زمینه چینی رادیو فردا برای دزدی آثار باستانی ایران

  
به گزارش بولتن نیوز،  رادیو دیروز،گزارش می دهد؛رسانه ی فارسی زبان وزارت خارجه ی آمریکا که همواره خود را در حوزه های مختلف، دایه ی دلسوزتر از مادر برای کشورمان نشان داده است، در یکی از گزارشات اخیر خود، ضمن نگرانی برای وضعیت آثار باستانی موجود در کشورمان، تلاش کرد تا با سیاه نمایی در مورد عدم توجه مسئولین ایرانی به این میراث باستانی، دزدی آنان توسط کشورهای غربی را موجّه نشان دهد.

بنیامین صدر خبرنگار رادیو فردا در گفتگویی که با شخصی به نام رضا مرادی غیاث آبادی به عنوان کنشگر میراث باستانی انجام داده بود، با دنبال کردن هدفی که ذکر شد، می آورد: « موضوع بی‌توجهی به آثار تاریخی و خطر تخریب میراث فرهنگی ایران موضوع تازه‌ای نیست، با این حال خبرگزاری کار ایران، ایلنا، به تازگی گزارش داده که سنگ نبشته‌های دوره ساسانی در استان فارس بدون محافظ در منطقه شکارگاه ساسانی در میان زباله رها شده‌اند و کسی از آنان پاسداری نمی‌کند. سنگ نبشته‌هایی که در خطر سرقت به دست چپاولگران میراث تاریخی ایران نیز قرار دارند ... »!

این رادیوی صهیونیستی – آمریکایی در بخشی دیگر نیز با پرداختن به اظهارات این به اصطلاح کارشناس خود، تأکید می کند که « خیلی از آثار باستانی در ایران در معرض تخریب و نابودی و بی توجهی هستند. بعضی از نابودی ها در اثر بی توجهی مسئولان ذیربط است، بعضی ها بر اثر تبلیغات سوداگری و گنج یابی است، بعضی ها بر اثر مرمت های غیر اصولی است یعنی دوستی خاله خرسه و انواع دیگری که این آثار را تخریب می کند، از جمله رفتار عمومی مردم، یعنی مثل یادگار نویسی و مثل آتش روشن کردن کنار این ها، کندن آنان و امثال آن ها ... »!

گویا میزان بسیار زیاد آثار باستانی که آمریکاییان و همراهان غربی شان از ایران به سرقت برده اند، برایشان کافی نبوده است و رادیو فردا تلاش می کند با این نوع گزارشاتش، ذهن مخاطبینش را آماده کند که اگر سنگ نبشته های یاد شده و دیگر آثار ایرانی از موزه ها و حراجی های غربی سر در آوردند، خیلی تعجّب نکنند.

نگاهی سطحی به میزان درآوردی که موزه های غربی از طریق حراج آثار باستانی ایرانی و همچنین به وسیله ی جذب گردشگرانی که برای مشاهده ی این آثار به بازدیدشان می روند نیز از اهمیت بالای این سرقت ها برای آنان گواهی می دهد.

یکی از این موزه ها، متروپولیتن در نیویورک است که بخش مهمی از آن به آثار اسلامی و ایرانی اختصاص داشته و سهم عمده ای از بازدیدکنندگانش را علاقه مندان به این آثار تشکیل می دهند. تندییس نقره ای گاو نشسته که به سه هزار و صد سال قبل از میلاد مسیح(ع) باز می گردد و در جنوب غرب کشورمان کشف شده بود، دسته های پرنده گون دیگ و دیگچه ی دهان لوله ای با سه پایه اش که به عصر آهن دوم در سده ی نهم پیش از میلاد تعلّق داشته و در تپّه ی حسنلو در نزدیکی شهر نقده یافت شده اند، تُنگ دسته گربه ای و بشقابی با نقش شکار قوچ از دوران ساسانیان، کلاه خود با طرح پرنده و سه پیکر متعلق به سده چهاردهم پیش از میلاد، کاسه ی زریّن با کنده کاری های میخی روی آن که به دوران داریون اول باز می گردد، تکوک شیر غرّان از دوره ی هخامنشی، سگک با طرح عقاب و صید از دوران اشکانیان و ... بخشی از آثار باستانی ایرانی حاضر در این موزه است.

ایالات متحده حتی به تصاحب آثار باستانی کشورمان نیز بسنده نکرده و از حراج آنان نیز ثروت زیادی برای خود به دست آورده است و هر چند وقت یک بار خبری از آن در رسانه های جهان منتشر می شود.

آمریکا در این راه به مهمترین آثار باستانی ایران و حتی جهان نیز رحم نکرده و به قیمت نابودی آنان، منافع خود را دنبال می کند؛ همانطور که چندی پیش کاخ سفید با طرح یک شکایت ساختگی با موضوع حمایت کشورمان از حماس، و با حکمی که دادگاه بدوی در آن کشور صادر کرده بود، تصمیم گرفت لوح های با ارزش کشف شده در تخت جمشید که سال هاست به طور غیر قانونی در تصرّف خود دارد را به حراج بگذارد و مدعی شدند که درآمد حاصل از این حراج را به قربانیان حملات تروریستی فلسطینیان در آمریکا! اختصاص خواهند داد؛ هرچند که این حراج به دلیل ناراحتی و اعتراض تمامی کارشناسان و رسانه های حق طلب جهان به شکست انجامید و لغو شد، اما تلاش دولتمردان آمریکایی به این اقدام، نشان می دهد دلیل نگرانی های آنان برای آثار باستانی ایران اسلامی چه چیز است و در پشت این دلسوزی هایشان چه نیّت شومی پنهان گردیده است.

جالب است بدانید که مجموعه ی الواح ذکر شده در بالا، شامل سی هزار لوح باستانی است که در سال ۱۳۱۶ (۱۹۳۷ میلادی) از تخت جمشید کشف گردیده که به دلیل درج شدن اطلاعات نابی از تاریخ جهان و هخامنشیان بر روی آنان، جزو ارزشمندترین آثار باستانی ایران و همچنین جزو مهمترین آثار برای علم باستان شناسی و تاریخ در جهان هستند. این الواح پس از کشف، به مدت سه سال به دانشگاه شیکاگو امانت داده شده بود، اما تا کنون پس از گذشت بیش از هفتاد و هفت سال، هنوز به کشور بازگردانده نشده اند.

اسناد به دست آمده که انتقال غیر قانونی آثار هنری ایرانی از جمله یک جلد قرآن متعلّق به قرن شانزدهم و یک پارچه ابریشمی زر بافت و ... به عنوان بسته های دیپلماتیک سفارت ایالات متحده نیز در دوران پهلوی، ثابت می کند که این کشور حتی به آن میزان تصرف این اموال که با مجوز خاندان پهلوی صورت می گرفت هم قانع نبوده و همزمان به دست درازی های خود به حقوق و ثروت ملّت ایران ادامه می داده اند.

حال رادیو فردا چشمان کور خود را بر روی این سابقه ی درخشان اربابانش بسته است و به گونه ای گزارش می دهد که گویا ایرانیان لیاقت نگهداری و استفاده از دارایی های ملّی خود را نداشته و بنابر این، قبل از وارد شدن غرب برای سرقت این دارایی ها، بهتر است خود این آثار را دو دستی تقدیم غرب کنند.