پیش بینی اندیشکده مطالعات راهبردی ارتش آمریکا:
روابط ایران و آمریکا در سال ۲۰۳۰ چگونه خواهد بود؟
یک اندیشکده آمریکایی با انتشار گزارشی راهبردی به بررسی امکان آشتی و سازش میان ایران و آمریکا در پی مذاکرات هستهای تا سال ۲۰۳۰ میلادی پرداخت و سه سناریوی احتمالی از روابط استراتژیک میان این دو کشور و گامهای لازم در راستای رسیدن به آنها را پیش بینی کرد.
به گزارش بولتن نیوز، اندیشکده مطالعات راهبردی دانشکده جنگ ارتش ایالات متحده آمریکا در تازهترین گزارش راهبردی خود تحت عنوان « از انجماد روابط تا مشارکت راهبردی: روابط ایران و آمریکا در سال ۲۰۳۰ میلادی » به قلم رومان موزالفسکی به تحلیل آثار مثبت آشتی میان ایران و آمریکا برای تغییر اوضاع منطقه خاورمیانه، حلوفصل اختلافات دیرینه، برقراری ارتباط جهانی در راستای راهبرد آمریکا، و همچنین تغییر موضع نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه و دیگر نقاط جهان پرداخت.
فهرست مطالب این گزارش راهبردی ۱۳۰ صفحهای به شرح زیر است:
۱- مقدمه: زمان فرا رسیده است
۲- نیروهای محرک آشتی روابط ایران و آمریکا
دولتهای جدید و پتانسیل تغییر
تأثیر تحریمها بهعنوان محرک مذاکرات
الگوهای ژئواقتصادی و فواید مشارکت اقتصادی
تحولات ژئوپلیتیک و الزامات همکاریهای امنیتی
۳- روابط استراتژیک ایران و آمریکا در سال ۲۰۳۰ میلادی
مشارکت استراتژیک پس از دستیابی ایران به توانایی تسلیحات هستهای دنبال خواهد شد
همکاریهای جامع پس از تغییر مسیر طرفین و رسیدن به معامله بزرگ
رشد مشارکتهای استراتژیک با پیشرفت روابط طرفین ادامه خواهد یافت
ارزیابی احتمال و عقلانیت سه سناریوی مختلف برای آینده
۴- تدارک و توسعه برای تغییر استراتژیک
هدایت روابط با بازیگران اصلی
تقویت و بهبود توسعه اقتصادی منطقهای
اتخاذ موضع نظامی مناسب منطقهای
پیشبرد ظرفیت نهادی منطقهای
۵- نتیجهگیری: از این پس چه خواهد شد؟ چشماندازها، دیدگاهها، گامها
■ عوامل مؤثر بر تغییر روند روابط میان ایران و آمریکا ■
داگلاس سی. لاولس جونیور، مدیر مؤسسه مطالعات استراتژیک و انتشارات دانشکده جنگ ارتش آمریکا در مقدمه این گزارش راهبردی آورده است: ایالات متحده آمریکا و ایران که بیش از سه دهه مواضع خصمانهای نسبت به یکدیگر داشتند، بارها در تغییر این خصومت و دشمنی شکست خوردهاند. با این حال، روند در جریان مذاکرات هستهای چشماندازهای بهتری، نه فقط برای رسیدگی به چالشهای برنامه هستهای ایران بلکه برای توسعه یک رابطه استراتژیک بلندمدت میان ایران و آمریکا مهیا نموده است که متقابلاً برای هر دو طرف سودمند خواهد بود. چرا چشماندازهای حال حاضر بهتر از گذشته است؟ به گفته رومان موزالفسکی، به قدرت رسیدن رؤسای جمهور جدید در هر دو کشور، افزایش تحریمها علیه ایران در زمان دولت باراک اوباما، الگوهای منطقهای مؤثر بر تغییر اوضاع، و همچنین الزامات همکاریهای اقتصادی و امنیتی میان ایران و آمریکا، همه و همه در رسیدن به یک توافق موقت هستهای نقش داشته و مذاکرات خوشبینانهای را در راستای ایجاد روابط میان ایران و آمریکا در پی داشتند که اگر به بار بنشیند، میتواند تا سال ۲۰۳۰ میلادی به آشتی استراتژیک میان دو کشور بدل شود.
■ بررسی سه احتمال در آینده روابط ایران و آمریکا ■
رومان موزالفسکی که تاکنون آثار متعددی در زمینه امنیت و ژئوپلیتیک به رشته تحریر درآورده است، در این گزارش تحلیلی موشکافانه به توضیح این مسائل و دیگر نیروهای ژئواقتصادی و ژئوپلیتیکی مؤثر بر آشتی میان ایران و آمریکا میپردازد و سه دورنمای احتمالی از روابط استراتژیک ایران و آمریکا ارائه میدهد که امکان وقوع آنها در پانزده سال آینده وجود دارد. موزالفسکی سپس هر پیامد احتمالی را بر حسب میزان احتمال و عقلانیت آنها با توجه به آن دسته از عوامل داخلی و بینالمللی ارزیابی میکند که در روند تحولات مربوطه تسهیل یا تأخیر ایجاد میکنند، و سپس پیشنهادهای کوتاهمدت و بلندمدتی برای آمریکا، ایران، و شرکای آنان ارائه میدهد تا از طریق آنها خود را برای یک تغییر استراتژیک آماده کنند؛ تغییری که در پی سازش میان ایران و آمریکا به وقوع خواهد پیوست. این سه حالت احتمالی عبارتاند از مشارکت استراتژیک پس از دستیابی ایران به توان تسلیحات هستهای؛ همکاری جامع پس از "معامله بزرگ”؛ و مشارکت روبهرشد استراتژیک پس از توافق هستهای که مورد آخر به ترکیب عوامل دو احتمال پیشین بدون ایجاد پیامدهای تند و شدید میپردازد.
■ تأکید بر عدم انزوای ایران و لزوم مشارکت استراتژیک میان ایران و آمریکا ■
موزالفسکی در این رساله از آثار قبلی خود فاصله میگیرد و دلایل و استدلالهای محکم و قانعکنندهای برای این امر ارائه میدهد که مشارکت با ایران هستهای بهتر از به انزوا کشاندن این کشور است و این برای پیشگیری از اختلافات ناخواسته و تضمین ثبات استراتژیک منطقه پرآشوب خاورمیانه امری ضروری است. تأکید نویسنده بر مشارکت استراتژیک و سازنده میان ایران و آمریکا، تلاش جدید و خوبی برای تأمل در بازسازی رابطه دو دشمن دیرینه در خاورمیانه و ارزیابی پیامدهای احتمالی این تغییر بزرگ بر روی متحدان، شرکا، و تغییر و تحولات کلی منطقه است؛ اقدامی که موزالفسکی با ارائه گزارشی جامع و آیندهنگر از رخدادهای احتمالی آتی و گامهای لازم برای رسیدن به یک رابطه مثبت، آن را به نحو استادانهای انجام داده است.
■ پیامدهای مثبت آشتی ایران و آمریکا برای منطقه و کل جهان■
موزالفسکی معتقد است که اگر آشتی و سازش میان ایران و آمریکا حاصل شود، به تقویت اتحاد و یکپارچگی داخلی و خارجی خاورمیانه کمک کرده و استراتژی آمریکا مبنی بر ارتباط و اتصال جهانی را تسهیل خواهد کرد. به گمان موزالفسکی، این آشتی همچنین از تنشهای منطقهای خواهد کاست، به حل اختلافات دیرینه منطقهای کمک خواهد کرد، و روند توسعه و بازسازی کشورهایی را به راه خواهد انداخت که با جنگ و خشونتهای فرقهای ویران شدهاند. موزالفسکی خاورمیانه را "منطقه جنگها” میخواند و این روند بازسازی را بسیار لازم و حیاتی میداند. این امر، به عقیده وی، به آمریکا اجازه خواهد داد با اعزام بخشی از نیروهای نظامی منطقهای خود به نقاط دیگر جهان، موضع نظامی جهانی خود را تغییر دهد تا علاوه بر رسیدگی به چالشهای دیگر نقاط جهان، نیروهای باقیمانده خود در خاورمیانه را با هدف مهار خطرات نوظهور و آتی این منطقه آرایش دهد. مؤسسه مطالعات استراتژیک با افتخار حاضر است گزارش راهبردی رومان موزالفسکی را در اختیار تحلیلگران و سیاستگذاران علاقهمند به روابط ایران و آمریکا، چالشهای تسلیحات هستهای و منع اشاعه آنها، و همچنین علاقهمندان به آینده منطقه بزرگ خاورمیانه و قدرت جهانی آمریکا قرار دهد.
■ مذاکرات هستهای و احتمال روابط استراتژیک بین ایران و آمریکا ■
مذاکرات هستهای میان ایران و گروه ۱+۵ در پی شدیدترین تحریمهای طول تاریخ علیه ایران، چشماندازهای جدیدی را برای کاستن تنشها میان ایران و جهان غرب، و همچنین آشتی ایران و آمریکا در بلندمدت فراهم کرده است. به قدرت رسیدن دولتهای ریاستجمهوری جدید هم در آمریکا و هم در ایران، بیشتر شدن تحریمها، الگوهای متحولکننده ژئواقتصادی و ژئوپلیتیک، و الزامات همکاریهای ایران و آمریکا همگی در ایجاد این تحولات نقش داشتهاند. مذاکرات هستهای در حال حاضر به گمان عدهای، آغاز جدیدی در روابط میان آمریکا و ایران به حساب میآید که میتواند به ظهور روابط استراتژیک ایران و آمریکا در پانزده سال آینده بینجامد.
■ بررسی سه احتمال مشارکت سازنده میان ایران و آمریکا در آینده ■
این گزارش که در اواخر سال ۲۰۱۴ میلادی نگاشته شده است، به ارائه و بررسی سه نوع رابطه محتمل استراتژیک میان ایران و آمریکا میپردازد که میتواند تا سال ۲۰۳۰ میلادی به وقوع بپیوندد: ۱) مشارکت استراتژیک پس از دستیابی ایران به توان تسلیحات هستهای؛ ۲) همکاری جامع پس از "معامله بزرگ”؛ و ۳) مشارکت روبهرشد استراتژیک پس از توافق هستهای. این روابط بهطور اخص بر مشارکت سازنده تمرکز دارند و وضعیت کنونی و گزینه حمله به ایران بهعنوان دیگر پیامدهای احتمالی را رد میکنند. این گزارش، در حالی که برنده این احتمالات را مشخص نمیکند، عقلانیت و میزان احتمال هر رابطه را ارزیابی و سیاستهای پیشنهادی برای آمریکا، ایران، و شرکای آنها در جهت آمادهسازی برای یک تغییر استراتژیک ارائه میدهد.
■ پیامدهای مثبت آشتی میان ایران و آمریکا برای منطقه خاورمیانه ■
حصول روابط میان ایران و آمریکا احتمالاً بر مبنای سیاستهای مشترک در مسائل و موضوعات معین خواهد بود و به شکل مشارکت کامل استراتژیک نخواهد بود؛ مشارکتی که وقوع آن در پانزده سال آینده بعید است زیرا طرفین به بازسازی اعتماد متقابل و تنظیم سیاستها با شرکا و متحدان خود نیاز دارند. بدینترتیب روابط میان ایران و آمریکا بر مبنای اصل مشارکت گزینشی استوار خواهد بود اما درعینحال درک متقابل و مسیر حرکت به سوی روابط کامل استراتژیک در آینده دور خواهد بود. اگر آشتی ایران و آمریکا تا سال ۲۰۳۰ میلادی حاصل شود، باعث پیشبرد یکپارچگی و همبستگی خارجی خاورمیانه خواهد شد و به استراتژی ارتباط جهانی آمریکا کمک خواهد کرد. این آشتی به کاهش تنشها و حل اختلافات کمک نموده و روند بازسازی و توسعه کشورهایی را به راه خواهد انداخت که با جنگ و خشونتهای فرقهای ویران شدهاند. همچنین به آمریکا اجازه خواهد داد با اعزام بخشی از نیروهای نظامی منطقهای خود به مناطق دیگر، موضع نظامی جهانی خود را تغییر دهد تا علاوه بر رسیدگی به چالشهای دیگر نقاط جهان، نیروهای باقیمانده خود در خاورمیانه را با هدف مهار خطرات نوظهور و آتی این منطقه آرایش دهد. منبع: اشراف