رهبر انقلاب اسلامی در بخش مهمی از این سخنرانی، با تأکید بر لزوم استفاده از ظرفیت های بسیار بالای جوانان بخصوص دانشجویان بسیجی، در مسائل کشور و پیشبرد اهداف انقلاب، به تهدیدهای دولت زورگو و قلدر امریکا و تحریم های جدید دنباله روهای اروپایی آن اشاره کردند و گفتند: "اگر بنابر تحریم باشد، ملت ایران هم می تواند تحریم کند و این کار را خواهد کرد."
گروه سیاسی، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در
دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم استان آذربایجان شرقی، ضمن تشکر و
قدردانی فراوان از حضور پرشکوه ملت بزرگ ایران در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال،
در سخنان مهمی، به تشریح شرایط اقتصادی کشور و همچنین راهکارهای علاج
مشکلات، به ویژه ضرورت اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی پرداختند و با اشاره به
شاخ و شانه کشیدن ها و شرط و شروط های آمریکا و تحریم های جدید اعمال شده
از سوی اروپا تأکید کردند: "ملت ایران همواره نشان داده است که اراده قوی
دارد و در موضوع تحریم ها هم ملت ایران می تواند، این توطئه را ناکام
بگذارد."
به گزارش بولتن نیوز، رهبر انقلاب اسلامی در بخش مهمی از این سخنرانی، با تأکید بر لزوم استفاده از ظرفیت های بسیار بالای
جوانان بخصوص دانشجویان بسیجی، در مسائل کشور و پیشبرد اهداف انقلاب، به
تهدیدهای دولت زورگو و قلدر امریکا و تحریم های جدید دنباله روهای اروپایی
آن اشاره کردند و گفتند: "اگر بنابر تحریم باشد، ملت ایران هم می تواند
تحریم کند و این کار را خواهد کرد."
با این همه، شاید یکی از
مهمترین بخش های سخنان مقام معظم رهبری را باید در بخشی جستجو کرد که ایشان
به صراحت به مسئله مذاکرات هسته ای و تحریم های اقتصادی اشاره کرده و
فرمودند: "بنده عقیدهام این است که اگر حتّی در مسئله هستهای هم
همانجور که آنها دیکته می کنند، ما پیش برویم و قبول کنیم دیکته آنها را،
باز هم حرکت مخرّب آنها و تحریم های آنها برداشته نخواهدشد؛ انواع و اقسام
مشکلات را باز هم درست می کنند؛ چون با اصل انقلاب مخالفند."
بر
این اساس، بحث دشمنی غرب و طرفین مذاکرات با اصل انقلاب اسلامی، مسئله ایست
که عطف توجه به آن، در وهله نخست ازسوی تیم مذاکره کننده هسته ای و همچنین
دیگر کارگزاران سیاسی و مدیریتی کشور و البته ملت بزرگ ایران ضروری است و
بی توجهی به این مسئله بی شک، عواقب منفی گسترده ای به همراه خواهد داشت.
ای
درحالی است که به غیر از تحریمهای مربوط به قضیه هستهای که از سال 1384
به بعد در شورای امنیت سازمان ملل کلید خورد، همواره از نخستین روزهای
پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 و 58 و به خصوص از سال 67 و پایان جنگ به
عنوان یکی از مهمترین استراتژی های دشمنان غربی برای کارشکنی و ممانعت از
روند معمول و رو به رشد کشور در زمینه های اقتصادی و متعاقباً دیگر حوزه
ها بوده و به بیان دیگر، بحث بر سر لغو تحریم ها برخلاف آن چه به نظر می
رسد، به هیچ عنوان بحث تازه ای نیست و به بیان دیگر عمر تحریم های اقتصادی
غرب، تقریباً با عمر انقلاب اسلامی برابری می کند.
درحقیقت همین
مسئله غامض است که رهبر انقلاب را به درستی، به این نتیجه می رساند که گمان
این که درصورت رسیدن به توافق هسته ای با غرب تمامی مشکلات ناشی از تحریم
های اقتصادی کشور به یکباره حل شده و سیستم اقتصادی و سیاسی کشورمان به روی
روال و غلطک طبیعی خود می افتد، تنها ناشی از نوعی ساده انگاری سیاسی است و
بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که اساساً روال طبیعی برای نظام اقتصادی
جمهوری اسلامی ایران، تا حدود قابل توجهی با آنچه برای دیگر کشورهای جهان
قابل تصور است، تفاوت دارد و درحقیقت تاکید موکد رهبری بر اصول «اقتصاد
مقاومتی» که در جای جای سخنان ایشان در جمع مردم تبریز و نیز در دیگر
سخنرانی های بیش از یک سال اخیر ایشان به عنوان بحث محوری مطرح بوده، ناشی
از همین دیدگاه نسبت به روابط سیاسی و اقتصادی با غرب است.
این
درحالی است که همواره یکی از مهمترین منطق های ارائه شده ازسوی منتقدان
سیاست های دولت «تدبیر و امید» که سعی نموده برای نخستین بار در طول تاریخ
انقلاب با گفت و گو و مذاکره با غرب مسائل را به چالش کشیده و حل و فصل
کند، این بوده که تمایل زیاد دولت به مذاکره با غرب، آن ها را به این نتیجه
می رساند که تحریم های اقتصادی شان، موثر بوده و با این حساب، امکان لغو
آن ازسوی غرب ناممکن می گردد. غافل از این که بحث تحریم ها چنان که رهبر
انقلاب نیز موکداً بر آن تاکید نمودند، به هیچ عنوان به یک سال و دوسال
اخیر مربوط نیست و به بیان دیگر، غرب به خوبی می داند که حربه تحریم های
اقتصادی که از ابتدای پیروزی انقلاب به صورت غیرمستقیم و با تاکید اندک و
از سال 67 و پس از شکست در جنگ تحمیلی به کشورمان، به صورت علنی و مسقیم و
به عنوان راهکار نخست سیاسی آنان برای ضربه زدن به ایران و انقلاب مطرح
بوده، نیز همچون دیگر کارشکنی های انجام گرفته از سوی آنان، بی فایده بوده و
حتی اگر نخواهیم به شیوه دولت نهم و دهم، آن ها را کاغذپاره بنامیم (که بی
شک این گونه نیز نیستند) باید بپذیریم که همواره راهکارهایی برای مقابله
با این اقدامات خصمانه موجود بوده و کمااینکه در تمام این سال ها نیز این
راهکارها نتیجه بخش بوده اند.
با این همه، بی شک مهمترین، موثرترین
و با وسیع ترین دایره شمولیت و تاثیرگذاری مطروحه در این سال ها، همان
فکر بکر «اقتصاد مقاومتی» است که رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنان مورد
اشاره، ۲۹ بهمن را مصادف با اولین سالگرد ابلاغ سیاست های کلی آن دانسته و
تأکید کردند: «اقتصاد مقاومتی» که برای کشور، در هر شرایطی اعم از تحریم یا
غیرتحریم ضروری است، به معنای آن است که بنیان اقتصادی کشور به گونه ای
ساماندهی شود که تکانه های جهانی در آن اثرگذار نباشد."
بر این اساس، باوجود آن که روند اعمال تحریم های بین المللی روندی طولانی مدت و به تعبیری همسن انقلاب اسلامی است، توجه به این نکته نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است که بی شک تمام و کمال این تحریم ها بنابر شواهد تاریخی، بسیاری طولانی تر از اعمال آن ها خواهد بود و با این حساب به نظر می رسد، قانع کردن غرب که تمامی تحریم ها را بنابر تفاهم و توافق با ایران در بازه زمانی 10 ساله (آنچنان که از شواهد و قراین پیداست، دو طرف پس از مذاکرات طولانی مدت بر سر این بازه زمانی توافق کرده اند) نه تنها شکست نبوده که بی شک پیروزی با اهمیتی برای تیم مذاکره کننده هسته ای خواهد بود و می توان از آن به عنوان یک امتیاز مهم یاد کرد.
این درحالی است که در ابتدای هفته جاری «دکتر مولایی»، استاد حقوق بین الملل دانشگاه تهران نیز در گفت و گویی که در همین خصوص با روزنامه «آرمان» انجام داد، ضمن تایید گفته های رهبر انقلاب، افزود: "درمورد شورای امنیت، رویه این شورا نیز باید مدنظر قرار بگیرد. تصویب
تحریمها یک پروسه طولانی است اما برداشتن آنها طولانیتر است. مثلاً «عراق»
یا «نامیبیا» پس از حل مشکل، به سرعت رفع تحریم نشدند. مکانیسم آن به این
شکل است که ابتدا باید در دستورکار قراربگیرد و بعد اینکه؛ آیا این مساله
در اولویت قراربگیرد یا خیر؟ بعد اعضای دائم مذاکره و اعضای غیردائم را
متقاعد کنند. نکتهای که اینجا وجود دارد، این است که آمریکاییها اگر بتوانند هم
نمیخواهند این کار را انجام دهند. آنها یک محفل حقوقی دارند که میگویند
دست ما نیست."
این استاد دانشگاه معتقد است: "به این خاطر که تحریمهای شورای امنیت بهخصوص قطعنامههای
1920 و 1803 مثل تحریمهای یکجانبه ما را تحت فشار قرار نداده اما
مکانیسمی دارند که طبق آن قطعنامهها، ایران را زیر چتر تهدید امنیت
بینالمللی قرار داده است، آنها قابلیت تفسیر زیادی دارند. در شورای امنیت
کمیته اجرایی وجود دارد که قدرت اجرایی زیادی دارد. وظیفه این کمیته این
است که موارد شامل تحریمها را تشخیص میدهند و اینکه چه مواردی نقض
تحریمهاست. آمریکاییها در آن کمیته دست بالارا دارند. فرض کنید در موضوع
نفتکشهایی که به جابهجایی کالاهای دوگانه مظنون هستند، میتوانند آنها را
متوقف و بازرسی کنند. هواپیما هم به همین شکل است. این ها غیرمستقیم
میتوانند تاثیرگذار باشند. اینکه ما زیر چتر تهدید امنیت ملی آمریکا نیز
قرار گرفتهایم، باعث میشود آمریکاییها گرو نگه دارند. مذاکره درمورد
تحریمهای شورای امنیت خیلی سخت است. اگر تیم مذاکرهکننده ایران روی
تحریمهای شورای امنیت خیلی تاکید دارد، تاکید درستی است اما واقعبینی را
اگر درنظر بگیریم، به ما اجازه نمیدهد که نسبت به این موضوع خوشبین
باشیم."
به هر تفسیر به نظر می رسد، درایت رهبری انقلاب درخصوص مسائل سیاست بین الملل و همچنین مسائل اقتصادی به روشنی راه را پیش روی کارگزاران دولتی روشن نموده و حال باید با انگیزه ای دوچندان و بدون کوچکترین وقفه ناشی از بلاتکلیفی یا سوءظن درخصوص صحت و سلامت مسیر، به پیش حرکت نموده و با اجرای هرچه سریعتر اصول «اقتصاد مقاومتی» به جای آن که منتظر باشیم، تا مشکلاتمان از سوی غرب حل شود، با درایت مواظب ضربات و حملات احتمالی آتی غرب باشیم و با شناخت از ماهیت آن ها و دشمنی و عداوت تاریخ دارشان با اصل انقلاب اسلامی، آستین ها را بالا زده و خود مشکلات کشورمان را حل نماییم.
مگر متکی به تواناییهای خود باشیم وبه باور اقتصادمقاومتی و اجرایی شدن آن در2 مرحله کوتاه و بلند مدت برسیم