به گزارش بولتن نیوز، همزمان با تحولات آغازین دهه 90 میلادی و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جمهوریهای استقلالیافته آذربایجان، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و قزاقستان و همچنین افغانستان به عضویت این سازمان درآمده و به این ترتیب سازمان اکو به دوران جدیدی از حیات خود به عنوان یک سازمان همکاری منطقهای معتبر و مهم وارد شد.
مؤسسههای تخصصی این سازمان شامل موسسه فرهنگی اکو (در تهران)، بنیاد علمی اکو (در اسلامآباد) و موسسه آموزشی اکو (در استامبول) وظیفه هماهنگی و برنامهریزی و نظارت بر همکاریهای کشورهای عضو در سه حوزه اصلی فوق را به عهده دارند. موسسه فرهنگی اکو (ECI) نهاد طراحی، نظارت، تامین مالی و هماهنگی فعالیتهای فرهنگی، با هدف تقویت و ارتقا مشارکت و همکاری میان مردم و همچنین اصحاب رسانه، نخبگان و هنرمندان منطقه است.
اساسنامه موسسه فرهنگی اکو در 15 مارس 1995 توسط هشت کشور افغانستان، آذربایجان، ایران، قراقستان، پاکستان، تاجیکستان، ترکیه و ترکمنستان به امضا رسید و تهران به عنوان مقر اصلی این موسسه تعیین شد. مؤسسه فرهنگی اکو به عنوان یک نهاد تخصصی مستقل، در کنار سازمان همکاری اقتصادی اکو، فعالیتها و همکاریهای مشترک فرهنگی میان کشورهای عضو را هماهنگ و به معرفی و ارتقای مشترکات در این حوزه مهم هنری، فرهنگی و تمدنی جهان میپردازد. انتخاب روسای این موسسه بر اساس اساسنامه آن، هر سه سال یکبار با تصمیم کشورهای عضو از میان شخصیتهای فرهنگی کشورهای عضو صورت میگیرد. «افتخار حسین عارف» از فروردین سال 92 دوره ریاست سه ساله اکو را بر عهده گرفته است.
پروفسور «افتخار حسین عارف» اخیرا میهمان گروه فرهنگی هنری ایسنا بود و علاوه بر حضور در تحریریههای بینالملل و فرهنگی - هنری خبرگزاری دانشجویان ایران و آشنایی با فعالیت خبرنگاران، مترجمان و دبیران خبر، در نشستی با جمعی از آنان، به تبادل نظر درباره مسائل مرتبط با حوزه اکو و نگاه خودش به مسائل فرهنگی پرداخت.
«افتخار حسین عارف» که تحصیلاتش را در رشتههای علوم انسانی و جامعهشناسی در هندوستان به انجام رسانده، پس از فعالیتهای رسانهای تلویزیونی در دهههای 60 و 70 میلادی، در سمتهایی چون رییس فرهنگستان زبان ملی پاکستان، رییس فرهنگستان ادبیات پاکستان و مدیرعامل بنیاد ملی کتاب این کشور فعالیت کرده است. او چند ماهی است که بهواسطهی ریاست مؤسسهی فرهنگی اکو در تهران حضور دارد.
پرفسور افتخار حسین عارف در پاسخ به پرسش ایسنا افزود: در ابتدا اکو با همکاری سه کشور ایران، ترکیه و پاکستان به عنوان موسسهای اقتصادی شروع به کار کرد و هدف آن برآورد امکانات همکاری در حوزه اقتصاد بود. سپس هفت کشور دیگر از جمله ترکیه، افغانستان، قزاقستان، ترکمنستان، قرقیزستان، ازبکستان، آذربایجان عضو این سازمان شدند. من هشتمین رییس موسسه فرهنگی هستم. قبل از من هفت مدیر قبلی ایرانی بودند؛ آقایان شعاعی، رجبی، ایوبی، سنایی و... که همگی از شخصیتهای برجسته فرهنگی ایران هستند. در حال حاضر تنها چهار کشور افغانستان، تاجیکستان، پاکستان و ایران اعضای اصلی موسسه هستند، و برای الحاق کامل بقیه اعضا تلاشهای بسیاری انجام گرفته است.
او دربارهی فعالیتهای اکو طی سالهای اخیر گفت: ما نمایشگاهها، سالنهای سینما، جلسات شعرخوانی متعددی راهاندازی کردهایم، کتاب چاپ کردهایم و مجلهای را برای شناساندن میراث اکو با عنوان ECO Heritage منتشر کردهایم. کتابهای متعددی در حوزههای مختلف فرهنگ و هنر به چاپ رساندهایم، بنابراین در این 17، 18 سال ما خیلی کارها انجام دادهایم، ولی منطقه اکو بسیار وسیع و عملا توسعه فعالیتها و روابط فرهنگی در این وسعت جغرافیایی کار بسیار سختی است. در این میان یکی از چالشها تغییر دولتها است. زیرا آنها حامیان اصلی مناسبات فرهنگی هستند. برای مثال، وقتی من اینجا آمدم آقای احمدینژاد رئیسجمهور بود و بعدا دولت عوض شد و جناب آقای روحانی رئیسجمهور شد. دقیقا چنین چیزی در پاکستان رخ داد. همین اتفاق نیز در تاجیکستان و افغانستان رخ داد. دراین شرایط اگر بخواهید دفتر مؤسسهای را در یکی از پایتختها راهاندازی کنید، اصلا کار آسانی نخواهد بود. علاوه بر این، شما به پول زیادی برای این کار نیاز دارید. متأسفانه بودجه و منبع مالی ما محدود است. من به مدت نزدیک به دو دهه مدیر فرهنگستانهای زبان و ادب پاکستان بودم. بیشتر بودجه صرف هزینههای خود مؤسسه و حقوق کارمندان میشود. پول زیادی برای اهداف موسسه نمیماند. یونسکو هم که یک مؤسسه بینالمللی است، چند تعداد از برنامهاش در ایران تحقق یافتهاند؟ اما اگر این سؤال را با وجود محدودیتها در مورد اکو بپرسید، میبینید که در زمان کوتاهی ما کار بسیار قابلتوجهی انجام دادهایم. ما باید ملاحظات کشورها را هم در نظر بگیریم. برای مثال ما در ایران هستیم و باید براساس قوانین آن عمل کنیم، اخلاقیات و نُرمهای اجتماعی مهم هستند. مثلا شما نمیتوانید موسیقیهای خاص و رقص در آثار نمایشی داشته باشید، در ایران باید طبق قوانین اسلامی عمل کنید. ما در کشوری مسلمان هستیم و باید از قوانین اسلامی تبعیت کنیم.
رییس مؤسسه فرهنگی اکو افزود: ما طی سال گذشته نمایشگاه خوشنویسی «بسمالله» را برگزار کردیم که بسیار مورد توجه قرار گرفت. نخستین شب شعر اکو را اول در تهران و سپس در شیراز برپا کردیم، کتابی دربارهی اقبال، شهریار، مجموعهای از آثار شعرای ایرانی و افغانی را نیز به چاپ رساندیم. نمایشگاه های متعدد فرهنگی و هنری و جلسات بزرگداشت برای مفاخر فرهنگی منطقه در محل مؤسسه برگزار کردهایم. همچنین در حال توسعه برنامههای خود به حوزه ورزش در سال جاری هستیم.
وی در ادامه به وضعیت ادبیات ایران در بازار کتاب جهان اشاره کرد و اظهار داشت: در بازار بینالمللی کتاب آثار حافظ، فردوسی، خیام و رومی را به صورت دوزبانه پیدا میکنید، اما یافتن آثار شاعران معاصر ایران بسیار سخت است. در قرن بیستم شاعران بزرگ ایرانی همچون نیما، احمد شاملو و سهراب سپهری تا منوچهر آتشی، مهدی اخوان ثالث، کسرایی، فروغ و سیمین و... وجود دارند. اما آنها در جهان شناختهشده نیستند، چون ترجمه خوبی از آنها ارایه نشده است. اگر به کتابفروشی بروید، چندین ترجمه از حافظ، خیام و سعدی مییابید اما تنها اخیرا ترجمه برخی از کارهای معاصر شروع شده است. آثار سهراب و فروغ به تازگی ترجمه شدهاند، اما این ترجمهها باید در اروپا منتشر شوند. اگر به فرانسه، آلمان و مسکو بروید، هیچیک از این ترجمهها را پیدا نمیکنید. حتی در زبان اردو ما از صادق هدایت و جلال آلاحمد اطلاعاتی نداریم. در سایر حوزه ها نیز کمابیش چنین است. اخیرا من به کاشان رفتهام، کمتر کسی است که بداند سیلک اولین تمدن تاریخ باستان ایران است. ما راجع به تخت جمشید و پرسپولیس میدانیم اما از دیگر مکانهای تاریخی ایران اطلاعات چندانی نداریم. ما در موسسه اکو متوجه این وضعیت هستیم اما کار زیادی نمیتوانیم در موردش انجام دهیم.
افتخار حسین عارف سخنانش را اینگونه ادامه داد: وقتی اسلام به عراق، سوریه، الجزیره و مصر آمد، آنها به زبان خودشان صحبت میکردند. تمدن مصر، تمدن بابل و غیره، تماما به یک تمدن متفاوت تبدیل شدند تا باقی بمانند. شما ایرانیان با قلب خود اسلام را پذیرفتید اما همزمان زبان خود را شکوفا کردید و سپس شاعرانی چون فردوسی، حافظ و سعدی و رومی را پرورش دادید. در اشعار حماسی، قصاید و ادبیات خود، تعادلی آفریدید، تعادلی را که زرتشت به شما ارائه کرد تا به دیگران بیاموزید. تحمل و زندگی در کنار هم را آموختید. اگر آمارها را ببینید، متوجه میشوید که دانشجویان و پژوهشگران ایرانی از بسیاری از دیگر نقاط جهان بهتر کار میکنند. اعتماد به نفس دارند. در هر جامعهای مشکلاتی بر سر راه رسیدن به اهداف وجود دارد، اما قوی بودن فرهنگ و ادبیات باعث میشود شما به گذشته خود ببالید.
او افزود: من از شهید مطهری کتابهای بسیاری خواندهام و پیش از او، آثار دکتر شریعتی را مطالعه کردم. وقتی به دمشق رفته بودم و حرم حضرت زینب (سلامالله علیها) را زیارت میکردم، نمیدانستم شریعتی هم همانجا دفن است. آن زمان به یاد کتابهای شریعتی «فاطمه فاطمه است»، «ما و اقبال»، «ابوذر» و «حجربن عدی» افتادم. باید به چنین کتابهایی افتخار کرد. وقتی به تهران رسیدم، در اوایل دهه 1990 به حسینه ارشاد رفتم و خیلی شوکه شدم. علیرغم اختلاف نظر با این شخصیتها باید به آنها برای بزرگیشان احترام گذاشت. زیرا امثال دکتر شریعتی برای اعتقادشان ایستادگی کردند.
رییس موسسه فرهنگی اکو دربارهی برنامههای آتی این نهاد نیز اظهار داشت: هر روز در تهران کنفرانسها و سمینارهای متعددی برگزار میشود. این نوعی نشانه است که توجه شما را به امور مهم جمع میکند. به همین منوال کتابها و نشریات هم پیامی دارند. اما این کنفرانسها باقی نمیماند. سمینارها در همان روز به اتمام میرسند. اگر این مطلب به شکل کتاب جمعآوری نشوند، کل این کار بیفایده خواهد بود. اگر نتایج برای استفاده افراد بیشتری نگهداری و ضبط نشوند، ثمرهای نخواهد داشت. ما بهگونهای متواضعانه سعی کردیم روی این دست مسائل تأکید کنیم. امروزه دوران دیپلماسی و فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی است. ایران و اعضای اکو اندوختهی بسیاری برای ارائه به جهان دارند.
او در مقایسه فرهنگستانهای زبان و ادب فارسی و پاکستان گفت: وقتی من مدیر فرهنگستان زبان ملی پاکستان بودم، همزمان مدیریت فرهنگستان ادبیات پاکستان را هم بر عهده داشتم. ما اخیرا موافقتنامههای همکاری بین پاکستان و ایران در زمینه تبادلات فرهنگی امضا کردهایم. دکتر حداد عادل از طرف فرهنگستان ادبیات فارسی ایران این توافقنامه را امضا کرده است. ما میتوانیم چیزهای زیادی از هم یاد بگیریم. ما از یک خانوادهایم، زبان ما یکی است؛ مثلا شما میگویید «مادر»، ما میگوییم «ما». وقتی دیدم حوزه هنری فرهنگ لغت آریان را چاپ کرده است، به لغات مشترک بسیاری بین سانسکریت و ایران باستان برخوردم. ریشه این زبانهای هندوآریایی است. مادر من فارسی نمیدانست اما در دوران عزاداری، در خانه ما شعر «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» ملا محتشم کاشانی خوانده میشد. با پذیرش اسلام بیشتر زبان عربی از جنوب آسیا به سمت ما آمد. این تأثیر ایرانی-عربی بر کشورهای آسیای جنوبی است.
از حسین عارف دربارهی همکاری بیشتر کشورهای منطقه پرسیدیم، که پاسخ داد: بیشتر این همکاریها در جهان براساس قرابت جغرافیایی صورت میگیرد؛ همچون اتحادیه همکاریهای منطقهای جنوب آسیا که کشورهایی از جمله سریلانکا، بوتان، نپال و مالدیو که نزدیک هم هستند، اعضای آن را تشکیل میدهند. ما 1000 سال است فارسی صحبت میکنیم. فارسی، زبان رسمی جنوب آسیا بود. گلستان و بوستان و مثنوی در کنار قرآن در خانههایمان بود. در کشمیر، افغانستان و پاکستان، هندوها و مسلمانان قبلا فارسی صحبت میکردند. اما حالا وضع تغییر کرد. برای مثال تاجیکها فارسی حرف میزنند، اما نمیتوانند فارسی را بخوانند زیرا از دورهای به بعد زبان نوشتار آنها به روسی تغییر پیدا کرد. نزدیکی ایدئولوژیکی هم مهم است، اما بهتر است این 10 کشور تا میتوانند به هم نزدیک باشند.
حسین عارف همچنین دربارهی کار در ایران به عنوان هشتمین رییس موسسه فرهنگی اکو و موانع احتمالی اظهار داشت: هر مدیری با سابقه کاری من باید بداند چه باید بکند و چه نکند. من محدودیتها را به خوبی میدانم. من مسلمانم و این یک کشور مسلمان است، بنابراین نباید کار غیراسلامی انجام دهم. من در زمان حکومت نظامی در پاکستان بودهام. اگر شما میخواهید مسیر طولانی را طی کنید، باید تلاش کنید به تمام اهداف مثبت برسید. من دوست ایران هستم. اگر قلبا دریابم که باید کاری را برای صلاح این کشور انجام دهم، انجامش میدهم. وقتی بعد از بازنشستگی به عنوان رییس اکو انتخاب شدم، فکر کردم میتوانم کارهایی انجام دهم و الان فکر میکنم خیلی بیشتر از آنچه فکر میکردم از دستم برمیآید.
این چهره فرهنگی در پایان سخنانش گفت: کار در حوزه فرهنگ و رسانه با دیگر کارها فرق میکند، اینها شغل نیستند. اینگونه فعالیتها، نوع زندگی شما میشوند. اگر اینطور نباشد، باید بروید کار دیگری مثل تبلیغات انجام دهید تا پول درآورید. افراد حوزه فرهنگ و رسانه از کار خود راضی و خوشحال هستند. من 10 سال در تلویزیون کار کردم و این بهترین دوران زندگیام بود. در اروپا بودم و پول زیادی کسب میکردم، اما همچنان برنامهای 50 دلاری برای «بی.بی.سی» ضبط میکردم. کار کردن در رادیو، تلویزیون و نشریات را دوست دارم. رسانه به تو پول نمیدهد اما احساس رضایتی عمیق در تو ایجاد میکند که شبها مثل یک شاه به خواب میروی. اصحاب رسانه شاید پول کافی نداشته باشند اما کارهای بزرگی انجام میدهند و از حرفهشان راضی هستند. «غالب دهلوی» میگوید: «بهترین چیز در زندگی این است که عشق تو به پیشهات تبدیل شود.» همیشه دوست داشتم کسی باشم که با کتابها سر و کار دارد؛ بنابراین مدیر فرهنگستان ادب و زبان پاکستان شدم و تمام عمر حس میکردم خدا چقدر با من مهربان است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com