شدت گرفتن تنازع قدرت در میان اصلاح طلبان تاکیدی است بر این که جبهه اصلاحات در گیر و دار مدل سرباز-ژنرال گرفتار آمده و تلاش هایی برای خروج از تحت انقیاد بودن نسل اول توسط نسل دوم در حال شکل گیری است. مدلی که هر هشت سال یک بار تکرار می شود!.
گروه سیاسی، روزنامه شرق، 22 مرداد در بخشی از یک یادداشت به قلم محمدرضاتاجیک با تیتر " الان وقت ترمیم تور سیاسی اصلاح طلبان است" نوشت: "برای نسلی از اصلاحطلبان اکنون وقت خشککردن و ترمیمکردن تور سیاسی است، اما در همین «وقته» و «وقفه» نیز نباید امر ماهیگیری تعطیل شود، بلکه این وظیفه باید به نسل بعدی واگذار شود. متاسفانه صاحبان این ایده در جریان اصلاحطلبی محدود به اصلاحطلبان اصیلی است که بیش و پیش از آنکه دلمشغول تداوم خود باشند، دغدغه تداوم جریان اصلاحات را دارند و نیک واقفند که صرفا در پرتو چرخش نخبگان و تربیت کادر و میداندادن به نسلهای آتی است که استمرار و بالندگی یک جنبش یا جریان اجتماعی-سیاسی تضمین میشود".
به گزارش بولتن نیوز، روزنامه شرق در ادامه آورده است: "اصلاحطلبان طی این سالها از تربیت کادر غفلت کردند و برنامه اندیشیده و تدوینشدهای برای انتقال دانش و تجربه نسل گذشته به نسل جدید نداشتند. بنابراین، نسل دوم اصلاحطلبی را بیشتر نسلی خودجوش و خودرو و «خودتاکیدگر» میدانم تا درسآموختگان و تربیتشدگان مکتب اصلاحطلبی. اما با وجود این کوتاهی و غفلت نسل اول اصلاحطلبان، نسل دوم، اگرنه به لحاظ تشکیلاتی، اما به لحاظ پایبندی به اصول اعتقادی اصلاحطلبی، کماکان کشکول نظری و عملی این جنبش را بر دوش میکشد".
این اظهارات اختلافات عمیق در بدنه جریان فکری این گروه است که هنوز در برنامه های رهبردی تشکیلات خود به روزمرگی فکر می کنند و شاید یکی از دلایل شکست جریانهای مختلف در آینده نزدیک همین چنبره زدن به قدرت توسط قدیمیهایی باشد که ورود نسل جوان به عرصه سیاست و تفکر و تصمیم گیری و قدرت را غیر ممکن ساخته و با ایجاد محدودیت از احزاب ایرانی دایره ای بسته ساخته که قدرت بزرگ تر کردن شعاع عملیاتی خود را ندارد. هر چند صباحی به خاطر ضعف جناح مقابل دوباره بر پا می خیزد و دوباره باقدرت گرفتن جبه مخالف به افول می گراید.
نوشته شرق نشان می دهد در جریانهایی مثل اصلاح طلبی جوانان تنها تا جایی اجازه ورود به قدرت را دارند که ابزاری باشند برای بالا رفتن قدیمی هایی که محکم به قدرت چسبیده اند و در اینجا هر جوانی که حرفی برای گفتن داشته باشد بعد از رسیدن جریان اصلاح طلبی به مقصود و هدف از مسیر بزرگترها حذف می شود تا با شتابی که جوان تر ها دارند قدیمیها از قافله عقب نمانند و دستشان از قدرت کوتاه نشود. این یکی از دلایل مهم شکستهای دوره ای در جریانهای سیاسی ایران است که هر چهار تا هشت سال شاهد تکرار آن هستیم و یکی از دلایل عمده ناتوانی بدنه سیاسی و اجتماعی ایران در ایجاد احزابی قدرتمند و آینده نگر. همه جناح ها در ایران پذیرفته اند که هر جهار تا هشت سال به خواب زمستانی بروند و خود را برای یک دوره بعدی آماده کنند.
بر این اساس است که اخیرا اصلاح طلبان در مطالب مختلفی به موضوع نسل اول و دوم اصلاح پرداخته و بر ضرورت جدی گرفتن نسل دوم اصلاح طلبان ومیدانداری آنان سخن به میان می آورند.
فحوای کلی در این خصوص این است که نسل دوم اصلاح طلبان تاکید دارند که فراز و فرودهای اصلاح طلبان طی سال های پیش ضرورت فعال شدن و تصدی مسئولیت توسط جوانان را فراهم آورده و دلیلی ندارد که در هر بزنگاهی سیستم همیشگی اصلاح طلبان بدون توجه به خواست و مطالبات اصلاح طلبان به تصمیم سازی بپردازند.
از سوی دیگر نسل اول اصلاح طلبان در برابر این مطالبات مقاومت کرده و جوانی، عدم توانمندی و نیز کارآیی تئوریک و پراگماتیک نسل اول را به عنوان یک مزیت غیر قابل انکار مورد توجه قرار می دهند.
شدت گرفتن تنازع قدرت در میان اصلاح طلبان تاکیدی است بر این که جبهه اصلاحات در گیر و دار مدل سرباز-ژنرال گرفتار آمده و تلاش هایی برای خروج از تحت انقیاد بودن نسل اول توسط نسل دوم در حال شکل گیری است.
با یه هدف با یه ارزش اما با ظاهری متفاوت . پس دیگه تموم کنید این جنگ های زرگری را