونه سلیقه شخصی در نقد و تفسیر محصولات هنری دور شویم و
پیمایشی هدفمند را در پیش گیریم. امید که معرفی کتابهای منتشره آتی در زمینهها و
رشتههای مختلف بتواند مناظر فکری زیبایی را در برابر دیدگان مشتاق به تصویر درآورد.
کتاب «معماری درام: پیرنگ، شخصیت، درونمایه، ژانر و سبک»
نویسندگان: دیوید لتوین/ جو و رابین استاکدیل. ترجمه امیر راکعی
چاپ اول کتاب «معماری درام: پیرنگ، شخصیت، درونمایه، ژانر
و سبک» در نمایشگاه بیستوهشتم کتاب در بهار سال جاری توسط انتشارات نشر ساقی رونمایی
شد و در 5 فصل و یک مقدمه مفصل به دنبال نمایانسازی راههای طراحی درام در بستر آثار
نمایشی و سینمایی است و از این رو میتواند اثر قابل توجهی برای کنشگران هنری باشد.
این اثر که اخبار ،اخبار سیاسی، اخبار روز ،آخرین اخبار ،اخبار اجتماعی - شناختهشدهای
در فضای آکادمیک به شمار میرود با بهرهگیری از اسلوب بوطیقای ارسطویی سعی در تلفیق
نظریات دوران قدیم و جدید داشته و به دنبال بازتولید تفکری دراماتیزه در خلق آثاری
تجربهگراست. در این کتاب به تعریف دوبارهای از مفاهیم بنیادی درام میرسیم، آنجا
که پیرنگ به منزله 7 عنصر ساختاری شناخته میشود. شخصیت، ماهیت حقیقی افرادی است که
در درام حضور دارند و درونمایه، نشانهای از دیدگاه هنرمند درباره موضوع اصلی است.
همچنین در این پیمایش به مفاهیم نهفته در ژانر هم نظری تئوریک میافکنیم که در نمای
کلی به وسیله واکنشی که در بینندگان به وجود میآورند، متمایز میشوند. همچنین سبک
در این کتاب به یک شیوه بیانی ویژه و اختصاصی گفته میشود که در نوشته نویسنده به اندازه
نحوه اجرای داستان آشکار است.
در پیرنگ به حادثه محرک، موانع داخلی و خارجی در مسیر قهرمان،
بحران، نقطه اوج و گرهگشایی میرسیم و در سبکها به انواع ایسمها میرسیم؛ کلاسیسیسم،
رمانتیسیسم، رئالیسم، ناتورالیسم و اکسپرسیونیسم. و در نهایت از سبکهای معماری، نویسندگی،
بازیگری و کارگردانی هم توشهای برمیگیریم.
مبانی نشانهشناسی
نویسنده: دانیل چندلر.ترجمه: مهدی پارسا
کـتاب مـبـانی نشانهشناسی، چنان اثر معتبری در حوزه مفاهیم
بنیادی شناخت و آرای نظریات هنری است که چاپ پنجم آن در سال جاری توسط سوره مهر، ناشر
برتر اندیشه و هنر انقلاب اسلامی به بازار آمد. اخبار ،اخبار سیاسی، اخبار روز ،آخرین
اخبار ،اخبار اجتماعی - ی تاثیرگذار و جذاب که به شکل دقیقی اقدام به ارائه مفاهیمی
پیچیده چون الگوهای نشانه شامل: الگوی سوسوری، دو روی یک صفحه، نظام نسبی، نسبیت و
تغییر در آن و بازسازی مادی نشانه میپردازد. همچنین در فصل دوم به تعریفی از نشانهها
دست زده و از نامگذاریها تا مرجعیت نشانهها و مدالیته و دالهای تهی سخن میدارد.
فصل سوم کتاب ما را با تحلیل ساختارها و روابط نهفته در نشانهها از قبیل روابط مفهومی
تا جانشینی دخیل کرده و خواننده کتاب را با چالشهای لفظی آشنا میکند تا در فصل پنجم
به رمزگانی برسد که شامل رمزگان اجتماعی، متنی، تفسیری، ادراکی، اجتماعی، واقعگرایی
و گسترده و محدود است. فصل ششم از کتاب مبانی نشانهشناسی، دربرگیرنده برهمکنشهای
متنی است و از به چالش کشیدن مقام مولف تا انواع درجات بینامتنیت را به دنبال دارد
و در نهایت به فصل هفتم کتاب میرسیم که شامل محدودیتها و قابلیتها خواهد بود و به
تعاریف پیشرفتهای چون نشانهشناسی پساساختارگرا تا چارچوبهای گریزناپذیر و وجوه مختلف
نشانهشناختی نظر دارد.
دستورزبان نما
نویسندگان: روی تامپسون/ کریستوفر جیبوون. ترجمه محمد گذرآبادی
کتاب «دستورزبان نما» در پی آن است به زبانی ساده و سرراست به
انواع نما و نحوه قاببندی آن، هنر ترکیببندی، ترکیببندی- فرای اصول، قرار دادن نماها
در کنار هم، نماهای پویا و روشهای کاری و رهنمودهای کلی آن بپردازد. در این کتاب با
مبانی نماها و انواع نماهای استاندارد سینما آشنا میشویم که همراه با نمونههای تصویری
برای خواننده ارائه میشود. در فصل روش کاری چگونگی به تصویر درآوردن دادههای ذهنی
به محصول تصویری از طریق نحوه ارتباط با بازیگر، اطمینان از وجود نور چشم خط کنش امن
و حذف خانگی، تداوم کنش و... ارائه میشود و در آخرین بخش کتاب پرسشهای بهجا مانده
به شکل اجمالی مورد پاسخ قرار میگیرد. مثلا در صفحهای از کتاب مرحله گذر کردن آثار
از قواعد مدون سینما با پیشآگاهی از شناخت همه مباحث تئوریک توجیهپذیر میشود. نویسنده
در این بخش پیشنهادی منطقی را پیش روی هنرمند تجربهگرا قرار میدهد: «وقتی با اصول
و مبانی شروع میکنید و آنها را زیربنای کار قرار میدهید، میتوانید رویدادهای بصری
قابل شناخت بیافرینید؛ رویدادهایی که هر چه پیچیدهتر میشوند، بیننده را بیشتر به
چالش میکشند و شگفتزده میکنند. وقتی قوانین را قبل از شناخت آنها میشکنید، معمولا
تجربهای دیداری میآفرینید که چه بسا فقط باعث گیج کردن و فراری دادن بیننده شود».
نگاه واقعی (نظریه فیلم پس از لاکان)
نویسنده: تاد مک گوان. مترجم: بهمن خالدی
یکی از ارزندهترین کتابهای نظریهپردازی سینما که در سال
1394 به چاپ رسید، کتاب «نگاه واقعی (نظریه فیلم پس از لاکان)» است که سینمای فانتزی،
سینمای میل، سینمای تلفیق و سینمای تقاطع را دربر میگیرد. از اهداف مهم این کتاب پرده
برداشتن از بُعد روانکاوانه نظریهپردازان غیرروانکاوانه فیلم است تا بتوان از این
منظر، شیوهای همچون سایر رهیافتها به سینما در اختیار مخاطب نهاد. در این کتاب میتوان
به دنبال ردپای اندیشههای فلسفی تفسیر و تحلیل دادههای نگاه در تمایلیابی به درونگاه
حرکتی سازههای سینمایی شد. در این میان یکی از انگیزههای بنیادین سینما، انگیزه دیدپذیری
و در معرض دید قرار دادن امر نامرئی پیشین است که به تماشاگر امکان رویت چیزی را میدهد
که در حالت عادی نمیبیند و بسیاری از نظریهپردازان این جنبه فیلم را ویژگی برجسته
سینما میدانند. در کتاب گرانقدر «نگاه واقعی» میتوان رجوعی دوباره به فیلمسازان مطرح
عصر روشنگری داشت و به نگاهی دوباره از فهم دانایی آنها رسید. چنانکه در این کتاب میخوانیم
تارکوفسکی از منظر احیای معنویت در آثارش، ضدمدرن محسوب میشود، چرا که فیلمهایش هرگونه
تصور پیشرفت را کاملا رد میکنند. همچنین درباره تفکر آلن رنه میخوانیم که وی با ایجاد
یک تفکیک سینمایی میان جهان میل و جهان فانتزی نشان میدهد روی آوردن به فانتزی شیوهای
از دسترسی به ابژه تاریخی به دست میدهد.
«روانشناسی و زیباییشناسی سینما»
نوشته ژان میتری. ترجمه شاپور عظیمی
یکی از کتابهای مهم و قابل پیشنهاد به دوستداران هنر هفتم،
کتاب «روانشناسی و زیباییشناسی سینما» است که چندی پیش چاپ دوم آن توسط انتشارات سوره
مهر به بازار کتاب آمد. کتابی مرجع که از آفرینش سینما آغاز و به مباحثی قابل بسط چون
کیستی مولف، تولید استاندارد، کلمه و تصویر، اندیشه و زبان و کلمه و ایده میپردازد
و تصویر را بهعنوان دامنهای گسترده از تصویر فیلم تا تصویر به مثابه نشانه، مورد
کنکاش قرار میدهد و انواع تصویر ذهنی، مبهم و فی نفسه را پشت سر گذاشته و به تعریف
و تحلیل تصویر به مثابه نماد در مفهوم زبانشناسی و تصویر به مثابه قیاس در مفهوم روانشناسی میپردازد.
در فصلهای دیگر این کتاب نیز به مفاهیم ریتم در اثر سینمایی و مقوله مونتاژ تصویری،
رنگ، صدا و موسیقی در فیلم و زمان و مکان در سینما پرداخته میشود. ژان میتری که از
او بهعنوان ارسطوی سینما یاد میشود از جمله نظریهپردازانی بود که در این کتاب سعی
داشته مفاهیم سینما را از ورای کلمات پروست در کتاب «در جستوجوی زمان از دست رفته»
جستوجو کند. در کتاب «روانشناسی و زیباییشناسی
سینما» درباره مفاهیمی مانند زبان، ساختار و ادراک به تفکر مینشینیم و به نقش و قابلیتهای
تصاویر سینمایی نگاهی دوباره میافکنیم تا مشخص شود شالودههای انواع زیباییشناسی
فیلم را چه مواردی تشکیل میدهد.
ولگردها و دو فیلمنامه دیگر
ترجمه: غلامرضا صراف/ نشر مروارید
«ولگردها و دو فیلمنامه دیگر» همانطور که از عنوانش برمیآید،
در برگیرنده 3 فیلمنامه «ولگردها»، «کلاهبردار» و نیز فیلمنامه «وسوسههای دکتر آنتونیو»
است که فلینی بزرگ آن را در 2 قسمت ساخت. قصه «ولگردها» به ماجراهای زندگی 5 جوان میپردازد
که حاضر نیستند به جرگه آدمهای بزرگسال بپیوندند و فیلمنامه «کلاهبردار» که در ساخت
به ملایمتی نوستالژیک و خشونتی رئالیستی رسید.
در ادامه این کتاب، 3 گفتوگوی خواندنی با فلینی آمده که اشارات قابل ذکری از
زندگی، کار و دیدگاههای شاخص این فیلمساز نئورئالیسم ایتالیایی دارد، آنجا که به اولین
ورود خود به شهر مرکزی رم میپردازد: «خیلی تحت تاثیر زندگی روزنامهنگاران بودم، برای
همین من هم تصمیم گرفتم روزنامهنگار شوم... خبرنگار جوانی شدم که سردبیر به بیمارستانها
و اداره پلیس میفرستاد تا اخبار مشخصی بگیرد».
فلینی نقطه مشترک 3 فیلمنامه منعکسشده در این کتاب را عدم قابلیت در تولید
ارتباط میداند.
نثری برای سرایش حقیقت
وطن امروز: 19 آگوست در تقویم هر سال بهعنوان روز
جهانی عکاسی نامگذاری شده است. هنگامهای که از قدیمیترین عکس ثبت شده در تاریخ عکاسی
توسط «نیسه فور نیپس» فرانسوی در فرآیندی که خود آن را هلیوگرافی نامید، از چشمانداز
پنجرهای آغاز و سالها بهعنوان منظری شگرف از ثبت نوازشگرانه طبیعت به جان آدمیزادی
هنرربا رسید. سالها بعد هموطن نیپس هم به فناوری عکاسی ارتقا بخشید و تصویری مستقیم
و پایدار بر صفحه نقره اندود ثبت کرد. اختراع «لوئی داگر» در تاریخ عکاسی به نام
داگرئوتایپ به ثبت رسید و تا امروز این چرخه همچنان به دنبال نگاههایی متمایز از زوایایی
مختلف در عرصه زیستن بوده است و به طور حتم ارتقای تکنولوژی در دوران جدید به مفهوم
رسیدن، توانی چند باره بخشیده است اما بحث این است که با وجود فناوریهای صنعتی در
حوزه نگاه زیباییشناسانه و خلاقیت پژواکانه در قاب تماشا هم میتوان ردپای پیشرفت
را دید یا دنیای دیجیتال تنها به سهولت فعالیت عکاسان منتهی شده است؟ اگر چه گردهمایی
بزرگ پاریس در 19 آگوست 1839 جزئیات فنی داگرئوتایپ و چگونگی کارکرد این فرآیند را
برای عموم شرح داد و نقطه آغازی برای تاریخ عکاسی در تاریخ هنر شد اما هنوز فهمی بسیار
از زیباییشناسی تصویر باقی است. هر ساله در روز جهانی عکاسی از طریق انجمنهای مختلف
در سراسر گستره جهان، برنامههایی مانند سخنرانی، گردهمایی، جلسات نقد و بررسی آثار
عکاسی و رویدادهای رقابتی و غیررقابتی برگزار میشود اما هنوز رازهای بسیاری از این
اختراع بزرگ قرن نوزدهمی بشر باقی است. برای همین میتوان از نقصانها در برابر زیباییها
هم چشمی دوخت و سری به کشور خودمان زد که داستانهای بسیاری از تاریخ ایران بویژه در
دوران دفاعمقدس از دریچه دوربین عکاسی به ثبت رسید و یکی از ماندگارترین هنرمندان
این عرصه، کاظم اخوان است که همرزم جبهههای مقاومت و ایثار بوده و اکنون در غربت وضعیتی
نامشخص دارد. از این رو شاهرخ سلطان احمدی، خواهرزاده کاظم اخوان، یادداشتی را به مناسبت
روز جهانی عکاسی برای صفحه فرهنگ و هنر «وطن امروز» ارسال کرد که بخشی از آن با چند
روز تاخیر به رؤیت دوستداران عرصه هنر و مقاومت میرسد.
***
پدیده عکاسی جنگ
شاید برای خیلیها این سوال مطرح شود که چطور ممکن است یک عکاس
آماتور در مدت زمان کوتاهی تبدیل به یکی از پدیدههای عکاسی جنگ شود، پاسخ این است
که کاظم، دستپرورده مکتب شهید چمران بود. او چنان تحت تعلیمات فکری شهید چمران قرار
گرفته بود که ترس برای او معنا نداشت و با ترس بیگانه بود و اینچنین است که باید شکوه
شخصیت شهید چمران را در کسانی دید که او تربیت کرد و از این رو اولین استاد عکاسی کاظم،
کسی نبود جز شهید چمران. باید اشاره داشت که بین تمام هنرها، هیچ وادیهای خطرپذیرتر
از خبرنگاری عکاسی جنگ نیست. ما در طول تاریخ عکاسی، عکاسان جنگی بسیاری داشتهایم
اما آنچه باعث تفاوت کاظم با سایر عکاسان میشود، حضورش بهعنوان یک رزمنده شجاع به
معنای واقعی کلمه است. وی به آن درجه از تعالی روحی رسیده بود که نگاهش به هنر یک نگاه
متعالی باشد و این شهود و مکاشفه بخشی از واقعیت 8 سال دفاعمقدس است که بسیاری از
زوایای آن همچنان ناشناخته مانده است. کاظم پس از ثبت لحظات نبرد سرنوشتساز فتح خرمشهر
در سال 1361 و پس از حمله گسترده رژیم صهیونیستی به لبنان که با حمایت مزدوران صورت
گرفته بود، داوطلبانه عازم سفر بیبازگشتی شد که خوب میدانست چنین سفری ممکن است به
شهادت یا اسارتش منجر شود و چنین نیز شد. او رسالتش را بهعنوان یک خبرنگار فراتر از
مرزهای داخلی میدانست و باید دانست که ظلم و ستم و جنایت در هر نقطهای از جهان برای
انعکاس نیاز به خبرنگاری چون او دارد، چرا که نبرد بین حق و باطل تا ظهور منجی برحق
بشریت، امام زمان(عج) پایانی ندارد. متاسفانه باید باز اشارهای داشت به اینکه بهرغم
گذشت بیش از 33 سال از ربایش کاظم در لبنان سرنوشت وی همچنان در هالهای از ابهام قرار
دارد و حتی در روز تقدیر خبرنگار در شهرمان مشهد مقدس که با حضور استاندار در خبرگزاری
جمهوری اسلامی برگزار شد یا در مراسمی که اداره کل ارشاد برگزار کرد، هیچ اسمی از کاظم
اخوان نیست! البته اینها از ارزشهای ماندگار کاظم کم نمیکند، چرا که او بزرگ است
و نیازی به بزرگداشت ندارد و باید دانست که نام او در تاریخ ثبت است. متاسفانه پیگیری
سرنوشت کاظم در شرایط فرسایشی قرار گرفته که دلایل مختلفی دارد و حتی خبرنگاران ما
هم انگیزه کافی ندارند چون بخشی از جامعه خبری ما نیز گرفتار سیاستبازی و سیاستزدگی
هستند و این نگاه سیاسی باعث شده این پرونده به نتیجه نرسد مگر اینکه اتفاق دیگری بیفتد
که خارج از روال فعلی باشد یعنی خارج از دست سیاستبازان و جریان خبری موجود باشد و
این آزاردهنده است که در بازار سیاست بعضی حقایق باید قربانی شوند!
سینمای ایران فرصت اسکار را به چه فیلمی میدهد؟
هفت صبح : چه فیلمی به عنوان نماینده سینمای ایران
به اسکار معرفی میشود؟ این سوالی است که هرساله در شهریور ماه مطرح میشود و مسوولان
سینمایی را وادار میکند تا در فرصت باقیمانده فیلم مناسبی را معرفی کنند.
طبق قوانین آکادمی اسکار، فیلمهایی که از 9 مهرماه 93 (اول
اکتبر 2014) تا هشتم مهرماه 94 (31 دسامبر 2015) در کشور مبداء اکران شدهاند، میتوانند
به عنوان نماینده کشورشان به این مراسم معرفی شوند. همچنین 9 مهرماه آخرین مهلت تحویل
نسخهای از فیلمها به دفتر آکادمی اسکار برای حضور در بخش غیرانگلیسی زبان است.
امید میرود با توجه به فرصت باقیمانده، باز هم مسولان سینمایی
فرصتسوزی نکنند و در یک زمان مناسب و با کارشناسی دقیق فیلم مناسب را به آکادمی اسکار
معرفی کنند.
قطعا در میان فیلمهای ایرانی به نمایش درآمده در یک سال گذشته
گزینههای معدودی هستند که مناسب معرفی به آکادمی اسکار میباشند؛ با توجه به کیفیت
فیلمها و همچنین حضورهای جهانی و پخشکنندگان بینالمللی آنان؛ پس امید است در میان
همین گزینههای محدود هم انتخاب شایستهای صورت بگیرد.
با نگاهی به لیست تمامی فیلمهایی که در این مقطع زمانی اکران
شدهاند میتوان به گزینه مناسب فکر کرد، البته با توجه به اینکه فیلمی میتواند مناسب
اسکار باشد که اکران جهانی و جشنوارهای مناسبی داشته باشد و در عین حال پخشکننده
آمریکایی مناسب، در میان لیست فیلمهای اکران شده میتوان به فیلمهای چون «شیار
143 »،«ملبورن»، «سیزده»، «قصهها»، «دوران عاشقی» و... رسید که اکران جشنوارهای داشتهاند.
اما فیلم «محمد (ص) » به کارگردانی مجید مجیدی هم با توجه به
اینکه در اکران افتتاحیه جشنواره «مونترال» است،میتواند یکی از گزینههای جدی اسکار
باشد.
طی یکسال گذشته فیلمهایی هم در گروه هنر و تجربه روی پرده رفتند
که با توجه به شرایط خاص اکران این فیلمها باید دید آیا آثاری که نام آنها در ذیل
میآید و برخی نیز جوایزی را در جشنوارههای معتبر خارجی کسب کردهاند، میتوانند
شرایط نمایندگی سینمای ایران را داشته باشند، یا نه.
پرویز (مجید برزگر)، ماهی و گربه(شهرام مکری)، گس(کیارش اسدیزاده)،
یک شب(نیکی کریمی)، اعتراف ذهن خطرناک من(هومن سیدی)،پوسته(مصطفی آل احمد)، روایت
ناپدید شدن مریم(محمدرضا لطفی)، من از سپیده صبح بیزارم(علی کریم)، آفتاب مهتاب زمین(علی
قویتن)، آشنایی با لیلا(عادل یراقی)، جینگو(تورج اصلانی)، شب بیرون(کاوه سجادی حسینی)،
انارهای نارس(مجیدرضا مصطفوی)، دختر... مادر...دختر(پناه برخدا رضایی)، روزمبادا(فائز
عزیزخانی)، پریدن از ارتفاع کم(حامد رجبی)، فردا(ایمان افشاریان و مهدی پاکدل)،اشیا
از آنچه در آیینه میبینید به شما نزدیکترند(نرگس آبیار)، و یحیی سکوت نکرد(کاوه ابراهیم
پور).
تمام فیلمهایی که در یک سال گذشته اکران شده (فارغ از بحث کیفیت)
لیست شده که در ادامه می آید:
شهرموشها 2(مرضیه برومند)، خانوم(تینا پاکروان)، آرایش غلیظ(حمید
نعمتالله)، خواب زدهها(فریدون جیرانی)، ساکن طبقه وسط(شهاب حسینی)، کاغذ خروس نشان(مریم
میلانی)، آتشبس 2(تهمینه میلانی)، شیار143(نرگس آبیار)، میهمان داریم(محمدمهدی عسگرپور)،
آنچه مردان دربارهی زنان نمیدانند(قربان محمدپور)، مستانه(حسین فرحبخش)، تراژدی(آزیتا
موگویی)، بیگانه(بهرام توکلی)، کالسکه(آرش معیریان)، فصل فراموشی فریبا( عباس رافعی)،
خانهای کنار ابرها(سیدجلال دهقانی)، ملبورن(نیما جاویدی)، سیزده(هومن سیدی)، مجرد
40 ساله(شاهین باباپور)، شانس عشق تصادف(آرش معیریان)، اشک و سکوت(اصغر نصیری)، انیمیشن
رستم و سهراب(کیانوش دالوند)، لامپ100(سعید آقاخانی)، چهارباندی(محمدباقر جعفرینیا)،
روزگاری عشق و خیانت(داوود بیدل)، انیمیشن جمشید و خورشید( بهروز یغمائیان)، گورداله(نادره
ترکمانی)، همهچیز برای فروش(امیرحسین ثقفی)، تمشک(سامان سالور)، ارسال آگهی تسلیت(ابراهیم
ابراهیمیان)، طعم خوش خیال( کمال تبریزی)،ایران برگر(مسعود جعفری جوزانی)، رخ دیوانه(ابولحسن
داوودی)، استراحت مطلق(عبدالرضا کاهانی)، روباه(بهروز افخمی)، نهنگ عنبر(سامان مقدم)،
من دیهگو مارادونا هستم(بهرام توکلی)، متل قو(مسعود نوابی)، قصهها(رخشان بنی اعتماد)،
در دنیای تو ساعت چند است؟(صفی یزدانیان)، اسب سفید پادشاه(محمدحسین لطیفی)، آتیش بازی(بهمن
گودرزی)، عشق و جنون(حسن نجفی)، دریاکنار(آرش معیریان)، یاسین(حامد امرایی)، عصر یخبندان(مصطفی
کیایی)، گینس(محسن تنابنده)، از رئیسجمهور پاداش نگیرید(کمال تبریزی)، خداحافظی طولانی(فرزاد
موتمن)، دوران عاشقی(علیرضا رئیسیان) و مردن به وقت شهریور(هاتف علیمردانی).
طبق آنچه در سایت آکادمی اسکار آمده است، «انتخاب فیلمها در
هر کشوری توسط یک سازمان و یا یک هیات داوری متشکل از هنرمندان و اهالی صنعت سینما،
انجام میشود.»
فقط فیلمهایی که طی یک سال گذشته در قطع ۳۵ یا ۷۰ میلیمتری
و از طریق فروش بلیت در هر کشوری به نمایش عمومی درآمده باشند میتوانند به آکادمی
اسکار معرفی شوند. غیرانگلیسیزبان بودن و داشتن پخشکننده بینالمللی و نمایش خارجی
نیز از دیگر شرایط اولیه نامزدی اسکار است.
بنا بر این گزارش، هرساله کشورهای مختلف فیلمهایش را به اسکار
معرفی میکنند و در نهایت ۵ فیلم برای دریافت جایزه بهترین فیلم خارجی زبان، نامزد
میشوند.
سالها پیش برای نخستین بار وزارت فرهنگ و هنر وقت در سال
۱۳۵۶ فیلم «دایرهی مینا» ساختهی داریوش مهرجویی را به اسکار معرفی کرد و پس از آن
فیلم «باد صبا» ساختهی آلبر لاموریس به عنوان نمایندهی ایران در سال ۵۷ راهی آکادمی
اسکار شد. سینمای ایران به مدت ۱۶ سال نمایندهای به اسکار معرفی نکرد تا سال ۱۳۷۳
که فیلم «زیر درختان زیتون» ساختهی عباس کیارستمی معرفی شد و سپس در سال ۱۳۷۴ «بادکنک
سفید» به کارگردانی جعفر پناهی، سال۷۵ فیلم معرفی نشد، ۷۶ «گبه» محسن مخملباف، ۷۷
«بچههای آسمان» مجید مجیدی (جزو نامزدها قرار گرفت)، ۷۸ «رنگ خدا» مجید مجیدی، ۷۹
«زمانی برای مستی اسبها» بهمن قبادی ، ۸۰ «باران» مجید مجیدی ، ۸۱ «من ترانه ۱۵ سال
دارم» رسول صدرعاملی ، ۸۲ «نفس عمیق» پرویز شهبازی، ۸۳ «لاکپشتها هم پرواز میکنند»
بهمن قبادی و ۸۴ «خیلی دور خیلی نزدیک» رضا میرکریمی، ۸۵ «کافه ترانزیت» ، ۸۶ «میم
مثل مادر» رسول ملاقلیپور و ۸۷ «آواز گنجشکها» مجید مجیدی،۸۸ «درباره الی» به کارگردانی
اصغر فرهادی و سال ۸۹ «بدرود بغداد» مهدی نادری، سال 1390 «جدایی نادر از سیمین» اصغر
فرهادی، سال 1391 «یه حبه قند» رضا میرکریمی(به علت تحریم معرفی نشد) و سال1392 «گذشته»
اصغر فرهادی و سال 93 «امروز» رضا میرکریمی به عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار
معرفی شدند.
بنا بر این گزارش، سال 1390 فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی
اصغر فرهادی طلسم دریافت این جایزه از سوی ایران را شکست.
پیشتر هم فیلم «بچههای آسمان» ساخته مجید مجیدی که در سال
۱۳۷۷ به عنوان نمایندهی ایران به اسکار معرفی شده بود، برای اولینبار در جمع نامزدهای
بهترین اسکار غیر انگلیسیزبان در سال ۱۹۹۹ انتخاب شد.
فرهنگ و آداب بالاسرنشینی!
همشهری : مصیبتی است وقتی کسی فرهنگ استفاده از
چیزی را نداشته باشد و آن چیز نصیبش شود.
آن چيز ميتواند خيلي چيزها باشد، بگيريم ثروتي بادآورده يا
مقام و منصبي رابطهاي و از دست اتفاق. تبعات چنان و چنين چيزهايي اگر دستمايه داستانهايي
شوند در دست نويسندهاي توانا اقلش نگارش يك دو جلد رمان آموزنده و سرگرمكننده است.
اينكه پول بادآورده فرد بيفرهنگ را در وادي فخرفروشي و دوري از ياران ديرين و فساد
و اعتياد و هزار و يك احتمالات جوشخورده به مال و مكنت قرار ميدهد و مقام و منصب
نيز باعث خودشيفتگي و تكبر و دست زدن به كارهايي زشت و شنيع، تا كه ذاتِ خفته در پوشش
عدم امكان را بهراحتي عريان كند، چراكه به باور صاحب اين قلم «خيليها خوبند فقط براي
اينكه فرصت بدي كردن ندارند!» و وقتي فرصت ثروت و مقام و منصب نصيب آدمهاي فاقد فرهنگ
شود آن وقت است كه ششدانگ جنمشان را برهنه و عريان نشان ميدهند.
و اما در اين مقال هيچ قصد ندارم بپردازم به وجوهي چنان و چنين
ايدهآليستي، ثروت و مقام و منصب كه وجه فراگيري و احتمالاتشان در جامعه قليل و نسبتا
دور از دسترس مينمايند، بلكه به سطحي عامتر و همهگيرتر اشاره ميكنم كه امروزه روز
به تقريب همه آحاد جامعه با نمونههاي آن درگيرند و اينجا و آنجا،در كنارشان نشانههاي
عينيشان را ميبينند و لمسشان ميكنند.
جاي دوري نرويم، آفت اين بيفرهنگي را، حتي ميتوان تو اين ايستگاههاي
مترو هر روزه ديد. جماعتي كثير از زن و مرد و پير و جوان و كودك تو صف پلههاي برقي
ايستادهاند كه ميبيني انگشتشماري خودخواهانه و بيتوجه به جماعت سرشان را مياندازند
پايين، صف و جماعت را دور ميزنند و ميروند جلوتر از همه خودشان را جا ميزنند صف
و سوار پله برقي ميشوند. انگار نه انگار كه اين جماعت صبور در صف طولاني آدمند و خيليها
اگر اراده كنند از امثال آنها زرنگترند.
اينها از همان دست رانندههايي هستند كه وقتي تو ترافيك طويل
جادهها هم ميمانند، فيالفور از صف بيرون ميزنند و پرگاز ميرانند تو كناره خاكي
جاده و ميگازند و ميروند و ميروند تا آنجا كه بتوانند صف ماشينهاي منتظر را جابگذارند
و پشت سرشان هم كلي گرد و خاك بهخورد جماعت صبور ميدهند. همينها هستند كه زبالههاشان
را هم بهجاي انداختن تو سطل آشغال كنار جو ميگذارند و انگار جانشان را ميگيرند اگر
فقط چند قدم رنجه كرده آن را تو سطل آشغال بيندازند!
و باز درست همينها هستند كه بيتوجه به تابلوي ورود ممنوع بيتأمل
وارد خيابان يكطرفه شده ميرانند و اگر با شما كه در مسير درست خود ميرانيد روبهرو
شوند سپر به سپر ماشينتان ميايستند و تازه با نگاهي معترض و طلبكارانه انتظار دارند
شما دنده عقب برويد و بهشان راه بدهيد و خدا نكند لب از لب به اعتراض بجنبانيد كه آن
وقت بايد حتي احتمال درگيري را داشته باشيد.
عمق بيفرهنگيهايي چنين گذرا و هرروزه در اين ميان اما زماني
آشكارتر و مصيبتبارتر ميشود كه يكي از اين حضرات مدعي و قانونگريز بيفرهنگ در ساختمان
محل سكونتتان همسايهتان شود، آن هم كجا، درست آپارتمان بالاسرتان. حالا بيا و درستش
كن كه اين ديگر نه مانند گذر از صف پلههاي برقي متروست و نه رانندهاي كه خلاف راه
تو آمده، چون اينها به هر حال اتفاقاتي زودگذرند و اين آخري ديگر از آن بدبياريهاي
ناخواسته و غوز بالاغوز است كه بهراحتي و آسايش شب و روز و كل زندگيات بستگي دارد.
خِر و خِر كشيدن مبل و ميز و صندلي رو زمين، از اين طرف به آن
طرف. گامب و گامب دويدن و گرگمبههواي بچهها. گارامب گارامب كوبيدن در. خط خراشنده
و نامريي تلق و تولوق گذر دمپاييهاي چوبي خانم خانه. درنگ و درونگ كوبيدن هاونگ. صداي
بلند موزيك و گارامب و گرومب شادي هاي دستهجمعي. حالا ديگر نه شب داري و نه روز. نه
خواب و نه خوراك. خون كه خونت را ميخورد و بالاخره كاسه صبرت لبريز ميشود و بالا
ميروي و با دلهره در ميزني و طرف كه با خطِ سؤال وسط ابرو در را باز ميكند، شرح
مزاحمتها را محترمانه كه ميگويي سگرمهها را درهم ميكند و ميگويد زكي!
يعني ميگوييد چي؟ يعني حق نداريم تو خانهمان راه برويم؟ بچهاند
ديگر! تو خانه خودشان هم نبايد يه كم بروبازي كنند؟ يعني خفهخون بگيريم و دو تا آهنگ
گوش نديم؟ اصلا ميخواهيد بگوييم خانم پابرهنه راه بروند؟ برو پيكارت آقا! مرغ و خروس
تو اين خانه زندگي نميكنند كه.
مام ناسلامتي آدميم! اين دفه هيچ. دفه ديگه نياي در اين خانه
ها! گفته باشم ها !! خب حالا با اين فرمايشات مشعشع و قيافه حقبهجانب طرف كه چپچپ
هم نگاهت ميكند چهكار ميخواهي بكني؟ لبخند تسليم كه ميزني و پايين ميايي، با خودت
فكر ميكني چهكار كنم؟ يا بايد با آقا درگير بشوي يا براي هميشه دست ادب روي سينه
بگذاري و بگويي چشم و پيه همه چيز را به تنت بمالي و يا راه خستگيناپذير دادگاه را
درپيش بگيري و از جنابشان شكايت كني و صد البته تبعات غيرقابل پيشبيني بعدياش را
هم بپذيري و... واقعا در اين شهر درندشت، روزانه چند هزار بيخبر از آداب آپارتماننشيني
معضلاتي از اين دست دارند و در دادگاهها چندين و چند هزار پرونده به حلوفصلِ مسائل
مشابهي از اين دست اختصاص دارد؟
بهخصوص حالا كه ديگر پاك رنگ و رخ خانههاي سنتي جايشان را
دادهاند به آپارتمانهاي چندين و چند طبقه كه تا چشم كار ميكند مثل قارچ اينجا و
آنجا از زمين روييدهاند. با اين بيفرهنگي كثير و همهگير چه بايد كرد؟ بهنظرم يك
راه معقولش اين است: «هيچ بد نيست كتابچهاي درمورد فرهنگ آپارتماننشيني و لزوم رعايت
نكات ضرور تدوين شود و در آن جزء به جزء به مواردي كه ساكنان آپارتمانها بايد رعايت
كنند اشاره شود و همچنين به راههاي قانوني و... و همه ساكنان اعم از مالك و مستأجر
ملزم شوند كه حتم حتم هنگام عقد قرارداد در دفاتر املاك آنرا دريافت و مطالعه كنند.
شايد در اين صورت خيل عظيمي از اينهايي كه برايشان فرق نميكند
تو ايستگاه مترو هستند يا پشت فرمان تو جاده، يا بالاسر يك بندهخدايي آپارتمان دارند
لااقل پيببرند كه خيلي از موارد مخل آسايش ديگران بهراحتي قابلِ حلند، مثلا ميتوانند
با چسباندن چار تكه از اين چسبهاي موكتي زيرپايههاي صندليهايشان ديگر سوهان روح
همسايههاي پاييندستيشان نشوند. به همين راحتي، مگر نميشود؟»
اختتاميه جشنواره «رنگ و خيال» برگزار شد
همشهری : اختتاميه جشنواره
«رنگ وخيال» با موضوع نماهای تهران که به نقاشی آبرنگ اختصاص داشت، ۲۹ مردادماه برگزار
شد.
اختتاميه جشنواره «رنگ و خيال» پنجشنبه ۲۹ مردادماه با حضور
رييس مرکز ارتباطات و امور بين الملل شهرداری تهران، استادان و هنرمندان نقاشی و مديران
شهرداری تهران در بوستان گفتگو برگزار شد و طی آن علی اکبر ابراهیمی، سیاوش مظلومیپور،
بهمن نیکو، محمود سمندریان و نقاشان و هنرمندان با اهدای جوایز و لوح تقدیر مورد تقدیر
و تشکر قرار گرفتند.
شهرام گیل آبادی رییس مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری
تهران گفت: ما باید از هنرمندان توانایی مانند نقاشان بهرمندزشویم. من از هنرمندان
درخواست دارم و تقاضا می کنم که در کنار مردم در موقعیت هایی که باید از یک معبر عبور
کنیم حضور داشته باشید. این معبر یک طرفش شهرنشینی و یک طرفش شهروندی است.
وی ادامه داد: ما اساسأ با جامعه شهری آموزش ندیده روبرو هستیم
و در این جامعه شهری آموزش ندیده از داشته های خود بهره نمی گیریم. ما شهرنشینیم و
داخل شهر زندگی می کنیم و واقف به حقوق شهروندی خود و ارگان ها نیستیم. من از شما هنرمندان
برای عبور از فضای شهرنشینی به فضای شهروندی دعوت می کنم و مردم باید با حقوق شهروندی
خود آشنا شوند. ما زمانی می توانیم در اداره شهر موفق باشیم که مردم با حقوق شهروندی
خود آشنا شده باشند.
نقاشی آبرنگ
گیل آبادی یادآور شد: شهر یک عنصر پویا است و ما هستیم که شهر
را می سازیم. بسیاری از شهرسازان بر این باور هستند که ایده ها، نقاشی های دیواری و
معرفتی که تبدیل به یک سازه می شود، می تواند رفتارهای شهروندان را تغییر دهد و موثر
باشد و ما باید از این نظریه بهره گیریم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com