کد خبر: ۲۴۲۵۰۷
تاریخ انتشار:
سینمای اجتماعی معاصر ایرانی؛

پافشاری مصرانه روی قواعد ژانر احمقانه است

واقعا خیال می‌کنیم کسانی که وسترن و گانگستری درجه یک ساخته‌اند، آمده‌اند از روی قوانین ژانر تبعیت کرده‌اند؟ اصلا قوانین ژانر براساس فیلم آنها ساخته شده است. همه چیز به نفع جذابیت در فیلم قابل دخل و تصرف است.
هر نوع پافشاری مصرانه روی قواعد ژانر احمقانه است
گروه سینما و تلویزیون، واقعا خیال می‌کنیم کسانی که وسترن و گانگستری درجه یک ساخته‌اند، آمده‌اند از روی قوانین ژانر تبعیت کرده‌اند؟ اصلا قوانین ژانر براساس فیلم آنها ساخته شده است. همه چیز به نفع جذابیت در فیلم قابل دخل و تصرف است.

به گزارش بولتن نیوز، حمید نعمت الله: دو سال پیش عضو هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر بودم. دیدن بی‌وقفه و پشت سر فیلم‌های خسته‌کننده کم کم تبدیل به ماجرای آزاردهنده‌ای شد .فیلم‌ها جذاب نبودند. البته جذابیت معیار خوب یا بد بودن فیلم نیست و من کلا در تماشای فیلم آدم سختگیری هستم. در هیات انتخاب آن سال هم صندلی‌ام را گذاشته بودم جلوی در که اگر خسته شدم از سالن بزنم بروم. دیدن روزی شش فیلم خسته کننده است و کسالت بار بودن تعداد زیادی از آن‌ها هم خسته‌ترم می‌کرد.

واقعیت این بود که من با چیزی به نام محتوازدگی در سینمای ایران روبرو شده‌ بودم. فیلم‌های سینمایی به معنای واقعی کلمه، دیگر جذابیتی نداشتند، خسته‌کننده بودند و سرگرم هم نمی‌کردند. یکی از دلایلی که تصمیم به ساخت «آرایش غلیظ» گرفتم همین بود. «تماشایی» شدن فیلم اصلیترین هدف و برنامه من بود. اتفاقا زمان ساخت هم از همین کلمه «تماشا» استفاده می‌کردیم. به هادی مقدم دوست گفتم می‌خواهم فیلمی بسازم که ریتم تند و جذابی داشته باشد تا تماشایش لذتبخش باشد. این جذابیت‌‌  نکته اصلی بود که به طرح اولیه اضافه کردیم.

گمان می کنم اولین وظیفه کسی که می خواهد متن دراماتیک بسازد و یا بنویسد، یک فیلمساز، یک فیلمنامه‌نویس و یک نمایشنامه‌نویس ایجاد جذابیت است. اولین مشقی که در مدرسه آن‌ها وجود دارد این است که چگونه تماشاگر را با خود همراه کنیم و جذابیت ایجاد کنیم. اولین تکلیف هیچ وقت این نیست که چه محتوایی به تماشاگر ارائه کنیم بلکه تکلیف بزرگ ما این است که مردم را جذب کنیم. برای این جذب کردن، البته کلمه دیگری هم به نام سرگرم کردن وجود دارد،اما این سرگرم کردن همواره محل دردسرها و مناقشه های زیادی بوده است. عده‌ای همواره می گویند که سینما کارش سرگرمی است و در عین حال گروهی نقطه مقابل این ایده هستند و با این موضوع کنار نمی آیند. به نظرم آنها که می‌گویند سینما سرگرمی است، هم کاملا آن را نپذیرفته اند و همچنین آنها که می گویند سینما ابزاری است برای پیام و ... هم به یک نظر سوتفاهمی دامن می‌زنند. راه حل من این است که اگر جای کلمه «سرگرمی» کلمه متناسب‌تری پیدا کنیم مشکل حل خواهد شد.

در آثار هنری مثلا در یک اثر نقاشی، این  جذابیت است که مخاطب را جذب می‌کند اما ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود، همین جذابیت باعث می‌شود که به همین اثر نقاشی بارها نگاه کند و شاید تامل کند. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم که اتفاقی که در جذابیت می‌افتد فقط سرگرمی است. بلکه چیزی فراتر از سرگرمی است، سرگرمی با یکبار مواجهه تمام می شود مثل تاثیری که سیرک روی آدم می‌گذارد. اما وقتی فیلم‌ها را هرچند وقت یکبار ، دوباره نگاه می‌کنیم و راجع به آن‌ها بحث می کنیم پس با چیزی فراتر از سرگرمی سروکار داریم. من خودم از کلمه «شورانگیز» زیاد استفاده می‌کنم، این لفظ سرگرمی پاسخگو نیست و این سوتفاهمی را که می‌گویید ایجاد کرده است.

اما چرا سینما از جذابیت دور شده است. چون خودش را محدود کرده است. اصلا این کلمه ژانر مایه دردسر است. وقتی برای فیلم ژانر انتخاب کنی مجبوری قواعد آن را هم رعایت کنی.‌‌ همان کسانی که ژانر‌ها را ابداع کردند در کار‌هایشان مدام مرز‌هایش را می‌شکنند، در حالی که فیلمسازان ما در ایران سفت و سخت پای قواعد قدیمی ژانر ایستاده‌اند.

متاسفانه ما در زمینه دانش تئوریک جاری خیلی نصفه و نیمه همه چیز را بلد شده‌ایم. بیشتر مثل افرادی هستیم که از کتاب‌ها فقط فهرست‌هایشان را می‌خوانند یا حتی خواندن مقدمه کتاب‌ها هم برایشان سخت است. این تعاریف وضع شده مثل قواعد ژانر وضع درست و درمانی ندارد و حرف زدن درباره این موضوعات و سعی در لحاظ کردن آنها باعث آسیب شده است.اصولا به قول گدار قواعد آموخته می‌شوند که زیرپا گذاشته شوند. این آسیب‌های ناشی در درک نصفه و نیمه این قواعد را شما در روابط بین تهیه کننده و سینماگر، مسئولین و سینماگر و و منتقد و سینما‌گر می بینید.

نگاه ما به سینما تا اندازه‌ زیادی به انحراف رفته است. سینما مگر هندسه است که قواعدش توسط طالس و فیثاغورت وضع شده باشد که اگر دایره‌تان یا مثلث تان دایره واقعی یا مثلث واقعی نباشد تهیه‌کننده و منتقد و مسئول بیایند شما را ملامت کنند یا مانع کارتان شوند. من اصلا ترجیح می‌دهم به جای قوانین بگویم معارف. این معارف در جاهایی که سینما ریشه‌دارتر است همواره به‌روز می‌شود. اصلا این معارف کاربردش برای بهتر شدن و ارتقا فیلم هاست نه برای اینکه مثل شابلون‌های قدیمی پاسخ های صحیح تست‌های چهارجوابی تست‌های کنکور بیاییم ببینیم کی کجا اشتباه کرده. اگر بپذیریم معارف برای ارتقا است آن ها را یاد می‌گیریم نه اینکه به آن‌ها آویزان شویم. مثال می‌زنم. واقعا خیال می‌کنیم کسانی که وسترن و گانگستری درجه یک ساخته‌اند، آمده‌اند از روی قوانین ژانر تبعیت کرده‌اند؟ اصلا قوانین ژانر براساس فیلم آنها ساخته شده است. همه چیز به نفع جذابیت در فیلم  قابل دخل و تصرف است و هرگونه پافشاری بر این جور درس‌ها و قوانین اگر به جذابیت لطمه بزند احمقانه و رعایت آن احمقانه‌تر است.

اگر سینما با این وضع ادامه پیدا کند این محتوازدگی، برآینده سینما را کسل‌کننده‌تر هم خواهد کرد. چاره‌ای نیست جز اینکه قواعد را بشکنیم و بیرون بیاییم.


منبع: خبرگزاری تسنیم

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین