اقتصاد ما نفتی [است]؛ یعنی چه؟ یعنی ما نفت را که سرمایهی ماندگار ما است و امکان ارزش افزودهی چندین برابری در آن وجود دارد، از زیر زمین بکشیم بیرون، خام خام بفروشیم به دنیا، پولش را بگیریم و صرف امور جاری کشور بکنیم؛ خسارت از این بالاتر نمیشود. اقتصاد نفتی اینجوری است. خب، نفت را میشود تبدیل کرد به فرآورده.... تا صدبرابرِ این بشود ارزش افزوده برای نفت بهوجود آورد؛ ما از اینها غافلیم؛ نفت خام را از درون چاهها بکشیم بیرون و این ذخیره را - این ذخیره که دوباره در زیر زمین تولید نمیشود...
گروه اجتماعی - بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم تبریز، محورها و موضوعات مختلفی را برای در سال های آینده مدیریت داخلی مصرف و تولید و صادرات کشور بر اساس چارچوب اقتصاد مقاومتی و همچنین تجارت و سیاست خارجی پیش روی مسوولان نظام قرار داده است که یکی از محورهای مهم آن، پرهیز از خام فروشی نفت و تبدیل آن به ارزش افزوده و فراورده های نفتی است
به گزارش بولتن نیوز، بررسی آثار زیانبار خام فروشی نفت، در قبل و بعد از انقلاب نشان می دهد که با فروش بیش از 2 هزار میلیارد دلار نفت خام به ارزش امروز، از فرصت کسب درآمد و ایجاد ارزش افزوده و تقویت پیمانکاران و صنعت داخلی نفت وگاز محروم مانده ایم.
تحریم ها نیز باعث شده که انتقال دانش فنی صنعت نفت وگاز، ساخت پالایشگاه های بیشتر و تبدیل نفت خام به فراورده های نفتی، همکاری با شرکت های بزرگ و معتبر بین المللی و اروپایی و آمریکایی نیز انجام نشود و در نتیجه همچنان روند خام فروشی نفت ادامه یابد.
در حالی که ایران می توانست از طریق توسعه صنعت نفت وگاز و انتقال دانش فنی و همکاری بین المللی، موفق به ایجاد ظرفیت بالاتر استخراج نفت وگاز شود، پالایشگاه های بیشتری را بسازد و نفت خام را تبدیل به فرآورده کند.
تحریم های نفتی و عدم همکاری شرکت های نفتی جهان، باعث شده که ظرفیت تولید نفت خام از 6 میلیون بشکه در سا لهای 54 تا 56 به 4 میلیون و 3 میلیون بشکه در روز کاهش یابد.
ظرفیت محدود تولید پالایشگاه ها نیز باعث شده که حدود 1 میلیون و 600 هزار بشکه نفت خام تبدیل به فراورده شود و مابقی تولید نفت کشور به صورت خام صادر شود.
در حالی که اگر ظرفیت تولید پالایشگاه ها به 3 تا 6 میلیون بشکه در روز افزایش می یافت، ایران می توانست به جای صادرات نفت خام، فرآورده با درآمد و قیمت بالاتر از نفت خام صادر کند.
مقایسه قیمت نفت خام با قیمت بنزین، گازوئیل، قیر، و سایر محصولات نفتی، نشان می دهد که ایران می توانست با تولید فرآورده، چند برابر قیمت نفت خام، درآمد ایجاد کند.
الزامات فرآیند فاصلهگرفتن از خام فروشی و حرکت به سمت تولید فرآوردههای نفتی و ایجاد ارزش افزوده ایجاب می کند که با مرور کارهای انجام شده گذشته، از جمله راه اندازی پالایشگاه های بندرعباس، اراک و توسعه ظرفیت سایر پالایشگاه های کشور، زمینه راه اندازی پالایشگاه های جدید فراهم شود.
در حال حاضر، طرح پالایشگاه ستاره خلیج فارس، با ظرفیتی بزرگ و قابل توجه در حال تکمیل است و در سال های 94 و 95 به بهره برداری خواهد رسید و باعث خواهد شد که تمام تولید نفت خام کشور در این پالایشگاه های جدید، به فراورده تبدیل شود و عملا ایران به جای خام فروشی به کشور صادر کننده فراورده نفتی تبدیل خواهد شد و قیمت و درآمد بالاتری را از این راه کسب خواهد کرد.
نیازها و خلاء ها
همچنین بررسی خلأها، نقاط ضعف و نیازهای پالایشگاه های کشور و تولید فراورده با ارزش افزوده نشان می دهد که برخی پالایشگاه های کشور برای تولید بنزین و فراورده بیشتر، نیازمند احداث و توسعه سیستم کتکراکینگ یا تولید بنزین و فراورده ارزشمند بیشتر هستند.
این سیستم می تواند نفت سنگین ایران که بنزین کمتری دارد را به ذرات ریز و سبک تبدیل کند و به جای آن که 15 درصد نفت خام به بنزین تبدیل شود، سهم بنزین را به 40 درصد تولید پالایشگاه افزایش دهد.
این اقدامات نیازمند سرمایه گذاری، منابع کافی، همکاری با شرکت های معتبر و حضور پیمانکاران و مدیران موفق و دلسوز است.
علاوه بر این، ایجاد توجیه اقتصادی کافی برای احداث پالایشگاه جدید در مناطقی که به بازار صادراتی نزدیک باشد و هزینه احداث را کاهش دهد، باید مورد توجه کارشناسان صنعت نفت قرار گیرد.
از سوی دیگر، افزایش تولید گاز با توجه به برخورداری ایران از دومین ذخایر گاز جهان می تواند موجب استفاده از گاز در پتروشیمی، تولید برق، سوخت رسانی به صنایع داخلی، صادرات گاز به آسیا و کشورهای منطقه و... شود و در این زمینه باید سرمایه گذاری، انتقال دانش فنی، تامین منابع و... در دستور کار باشد.
بررسی تجارب کشورهای پیشرفته در تولید فرآوردهها، نشان می دهد که این کشورها با وجود نداشتن ذخایر نفت، توانسته اند نفت خام وارداتی یا تولید داخلی را به فراورده تبدیل کنند و چند برابر قیمت نفت خام به فروش برسانند.
از سوی دیگر، دولت ها با دریافت مالیات بر تولید کربن، از مصرف بنزین و سایر فرآورده ها مالیات زیادی دریافت می کنند و درآمد قابل توجهی را برای دولت ها ایجاد می کند و این منابع به راه اندازی و نوسازی و بازسازی پالایشگاه ها و انتقال انرژی کمک می کند.
در حالی که در ایران به جای دریافت مالیات، به مصرف بنزین و برق و گازوئیل و... یارانه پرداخت می شود و سهمیه سوخت ارزان و کوپنی شدن یا کارت سوخت و... این واقعیت تلخ را ثابت می کند، که نقطه ضعف بزرگ صنعت نفت ایران، نگاه مصرفی به این صنعت است نه نگاه تجاری وتوسعه ای
وقتی به بهانه حمایت از مصرف سوخت توسط مردم، قیمت را پایین نگه می داریم نه تنها سرانه مصرف کشور چند برابر کشورهای دیگر می شود و تولید صنعتی و ارزش افزوده و تولید ناخالص داخلی کشور متناسب با افزایش مصرف سوخت بالا نمی رود، بلکه از سوی دیگر، درآمدی نیز برای بازسازی و نوسازی پالایشگاه ها و ایجاد پالایشگاه جدید نداریم.
در نتیجه پالایشگاه ها و خطوط انتقال نفت وگاز فرسوده می شود یا به موقع نوسازی نمی شود. خدمات حمل و نقل عمومی و جاده ها و... نیز بازسازی نمی شود و بحران ترافیک و آلودگی هوا و خودروهای تک سرنشین و میلیون ها ساعت اتلاف وقت مردم و... را شاهد هستیم.
لذا اگر قرار باشد که فراورده تولید کنیم و از خام فروشی پرهیز کنیم و فرآورده ها را با ارزش افزوده بالاتر صادر کنیم چاره ای جز این نیست که این سیاست را در یک مجموعه مکمل و کارآمد در نظر بگیریم.
زیرا اگر باشد که پالایشگاه و ارزش افزوده فراورده داشته باشیم اما مصرف داخلی به شدت رشد کند در نتیجه هر چه تولید می شود به جای صادرات باید در داخل مصرف شود.
اما اگر قیمت حامل های انرژی متناسب با بازار جهانی افزایش یابد، مصرف داخل کشور کاهش می یابد و تلاش برای کاهش مصرف خودروها و... بیشتر می شود. ترافیک و سرانه مصرف کمتر خواهد شد و مشکلات کمتر می شود.
در آمد دولت بیشتر خواهد شد و توان بودجه ای و عمرانی کشور نیز بالا می رود.
اما اگر قیمت پایین باشد و مصرف بی رویه رشد کند، مسوولان و احزاب سیاسی و... فشار را برای مصرف فراورده تولید شده در داخل بالا می برند و فریاد مردم سوخت ندارند بلند خواهد شد و نتیجه این می شود که به جای صادرات و کسب درآمد بیشتر، عملا فراورده برای مصرف داخلی به کار گرفته خواهد شد.
لذا باید هشدار داد که در دنیای آینده که نیاز جهان به انرژی ایران بیشتر می شود، باید در داخل کشور از طریق کنترل مصرف، مسوولانه رفتار کنیم و تعهد داشته باشیم تا کشور از طریق تولید و صادرات بیشتر فراورده نفتی و گازی، درآمد بیشتری کسب کند.
ریشه های مصرف گرایی در قبل از انقلاب
به دلیل آماده نبودن نهادها و بسترهای استفاده از درآمد بیشتر نفت، وقتی در سا لهای 1350 به بعد، دولت پهلوی با چند برابر شدن درآمد نفت مواجه شد، با این توهم و تصور که پول بیشتر، کشور را پیشرفته تر خواهد کرد، تمام ارقام برنامه پنجم عمرانی را چند برابر کرد. در نتیجه مردم و اقتصاد با رشد درآمد، به سمت مصرف بیشتر رفتند و تجملات و خودروهای خارجی و مصرف بیشتر باعث واردات بیشتر کالاها در گمرکات و بنادر شد.
بررسی نقش رژیم پهلوی در پایهگذاری خام فروشی و هزینه کردن پول آسان بدست آمده نفت در امور جاری و متکی کردن کشور به واردات با پول نفت، نشان می دهد که در آن دوران به دلیل نبود فکر و برنامه مناسب جهت استفاده از درآمد بیشتر نفت در بخش عمرانی و یا ذخیره کردن آن در حساب های داخلی و بین المللی، رژیم پهلوی تصمیم گرفت که مصرف گرایی و خام فروشی و واردات را بیشتر توسعه دهد و این موضوع باعث ایجاد تجمل گرایی غربی، فاصله طبقاتی و اعتراض گروه های مذهبی و مردم کم درآمد شد.
در حالی که در طرح های عمرانی و ایجاد پالایشگاه و ... صرف می شد، موجب می شد که خام فروشی و مصرف گرایی تاحدودی کنترل شود.
در سال های بعد از انقلاب نیز به دلیل تحریم ها و عدم همکاری شرکت های نفتی و مشکلات مدیریتی داخلی و همچنین جنگ و... فرصت تولید فراورده و پرهیز از خام فروشی ایجاد نشد.
رشد جمعیت و بودجه دولت و مصرف گرایی و واردات، نیز باعث افزایش وابستگی به درآمد حاصل از فروش نفت خام شد. اما در سال های اخیر، دستاوردهای علمی و فنی و روحیه اقتصاد مقاومتی به دنبال تشدید تحریم ها، پرهیز از مصرف گرایی و اصلاح الگوی مصرف و... مطرح شده و زمینه تحقق یکی از شعارهای اصلی انقلاب، یعنی استقلال اقتصادی، تقویت تولید داخلی، کاهش واردات، رشد صادرات غیر نفتی و... را فراهم آورده است و این فرصت تاریخی را باید مغتنم شمرد و برای تبدیل نفت خام به فراورده تلاش کرد.
آیت اله خامنه ای در این زمینه سخنانی را به شرح زیر مطرح کرده اند: اقتصاد ما نفتی [است]؛ یعنی چه؟ یعنی ما نفت را که سرمایهی ماندگار ما است و امکان ارزش افزودهی چندین برابری در آن وجود دارد، از زیر زمین بکشیم بیرون، خام خام بفروشیم به دنیا، پولش را بگیریم و صرف امور جاری کشور بکنیم؛ خسارت از این بالاتر نمیشود. اقتصاد نفتی اینجوری است. خب، نفت را میشود تبدیل کرد به فرآورده. بنده احتمال میدهم - بعضی از دقّتهای علمی هم همین را تأیید میکند - شاید؛ این نفتی که ما آن را تبدیل میکنیم به بنزین و گازوئیل و نفت سفید و مثلاً مصرف اینجوری میکنیم، با تولید فراوردههایی که تا امروز، بشر آن فراوردهها را تولید نکرده است، تا صدبرابرِ این بشود ارزش افزوده برای نفت بهوجود آورد؛ ما از اینها غافلیم؛ نفت خام را از درون چاهها بکشیم بیرون و این ذخیره را - این ذخیره که دوباره در زیر زمین تولید نمیشود؛ جزو چیزهای پایانپذیر است؛ اینها تبدیلپذیر نیست که بگوییم تمام [آن را] میکِشیم، جای آن میآید؛ نه، وقتی کشیدیم، تمام میشود؛ نفت اینجور است، گاز اینجور است - بفروشیم، پول آن را صرف کنیم در مصارف جاری کشور؛ از این بدتر واقعاً چیزی نمیشود؛ این جزو میراثهای شوم رژیم طاغوت و رژیم گذشته است. یک راه پول درآوردنِ آسانی هم هست و بعضی از مسئولین در طول زمانهای مختلف هم ترجیح دادند که از این پولِ آسان استفاده کنند.
از آنجا که ایران در منطقه ای واقع شده که ارتباط با اروپا، کشورهای مشترک المنافع شمال ایران و حاشیه دریای خزر، کشورهای جنوب خلیج فارس، هند و چین و پاکستان در شرق، ترکیه و عراق در غرب را با سایر نقاط فراهم می کند، لذا کشورهای غربی تلاش کرده اند که ایران از فرصت ترانزیت، و راه ارتباطی هوایی، مخابراتی، صنعتی، نفت وگاز، و سایر زمینه های صنعتی و تجاری برای ایجاد ارتباط بین کشورها و کسب درآمد، نتواند استفاده کند.
به عبارت دیگر، کشورهای غربی با تحریم ایران به شیوه های مختلف، سعی کرده اند که کشورهای اطراف ایران از طریق خاک کشور ما اقدام به نقل و انتقال نفت وگاز، ترانزیت زمینی و هوایی و... نکنند و همکاری منطقه ای بین ایران و سایر کشورها برای کاهش هزینه های ارتباطات تجاری و صنعتی فراهم نشود.
اما در مقابل، باید توجه داشت که جهان آینده و رشد روز افزون نیاز کشورهای اروپایی و آمریکایی و آسیایی به منطقه غرب آسیا و به خصوص ایران در زمینه های مختلف از جمله نفت وگاز، فرصت بزرگی را برای مسوولان جمهوری اسلامی فراهم کرده تا در مقابل بدخواهی ها و تحریم های غرب، جمهوری اسلامی با تکیه بر ذخایر عظیم نفت وگاز خود که در مجموع بزرگترین منابع انرژی جهان و منطقه را در اختیار دارد، با کشورهای غربی حامی اسرائیل و آمریکا و انگلیس، مقابله به مثل کند.
براین اساس، باید توجه داشت که کشورهای غربی و اروپایی و همپیمان های آنها، نیاز به بالقوه و بالفعل به ایران دارند و خوب درک کرده اند که جهان آینده بدون توجه به جایگاه بزرگ ایران در بازار انرژی و ارتباطات منطقه ای، با رشد هزینه ها و چالش های اساسی مواجه خواهد بود.
لذا این کشورها باید بدانند که تا ابد نمی توانند روی منابع گاز و نفت روسیه یا ترکمنستان و... حساب باز کنند و به زودی مجبور خواهند بود که از منابع گاز ایران بهره ببرند و لذا اگر امروز حسن نیت نداشته باشند و بدخواهی و تحریم ها را ادامه دهند، در آینده نمی توانند روی همکاری ایران حساب باز کنند.
به همین خاطر بیانات رهبری مبنی بر تحریم گازی یا سایر تحریم ها علیه غرب و اروپا، به خوبی قابل درک و روشن است و نشان دهنده موقعیت استراتژیک ایران در بازار جهانی است و با نگاه به آینده و ضرورت ها و تحولات سال های آینده مطرح شده است و کسانی که از تحولات آینده باخبر هستند، منظور سخنان مقام رهبری را به خوبی درک کردند و نسبت به آن بی تفاوت نیستند.
براین اساس، لازم است که با نگاهی به گذشته و به خصوص در سال های قبل و بعد از انقلاب، رفتار کشورهای غربی، حکومت پهلوی و به خصوص رفتار آمریکا و انگلیس در سال های بعد از انقلاب را به خوبی ارزیابی کنیم تا مشخص شود که دلیل سخنان مقام معظم رهبری چه بوده است و غرب چگونه باید پاسخ بدخواهی ها، افزایش وابستگی کشور به خام فروش نفت در قبل و بعد از انقلاب، و تحریم های سال های بعد از انقلاب را دریافت کنند.
تحریم های بعد از انقلاب، تنها به تشدید تحریم های مقطع سال 1389 به این سو و در رابطه با پرونده هسته ای ایران محدود نمی شود. این کشورها حتی در سال های 1359 تا 1367 و پس از آن نیز، چه در دوره جنگ و چه پس از آن، بدخواهی و تحریم ها را در دستور کار خود داشته اند.
آمریکا بارها با کشورهای منطقه برای همکاری تجاری و صنعتی و سیاسی با ایران هشدار داده و مانع قراردادهای بزرگ تجاری، ارتباطی و صنعتی شده است.
از جمله به کشورهای پاکستان، هند، چین و... بارها هشدار داده و مانع گسترش همکاری های ایران با کشورهای مختلف شده است.