انقلاب و بیداری اسلامی خواست ملت های مسلمان است و نتیجه آن حکومت های مردم سالار، برگزاری انتخابات، رافت اسلامی و بهبود شرایط جامعه است. اما رفتار خشن داعش و تخریب شهرهای سوریه و عراق توسط تروریست ها خواست غرب و برخی دولت های همپیمان آمریکا، انگلیس و اسرائیل در منطقه است
گروه سیاسی – سایت گویا نیوز در مطلبی با عنوان "انقلاب ايران و خاورميانه: سرنوشت جوامع بیپرسش" به قلم جمشيد چالنگی ادعا کرده که بی پرسش بودن مردم و افکار عمومی در ایران و خاورمیانه موضوعی است که باعث ایجاد مسائل مجهول می شود! و در نهایت نتیجه گرفته که ریشه حرکت های تروریستی و خشونت در منطقه و بیداری اسلامی و انقلاب اسلامی ایران یکی است!
به گزارش
بولتن نیوز، این در حالیست که انقلاب و بیداری اسلامی خواست ملت های مسلمان است و نتیجه آن حکومت های مردم سالار، برگزاری انتخابات، رافت اسلامی و بهبود شرایط جامعه است. اما رفتار خشن داعش و تخریب شهرهای سوریه و عراق توسط تروریست ها خواست غرب و برخی دولت های همپیمان آمریکا، انگلیس و اسرائیل در منطقه است.
چالنگی با طرح این موضوع که جامعه ای که پرسش ندارد سر از مجهولات تازه ای در می آورد، نوشته است: این سخن ساليانی ست در ذهن من طنين دارد. اين سخن رانبايد حتما صاحب نامی گفته باشد تا حقانيت بيابد. آيا ايران امروز، نتيجه ی بی پرسشی در جامعه از جمله گروهها ، سازمان ها و تشکل های سياسی، روزنامه نگاران و....در جريان انقلاب و مقدمات آن نيست؟
وی پس از طرح این موضوع گفته است که چرا کسی در مورد رهبران سیاسی و مذهبی و گروه های فعال در منطقه و ایران، این پرسش را مطرح نکرده که زندگی آنها چه بوده چه اندیشه ای دارند و چگونه می خواهند نظر خود را در انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی و شعارهای انقلاب و... تحقق ببخشند؟
در این رابطه نیز باید توجه داشت که بین رفتار یک شخص، یک گروه و یک ملت که انقلاب می کند، حکومت را تغییر می دهد و با انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی، جامعه ای جدید ایجاد می کند، تفاوت وجود دارد. گروه ها و افراد ممکن است متفاوت از ملت ها عمل کنند و تخریب و خشونت ایجاد کنند. اما ملت ها با اراده خویش بر سرنوشت کشور حاکم هستند و حکومت مردم سالار اسلامی را با تعالیم اسلامی خواستار هستند و اگر برخی دولت ها و کشورهای غربی مخالف و مانع آنها باشند و مشکلاتی ایجاد کنند، نباید خواست یک ملت را با خواست یک گروه تروریستی مانند داعش یکی ارزیابی کرد و ریشه آنها را یکی دانست.
در انقلاب اسلامی ایران، استقلال و آزادی و حکومت جمهوری اسلامی دستاوردهای خود را داشته و به طور متوسط هر سال یک انتخابات ریاست جمهوری، یا مجلس، یا شوراها یا خبرگان و.... برگزار می شود و مردم در مناسبت های مختلف از انقلاب و نظام دفاع می کنند.
اما حرکت داعش جز تخریب و آدم کشی و آتش در شهرها و روستاها نتیجه ای نداشته و چهره اسلام و رافت اسلامی را برعکس خواست مردم مسلمان منطقه به دنیا معرفی کرده است و به همین خاطر است که مردم منطقه، داعش و گروه های خشن را ساخته دست غرب و اسرائیل و دولت های منطقه می دانند که برای تخریب و انحراف در حرکت انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی ایجاد شده است.
ممکن است عده ای با سواستفاده از تعالیم اسلامی، خشونت را رواج دهند اما ملت های اسلامی و اکثریت مسلمانان با چنین رفتارهای خشن و تخریب کننده ای مخالف هستند و رفتار خشن و ترور را نباید به دین و مذهب افراد ربط دهند.
لذا قبل از این که نویسنده به این سوال بپردازد که چرا کسی از این افراد و گروه ها و رهبران سیاسی سوال نمی کند که چه کسانی هستند و چگونه فکر و زندگی داشته اند و... باید این تفاوت را مطرح کند که بین بیداری و انقلاب اسلامی و گروه های خشن تروریست، اساسا تفاوت بزرگی وجود دارد و بین آنها شباهتی وجود ندارد و دستاوردها و حمایت مردم از آنها نیز کاملا تفاوت دارد و در نتیجه حمایت مردم از رهبران سیاسی و مذهبی و نظام و حکومت خود نیز با حمایت غرب و دولت های منطقه از داعش یکی نیست.
چالنگی، به تئوری انقلاب مستمر که توسط لئون تروتسکی ازرهبران انقلاب ۱۹۱۷ روسيه بود اشاره کرده و آن را به سخنان « عبدالملک الحوثی » رهبرشيعيان انقلابی يمن در مورد « انقلاب مستمر» ربط داده است.
وی مدعی شده که سرنوشت کشورهای منطقه بعد از حرکت های اسلامی متفاوت از زمان صدام حسین و رژیم پهلوی است. بطور نمونه به سقوط روز افزون قيمت ريال ايران و دينار عراق در سه دهه ی اخير بنگريد. دو کشوری که پيش از دونقطه ی عطف در مسيرشان ، انقلاب در ايران ، وبرای عراق جنگ با ايران ، کشورهائی درحال توسعه بودند.
در این زمینه نیز باید این پرسش را مطرح کرد که آیا سقوط ارزش طلا و دلار یا سهام در کشورهای غربی نیز به نوع تفکر حاکم بر دولت های آنها ارتباط دارد یا ریشه در مسئله بزرگتری دارد که تحولات اقتصاد جهان در چند دهه اخیر عامل آن است؟
وقتی جهان در حال تغییر و تحول بوده و جمعیت افزایش یافته و سطح زندگی تغییر کرده و... طبیعی است که ارزش دینار و ریال نیز باید نسبت به قبل تغییر کند همان طور که ارزش پول های دیگر جهان نیز تغییر کرده است.
نویسنده گویا نیوز با ربط دادن مسئله بیداری اسلامی به تنش های خاورمیانه، از جمله تروریست های داعش، درگیری در فلسطین اشغالی، انقلاب ایران، مسائل عراق، سوریه، یمن و... ادعا کرده که ریشه این تنش ها و درگیری ها و جنگ ها و انقلاب ها و... همگی یکی است! و پیگیری مسئله بیداری اسلامی و اسلام خواهی از انقلاب اسلامی سال 57 و قبل از آن در ایران تا تحولات سال های اخیر در خاورمیانه، موجب این جنگ ها و درگیری ها شده است!
این در حالیست که موضوع تروریسم و داعش با حمایت آمریکا و غرب و اسرائیل و انگلیس و همپیمان های آنها در منطقه برای مقابله با ایران و سوریه و عراق و شیعیان شکل گرفته است و ربطی به بیداری اسلامی و خواست کشورهای اسلامی برای سقوط دیکتاتورها از رژیم پهلوی گرفته تا مصر و سایر کشورها ندارد.
اشتباه نویسنده در این است که تصور می کند انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی با تروریسم و داعش و... یکی است. در حالی که کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا مانند تمام کشورهای مستقل و آزادی خواه جهان، به دنبال تغییر حکومت های دیکتاتور منطقه به حکومت های مردم سالار با تعالیم اسلامی بوده اند و نباید بیداری اسلامی را با ترور و خشونت یکی دانست.
نوع رفتارهای خشن داعش در سوریه و عراق، هیچ سنخیتی با بیداری اسلامی و توجه به حقوق بشر و رافت اسلامی در ایران و عراق و مصر و سایر کشورها ندارد. این رفتارهای خشن هیچ ربطی به اسلام رحمانی و رافت اسلامی و مکتب انسان ساز اسلام ندارد.
نویسنده باید توجه داشته باشد که وقتی جنگ های صلیبی راه افتاد یا هیتلر در اروپا جنگ جهانی به راه انداخت، ربطی به تفکر اسلامی نداشت بلکه ریشه در فکر وباوری داشت که اساسا با ادیان هدایت کننده بشر بی ارتباط بوده است. لذا وقتی هیتلر، چنگیزخان، ناپلئون و ... را نمی توان به اسلام و مسیحیت ربط داد جنگ های امروز منطقه نیز ریشه در اسلام و انقلاب اسلامی ندارد بلکه ریشه در تفکر اشتباه این گروه های خشن دارد که اسلام را بهانه کرده اند و با برداشتی اشتباه، می خواهند جهان را به آتش بکشند و نام اسلام و مسلمانان را تخریب کنند.
همچنین نوع حمایت برخی دولت های منطقه حامی آمریکا و در اختیار قرار دادن پول و سلاح و خشونت و تخریب شهرها و کشورهای منطقه توسط گروه های تروریست مانند داعش در سوریه وعراق، هیچ شباهتی با حضور میلیونی مردم در انقلاب اسلامی ایران، مصر، تونس، بحرین و... ندارد.
براین اساس، مشخص نیست که چرا گویا نیوز تلاش دارد ریشه خشونت را اسلام خواهی و بیداری اسلامی معرفی کند؟!
نویسنده در بخش دیگری از مقاله گویا نیوز نوشته است: آيا همين سبب نشده است که در ميان بيرق های رنگارنگ بر افراشته در منطقه از بيرق امپراتوری عثمانی که رجب طيب اردوغان در ترکيه هوا کرده است تا بيرق رهبری جهانی در تهران تا ، بير ق های « القاعده »، « داعش»، جبهه النصره »،« حوثی های يمن»،« انصار بيت المقدس»،« احرار الشام»،« شهدا اليرموک»،« حزب الله لبنان»و....، بيرق« فلسطين» ديگر به چشم نيايد ؟
در این جا نیز نویسنده دچار اشتباه شده و پرچم ها و بیرق ها را یک دست و با یک پیام معرفی کرده است در حالی که پیام و رفتار و نگاه آنها به جهان و اسلام متفاوت است و یکی نیست.
نویسنده گفته است: آيا جوامعی چون بسياری از مردمان خاورميانه از جمله ايران که جز پاسخ های آمده از قرون پيشين و تجربيات شکست خورده ی گذشتگان در ديگر مناطق جهان ، هيچگونه پرسشی در مورد زندگی و چگونگی شکل بخشيدن به شکل شايسته ی انسانی آن ندارند، می توانند سرنوشتی بهتر از همين که اکنون در منطقه جاری ست ، داشته باشند؟
در این رابطه نیز باید گفت که اگر به دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران توجه شود و نقش مخالفت ها، جنگ، تحریم و بدخواهی ها نیز در نظر گرفته شود متوجه خواهیم شد که مردم ایران نسبت به گذشته و کشورهای منطقه موفق تر عمل کرده اند و این دستاوردها نتیجه انقلاب اسلامی و استقلال کشور بوده است.
نویسنده دچار این تصور است که سکوت و پرسش نکردن به معنای عدم همراهی ملت ها و دولت ها در خاورمیانه است. در حالی که مردم ایران در تحلیل خود، و رفتارهای مختلف از جمله حمایت از دولت ها و نظام جمهوری اسلامی، انواع انتخابات در ایران، حمایت از کشور در مسائلی مانند جنگ و تحریم و پرونده هسته ای، مذکرات با کشورهای مختلف، بازسازی کشور و حل مشکلات اقتصادی و... بارها همراهی خود را با دولت و نظام نشان داده اند و از نظام حمایت کرده اند.
بر خلاف آنچه نویسنده تصور می کند مردم ایران در مطالعه اخبار، حضور در مساجد و نماز جمعه، هیات های مذهبی، کوچه و بازار و... در جریان مسائل کشور و جامعه هستند و نسبت به آن واکنش نشان می دهند. نسبت به سوء مدیریت ها انتقاد دارند، و با درک برخی محدودیت ها که توسط رقبا و دشمنان صورت می گیرند، در مسیر بهبود جامعه حرکت می کنند.
به عنوان مثال، در سه چهار سال گذشته، مردم ایران خواستار کاهش تورم، بهبود روند صادرات و واردات، اصلاح الگوی مصرف و کاهش مصرف گرایی بوده و نسبت به برخی مشکلات ساختاری انتقاد کرده و با همراهی دولت توانسته اند در این مسیر دستاوردهای بزرگی را نصیب کشور کنند و امروز تورم از 40 درصد به حدود 15 درصد کاهش یافته، تجارت خارجی بهتر شده و با حمایت از مدیران کارآمد، روند بهبود شرایط با وجود تحریم ها و درچارچوب اقتصاد مقاومتی دنبال شده است.
در ارتباط با موضوعاتی مانند اسیدپاشی و سایر مسائل اجتماعی نیز مردم هم اظهار نظر می کنند و هم واکنش مناسب نشان می دهند و این گونه نیست که هیچ پرسشی در مورد مسیر کشور و جامعه نداشته باشند.
مردم ایران متناسب با شرایط و امکاناتی که داشته اند تلاش کرده اند که بهترین انتخاب را در هر زمان داشته باشند، در دوره ای به اصلاحات رای دادند، در دوره ای به دولت سازندگی بعد از جنگ رای دادند، در دوره ای به عدالت خواهی رای دادند و اکنون در شرایط تشدید تحریم ها و مذاکره با غرب، به دولت اعتدال رای داده اند.
این نکات نشان می دهد که مردم ایران و رای دهندگان و روشنفکران و دانشجویان، متناسب با شرایط کشور، با درک وضعیت و ملاحظات سیاسی، به افراد و گروه های سیاسی مورد نظر خود رای داده اند تا بشترین کارایی را شاهد باشند.
این نوع واکنش نشان دادن به واقعیت های جامعه ایران، نشان دهنده تحلیل مناسب، مشارکت در جامعه، حمایت از دولت و نظام، دلسوزی برای کشور، و داشتن پرسش در مورد سرنوشت کشور است و با احساس مسوولیت و تعلق به ایران، به دنبال بهبود شرایط در حد امکانات موجود خود هستند.