به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایسنا، «نیلوفر نوربخش» در حال حاضر یک دانشجوی جوان مقطع دکتری پیوستهی موسیقی در ایالات متحده آمریکا است. او در یکی از مدارس تیزهوشان کشور تحصیل کرد و در میانه راه ترجیح داد که رشتهی ریاضی را کنار بگذارد و موسیقی را دنبال کند. البته در این مسیر با سردرگمیهایی هم مواجه شد، زیرا در هیچکدام از مدارس تیزهوشان ایران، رشته موسیقی تدریس نمیشود و حق انتخاب بسیار محدود است.
در این شرایط، او تصمیم گرفت که از ایران برود تا رشتهی مورد علاقهاش یعنی نوازندگی تخصصی پیانوی کلاسیک را در آمریکا دنبال کند.
نوربخش تا کنون موفقیتهایی را هم در این حوزه کسب کرده و قطعاتش را همراه آنسامبلهایی اجرا کرده است. او در یک سال گذشته، در نهاد غیردولتی جَز در «لینکن سنتر» مشغول به کار بوده و فعالیتش بهنوعی با کشف استعدادهای جوان در حوزهی موسیقی در شهر نیویورک ارتباط داشته است.
این موسیقیدان جوان با حضور در ایسنا به خبرنگار بخش موسیقی گفت: کار اصلی من مدیریت یک برنامه آموزشی موسیقی جَز در شهر نیویورک بود. من همراه همکارانم به مدارس دولتی میرفتیم و سعی میکردیم، دانشآموزانی را که از نظر مالی به هیچ نهاد حرفهای موسیقی دسترسی نداشتند، ببینیم و در میان آنها کسانی را که استعداد موسیقی داشتند با خود همراه کنیم.
نوربخش با اشاره به اینکه کار کشف استعداد در چند مرحله انجام میشود، ادامه داد: ما باید درک آنها را از ریتم و موزیکالیته بسنجیم و سپس از آنهایی که استعداد دارند، حمایت کنیم.
او اظهار کرد: با اینکه این کار استعدادیابی انجام میشود، اما در نهایت قرار نیست که همهی کسانی که شناسایی و حمایت شدهاند، موسیقیدان حرفهای شوند. شاید فقط یک نفر به سطح بالایی در این حوزه برسد؛ اما با کلاسهایی که برای آنها تشکیل میشود، میتوانند دربارهی موسیقی تحقیق و در این زمینه با همسالانشان و موسیقیدانان حرفهای گفتوگو کنند و بهصورت جدی کار گروهی در آنسامبل را یاد بگیرند. در این صورت، موسیقی بخشی از زندگی این افراد میشود و در ادامه زندگی، در هر مسیری که گام بگذارند، کسی نمیتواند این را از آنها بگیرد. حتی اگر این دانشآموزان بهصورت حرفهای هم وارد موسیقی نشنود، این موسیقی نقشی کتمانناپذیر در زندگی آنها خواهد داشت و تقاضای آن جز لاینفکی از آینده آنها خواهد بود.
نوربخش همچنین گفت: موسسهای که با این سیستم به کشف استعدادها در حوزه موسیقی میپردازد، با سیستم دولتی ارتباط ندارند. ارتباط ما در این موسسه با دانشآموزان، از طریق معلمها برقرار میشود. به این ترتیب که معلمهای موسیقی در مدارس دولتی، شاگردان با استعداد خود را معرفی میکنند و کار پیش میرود. البته سیستم آموزشی در آمریکا بهگونهای است که موسیقی تقریبا در همه مدارس دولتی و خصوصی تدریس میشود و حتی اگر دانشآموزی ساز نداشته باشد، مدرسه در طول سال تحصیلی ساز را در اختیار او قرار میدهد.
این نوازندهی جوان پیانو دربارهی دلایل مهاجرتش، گفت: من در سن 17سالگی خیلی از جزییات کار نهادهای آموزشی موسیقی کلاسیک در ایران مطلع نبودم، اما احساس میکردم محیط آموزشی موسیقی آکادمیک در ایران آنقدر سالم نیست که بتوانم آنطور که میخواهم در رشته موسیقی رشد کنم. در ایران اهالی موسیقی، بیشتر بهشکل محفلی هستند. همه دربارهی کار هم نظر میدهند و از کار هنری یکدیگر انتقاد میکنند. جدالهای میان این گروهها و محافل باعث میشود، تبادل ایده بین هنرمندان انجام نشود. در صورتی که همه با یک هدف در جامعه مشغول فعالیت هنری هستیم. هنرمند هستند. این موضوع، من را بهشدت آزرده میکرد. روزی تصمیم گرفتم زندگیم را وقف موسیقی کنم و اطمینان داشتم که حداقل برای دورهای فضای هنری ایران را ترک خواهم کرد.
او با اشاره به اینکه در سیستم آموزشی ایران، تدریس هنر وجود ندارد، اظهار کرد: مثلا من که در مدرسهی تیزهوشان درس میخواندم، بهجز رشتهی ریاضی و تجربی انتخاب دیگری نداشتم. نکته قابل تامل این است که خیلیها فکر میکنند، افرادی که به سمت رشتههای هنری میروند، تنبل هستند. در مدرسهها نیز رشته هنر جدی گرفته نمیشود و این موضوع به هنر و هنرمندان خیلی ضربه میزند.
این آهنگساز جوان همچنین از بورس تحصیلیاش برای یکی از دانشگاههای آمریکا گفت و ادامه داد: سیستم، در دانشگاههای غربی نسبت مستقیم بین تلاش و نتیجه است مثلا من با اینکه در کنسرواتور بزرگی تحصیل نکردم، اما توانستم با تلاش زیاد در فستیوالهای موسیقی شرکت کنم و اجرای صحنهای داشته باشم. دانشگاه در طول مدت چهار ساله لیسانس، من را آماده کرد تا بتوانم بهعنوان یک هرمند، فعالیت مستقیل خود را در شهر نیویورک ادامه دهم.
او در بخش دیگری از سخنانش به تعهدات مالی هنرمندان اشاره و بیان کرد: من شنیدهام آقای رهبری که بهتازگی از وین آمده، میخواهد آثار آهنگسازان ایرانی را با ارکستر سمفونیک ضبط کند؛ این اتفاق خیلی بزرگ و امیدبخشی است، اما براساس آنچه اطلاع دارم در این فرآیند حقوق مادی آهنگسازان نادیده گرفته میشود. این موضوع نگیزهها را کم میکندو در چنین شرایطی، آهنگساز هم رغبتی برای کار خواهد داشت.
این هنرمند اضافه کرد: ما باید نوازندههای خوب در کشور داشته باشیم، بخصوص در نوازندگی موسیقی معاصر که بهمراتب سختتر از رپرتوار کلاسیک است. خیلی از آهنگسازان خوب که در ایران زندگی میکند، اجراهای متعدد در خارج از کشور توسط آنسامبلهای معتبر جهانی دارند، در حالی که موسیقی این هنرمندن در کشور خودشان به صحنه نمیرود. حتتی خیلی از آنسامبلهای معتبر جهان، مثلا کوارتت زهی کرونوس مبلغی رابه یک آهنگساز میدهند تا قعهای مخصوص برای گروهشان بنویسند. ما در ایران اصلا چنین چیزی نداریم. بهصورت کلی هیچ آنسامبل حرفهای که بهطور مداوم اجرای صحنهای داشته باشد در ایران نداریم.
او در پایان، از آرزوهایش سخن گفت و اینکه دوست دارد در آینده برای موسیقی کشورش چه کاری انجام دهد و افزود: من دوست دارم، یک روز در ایران هنرستانی را تأسیس کنم که در آن سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی در کنار دروس مهم دیگری مانند رضا و فیزیک تدریس شود، زیرا فکر میکنم این هنرها روی هم تاثیر میگذارند و تجمیعشان دید متفاوتی نسبت به زندگی را در اختیار دانشآموزان قرا میدهد که در نهایت، آنها را در شناخت بهتر خود کمک خواهد کرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com