رشد اقتصادی مهمترین پارامتر برای تعیین پیشرفت توسعه یافتگی یک کشور محسوب میشود و به همین دلیلدر تمامی مدل هایی که برای رشد اقتصادی ترسیم می شود، متغیرهای جمعیتی یاهمان نیروی انسانی ازمهمترین عوامل است.
به گزارش بولتن نیوز، رشد اقتصادی مهمترین پارامتر برای تعیین پیشرفت توسعه یافتگی یک کشور محسوب میشود و به همین دلیلدر تمامی مدل هایی که برای رشد اقتصادی ترسیم می شود، متغیرهای جمعیتی یاهمان نیروی انسانی ازمهمترین عوامل است.
اما در این میان،جمهوری اسلامی دارای نوسانات شدیدی در این زمینه بوده است. به طور مثال: در دهه 60 باانبوهی از زاد و ولد، دردهه 70 باکاهش آن و در دهه 80 با ادامه تشدید زادو ولدروبرو بوده است.
در این گزارش با توجه به تحقیقات انجام شده، نتایجی به دست آمد که حاکی از تاثیر متغیرهای جمعیتی بر رشد اقتصادی است، به معنای دیگر، جمعیت فعال و سرمایه سبب رشد اقتصادی و جمعیت بازنشسته و سالخورده باعث کاهش رشد اقتصادی میشود.
گام به گام به سمت پیری...
سالمندی جمعیت، یکی از اتفاقات مهمی است که این روزها در جهان به موضوعی دغدغه برانگیز تبدیل شده، این پدیده ابتدا در کشورهای توسعه یافته وجود داشت و در حال حاضر درکشورهای در حال توسعه در حال وقوع است.
سالمندی جمعیت یک فرآیند انتقال جمعیتشناختی است که مرگ و میر و زاد و ولد از سطح بالا به سطح پایین کاهش پیدا میکند.
به طور کلی، پیری جمعیت یعنی افزایش جمعیت افراد سالخورده به دلیل کاهش زاد و ولد و افزایش متوسط طول عمر وکاهش مرگ و میر و مهاجرت.بنابر پیش بینی وگزارشات سازمان ملل، در سال 2050، 32 درصد جمعیت کشورهای بیشتر توسعه یافته و4/19 درصد جمعیت کشورهای کمتر توسعه یافته افراد 60 ساله و بالاتر خواهد بود.
امروزه مسائل مربوط به سلامت و بهداشت سالمندان و همچنین تاثیر منفی آن بر رشد اقتصادی سبب پیچیده شدن مشکلات و نگرانی اغلب کشورهای جهان شده است.
شروع برنامه های کنترل جمعیتی از سال 1370 که روند زاد و ولد افزایش زیادی پیداکرده بود ایران را گام به گام به سوی کشوری سالخورده پیش برد، کشوری با کاهش جمعیت سنین 15 سال به پایین و افزایش جمعیت 15 تا 65 سال.
به بیانی دیگر، اگر در کشور، شاخص امید به زندگی 75 سال ومیزان رشدجمعیت 1/5 درصد درنظرگرفته شود، جمعیت کشور در سال پایانی چشم انداز 20 ساله، 107 میلیون نفر خواهد بود که از این تعداد14/71 درصد جمعیت را سالمندان تشکیل خواهند داد؛ براساس منابع علمی جمعیت شناختی، اگر 12 درصد جمعیت کشوری را سنین 60 به بالا تشکیل دهد، آن کشور با پدیده سالخوردگی جمعیت روبرو خواهد شد.
اگر به بعضی از مولفه های علم اقتصاد در رابطه با معنا و مفهوم رشد اقتصادی نگاهیاندازیم، متوجه میشویم که براساس دیدگاه نظریه پردازان و عالمان اقتصاد، رشد و پیشرفت اقتصادی یک کشور رابطه مستقیمی با ترکیب جمعیتی آن دارد؛ به طور کلی رشد اقتصادی یعنی افزایش تولید ملی واقعی سرانه کشور در یک سال درمقایسه باسال پایه.
مهمترین عواملی که باعث بالا رفتن رشد اقتصادی در بلند مدت میشود و تقریبا اکثر نظریه پردازان بر آنها تاکید کرده اند، عواملی چون:تحقیق و توسعه،تجارت خارجی،سرمایه گذاری انسانی،سرمایه گذاری فیزیکی،صادرات، آموزش،رشد جمعیت،جهت گیری داخلی،مصرف دولت و...است.
چگونگی تبدیل رشد منفی به رشد مثبت
تغییر ساختارسنی جمعیت بر رشد اقتصادی میتواند آثار و تبعات مهمی داشته باشد؛ این تغییر از راه های گوناگون میتواند بر رشد اقتصادی تاثیر بگذارد، نیروی کار یکی از مهمترین پارادایم های رشد اقتصادی محسوب میشود.
کاهش نرخ زاد و ولد و افزایش طول عمر سبب کاهش عرضه نیروی کار شده که این کاهش علاوه بر رشد اقتصادی بر رفاه عمومی نیز تاثیر گذاشته است.افزایش جمعیت سالخورده کشور باعث سنگینترشدن تامین هزینه ها و امکانات این جمعیت خواهد شد، چنین مشکلی برساختار و ترکیب تولید کالا وکارایی تغییراتی ایجاد میکند که بر رشد اقتصادی نیز تاثیر خواهد گذاشت.
حال سوالی که ایجاد میشود این است که چگونه میتوان این رشد منفی را تبدیل به رشد مثبت و افزایش نیروی کار و تعدیل سن بازنشستگی کرد؟
در پاسخ باید گفت که رشد اقتصادی رابطه مستقیمی با سرمایه گذاری،مصرف و پس انداز دارد و الگوی مصرف متناسب با سن درحال تغییر است، به طور مثال: افراد سالمند بیشترین درآمدشان را برخلاف جوانان برای مسکن و خدمات اجتماعی مصرف میکنند.بدین ترتیب، رشد اقتصادی به صورت منفی متاثر از افزایش سهم سالمندان مصرف کننده در جامعه میشود.
در خانواده های سالمند، گاه مصرف بیش از درآمد و حتی از پس انداز خانواده، خرج هزینه های زندگی میشود، یعنی بطور معمول میزان پس انداز با افزایش سن کاهش پیدا میکند که این موضوع بر کل اقتصاد اثرگذار است.
ازسوی دیگر، افزایش سن سبب بالارفتن هزینه های سلامت و تامین اجتماعی میشود که تامین این هزینه ها برعهده سازمان بازنشستگی است که در واقع انتقال از جوانترها به سنین سالخورده است که به مرور زمان سنگین تر و پرهزینه تر می شود.
با نگاهی دقیق، می شود فهمید که افزایش چنین هزینه هایی، سرمایه گذاری عمومی را کاهش داده و درنتیجه رشد اقتصادی کم کم متوقف میشود؛ این موضوع فقط دغدغه کشور ما نیست و می توان گفت که اکثر کشورهای جهان با این معضل روبرو هستند.
به طور مثال: پژوهشگرانی چون «لی و لین» در بازه زمانی (1985-1960) اثر تغییرات جمعیتی را بر رشد اقتصادی در 86 کشور بررسی کردند و دریافتند که نسبت جمعیت زیر 15 سال به جمعیت 15-64 سال، تاثیر منفی ونسبت جمعیت بالای 65 سال به جمعیت15-64 سال تاثیر مثبت بر رشد اقتصادی دارند.
همچنین، «انفلید و کانون» دیگر پژوهشگران این موضوع، اثر توزیع سنی بر تابع مصرف بلند مدت در دوره (1996-1956) را بررسی کردند و دریافتند که سالخوردگی جمعیت به کاهش مصرف سرانه در سطوح درآمدی برابر منجر شده و پژوهش هایی از این دست که نمونه های آن برای مثال بسیارند.
بررسی روند سالمندی در ایران
اما برای بررسی روند سالمندی در کشور باید به دهه 60 برگشت؛ زمانی که دولت مردم را به ازدواج در سنین پایین و افزایش باروری تشویق میکرد، به طوریکه در سال 65 با انفجار جمعیتی روبرو شد.
ترس و واهمه از این انفجار باعث تنظیم سیاست های تعدیل جمعیت و تنظیم خانواده در این زمینه شد وتوانست نرخ باروری را از 5/6 به 5/2 کاهش دهد، اما متاسفانه این روند نزولی همچنان ادامه داشت، به طوریکه در سال 90 به 5/1 رسید.
ازسوی دیگر، پس از جنگ جهانی دوم و با وارد شدن واکسیناسیون به کشور،بالا رفتن بهداشت در مدارس،ریشه کن کردن بیماری های شایعی چون: سل، طاعون ومالاریا، ایران باکاهش مرگ و میر کودکان زیر 5 سال وافزایش سن امید به زندگی مواجه شد، تاجایی که پیش بینی میشود تا سال 2050 سن امید به زندگی در کشور به 80 سال برسد.
بنابراین، افزایش زاد وولد در دهه 60 و امید به زندگی در سال های اخیر روند سالمند شدن در ایران را در مقایسه با کشورهای دیگر باسرعتی بیشتر پیش میبردکه این اتفاق در حال حاضر سبب عدم تناسب بین دونسل شده است.
نکته حائز اهمیت در این خصوص این است که عواید بازنشستگی از محل مالیاتها ودر کشور ما از درآمد نفت تامین میشود، با این وصف، از یک سو جوانانی که مالیات میدهند در مقایسه با سالمندانی که عواید بازنشستگی دریافت میکنند بسیار کم می شوند و ازسوی دیگر، ذخایر نفت رو به پایان است، بنابراین مشکل سالمندی در ایران بسیار عمیقتر ازکشورهای دیگر است.
نقشی به بزرگی نیروی انسانی...
اما در این میان باید به نقش نیروی انسانی در رشد اقتصادی نیز اشاره کرد؛در تمامی مدل ها،رشد منابع انسانی از پارادایم های مهمی است که پژوهشگران بر آن تاکید بسیاری کرده اند.اگر تغییرات جمعیتی،آگاهانه و با برنامه ریزی صورت گرفته شود، در مسیر رشد پارامتری سودمند است،اما اگر این تغییر ناآگاهانه باشد آثار منفی اجتماعی - اقتصادی به بار خواهد آورد.
باتوجه به تغییرساختار جمعیتی و به هم خوردن توازن جمعیتی کشور، دولت باید اصلاحات ساختاری برای تامین مالی سال های بازنشستگی سالمندان را در آینده داشته باشد ونظام تامین اجتماعی را سر و سامانی بدهد.
علاوه براین، برنامه ریزی دولت برای مواجهه بااین پدیده می بایست تحت شرایطی صورت گیرد که مخارج مربوط به نیازهای سالمندان جایگزین دیگر مخارج، مانند سرمایه گذاری در زیرساخت ها و نیروی انسانی نشود.
همچنین، سیاستهای جمعیتی که دولت اکنون ودر آینده اتخاذ میکند، باید به گونه ای باشد که نه تنها این مشکل را تشدید نکند، بلکه از وقوع آن در آینده نیز جلوگیری کند.