همزمان با اوج گرفتن انتقادات به «علی رهبری» درحاشیه بحث ادغام ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی، مصطفی کمال پورتراب» ضمن حمایت از این اتفاق آن را به نفع موسیقی ایران دانست و این درحالی است که همزمان با رونمایی اثر تازه «محمد معتمدی»، روز گذشته نخستن آلبوم موسیقی «رپ» فارسی تحت عنوان «فراموشی» رونمایی شد این درحالی است که «سیامک اقایی» نیز پس از مدت ها با اجرای «ضیافت عشق» در تالار وحدت به روی صحنه رفت.
گروه موسیقی، مدرس و پژوهشگر صاحب نام موسیقی کشورمان با دفاع از ایجاد ارکستر سمفونیک
ملی ایران»، عملکرد علی رهبری در این مجموعه موسیقایی را مثبت ارزیابی کرد.
به گزارش
بولتن نیوز، دفاع «مصطفی کمال پورتراب» از ایجاد ارکستر سمفونیک ملّی ایران، درگذشتِ خواننده گروه «هات چاکلت» درگذشت، گزارشی از گرانترین کنسرت پاپ ایران، آشنایی کتابخوانها با جشن و موسیقی در فرهنگ ایرانی، گزارشی از اجرای «ضیافتِ عشق» در تالار وحدت، رونمایی از اولین آلبوم رپ رسمی به عنوان «فراموشی» و رونمایی از اثر تازه «محمد معتمدی» در حوزه هنری، سرخط اخبار «بولتن موسیقی» امروز نوزدهم اردیبهشت ماه را به خود اختصاص میدهند.
سوءتفاهم در مفهوم ادغام ارکسترها/ علی رهبری را فراری ندهید
مصطفی کمال پورتراب درباره ادغام ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی توضیح داد: من کاملا با ادغام این ارکسترها در قالب عنوان «ارکستر سمفونیک ملی ایران» موافقم و معتقدم این واژه «ملی» ربطی به موسیقی ملی ندارد بلکه به ملت ایران اشاره دارد. یعنی این ارکستر ادغام شده متعلق به ملت ایران است و ربطی به مساله «موسیقی ملی» ندارد.
وی افزود: ما در حوزه موسیقی ملی دستهبندیهایی داریم؛ اولین گونه موسیقی سنتی است که هنرمندانی چون محمدرضا شجریان و افراد دیگر قطعات موسیقایی مربوط به ۲۰۰ سال پیش را با قالبهای تکراری اجرا میکنند که البته بر اساس موسیقیای که ارائه میدهند طرفداران خاص خود را نیز دارند ولی باید به این نکته نیز واقف باشیم که در این نوع موسیقی خلاقیت آنچنانی وجود ندارد و میتوان گفت که این نوع موسیقی بهروز نیست در حالی که همهچیز در دنیا در حال به روز شدن است. گونه دیگر از موسیقی ملی وجود دارد که یک آهنگساز ایرانی با آشناییای که با روحیات ایرانی دارد آهنگهایی را میسازد که حالت ایرانی دارد و این بخش دیگری از موسیقی ملی را تشکیل میدهد.
اغلب نوازندگان ارکستر سمفونیک در ارکستر موسیقی ملی نیز بودند
این مدرس توضیح داد: گونه دیگر از موسیقی ملی وجود دارد که برگرفته از آهنگهای محلی ما هستند و اینها برای خودشان یک سبک خاص دارند و از نظر منطق، ایرانی حساب میشوند پس میتوان گفت این نوع موسیقی هم در ردیف موسیقی ملی قرار میگیرد. اما نکته مهم ماجرا در این است که آیا میتوان با دارا بودن یک ارکستر سمفونیک، موسیقی ملی را هم اجرا کرد؟ که باید پاسخ داد بله، این امکان به راحتی وجود دارد. تاریخ تشکیل ارکسترهای موسیقی در کشورمان نشان داده هنرمندانی که در ارکستر سمفونیک تهران حضور داشتند در ارکستر ملی نیز به عنوان نوازنده ساز میزدند منتها با تعداد کمتر اما به طور کلی دیدهایم که تمام سازهای ارکستر سمفونیک در ارکستر ملی هم حضور دارد.
کمال پورتراب در ادامه صحبتهای خود بیان کرد: دلایل علمی زیادی وجود دارد که میتواند ثابت کند نوازندگان ارکستر سمفونیک نیز میتوانند قطعاتی را در حوزه موسیقی ملی اجرا کنند و یقین دارم علی رهبری نیز چنین باوری دارد که میخواهد با ارکستر سمفونیک، موسیقی ملی را نیز اجرا کند. من بر این باورم که ارکسترهای کوچک را نیز که اغلب سازهای آن سازهای ایرانی است می توان به عنوان ارکستر موسیقی ملی نام برد اما فقط موسیقی ملی. بنابراین بهتر است روی این واژه تاکید کنیم که ارکستر موسیقی ملی همین ارکسترهای کوچکی است که سازهای آن ایرانی هستند بپس وقتی روی واژه ملی تاکید میکنیم مقصودمان ملت ایران است.
عدهای میخواهند آب را گلآلود کنند
این تئوریسین عرصه موسیقی تصریح کرد: من مطمئنم که منظور علی رهبری از ادغام ارکسترها آن چیزی نیست که برخی از افراد فکر میکنند. متاسفانه عدهای میخواهند آب را گلآلود کنند و فضا را به سمتی ببرند که شایسته موسیقی کشورمان نیست. همه ما باید بدانیم که ارکستر سمفونیک تهران فقط مربوط به پایتختنشینان نیست بلکه مجموعه موسیقایی ارزشمندی است که به تمام ایرانیها تعلق دارد که این بار علی رهبری آمده و با پیشنهادی که داده نام «ارکسترسمفونیک تهران» را به «ارکستر سمفونیک ملی ایران» تغییر داده که در آن میتوان هم موسیقی کلاسیک اجرا کرد و هم موسیقی ایرانی. کما اینکه خود من قطعهای به نام «هفت پیکر» را در دستگاه موسیقی ایرانی نوشتم که منوچهر صهبایی آن را مدتها قبل در ارکستر سمفونیک تهران اجرا کرد. بنابراین اصلا نمیتوانم این موضوع را بپذیرم که علی رهبری با هدف تمامیتخواهی دست به ادغام ارکسترها زده چراکه او معتقد است ما در ارکستر سمفونیک توانایی بالایی داریم که میتوانیم از این تواناییها در اجرای هرچه بهتر موسیقی ملی تلاش کنیم.
کمال پورتراب تاکید کرد: من در تواناییهای علی رهبری شک ندارم و اتفاقا این فرصت را داشتم که طی مدتی که او در ایران حضور داشته چندینبار در تمرینات ارکستر سمفونیک حضور داشته باشم و میتوانم بگویم او با انرژی بسیار زیادی کار میکند که برای من در سنی که او قرار دارد تعجبآور است. او نهتنها در طول تمرینات کار را جلو میبرد بلکه یک مدرس خوب و ارزشمند در فضای تمرین است. پیش از این و قبل از تعطیلی ارکسترها در کشورمان فقط با ۲ تا ۳ جلسه تمرین کارها جلو می رفت و بعضا مشکلاتی پیش میآمد که کیفیت اجرا را نیز زیر سوال میبرد ولی علی رهبری تعداد بیشتری جلسات تمرین در نظر گرفته است.
علی رهبری با فخرالدینی و صهبایی مشکلی ندارد
این آهنگساز با اشاره به دلخوریهای پیش آمده در جریان ادغام ارکسترهای سمفونیک و ملی توضیح داد: من یک عنصر بیطرف در این فضا هستم و معتقدم که علی رهبری هیچ مشکلی با هنرمندان بزرگی چون فرهاد فخرالدینی و منوچهر صهبایی ندارد. او بارها و بارها از این هنرمندان و افراد دیگری چون لوریس چکناوریان دعوت کرده تا در ارکستر سمفونیک ملی ایران به عنوان رهبر مهمان حضور داشته باشد. او آمده تا بعد از چند سال تعطیلی ارکسترها به این فضا نظم و سازمان بدهد و فکر میکنم هیچ قصد و نیت منفی ندارد که بخواهیم از این رفتارها به عنوان رفتارهای ناپسند و زشت نام ببریم. ما باید بدانیم که علی رهبری برای حضور در این ارکستر انگیزه مادی ندارد. او به دلیل وجهه بینالمللی که در عرصه رهبری ارکسترها دارد میتواند تا سالهای سال در مجامع معتبر جهانی حضور داشته باشد بنابراین بهتر است کار را به فضای شخصی نکشند و با این اتهام که او رفتار بدی با نوازندگان ارکستر دارد کلیت کار را زیر سوال نبرند.
پورتراب درباره کنارهگیری تعدادی از نوازندگان صاحب نام ارکستر بیان کرد: تاکنون من از علی رهبری رفتار بدی را مشاهده نکردم او فقط انسانی منطقی و مدبر است که حق دارد ایراد بگیرد. مشکل ما این است که به عنوان یک ایرانی هیچ گاه نمیتوانیم قبول کنیم که وقتی کسی به ما میگوید کارت اشتباه است این حرف را به راحتی قبول کنیم و فکر میکنیم کسی که از ما ایراد گرفته به ما توهین کرده است؛ موضوعی که متاسفانه همواره در بین هنرمندان ایرانی وجود داشته و این دوستان تمایلی ندارند که به این فضا پایان بدهند. من فیلمی در خانه خودم دارم که یک رهبر ارکستر آنچنان با خشونت با نوازنده خود برخورد میکند که او را به گریه میاندازد اما من تا به امروز چنین رفتاری را از علی رهبری ندیدم که بخواهم انتقادهای وارد شده به او را با این اظهارات غلوآمیز بپذیرم.
کاری نکنیم که بعدا شرمنده شویم
این مولف آثار موسیقایی گفت: من کاملا با فضای موجود آشنا هستم و میدانم برخیها که سنی از آنها بالا رفته از برخورد علی رهبری ناراحت میشوند این عزیزان همه شاگردان من بودند و من میدانم که علی رهبری بارها و بارها پیشنهاد حضور در ارکستر را به آنها مطرح کرده و گفته که میتوانند به عنوان رهبر مهمان در ارکستر سمفونیک ملی ایران حضور داشته باشند. من از آنها میخواهم حساسیتهای خود را کنار گذاشته و قضیه را فیصله بدهند. میدانم ما ایرانیها غرور داریم و حاضر نیستیم چیزی را که درست است قبول کنیم اما بهتر است بیاییم با همدلی و همزبانی فضای موجود را بشکافیم و بفهمیم که واقعیت امر چیست. من با همه این عزیزان دوست هستم و میدانم نیات پلیدی ندارند اما از آنها میخواهم که وارد فضای بغضآلود نشوند تا هرچه زودتر شاهد استمرار فعالیتهای این ارکستر ادغام شده باشیم.
پورتراب با اشاره به انتشار برخی از اظهارنظرها در رسانهها پیرامون ماجرای اخراج تعدادی از نوازندگان و همچنین ادغام ارکسترها تشریح کرد: من از اهالی رسانه نیز میخواهم با بینظری به انعکاس شرایط موجود ارکسترها بپردازند و دائم روی یک کلمه تاکید نکنند. آنها بدانند که علی رهبری یک هنرمند ایرانی در سطح جهانی است که میخواهد بعد از سروسامان دادن به وضعیت ارکسترها کار را به دیگران بسپارد. من از نزدیک شاهدم که او به افراد بزرگی چون فرهاد فخرالدینی، شهرداد روحانی، لوریس چکناوریان و بسیاری از هنرمندان دیگر پیشنهاد داده که بیایند و در ارکستر حضور داشته باشند. به نظر من او آنقدر معروف است که بتواند به شایستگی موسیقی ایرانی و ملی را به دنیا نشان دهد و مطمئن باشید اگر ببیند که اذیت میشود مانند چند سال پیش که از ایران رفت این کار را انجام خواهد داد و اگر این اتفاق بیفتد فقط یک شرمساری بزرگ برای ما باقی میماند.
اگر مدیر هنری ارکستر سمفونیک ملی، ایران را ترک کند
این نوازنده پیشکسوت موسیقی در بخش دیگری از صحبتهای خود تاکید کرد: رهبری یک هنرمند معمولی نیست. او فرد شایستهای است که فون کارایان او را دستیار خود کرده بنابراین درست نیست که چنین انسانی را از خود برانیم و به او نسبتهای غلطی بدهیم که واقعیت ندارد. او هنرمندی است که در هنرستان موسیقی ملی تحصیل کرده و هم با موسیقی ایرانی به خوبی آشنا است و هم با توجه به تحصیلات خود در اتریش موسیقی غربی را خوب میشناسد و البته مهم تر از همه اینکه تردید ندارم نیازی به پول ارکستر ندارد پس شایسته است که ملت ایران بغضها را کنار بگذارند و کاری نکنند که او برای دومینبار ایران را ترک کند.
پورتراب در پایان صحبتهای خود گفت: وقتی یک هنرمندی مانند علی رهبری میآید و برای ارکسترها یک برنامه ۶ ماهه تدوین میکند معلوم است که کار دقیقی را انجام میدهد پس حیف است که با حب و بغضهای شخصی مانع پیشرفت موسیقی ایران در دنیا بشویم، موسیقیای که با حضور علی رهبری در ایران در دنیا مطرح شده و خوب نیست که به همین راحتیها وارد فضایی بشویم که شایسته هنرمندان نیست.
خواننده گروه «هات چاکلت» درگذشت
ارول براون، خواننده گروه هات چاکلت، در ۷۱ سالگی درگذشت.
در سال های دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ شمار زیادی از آهنگ های هات چاکلت، در بیش از ۵۰ کشور جزو پرفروش ترین آهنگ ها بود.
براون در سال ۲۰۰۳ از ملکه بریتانیا نشان لیاقت دریافت کرد و در سال ۲۰۰۴ بابت خدمات قابل توجهش به موسیقی بریتانیا جایزه ایور نولو را گرفت.
مدیر برنامه های او گفت: ارول عاشق زندگی بود و به وضوح عاشق موسیقی. من هر بار به خانه اش می رفتم یا سوار ماشینش می شدم یا در اتاق هتلی او را می دیدم، موسیقی پخش می شد. مهمترین چیزی که از خود به جا گذاشته، موسیقی و آهنگ های اوست که همچنان زنده خواهد ماند.
براون در جاماییکا به دنیا آمد و در ۱۲ سالگی با مادرش به بریتانیا مهاجرت کرد.
او در سال ۱۹۶۹ به صورت حرفه ای وارد موسیقی شد. در آن سال او به همراه چند تن از دوستانش نسخه ای از آهنگ به صلح فرصتی بده (Give Peace a Chance ) ساخته جان لنون را برای او فرستادند.
ارول براون در سال ۲۰۰۹ به برنامه صبحگاهی بی بی سی گفت: ما درباره کاری که کرده بودیم می خندیدیم. به صورت شگفت آوری، یک هفته بعد تلفنی به من خبر دادند که جان لنون آن را پذیرفته و خواسته که رکورد لیبل اپل با گروهمان قرارداد ببندد و به این ترتیب همه چیز شروع شد.
براون گفت که دختری که در این کمپانی موسیقی کار می کرد، نام «هات چاکلت» را برای گروهشان برگزید.
هات چاکلت نخستین آهنگ خود را در سال ۱۹۷۰ منتشر کرد که در فهرست پرفروش ها، در رتبه ششم قرار گرفت.
ارول براون، که مبتلا به سرطان کبد بود، روز چهارشنبه ۶ مه، در خانه اش در باهاما در گذشت.
گرانترین کنسرت پاپ ایران را بشناسید
در حالی که چندی پیش مدیرکل دفتر موسیقی از نقش نداشتن دفتر موسیقی در قیمتگذاری بلیت کنسرتها خبر داد، گرانترین کنسرت پاپ با سقف بلیت ۱۸۰ هزار تومان برگزار خواهد شد.
کنسرتهای پاپ معمولا از 40 تا 120 هزار تومان قیمتگذاری میشوند. اما بلیت کنسرت روزبه نعمتالهی در سایت ایران کنسرت که در روز 28 اردیبهشت ماه برگزار میشود، از 40 تا 180 هزار تومان قیمت گذاری و به فروش میرسد.
قیمت بلیت دیگر کنسرتهای پاپ که در روزهای آتی برگزار میشوند بدین شرح است: فرزاد فرزین (از 40 تا 110 هزار تومان)، مهدی مدرس (از 40 تا 80 هزار تومان)، محسن یگانه (از 35 تا 115 هزار تومان)، محمد رضا هدایتی (از 25 تا 140 هزار تومان)، علی لهراسبی (از 35 تا 100 هزار تومان)، امید حاجیلی (از 40 تا 110 هزار تومان)، رحیم شهریاری (از 35 تا 100 هزار تومان)، رضا یزدانی (از 35 تا 115 هزار تومان)، حمید عسگری (از 40 تا 120 هزار تومان)، کنسرت محمد علیزاده ( از 45 تا 110 هزار تومان)، گروه سون (از 35 تا 115 هزار تومان)، شهاب رمضان (از 30 تا 100 هزار تومان)، کنسرت زانیار خسروی ( از 35 تا 115 هزار تومان)، فریدون آسرایی ( از 40 تا 110 هزار تومان).
پس از کنسرت روزبه نعمتاللهی که با سقف بلیت 180 هزار تومان نه تنها در ژانر موسیقی پاپ بلکه در همه گونههای موسیقایی که کنسرتهایشان برگزار خواهد شد، در صدر قرار دارد؛ کنسرتهای ارکستر سمفونیک ملی ایران با سقف بلیت 150 هزار تومان در جایگاه بعدی گرانترین کنسرت قرار دارد.
چندی پیش پیروز ارجمند در گفتگوی تفصیلی با فارس از نقش نداشتن دفتر موسیقی در تعیین قیمتگذاری بلیت کنسرتها خبر داد و عنوان کرد که قیمت بلیت کنسرتها را خود شرکتهای برگزار کننده کنسرت، تعیین میکنند.
بر اساس این گزارش، قیمتگذاری بلیت کنسرت باید یکی از وظایف تشکل صنفی خانه موسیقی باشد که با توجه به شرایط روز این مهم را انجام دهند و یک ضابطه قانونی مشخص و چارچوبی خاص برای انجام این کار، تعریف کنند اما طی سالیان گذشته به دلیل انفعال ساختاری این نهاد، تهیه کنندگان کنسرتها، به تشخیص خودشان و بدون هیچ ضابطه قانونی، قیمت بلیت کنسرتها را بالا میبرند.
کتابخوانها با جشن و موسیقی در فرهنگ ایرانی آشنا میشوند
«جشن و موسیقی در فرهنگهای شهری ایران» عنوان تازه ترین اثر تالیفی ساسان فاطمی پژوهشگر و مدرس موسیقی است که به تازگی وارد بازار کتاب شده است.
در این اثر تالیفی که قرار است در بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رونمایی شود مولف در قالب ۹ فصل طبقه بندی شده به موضوع جشن و موسیقی در فرهنگ های شهری ایرانی به ویژه موسیقی و موسیقدانان جشن های سنتی شهری در ایران پرداخته است.
این کتاب به بررسی موسیقی جشن های شهری سنتی در تهران، بخارا، دوشنبه و باکو می پردازد و نقاط اشتراک و افتراق آنها را آشکار می کند. بخش مربوط به جشن های تهرانی و موسیقی آنها نیز سنت مطربی را به طور گسترده ای مطالعه می کند و به بررسی ویژگی های موسیقی و محیط مطربی و جایگاه مطرب ها می پردازد. در همین بخش تحول محیط مطربی به محیط کافه ای و پیدایش موسیقی کافه ای نیز بررسی می شود. بخش مربوط به جشن های بخارا، دوشنبه و باکو به موسیقی سنتی این جشن ها مثل «بخارچه»، «مروگی» و نوعی از موسیقی خاص جشن های باکو می پردازد و به مقایسه آنها با فرهنگ موسیقایی جشن های شهری در تهران دست می زند.
در این مطالعه مولف می کوشد در عین روشن کردن رابطه میان جشن و موسیقی و شادمانی جمعی در این سنت ها و نیز آشکار کردن ویژگی های ساختاری موسیقی های مورد مطالعه، ساز و کار تحول آنها در دو نوع جامعه در حال تحول، به سوی تجدد و به سوی یک جامعه آرمانی مساوات طلب در طی قرن بیستم را روشن کند.
در فصل اول این کتاب که با عنوان «موسیقیدانان جشن ها: مطرب ها» اختصاص یافته، نویسنده ضمن تشریح معنی کلمه مطرب به شمایل اجتماعی، جامعه مطربی، کار و اصول اخلاقی آن پرداخته است. مولف در فصل دوم کتاب که با عنوان «مطرب های گذشته از صفویه تا اواخر قاجاریه» به مخاطب ارائه شده، ضمن تبیین تاریخی موسیقی در این دوره تاریخی موضوعاتی نظیر حوزه موسیقی زنانه، حوزه موسیقی مردانه، سالم سازی فرهنگی در دوره قاجاریه، تداخل دو حوزه زنانه و مردانه، موسیقی و نمایش و سازماندهی حرفه ای این نوع موسیقی را مورد توجه قرار داده است.
فاطمی در فصل سوم کتاب هم به بررسی ماجرای «مطرب های گذشته از اواخر قاجاریه تا دهه ۳۰» پرداخته و ضمن تشریح دوران به اصطلاح طلایی موسیقی مطربی به آسیب های این نوع موسیقی، نمایش روحوضی، دسته های بزرگ مطربی، لوطی به عنوان شنونده موسیقی پرداخته است.
اگر چه در فصل چهارم، نویسنده به طور کلی به موضوع «موسیقی مطربی» توجه کرده اما مواردی چون «موسیقی مطربی ، یک سبک یا یک کارگان؟»، «موسیقی مطربی به معنای واقعی کلمه»، «رِنگ ها» و « ضربی خوانی» نیز در این بخش از کتاب برای علاقه مندان و پژوهشگران تشریح شده است. مولف کتاب «جشن و موسیقی در فرهنگ های شهری ایران» در فصل پنجم کتاب نیز که با عنوان «تحول محیط مطربی» نگارش شده است، به موضوع موسیقی در کافه ها، سالن های تئاتر، رادیو، تلویزیون و موسیقی کافه ای پرداخته است.
این مدرس و پژوهشگر موسیقی در بخش دوم کتاب که با سرفصل «موسیقی و موسیقیدانان جشن های سنتی شهری در فرهنگ های ایرانی برون مرزی» به مخاطبان ارائه شده، در قالب فصل ششم کتاب به چگونگی جشن ها و موسیقیدانان آن در آسیای میانه توجه کرده است. «توی، موسیقی و جامعه»، نحوه برگزاری توی ها، موسیقیدانان و موسیقی آنها و «موسیقیدانان و جامعه» مطالبی است که در فصل ششم کتاب به خوانندگان ارائه شده است.
«آسیای میانه، موسیقی جشن ها» نیز عنوان فصل هفتم کتاب است که در این فصل خواننده ضمن آشنایی با واژه «نوبت ها» با دیدگاه نویسنده پیرامون ترانه های منفرد، مَروِگی و مَیدَه غزل ها در منطقه آسیای میانه آشنایی پیدا می کند.
این در حالی است که در فصل هشتم کتاب که به موضوع «جشن و موسیقی در جمهوری آذربایجان» اختصاص پیدا کرده مولف تلاش کرده ضمن بررسی اجمالی موسیقی جشن های منطقه آذربایجان، تناقضات یک جامعه، توی و موسیقی آن و موقام و شادمانی جمعی را نیز به مخاطب معرفی کند.
ساسان فاطمی در بخشی از پیشگفتار مفصلی که برای این کتاب در نظر گرفته، آورده است: «باید تاکید کرد که نیت کتاب حاضر بررسی همه انواع موسیقی های سبک شهری، از موسیقی هایی که پیوند محکمی با یک کاربرد دقیق و محدود دارند گرفته تا موسیقی هایی که کمتر به یک موقعیت خاص شنود وابسته اند، نیست. این کتاب قصد دارد با توجه به گونه هایی که تاکنون کمتر مطالعه شده اند بر موسیقی تفریحی متمرکز شود؛ چیزی که اختصاص بخش مهمی از این مطالعه به مساله جشن ها را توجیه می کند.
جشن در ضمن نهاد بزرگی در آسیای میانه است که بخش قابل ملاحظه ای از انرژی موسیقایی جامعه را به خود جذب می کند. موضوع یک رویداد اجتماعی موسیقایی است که در آن با وجود غلبه انکارناپذیر موسیقی سبُک می توان شاهد حضور گاه به گاه عناصر حوزه مقابل – بگوییم «جدی» چه از نظر موسیقی و چه از نظر موسیقیدان بود.»
کتاب «جشن و موسیقی در فرهنگ های شهری ایران» نوشته ساسان فاطمی دانشیار دانشگاه تهران در ۴۰۰ صفحه ، تیراژ ۲ هزار و ۲۰۰ نسخه، شماره کتابخانه ملی ۲۰۸۷۸۸۳ و قیمت ۲۴ هزار تومان توسط انتشارات موسسه فرهنگی هنری ماهور در بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه می شود.
شبی در کنار هم به «ضیافتِ عشق» بنشینیم
کنسرت «باز عشق» به آهنگسازی و سنتورنوازی سیامک آقایی و تمبک نوازی کامران منتظری با استقبالی کم نظیردر تالار وحدت روی صحنه رفت.
«باز عشق» عنوان رپرتواری جدیدی از سیامک آقایی بود که پس از دو سال ایرانگردی روز 17 اردیبهشت ماه در تالار وحدت میزبان مخاطبان تهرانیاش بود. این برنامه پیش از این در شهرهای تبریز، همدان، یزد، مشهد، رشت، سمنان، خرمآباد، تربت حیدریه و بندرعباس اجرا شده بود.
سیامک آقایی که در کارنامه کاریاش آثاری چون «یاد باد» و «زبعد ما» را دارد در ابتدای این برنامه به قرائت متنی پرداخت که به قلم خودش برای این برنامه نوشته شده بود. متنی که در آن از عشق و علاقه اش به موسیقی نوشته بود و به نوعی دلیل وجودی رپرتوار «باز عشق» را تشریح میکرد.
آقایی درباره غیبت 6 سالهاش در عرصه موسیقی داخلی در بخشی از این متن نوشته بود: «شوق موسیقیهای خوب این سالها و ذوقی که به تدریج در من انباشت، بهانهای شد که پس از چند سالی، شبی را در کنار هم به «ضیافتِ عشق» بنشینیم....»
سیامک آقایی و کامران منتظری در این برنامه شش قطعه نواختند؛ مقدمه، چهار مضراب حجاز، تصنیف نسیم سحر (استاد علی اکبر شهنازی)، باز عشق، فریاد بیصدا و جان من فدای خاکِ تو (تصنیف بیکلام). و پس از تشویق گسترده مخاطبان قطعه «گر تیغ بارد» را به عنوان قطعه «بیز» اجرا کردند. قطعهای که سیامک آقایی تنها یکبار در سال 1388 در بزرگداشت پرویز مشکاتیان آن را اجرا کرده بود.
از نکات جالب این اجرا تشویق چند باره و ایستاده مخاطبانی بود که با اشتیاق پس از 6 سال هنرمند محبوبشان را در تالار وحدت میدیدند. واکنش مخاطبان به قطعه «فریاد بیصدا» هم در نوع خودش جالب بود. پس از پایان یافتن این قطعه مدت زیادی بطور ایستاده گروه را تشویق کردند.
تور «باز عشق» دو سال پیش از شهر تبریز آغاز شد بالاخره شب گذشته (پنچشنبه 17 اردیبهشت) در تهران روی صحنه رفت.
این اجرا با حضور هنرمندان و چهرههایی همچون محمدرضا درویشی، رویا حلاج، دکتر آذین موحد، دکتر هومان اسعدی و حمید اسفندیاری برگزار شد.
این کنسرت یک اجرای سازی یا به اصطلاح اینسترومنتال (بیکلام) بود که طی کمتر از 6 روز و در حالی که 20 روز به تاریخ اجرا باقیمانده بود تمام بلیتهایش به فروش رفت.
امیدواریم مخاطب یک حس موسیقایی متفاوت را تجربه کند
وی ادامه داد: هم اکنون از بین ما سه نفر مهدی فهیمی که صدای خوبی دارد در کنار من حضور دارد و سیروس عزیز که برای ادامه تحصیل به آمریکا سفر کرده در بین ما نیست. بسیار خوشحالیم که بالاخره بعد از ۱۰ سال شاهد رونمایی یک اثر متفاوت و کمتر تجربه شده موسیقایی در کشورمان هستیم. نمی دانم در مورد سبک این اثر موسیقایی چه چیزی باید بگویم شاید این نوع سبک «رپ» باشد و شاید نباشد ولی بایدبه این نکته اشاره کنم که ما از موسیقی رپ به فضایی رسیدیم که به موسیقی «هیپ هاپ» نزدیک تر است. به همین جهت شاید رپ نباشد و به نوعی برگفته از موسیقی رپ است.
سرپرست گروه «اتل متل» درباره انتخاب ترانه های آلبوم موسیقایی «فراموشی» بیان کرد: تمامی ترانه های آلبوم را روزبه بمانی سروده و نحوه انتخاب وی برای این آلبوم هم که بیش از شش ماه طول کشید با پیشنهاد افشین یداللهی در انجمن ترانه سرایان بود که او را مناسب موسیقی که ما مد نظر داشتیم دانست. ۱۰ سال مدت بسیار زیادی است که یک ایده موسیقایی به شنیدن یک موسیقی تازه بیانجامد ولی با این حال از این اتفاق خوشحالیم و امیدواریم وقتی شنیده می شود برای مخاطب واقعا نو باشد و حس لازم را از فضای موسیقی که برای آنها در نظر گرفته ایم دریافت کند.
این خواننده در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به پروسه دریافت مجوز آلبوم هم توضیح داد: در این ۱۰ سال تقریبا هر دو تا سه سال یک بار به دفتر موسیقی وزارت ارشاد می رفتم که بتوانم مجوز آلبوم را دریافت کنم اما خوشبختانه آخرین بار در تابستان سال گذشته بود که به لطف تغییرات وزارت ارشاد و تدبیری که وجود داشت توانستیم مجوز انتشار این آلبوم را دریافت کنیم. شاید در این مورد جلوی انتشار این آلبوم گرفته شد اما هیچوقت ممیزی محتوایی نخورد و امروز بسیار خوشحالم که یک آلبوم موسیقایی در فضای رپ یا هیپ هاپ منتشر می شود. گرچه این آلبوم ۱۰ سال پیش تولید شد اما بر این باورم تاریخ مصرفی برای آن وجود ندارد.
چرا پیروز ارجمند به مراسم رونمایی نیامد
عابدین گفت: طبق هماهنگی هایی که انجام داده بودیم قرار بود امروز در خدمت آقای پیروز ارجمند باشیم چرا که ایشان نیز دوست داشتند با توجه به حال و هوای متفاوت کار در حضور رسانه ها توضیحاتی را داشته باشند که متاسفانه تا به این لحظه این امر محقق نشد. با این حال باز هم خوشحالی خود را از انتشار رسمی این آلبوم اعلام می کنم و امیدوارم شرایط اداری طوری باشد که بتوانیم مجوز برنامه های دیگر را نیز دریافت کنیم.
مهدی فهیمی دیگر خواننده آلبوم موسیقی « فراموشی» نیز در این مراسم رونمایی گفت: ما سه نفر خاطره های بسیار زیادی از این آلبوم داریم. وقتی ایده ساخت این آلبوم موسیقایی توسط کاوه عابدین در دوران مدرسه مطرح شد ما در اتاق کاوه آن را با یک کیبورد ساده اتود زدیم و کار را این گونه آغاز کردیم و حالا بسیار خوشحالیم که با تقویت دوستی ها و پشتکاری که کاوه عابدین برای انتشار این آلبوم داشت امروز این آلبوم موسیقایی پیش روی شماست.
رونمایی از اثر تازه محمد معتمدی در حوزه هنری
«دورها آوایی است» نام تازهترین اثر محمد معتمدی است که دومین روز خرداد در حوزه هنری رونمایی میشود.
آلبوم موسیقی «دورها آوایی است»، جدیدترین اثر محمد معتمدی، شنبه دوم خردادماه همزمان با ولادت حضرت ابوالفضلالعباس (ع) ساعت 16 در سالن سوره حوزه هنری رونمایی میشود.
این اثر از تولیدات مرکز موسیقی حوزه هنری به خوانندگی محمد معتمدی و آهنگسازی مهدی تیموری، متشکل از سه قطعه باکلام، یک قطعه بیکلام، دو قسمت ساز و آواز و یک بخش تکنوازی نی توسط مهدی تیموری است.
قطعات این آلبوم در دستگاه همایون، شور، نوا، چهارگاه، و آوازهای دشتی شوشتری و اصفهان با شعرهایی از فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج و حسین منزوی تولید شده است.
اعضای گروه نوازندگان این آلبوم موسیقی را میرسعید حسینیپناه (سنتور)، مهدی محمودی آبادی و مهران فلاحی (تار)، بابک میرزایی (عود)، علیرضا دریایی و مهبد نبوی (کمانچه و کمانچه آلتو)، سهیل رزاقی و پوریا خورشیدی (تنبک)، سهیل سعادت (دف) و مهدی لطفی (بم تار) تشکیل میدهند.
آلبوم موسیقی «دورها آوایی است» با همکاری حوزه هنری قزوین در مرکز موسیقی تولید شده است.
آقایان فقط در مصاحبهها حمایت میکنند/ دل آزردهام
خواننده و حماسه سرای موسیقی نواحی منطقه خوزستان از کم توجهی مدیران اداره ارشاد خوزستان و موسسه پیشکسوتان هنر به هنرمندان شهرستانی انتقاد کرد.
غلامشاه قنبری خواننده و حماسه سرای موسیقی نواحی منطقه خوزستان گفت: همچنان بعد از سه سال از سانحه تصادف با بی مهری مسئولان اداره ارشاد خوزستان مواجه شده ام و دوستان در این نهاد گویی دیگر ما را نمی بینند که بخواهند به مشکلات من رسیدگی کنند. گرچه به هیچ عنوان دوست ندارم درباره مشکلات مالیام از تریبونی که شما به من دادید سوءاستفاده کنم اما این موضوع را می گویم چون بی نهایت از این آقایان دل آزرده هستم. وقتی به آنها کتبی و شفاهی اعلام می کنم نیازمند دو میلیون تومان پول هستم با شعف و شادمانی تماس می گیرند و می گویند شماره حساب بده اما به محض اینکه کار به اجرا می رسد همه چیز را فراموش می کنند.
وی ادامه داد: دوستان مدیر به قدری کم لطف شده اند که حتی برای بیمه من هم کاری نمی کنند و تمامی اقداماتی که من به همراه دوستم پیمان بزرگ نیا در این رابطه با وزارت ارشاد انجام دادیم تا به امروز به نتیجه نرسیده است. این فضا به قدری من را دل آزرده کرده که حس می کنم ای کاش هنرمند نبودم. به هر ترتیب دیگر حوصله سر و کله زدن با مدیران ارشاد را ندارم و خودم را سپردم به دست خدا که می دانم پروردگار متعال است و به طور حتم مشکل من را حل می کند. گویا دوستان در مصاحبه ها فقط علاقه خود را به هنرمندان رنجور و مهجور موسیقی نواحی اعلام می کنند اما پای اجرای وعده که به میان می آید همه چیز به طور کلی فراموش می شود.
این خواننده که سه سال پیش در یک سانحه تصادف رانندگی در مسیر شوشتر به اهواز از ناحیه سر و فک دچار صدمات زیادی شده است، گفت: متاسفانه به دلیل شرایط بسیاری بدی که بعد از عمل جراحی فک برای من به وجود آمده و لب پایینم به دلیل عوارض ناشی از عمل بی حس شده دیگر نمی توانم بخوانم و این موضوع برای من که همواره در حال خواندن بودم بی نهایت آزاردهنده است. اما چندی است تصمیم دارم با حمایت دوستم پیمان بزرگ نیا برخی از آهنگ های بختیاری را بخوانم که بعد از بازگشت او از خارج از کشور این کار را انجام خواهم داد.
قنبری در پایان گفت: من بارها اعلام کردم که از موسیقی جدا نمی شوم. هیچوقت هم شخصیت خودم را بیش از این جلوی مدیران کوچک نمی کنم. اگر آنها بدانند غلامشاه قنبری و افرادی مانند او چه کسانی هستند به طور حتم وضعیت موسیقی نواحی هم در این حال و هوای مهجور و موزه ای قرار نمی گیرد و بسیاری از هنرمندان در بهترین تالارهای اجرای موسیقی در اروپا و کشورهای دیگر مشغول برگزاری کنسرت و معرفی فرهنگ و هنر این سرزمین می شوند.
غلامشاه قنبری از جمله هنرمندانی است که فعالیت هنری خود را از سال های آغازین دهه ۴۰ شروع کرد و در دوران ستم شاهی بود که با ارائه یک اجرای جدید و حماسی از نغمه فولکلور «شیرعلیمردون» نقش مهمی در مبارزات فرهنگی علیه طاغوت ایفا کرد. از این هنرمند در هفتمین جشنواره موسیقی نواحی کشور که در اردیبهشت ۹۰ در تهران برگزار شد، توسط معاونت هنری وزارت ارشاد تجلیل شد.
وی اوایل آبان ماه سال ۹۰ با اتومبیل شخصی خود از شوشتر به سوی اهواز در حرکت بود که در حوالی پل بند قیر دچار سانحه شد. وی در این سانحه در اثر واژگونی اتومبیل، از ناحیه فک، زبان، چانه و گردن دچار جراحت شدید شد.
انتهای پیام/