پایبندی به ارزشهای اخلاقی باعث انسجام بیشتر در زندگی اجتماعی انسانها
خواهد شد و بهتبع آن، رفتارهای اخلاقی، شادابی و احساس رضایتمندی از
زندگی را افزایش میدهند. در سخنان اولیایدین توجه به اخلاق سفارش شده است
و سعادت و نجات انسان به رعایت دستورات اخلاقی پیوند خورده است. از این
جمله میتوان به زندگی و رفتار حضرتفاطمه(س) اشاره کرد. توجه به بعد
اجتماعی اخلاق، مورد توجه حضرتفاطمه(س) بود و ایشان این جنبه از اخلاق را
با رعایت آداب اسلامی تا مرحله گسترش عدالت و ظلمستیزی ادامه دادند.
امامحسنمجتبی(ع) مادر را دید که همواره برای همسایگان، برادران اسلامی و
مردم مسلمان دعا میکند. خطاب به مادر فرمودند: مادرجان چرا برای خودت دعا
نمیکنی؟ حضرتزهرا(س) پاسخ داد: پسرم! اول همسایه، سپس خانه خود (فرهنگ
سخنان حضرت فاطمه(س)، حدیث٧٧). مقدمداشتن دیگران فقط در گفتار نیست و حضرت
دیگران را حتی در منافع مادی نیز بر خود مقدم میداشتند. عرب تازهمسلمانی
در مسجد مدینه از مردم کمک خواست، پیامبر(ص) به اصحاب نگریست. سلمانفارسی
برخاست تا نیاز آن بیچاره را برطرف کند، هرجا رفت با دستخالی برگشت. با
ناامیدی به طرف مسجد میآمد که چشمش به منزل حضرتزهرا(س) افتاد. به خانه
حضرتفاطمه(س) آمد و داستان مرد مستمند را شرح داد. حضرتزهرا(س) فرمود:
«ایسلمان! به خداوندی که حضرتمحمد(ص) را به پیامبری برگزید، سهروز است
که غذا نخوردهام و فرزندانم حسن و حسین از شدت گرسنگی بیقراری میکردند و
خسته و مانده به خواب رفتهاند. اما من نیکی و نیکوکاری را که در خانه مرا
کوبیده است رد نمیکنم.» آنگاه پیراهن خود را به سلمان داد تا در مغازه
شمعون یهودی گرو گذاشته، مقداری خرما و جو قرض بگیرد. سلمان میگوید: «پس
از دریافت جو و خرما به طرف منزل فاطمه(س) آمدم و گفتم: «دختر رسولخدا(ص)
مقداری از این غذاها را برای فرزندان گرسنه بردار»، پاسخ داد: «ایسلمان
این کار را فقط برای خدای بزرگ انجام دادیم و هرگز چیزی از آن
برنمیداریم.» (همان، حدیث٦٢) درواقع این رفتار و محبت به دیگران برای
بهرهمندی از علم، عمل یا اینکه او را وسیلهای برای رسیدن هدفی قرار دهد،
نیست.
برخی از فیلسوفان اخلاق معتقدند در عمل اخلاقی باید نفع خود شخص در نظر گرفته شود. این مکتب که به خودگرایی اخلاقی معروف است، در اخلاق بهدنبال کسب سود بوده و تلاش دارد در عمل به اخلاق بیشترین سود را بهدست آورد و این سود را نیز فقط برای خود شخص میخواهد. آنها در تایید نظریه خود به غریزه حب ذات اشاره میکنند. اخلاق در صورتی میتواند به انسجام جامعه و رشد افراد کمک کند که از حالت خودخواهی و سودجویی فاصله بگیرد. هرچند به نظر میرسد نگاه خودگرایی به اخلاق علاوهبر تعارض با سیره اهلبیت(ع) نتایج تربیتی مخربی در جامعه پدید میآورد و باعث گسترش پدیده زشت حسادت میشود. متاسفانه رفتارهای برخی افراد و گروهها در جامعه ما با سیره اخلاقی و تربیتی اهلبیت(ع) سازگاری ندارد. بهعنوان مثال در ازدواج، رفتار زوجها از دیگرخواهی به خودخواهی چرخش پیدا کرده است و هریک از زوجین هدفی جز خوشبختکردن و رسیدن به آرزوهای خودش ندارد. ازدواجی که پایه آن محبت، عشق و مقدمداشتن خواستههای دیگری بر خود است، به مقدمداشتن و رسیدن به خواستههای خود تبدیل شده است. متاسفانه وضعیت سیاسی گروهها نیز از این هم بدتر شده است. این افراد و گروهها نهتنها در رفتارها و اظهار عقیده، دیگرخواهی را فراموش کرده بلکه از صفت خودگرایی عبور کردهاند و به صفت زشت خودبینی نیز گرفتار شدهاند. این افراد چنان شیفته خودبزرگبینی شدهاند که منافع ملی و کرامت انسانها را در نظر نمیگیرند و هرچه استدلال بر باطلبودن تحلیلهای سیاسی آنها ارایه میشود را نمیپذیرند. لازم است گروهها و شخصیتهایی که انگیزه رواج ارزشهای اهلبیت(ع) در جامعه را دارند، نگاه دوبارهای به رفتارها و بیانیههای خود داشته باشند و آن را با سیره اهلبیت(ع) مقایسه کنند.
* محقق و پژوهشگر