گروه هنرهای تجسمی، در یکی از فرعیهای خیابان معالیآباد شیراز، هنرمند مهاجری اقامت دارد که کلید شهر فلوریدا را پس از برگزاری یک نمایشگاه نقاشی باشکوه از دست شهردارش گرفت و شهروندانی در آن سوی جهان هستند که روز 24 مارس را در تقویمشان با نام او میشناسند.
به گزارش بولتن نیوز، «حسام ابریشمی» 64 سال پیش در شیراز به دنیا آمد و بهتازگی برای برگزاری دومین کارگاه نقاشیاش به این شهر سفر کرده است.
ابریشمی را با دنیای رنگ میشناسیم، اما گاهی در غیاب رنگ، اندوه را با خطوط سیاه و تیره بر زمینهی سپید بوم نقش میزند. او قرار است بیشتر تصویرگر انسانهایی شاد و دستافشان باشد و همین موضوع بهترین بهانه برای گفتوگوی خبرنگار ایسنا با او بود.
این نقاش دربارهی رنگی یا سیاه و سفید بودن آثارش معتقد است: آن نقاشیهایی که در آنها از رنگ استفاده میکنم، بیانگر رویاهای من هستند. در نامگذاری این آثار نیز سعی دارم از کلمهی رویا بهطور خاص بهره گیرم. آثار رنگیام از شادی و خوبی لبریزند؛ اما در کارهای سیاه و سفید با اندوه و نگرانی، واقعیت روزگار را نقاشی میکنم.
او شرایط اجتماعی و جغرافیا را در رنگی یا سیاه و سفید بودن آثارش موثر دانست و اظهار کرد: گاهی هنگام کشیدن یک نقاشی با استفاده از رنگ، اخبار ناراحتکنندهای را میشنوم و دیگر ادامهی آن نقاشی برایم امکانپذیر نیست. سپس رنگهای تیره را برای کشیدن یک نقاشی دیگر آماده میکنم.
این نقاش بر لزوم آزاد بودن هنرمند تأکید و بیان کرد: هنرمند آزاد است و باید آزاد گذاشته شود، هر هنرمندی ممنوعیتهای قانونی، شرعی و عرفی کشورش را میداند و کمتر پیش میآید آنها را در آثارش رعایت نکند.
وی ادامه داد: در مقایسهی شرایط عرضهی آثار هنری در ایران با سایر کشورها، تا اندازهای متأسف میشوم و از اینکه نمایشگاه و آموزشگاههای متعددی بهدلیل شرایط نامساعد برای همیشه تعطیل میشوند، افسوس میخورم.
ابریشمی که ایرانی بودن را مانع پیشرفت جهانی نمیداند، دربارهی برگزاری نمایشگاه در کشورهای دیگر، گفت: در کشورهایی مانند ایتالیا، کانادا، استرالیا، آمریکا، ژاپن، انگلستان، شیلی و ... نمایشگاه برگزار کرده و همواره مورد پذیرش، حمایت و احترام قرار گرفتهام و تابلوهایم بدون هیچ پیشامد نگرانکنندهای خریده شدهاند؛ اما در ایران فقط دوبار در طول بیش از 40 سال فعالیت هنریام آثارم را بهنمایش گذاشتهام. هربار تصمیم به این کار گرفتهام بهخاطر موانع و مراحل زمانبر، عقبنشینی کردهام.
وی نسبت به ارتقای وضعیت «اقتصاد هنر» در ایران امیدوار است و در اینباره تصریح کرد: اگر روزی هنر در ایران بهعنوان یک شغل پذیرفته شود تا هنرمند بتواند پیشرفت کند و بهلحاظ کسب درآمد در تنگنا نباشد، آن وقت وضعیت مطلوب خواهد بود. البته رقابت در کشورهای دیگر نیز زیاد است و فرصتها در اختیار افراد مستعد و کوشا قرار میگیرد.
ابریشمی تأکید کرد: اگر فردی استعداد داشته باشد میتواند با پشتکار به موفقیت برسد و محدودیت در هیچ کجای دنیا نمیتواند مانعی برای رشد هنرمند باشد.
او که فوق لیسانس رشتهی نقاشی را از ایتالیا و مدرک دکتریاش را از آمریکا گرفته است، مدرک تحصیلی را در رشتهی هنر چندان با اهمیت ندانست و اظهار کرد: اگر سواد با تجربه و مهارت آمیخته نشود، کاربردی نخواهد بود و موفقیتی بهدنبال ندارد.
ابریشمی دربارهی فعالیت روزانهاش توضیح داد: روزی 12 ساعت در کارگاه، نقاشی میکنم. برنامهریزی برایه برگزاری نمایشگاه و فروش آثارم نیز توسط یک شرکت هنری بهصورت تخصصی انجام میشود. حتی در خرید بوم و لوازم نقاشی هم دخالتی ندارم و تمرکزم را فقط روی حرفهام میگذارم.
او بیش از 160 نمایشگاه فردی و 40 نمایشگاه گروهی برگزار کرده است؛ البته بیشتر در کشورهای دیگر. در ایران نیز یکبار سالها قبل در موزهی هنرهای معاصر نمایشگاهی برگزار کرد و یکبار هم در شیراز آثارش را بهنمایش گذاشت.
ابریشمی به مقایسهی وضعیت برگزاری نمایشگاه در ایران با سایر کشورها پرداخت و گفت: هنرمند در خارج از کشور فقط دغدغهی خلق اثر را دارد؛ اما یک هنرمند نقاش در ایران، با مشغلههایی مانند گرفتن مجوز، یافتن یک گالری مناسب، تبلیغات و ... درگیر است.
او با اشاره به اینکه هنر نقاشی در ایران مخاطبان زیادی دارد، اظهار کرد: مخاطبان کارگاه «یک روز، یک نقاش، یک رنگ، یک اثر و دیگر هیچ» حدود دو ساعت در سکوت محض نشسته بودند و به نقاشی کشیدن من دقت میکردند. هیچ رفتوآمدی نبود و فقط موسیقی ملایمی پخش میشد. رفتار حاضران غافلگیرکننده بود و این شاید بهدلیل کم بودن اینگونه برنامهها است یا افزایش تعداد علاقهمندان به نقاشی، به هر حال میتواند دلایل متعددی داشته باشد.
وی دربارهی مهمترین خاطرهی 14سالگیاش، گفت: با شیطنت بسیار، دوران نوجوانی را پشت سر میگذاشتم تا اینکه در 14سالگی با خریدن دفتر نقاشی و مداد کنته تصمیم گرفتم نقاشیهای بهتری بکشم. از روی یکی از طرحهای دبیر نقاشی که آقای معزی نام داشت، پیرمردی را با صورت چروکیده کشیدم که مورد استقبال او قرار گرفت و یادآوری کرد که به هیچ شاگردی تا آن روز نمرهی 20 نداده، ولی حالا این طلسم را میشکند.
او افزود: آن روز از پای تخته تا نیمکتم، مانند این بود که روی ابرها قدم برمیداشتم، برایم لحظات بهکندی سپری میشد و از همان زمان برای کسب مهارت در نقاشی تصمیم خود را گرفتم. همیشه در دروس ورزش و نقاشی نمرهی 20 میگرفتم و به این ترتیب، انگیزهام در نقاشی بیشتر میشد.
ابریشمی که شبهای امتحان به بهانه درس خواندن خلوت میکرد تا بهصورت پنهانی مشغول کشیدن نقاشی شود، این هنر را بدون استاد و آموزگار تا آنجا دنبال کرد که در استان فارس و سپس در مسابقات سراسری کشوری، رتبهی اول را کسب کرد.
این هنرمند با اشاره به اینکه در دوران خدمت سربازی هم نقاشی میکشیدم، ادامه داد: در دوران قبل از انقلاب و مدتی پس از دوران سربازی، برای رادیو و تلویزیون و شرکتهای گاز و صنایع الکترونیکی، نقاشی میکشیدم و امور مربوط به طراحیشان را عهدهدار بودم، درآمد بسیار خوبی هم داشتم، چون ضمن این نوع فعالیتها همچنان پرتره هم میکشیدم؛ اما ناگهان متوجه شدم که از هدف اصلیام دور ماندهام، به همین دلیل به فلورانس سفر کردم. در زمان دانشجویی نیز برای امرار معاش، چهرهی گردشگران شهر فلورانس را نقاشی میکردم و میفروختم.
ابریشمی در پایان تأکید کرد: برای پیشرفت در نقاشی، مهاجرت کردم. با این حال، دلباختهی ایران هستم و مدام به کشورم و استان فارس سفر میکنم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com