به گزارش بولتن نیوز،به نقل از اشراف، دکتر «لسلی اچ.گلب» رئیس سابق شورای روابط خارجی طی سالهای ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۳، برنده جایزه پولیتزر و از مقام ارشد اسبق وزارت امور خارجه و وزارت دفاع در یادداشتی آورده است: دولت اوباما ائتلافی را تشکیل داده که بهقدری ضعیف است که گویی از سر اکراه و جبر بوده است؛ اما زمان آن رسیده که دولت آمریکا به نیروهایی متوسل شود که توان انجام این کار را دارند. تیم «اوباما» در آغاز این هفته، در واشنگتن میزبان رهبران نظامی کشورهای متعهد به نبرد با داعش بود؛ عملیاتی که پنتاگون آن را عملیات «عزم باطنی» نامیده است؛ اما تنها ۲۱ نماینده از ۶۰ کشور عضو ائتلاف حاضر بودند. البته در خصوص غایبین سخنی به میان نیامد. همینطور در این خصوص که این متعهدان چقدر در این نبرد کمفروغ ظاهرشدهاند یا درباره این واقعیت که خبری از وعده جدیدی برای کمک در میان نبود، نیز چیزی بیان نشد. تنها راه شکست داعش، بهعنوان یک خلافت خود خوانده، در کوتاهمدت برای آمریکا همکاری با حکومت «بشار اسد» و ایران است؛ راهی که هرچند صعب و دشوار است ولی جایگزینی هم ندارد.
دلایل این مدعا بهطور خلاصه بدین قرارند: اول اینکه نیروی هوایی نمیتواند داعش را متوقف کند چه رسد به اینکه بخواهد این گروه را شکست دهد. حتی آنها که اکنون طرفدار تشدید حملات هوایی آمریکا هستند نیز میدانند که این کار نتیجه کاملی در برندارد. دوم اینکه نه عراق و نه شورشیان موردحمایت آمریکا در سوریه، حداقل تا مدتی قادر، به تأمین نیروی زمینی قابل اتکایی نیستند. کافی است به عملکرد آنها تا امروز نگاه کنید و ببینید که آیا آمریکا میتواند کار دیگری بکند. مقامات کاخ سفید نمیخواهند علناً به محدودیت کارایی حملات هوایی اذعان کنند؛ به این دلیل که این تنها کاری است که آمریکا و متحدانش اکنون بر سر آن توافق کردهاند. بااینحال آنها خود بهخوبی میدانند که هرچند موشکها، پهبادها و بمبها میتوانند به نیروهای کرد نزدیک کردستان کمک کنند، تجهیزات پالایشگاهی در اختیار داعش را نابود سازند و از تجمع نیروها و زرهپوشهای داعش جلوگیری کنند، اما به همین موارد محدود خواهد بود.
■اشتباهات راهبردی آمریکا ■
بااینحال کاخ سفید تاکنون بهضرورت بهکارگیری نیروی زمینی نپرداخته است. دولت «اوباما» میگوید ارتش عراق برای نوری «مالکی» نمیجنگد، ولی برای دولتی مقبولتر خواهد جنگید. بدین ترتیب نخستوزیر شیعه عراق برکنار شد و با یک شیعه منعطفتر، که ممکن است سنیها و کردهای ناراضی را خشنود سازد، جایگزین شد؛ اما اوضاع به این خوبی نیست. حکومت تازه تأسیس عراق نشان نداده که قادر است دردهای سیاسی عراق را درمان کند و نیروهای نظامی عراقی نیز قدرت بیشتری نیافتهاند. حتی این نمیتوان بهیقین گفت که آنها میتوانند از بغداد و تأسیسات نفتی جنوب حفاظت کنند. تیم «اوباما» همچنین نمیتواند شعار چندساله خود در خصوص پایان نبرد در سوریه با تکیهبر مسلح ساختن دمکراتهای این کشور، یا شورشیان بهاصطلاح میانهرو، را رها کند. این شورشیان در آمریکا طرفداران زیادی مثل جمهوریخواهانی چون سناتور «جان مککین» تا «هیلاری کلینتون» و «لئون پانتا» دارند اما این طرفداران واقعیتهای اساسیای را نادیده گرفتهاند.
■ بسیاری از شورشیان سوری سلاحهای آمریکایی را به جهادیها میفروشند ■
گروههای درون ائتلاف ملی سوریه، و بدنه رهبری شورشیان هنوز نتوانستهاند به توافق برسند و کنترل محدودی بر شورشیان درون میدان نبرد دارند. شورششان درون سوریه، کسانی که آمریکاییها مشتاق کمک به آنها هستند، فاقد سازماندهی هستند. گرایش سیاسی آنها شامل طیفی از طرفداران دمکراسی تا بنیادگرایان است و بسیاری از آنها سلاحهایی که آمریکا به آنان داده است را به جهادیها میفروشند. درواقع واشنگتن باید یک برنامه بلندمدت دقیق برای مسلح کردن و آموزش این شورشیان داشته باشد، تا آنها بتوانند با حکومت علوی دمشق نبرد کنند و آن را بهزانو دربیاوردند. بااینحال بیمعناست که «اوباما» همچنان به دنبال کمکهای اضطراری صدها میلیون دلاری برای ارسال تسلیحات به گروههایی که احتمالاً توانی برای جذب این کمکها ندارند، باشد. اکنون زمان مطلقگرایی اخلاقی و ژست اخلاقی نیست؛ و باید به مهمترین تهدید موجود پرداخت.
■توافق «اسد» با آمریکا ■
بههرروی تیم «اوباما» و پنتاگون بهخوبی به محدودیتهای شورشیان واقفند و به دنبال جایگزینی راهبردی هستند. این سیاست خارجی آمریکا، ماه گذشته وقتی وزیر امور خارجه «جان کری» از قصد آمریکا برای نجنگیدن با «اسد» پرده برداشت، علنی شد. نتیجه روشن از این تحرکات پیچیده این بوده است که «اسد» سیستم ضد هوایی خود را در هنگامیکه نیروی هوای آمریکا خاک این کشور را بمباران میکند از کار انداخته است و آمریکا بهنوبه خود میدانهای نفتی بزرگ تحت سلطه داعش را بمباران نکرده است. این کار ظاهراً به این دلیل است که «اسد» میخواهد پس از دستیابی دوباره به این مناطق از آنها استفاده کند. تنها حکومت «اسد» و ایران میتوانند نیروی زمینی کافی را در کوتاهمدت فراهم میکنند؛ ترکیه متحد دیگر آمریکا بیشتر به دنبال سرکوب کردهای درون قلمرو خود است تا مبارزه ا داعش در خارج از این کشور.
■ مسکو میتواند به تسهیل همکاری میان سوریه، ایران و آمریکا کمک کند ■
بر روی کاغذ ارتش «اسد» بالغبر ۱۰۰۰۰۰ نفر است و ۳۰ جت جنگی در اختیار دارد. حتی اگر توان جنگی دولت «اسد» نصف این مقدار باشد، سوریه اکنون بهترین گزینه در این زمینه در میان همسایگان عربش است. نیروهای ایرانی حتی قویتر از سوریها هستند.
«اسد» تاکنون فریبکاری خود را ثابت کرده است. شکست داعش اولویت اول او نیست؛ او همچنان به دنبال شکست شورشیان است و به دلالی نفت دزدیدهشده خود در بازار جهانی و به نفع جهادیهای داعش مشغول است.
معالوصف «اسد» اخیراً نشان داده است که رویکرد خود را تغییر داده است؛ اما حاضر نیست توجه خود را کاملاً به داعش معطوف دارد مگر اینکه آمریکا – و احتمالاً روسیه- متعهد شوند که از شورشیان در برابر او حمایت نخواهند کرد. روسیه که پر از ناراضیان مسلح مسلمان است حتی بیش از آمریکا در معرض خطر داعش قرار دارد. مسکو میتواند به تسهیل همکاری میان سوریه، ایران و آمریکا کمک کند؛ اما این کار نه به این خاطر که احساسات «ولادیمیر پوتین» جریحهدار شده است بلکه به این دلیل است که این امر آشکارا به نفع روسیه است.
■ همکاری با «اسد» در حال حاضر تنها راه برای کم کردن از ابعاد فاجعه انسانی در سوریه است ■
همکاری با «اسد» در حال حاضر تنها راه برای کم کردن از ابعاد فاجعه انسانی در سوریه است؛ و بدین ترتیب نخستین شرط همکاری باید احترام به مناطق مسکونی زیر سلطه شورشیان، بر اساس آتشبسی دوطرفه، باشد. این توافق باید ربطی به راهحل نهایی بحران سوریه، نخواهد داشت؛ اما میتواند به حل صلحآمیز مسائل کمک کند و دو طرف را بر نبرد با افراطیون متمرکز سازد. هم اصلاحطلبان و هم تندروها ایرانی، داعش را خطری بزرگ برای دولتهای شیعه تهران، دمشق و بغداد میبینند. ایرانیها دارای ادوات کافی و انگیزه لازم برای تبدیلشدن به شریکی مؤثر برای آمریکا هستند؛ اما همواره این خطر وجود دارد که ایدئولوژی انقلابی این کشور قدرت بیشتری بیابد. نیروهای زمینی ایران، اگر توافق حاصل شود، باید بر بغداد و جنوب عراق تمرکز کنند. رفتن به سمت شمال سنیهای عراق، کسانی که بغداد و واشنگتن به دنبال جلب رضایت آنها هستند، را عصبانی میکند. جلب پشتیبانی این سنیها کاری دشوار است اما این سنیها تندرو نیستند و با کسب خودمختاری محلی راضی خواهند شد.
■ ایران و «اسد» پس از این ائتلاف ضد جهادی، قدرت بیشتری خواهند یافت ■
خطرات راهبردی بلندمدتی وجود دارد؛ ایران و «اسد» پس از این ائتلاف ضد جهادی، در خاورمیانه و بیرون از آن، قدرت بیشتری خواهند یافت. لازم به ذکر نیست که مسئولین سوری و ایرانی روابط بسیار نزدیکی با هم دارند؛ اما سرانجام هر دو عمدتاً قدرتهایی بودهاند که به دنبال دفاع از خود هستند. «اسد» بیشتر برای دشمن مردم خودش است تا همسایگانش. تبلیغات انقلابی ایران، حمایت این کشور از گروههای تروریستی منطقهای، مثل حزبالله، و برنامه هستهای این کشور نیازمند مراقبت بیشتری است اما ذیل اینها امکاناتی وجود دارد که به امتحانش میارزد.
آمریکا، به نحو تاریخی، مشکلی با همکاری با دشمنانش ندارد. این کشور برای نبرد با «هیتلر» با «استالین» همپیمان شد. آمریکا با کشورهای خلیجفارس برای چند دهه متحد بوده است؛ اما هیچکدام از دوستان آمریکا، بیش از عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی و قطر برای امنیت ملی آمریکا خطرناک نبودهاند.
■خطر کشورهای عرب خلیجفارس برای آمریکا ■
این کشورها در طول چند دهه صدها میلیون دلار پول و سلاح برای تمامی گروههای تروریستی که آمریکا و متحدانش را در سراسر جهان تهدید میکنند فراهم کردهاند.
اکنون زمان مطلقگرایی اخلاقی و ژست اخلاقی نیست؛ و باید به مهمترین تهدید موجود پرداخت. مهمترین تهدید فعلی پیش روی آمریکا در حال حاضر داعش و طرفدارانش است. اگر آنها به پایگاهی عملیاتی در شرق دست یابند، بهتمامی کشورها آسیب خواهند رساند و حملاتی تروریستی علیه کشورهایی که تاکنون آسیبی ندیدهاند، انجام خواهند داد؛ بنابراین همین حالا و در هرجایی باید بهشدت با آنها مقابله شود – و راهی برای این کار بهجز همکاری با دشمنانی که بهخوبی میشناسیمشان وجود ندارد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com